واضح آرشیو وب فارسی:لحظه نیوز: وقتی که اصطلاح و عنوان سوپ پلاستیک در رسانه ها دیده شد، به طور ناخودآگاه توجه خواننده را جلب می کند. مطابق این خبر: نتیجه تحقیقی که به درخواست سنای استرالیا انجام گرفته است، نشان می دهد حدود ۳۵ میلیارد قطعه پلاستیک قابل رویت در آب های پیرامون استرالیا وجود دارد که آنجا را تبدیل به «سوپ پلاستیک» کرده است.روزنامه شهروند: وقتی که اصطلاح و عنوان سوپ پلاستیک در رسانه ها دیده شد، به طور ناخودآگاه توجه خواننده را جلب می کند. مطابق این خبر: نتیجه تحقیقی که به درخواست سنای استرالیا انجام گرفته است، نشان می دهد حدود ۳۵ میلیارد قطعه پلاستیک قابل رویت در آب های پیرامون استرالیا وجود دارد که آنجا را تبدیل به «سوپ پلاستیک» کرده است. فعالان زیست محیطی و سناتورها بر اساس نتایج این تحقیق خواستار اقدام فوری دولت و مردم برای مقابله با خطر بطری و کیسه ها و ذرات پلاستیکی (قطعات پلاستیکی کوچکتر از یک میلی متر) شده اند. این کمیسیون، آلودگی اقیانوس ها با مواد پلاستیکی را یک «مشکل بحران ساز» برای سلامت انسان و محیط زیست دانسته و هشدار داده است که آلاینده های ریز و میکروسکوپی وارد چرخه غذایی انسان شده اند. از این رو بحث ممنوع کردن ریزدانه های پلاستیکی که در محصولاتی مثل خمیردندان و صابون های مایع و شامپو به کار می روند، دوباره مطرح شده است. مدیر یک انجمن غیر انتفاعی محیط زیستی و مدیر کارگروه مقابله با ضایعات دریایی دولت استرالیا، می گوید «مهم ترین مسئله این است که این آلودگی در آب های اطراف استرالیا و حتی دیگر کشورهای جهان محصول عملکرد بشر است». به عقیده وی، یکی از بدترین آلودگی های محیط زیست حال و آینده، یکی از ساده ترین راه حل ها را دارد: تغییر رفتار بشر. او تولیدکنندگان، مصرف کنندگان، کشتی های باری و کشتی های ماهیگیری را از علل پخش شدن پلاستیک و دیگر ضایعات در دریا دانست و گفت به دلیل اینکه منشا آلودگی این همه متنوع و متغیر است برای غلبه بر مشکل به راه حل های جامع و فراگیر نیاز است. تا به حال تشویق به رفتار داوطلبانه برای پرهیز از استفاده بی رویه از محصولات پلاستیکی و بازیافت مناسب آن بی نتیجه بوده و اکنون باید به منشا برگشت؛ اینکه آلاینده ها از کجا وارد آب ها می شوند.” در واقع و بر اساس این پژوهش به ازای هر نفر از جمعیت کره زمین، حداقل ٥ قطعه پلاستیک در اطراف استرالیا وجود دارد و از آنجا که این روند با سرعت و شتاب رو به افزایش است، دیر یا زود به جایی خواهیم رسید که این سوپ به اصطلاح جا بیفتد! و غلیظ تر از گذشته شود. شاید در نگاه اول برای یک خواننده ایرانی این پرسش پیش آید که استرالیا چه ربطی به ایران دارد و چرا باید نسبت به این خبر حساس شویم؟ در پاسخ به چند علت اشاره می شود. ١ـ واقعیت این است که این وضعیت فقط منحصر به استرالیا نیست و مشکل زیست محیطی نیز محدود به وجود پلاستیک در آب های آزاد و داخلی کشورها نمی شود. اگر در اطراف استرالیا این حجم وسیع از قطعات پلاستیکی هست به دلیل حساسیت آنهاست که پیگیری و اعلام می کنند، ولی ما فاقد این نوع حساسیت ها هستیم. کافی است کناره های جاده های زیبای شمال را نگاهی بیندازیم که چگونه تبدیل به زباله دانی چیزهایی شده است که صدها سال طول می کشد تا جذب طبیعت و خاک شوند، و هنوز هم نتوانسته ایم راه حل و فرهنگ رفتاری مناسبی را برای این معضل پیشنهاد کنیم. حداکثر کار ما شده اقدامات داوطلبانه تعدادی از فعالان محیط زیستی برای جمع آوری این زباله ها از سطح طبیعت. این کار بسیار خوب است ولی به هیچ وجه کفایت نمی کند. بنابراین خبر سوپ پلاستیک باید ما را نیز حساس کند و قدری نیز به اطراف خود نگاه کنیم. شاید وضعیتی شبیه به آن سوپ و حتی بدتر از آن را در اطراف خود ببینیم. ٢ـ محیط زیست برخلاف بسیاری از حوزه های دیگر یک مسأله و بحران جهانی است و نه مساله ای منطقه ای یا محلی. اگر امروز در جنگل های آمازون مشکلی جدی پیش آید، عوارض آن به همه دنیا منتقل خواهد شد. اگر گرمایش زمین موجب یخ شدن آب های قطبی شود، عوارض آن در سایر نقاط جهان حتی بیشتر از قطب خواهد بود. اگر امروز پلاستیک ها در چرخه غذایی و آشامیدنی های یک منطقه وارد شود، عوارض بیماری زای آن در همه نقاط جهان مشاهده خواهد شد. زیرا صادرات و واردات، مانع از محلی شدن نتایج این بحران ها می شود. ٣ـ مسأله بسیار مهم تر اینکه اگر کشورهای غربی مثل استرالیا آن قدر دست روی دست گذاشتند که مواد زاید پلاستیکی مثل یک هیولا آنان را کم کم محاصره کرده و برایشان سوپ پلاستیک تدارک دیده است، و با پیشرفت بحران توان مقابله با آن نیز کمتر شده، در این صورت ما به عنوان یک کشور در حال توسعه نیز باید دقت کنیم که کم توجهی به مسایل گوناگون و به طور مشخص موضوعات زیست محیطی، کم کم چنان پیشرفت خواهد کرد که توان ما برای مقابله با آنها نیز کافی نخواهد بود. هر مشکلی را می توان در همان ابتدای کار و با هزینه های به نسبت اندک حل کرد. ولی هنگامی که این مشکل ابعاد بزرگ تری پیدا کردند، قادر به مقابله با آن نخواهیم شد. مثل بیماری سرطان است که اگر زود شناخته شود در اوایل کار به راحتی و با هزینه های به نسبت کم قابل درمان است. ولی با روند پیشرفت غده سرطانی، هم درمان بسیار سخت تر خواهد شد و هم بسیار پرهزینه و گران می شود. وضعیت امروز ما در موضوعاتی مثل بهره برداری از منابع آبی، نگهداری و حفظ جنگل ها و مراتع، مشکل زباله های شهری و جاده ای، آلودگی های ناشی از سوخت و صدا، حفظ حیات وحش و موارد مشابه جملگی شامل این استدلال می شوند. حتی در امور اجتماعی مثل آسیب ها و اعتیاد و جرم نیز این قاعده برقرار است. پیشگیری و نیز حل مسأله در ابتدای امر بسیار ساده تر و کم هزینه تر است. ولی هنگامی که مسأله به سطح فراگیری رسید کمتر کسی حاضر می شود که اراده لازم را برای حل آن به کار گیرد. اگر اراده ای هم پیدا شود، به دلیل ابعاد وسیع ماجرا بودجه لازم یافت نخواهد شد. بنابر این تا انواعی از این نوع آش یا سوپ ما را احاطه نکرده باید کاری انجام دهیم. فردا دیر است.
دوشنبه ، ۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: لحظه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]