واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: ويليام چيتيك در ايران: از استادان دانشگاههاي آمريكا دست شستهام فلاسفهي غربي فلسفهي اسلامي را ناديده ميگيرند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - حكمت و فلسفه
ويليام چيتيك - عرفانپژوه آمريكايي - امروز (چهارشنبه، 22 خرداد) در مؤسسهي پژوهشي حكمت و فلسفهي ايران با موضوع «قلب فلسفهي اسلامي؛ جستوجوي معرفت نفس در آموزههاي باباافضل كاشاني» سخنراني كرد.
به گزارش خبرنگار بخش حكمت و فلسفهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست، غلامرضا اعواني - رييس مؤسسهي پژوهشي حكمت و فلسفهي ايران - در سخناني با اشاره به خاطرههايي از دوران آشنايياش با چيتيك، گفت: اينجا محلهي ويليام چيتيك است و ما در اين محله پنج سال با هم زندگي كرديم. شكي نيست كه او خدمات بسيار ارزندهاي به فرهنگ ما كرده است و زبان فارسي را بهتر از هر فارسيزباني با كمال فصاحت و بلاغت ميداند. كارهاي ارزندهاي دربارهي فخرالدين عراقي و يا جامي انجام داده است. همچنين مجموعهاي از احاديث شيعه را كه به انتخاب علامه طباطبايي تهيه شده بود، به همراه «صحيفهي سجاديه» به زبان انگليسي ترجمه كرده كه يك نمونهي عالي ترجمه است.
اعواني متذكر شد: كار چيتيك ابعاد بسيار زيادي دارد؛ اما تفاوت كارش در ميان كساني كه در غرب در زمينههاي فلسفه و عرفان شرق و بويژه ايران كار كردهاند، فهم مطلب و جهانبيني درست اوست. او در هر جايي كه كار كرده و يا دربارهي هر شخصيتي مثل ابن عربي يا مولانا، به مسائل عمقي وارد شده است. يعني در متن، كنه و حقيقت آن موضوع وارد شده و به زبان امروزي بيانش كرده است. او امانت الهي را حفظ كرده و اين چيزي است كه در دنياي امروز به آن نياز داريم كه چطور گذشتگان خود را به زبان امروزي بيان كنيم. چيتيك واقعا در بحر معارف تفكر كرده و به حكمت و عرفان متصل شده است.
در ادامه، ويليام چيتيك نيز در سخناني توضيح داد: بيست و هشت سال پيش در دايرةالمعارف ايرانيكا كار ميكردم كه با باباافضل آشنا شدم. هيچچيزي نميدانستم، اينكه او كيست؛ اما شروع كردم به خواندن آثارش. مصنفاتش را خواندم و چيزهايي جالبي ديدم كه خيلي مفيد بودند. پنج رسالهاش را به همراه تمام مكاتباتي كه با شاگردانش داشته است و بيش از نيمي از مصنفات او را به انگليسي ترجمه كردم، كه چاپ شدند.
چيتيك سخنانش را با طرح اين پرسش كه چرا باباافضل كاشاني را انتخاب كرده است و مقصودش از قلب فلسفهي اسلامي چيست، ادامه داد و گفت: اگر فلسفه خوانده و با كساني از جمله مولوي و ملاصدرا آشنا باشيد، ميدانيد كه فلسفه بسيار سخت است و خيلي وقت بايد صرف آن شود تا درست فهميده شود. باباافضل آثارش را به زبان فارسي نوشته و بخشهايي را هم به عربي. او خود ميگويد اين آثار را براي فلاسفه نمينويسد؛ بلكه براي طالبان معرفت نفس مينويسد، براي كساني كه زمينهي قوي در علوم دارند؛ اما مثلا زبان عربي را بلد نيستند.
وي افزود: كتاب «جاوداننامه»ي باباافضل بسيار شيرين است و تنها كتابي است در آثارش، كه او از آيات قرآني در آن فراوان نقل ميكند. باباافضل بهخاطر همان چند شاگردي كه داشته، كتابهايش را نوشته است، براي روشن كردن اينكه منظورش از فلسفه چيست و چرا بايد به دنبال حكمت رفت. اين است كه به فارسي مينويسد و فهم فارسي هم براي فارسيزبان بهتر است. عربي زبان خارجي است، و حتا اگر زبان علم يا فلسفه باشد، زبان مادري نيست و نميچسبد و او ميداند كه فارسياش شيرينتر ميشود. نثر فلسفي او را بايد بلندبلند خواند و گوش كرد و لذت برد. من ديدم باباافضل به فارسي خيلي چسبيده، كه زيباست و زبان آثارش زبان روزمرهي فارسي است كه ميشود به انگليسي ترجمهاش كرد. مثلا براي «عقل نظري» عبارت «خرد بينا» را به كار برده كه بسيار زيباست؛ منظورش خردي است كه ميبيند و نه خردي كه استدلال ميكند و خرد باباافضل هم چنين بود. بحث و استدلال ميكند؛ اما از روي بينش. هرچند اين كتاب در ميان ساير آثارم فروش كمتري داشت؛ اما من راضي هستم.
