واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حمله رژيم صهيونيستى به نوار غزه در آستانه سال نو ميلادى و در خلال تعطيلات كريسمس سران دنيا صورت گرفت تا صداى مخالفت ها در ميان موج شادى و مراسم غرب خاموش شود.در ۶ ماهى كه آتش بس غزه برقرار بود، اسرائيل طرح حمله را ريخت و اماكن راهبردى حماس در غزه را شناسايى كرد. سپس در لحظه اى كه دنيا گنگ مانده بود، جنايت در غزه را آغاز كرد. صهيونيست ها گفته اند در پى جلوگيرى از حمله حماس به سرزمين هاى اشغالى هستند، اما لس آنجلس تايمز در گزارشى صريح نوشته هرچه بيشتر اين حملات ادامه يابد، اقدامات اسرائيل توجيه ناپذير خواهد بود و هجوم بى امان و بى رحمانه به غزه نه تنها فرصت آتش بس در اين باريكه را از ميان مى برد، بلكه بنيان صلح در خاورميانه را نيز ريشه كن خواهد كرد. وقتى اسرائيل در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله كرد، بسيارى از ناظران تصور مى كردند كه سازمان آزاديبخش فلسطين و آرمان فلسطينى و مقاومت كه در لبنان در حال رشد بود، از ميان خواهد رفت، اما مقاومت تكثير شد و جنبشى مانند حماس سر برآورد.بنابراين حمله اخير با اهداف و تاكتيك هاى متعددى طرح ريزى شد. نخست آن كه ايهود اولمرت نخست وزير مستعفى و تزيپى ليونى رئيس كاديما، امنيت صهيونيست ها را بهانه انتخاباتى قرار داده و چنين وانمود كرده اند كه با حذف حماس آسايش ساكنان سرزمين هاى اشغالى را تأمين خواهند كرد. از سوى ديگر ايهود باراك وزير جنگ اين رژيم كه در رياست حزب كار شاهد افول آن بوده، قصد دارد حزب خويش را از مرگ سياسى نجات دهد. حزب كار كه در نيمه نخست از حيات ۶۰ ساله رژيم اشغالگر اسرائيل در رأس قدرت بوده، اينك در سراشيبى سقوط است. باراك مى خواهد آنچه را كه از بن گوريون و گلداماير به وى رسيده حفظ كند و خود را وارث واقعى صهيونيسم معرفى كند. تايمز لندن هم نوشته، او براى اين هدف طرح حمله به غزه را ريخت و چهار گزينه جنگى پيش رو داشت: اول آن كه سياست كشتارهاى هدفمند رهبران حماس را از سر بگيرد و مانند آريل شارون كه در سال ۲۰۰۴ شيخ احمد ياسين و عبدالعزيز الرنتيسى را به شهادت رساند، اين بار اسماعيل هنيه و محمود الزهار را هدف قرار دهد، اما قادر به شكستن سپر دفاعى اين رهبران و شهادت آنان نيست. گزينه دوم نفوذ محدود به شمال غزه بويژه حمله به بيت حانون و بيت لاهيا بود كه اين مسئله مى توانست منجر به پاسخ نيروهاى مقاومت از طريق جنوب غزه و حمله موشكى حماس به بخش هاى جنوبى سرزمين هاى اشغالى شود. در اين صورت آمار تلفات غير نظاميان فلسطينى بشدت بالا مى رفت اما نيروهاى مقاومت مى توانستند از جنوب خسارات سنگينى بر ارتش صهيونيستى وارد آورند. طرح سوم اشغال مجدد بخش جنوبى نوار غزه در مرز مصر بود. گزينه چهارم اشغال كامل نوار غزه و نابود كردن زيرساخت هاى حماس بود. در اين صورت هزاران فلسطينى به شهادت مى رسيدند و ارتش صهيونيستى متحمل تلفاتى باورنكردنى و جبران ناپذير مى شد و افزون بر اين حاميان حماس واكنش هاى شديدى نشان مى دادند و جامعه جهانى حركتى هماهنگ براى جلوگيرى از اين اقدام در پيش مى گرفت. در هر چهار مورد، حاصل حملات، كشتارهاى بى امان بوده و بدون ترديد پاسخ حماس را در پى خواهد داشت. واقعيت آن كه ايهود باراك به عنوان فرمانده جنگ غزه اكنون سرنوشت حزب كار و مهمتر از همه زندگى فلسطينى ها را به بازى گرفته تا در بحرانى ترين سال هاى موجوديت رژيم صهيونيستى راه فرارى براى بقاى سياسى خويش بيابد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]