به گزارش ايسنا، اين عرفانپژوه سپس با اشاره به وضعيت فلسفهي اسلامي در دانشگاههاي آمريكا و غرب، گفت: مردم انگليسيزبان فلسفه به فارسي نشنيدهاند و به آن توجه نميكنند. باباافضل به معرفت نفس توجه ميكند و عدهي زيادي كه امروز در فلسفه كار ميكنند، به اين موضوع توجه ندارند. از نظر آنها، تاريخ منطق و علوم جالب توجه است و در مغربزمين كمتر دانشمندي است كه فلسفهي اسلامي كار كند و واقعا دنبال حكمت به معناي قديم آن باشد.
چيتيك يادآور شد: آثار باباافضل بهگونهاي هستند كه آدم را بهخود ميخوانند؛ ميگويد چرا انسان بايد دانا و حكيم باشد؛ در حاليكه اگر فلاسفهي ديگر را بخوانيد، شايد كمتر به اين موضوعها توجه كنند. در باباافضل، قال و حال با هم آميختهاند. آثار او عجيب هستند و براي او به عنوان يك فيلسوف، نمونه.
ويليام چيتيك يادآور شد: من در تحرير كتابهايم، نظرم به دانشجوهاست و از استادان دانشگاههاي آمريكا دست شستهام كه در رشتهي تنگ خود فرورفته و پيرو يك استاد و مكتب شدهاند و وابسته به نظريات همانها هستند. در دانشگاههاي آمريكا، اصلا فلسفهي اسلامي ندارند؛ چون فلاسفهي آمريكا و غرب چيزي غير از فلسفهي غرب و مدرن را قبول ندارند. آنها نميخوانند و نميفهمند؛ فقط ارسطو و افلاطون ميخوانند؛ اما دانشجويان ما واقعا دانشجو و طالب علماند. آمريكاييها از جهان جديد و تعقل و ماديات خسته شدهاند، دنبال چيزي جديدند و حاضرند به فكرهاي جديد گوش كنند. از بحثهاي عرفاني و شاعرانه و فلسفهي اسلامي هم خوششان هم ميآيد.
او همچنين گفت: وقتي كتاب مينويسم، نظرم فقط به اين قشر است، مخصوصا مسلمانان جوان كه سال به سال بيشتر ميشوند. اكثرشان متولد آمريكا هستند با پدر و مادراني كه از دين بيزارند و بهخاطر همين به آمريكا مهاجرت كردهاند؛ اما خود آن جوانان زيربار نميروند و ميخواهند بدانند اسلام يعني چه و علاقه پيدا كردهاند. تا 50 سال پيش، هيچ اعتنايي به اسلام نميشد. آيين هندو و بويژه بودا وجود داشت؛ ولي اسلام نبود. آنها هيچ چيزي از اسلام نميدانند؛ ولي علاقه دارند بدانند و آمادهاند.
او سپس دربارهي علوم عقلي و نقلي سخن گفت و توضيح داد: علوم نقلي همان علوم مكتوب هستند كه بهصورت سينه به سينه و از راه كتاب منتقل ميشوند؛ مثل زبان، تاريخ، قرآن و كتابهاي مقدس؛ اما رياضيات علم عقلي است. هدف علم عقلي، شناخت نفس است؛ شناخت تدريجي كه مراحل دارد و از قديم گفتهاند نفس عقل بالقوه است و اين از بحثهاي مهم باباافضل است. نفس بايد به كمال خود برسد. هدف از فلسفه، در نهايت، شناخت نفس است. هدف از علوم عقلي، رسيدن به چنين علمي است. در اين اثرم، هركدام از اين علوم، روش خاص خود را دارد. رسيدن به علوم نقلي، وسيلهاش تقليد از منبع است. از سوي ديگر، توحيد هم مسألهاي است كه در تمام اديان مشترك است و از راه تقليد بهدست نميآيد؛ چيزي است در فطرت انسان.
در ادامه، جلسهي پرسش و پاسخ برگزار شد و چيتيك در پاسخ به پرسشي دربارهي رسيدن به توحيد از راه قرآن و علوم نقلي گفت: قرآن ذكر است و تذكرهاي براي همه. توحيد است كه يادآوري ميكند و انساني است؛ شناخت انسان از يگانگي خداست. توحيد بر ما ميآيد تا يادآوري كند كه اي انسان! به خودت نگاه كن و چرا متوجه خلقت خود نيستي و اينكه خدا يگانه است.
علياصغر محمدخاني هم كه اجراي برنامه را به عهده داشت، توضيحاتي دربارهي پژوهشهاي چيتيك در حوزهي فلسفهي اسلامي، شناخت ابن عربي و مولوي، عرفان و ادبيات داد و از كمتر پرداخته شدن به باباافضل كاشاني در ايران اظهار تأسف كرد.
مهدي محقق، شهرام پازوكي، شهين اعواني و منوچهر صدوقيسها، از حاضران در اين نشست بودند.
انتهاي پيام
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]