واضح آرشیو وب فارسی:خط نیوز: حسن بنیانیان معتقد است تکلیف برنامه ششم توسعه کشور با فرهنگ مشخص نیست و برنامه با این مساله کلی برخورد کرده، با این حال حجت الاسلام ذوعلم خواهان ایجاد الزام حقوقی مجلس در این زمینه است.به گزارش خط نیوز به نقل از خبرگزاری مهر: به تازگی از سوی دولت پیش نویسی برای برنامه ششم توسعه به منظور تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه شده است. بررسی ابعاد فرهنگی این برنامه بهانه برگزاری میزگردی در خبرگزاری مهر با حضور حسن بنیانیان و حجت الاسلام علی ذوعلم شد. در بخش نخست این میزگرد بیش از هر چیز مساله عمومی بی توجهی به مقوله فرهنگ در برنامه ریزی های کلان کشور مورد توجه قرار گرفت و در ادامه نیز به موضوع فرهنگ در برنامه پنج ساله ششم پرداخته شد. بخش نخست از این میزگرد را در ادامه می خوانیم: * علت برگزاری این نشست نگاه به فرهنگ در پیش نویس ارائه شده برای برنامه ششم توسعه است. واقعیت این است که با وجود تاکید همیشگی رهبر معظم انقلاب بر اهمیت موضوع فرهنگ، شاهدیم که در تدوین مهمترین سند سیاستگذاری کشور برای پنج سال آینده به مساله فرهنگ کمتر توجه شده است. بر همین اساس سوال اصلی این است که این اتفاق ریشه در چه چیزی دارد؟ بنیانیان: آنچه که به عنوان برنامه ششم ارائه شده به تصریح دولت و بر اساس آنچه مکتوب شده لایحه احکام مورد نیاز برای برنامه ششم است. این جمله یعنی برنامه ششم بر اساس این احکام نوشته خواهد شد و چیزی غیر از این مکتوب ارائه شده به مجلس خواهد بود. با این لایحه در واقع دولت مجوزهای مورد نیازش را برای نوشتن برنامه دریافت می کند. اما اگر بخواهیم به این مساله بپردازیم که چرا در برنامه های توسعه همیشه این مساله مورد غفلت واقع می شود، بخشی از مساله به نظرم بر مفهوم فرهنگ باز می گردد. فرهنگ تعاریف زیادی برای خود دارد. از تعاریف مبتنی بر نگاه های جامع تا تعاریف مبتنی بر نگاه های اقلیتی و جز نگر و ابزارهای فرهنگی. در سال های قبل از انقلاب فرهنگ میان برنامه ریزان همیشه با نگاه حداقلی و با ابزار فرهنگی و اقتصادی دیده می شده است. شاید یکی از دلایل این اتفاق هم سازمان برنامه بودجه و نحوه شکل گیری آن باشد. ما این سازمان را برای هزینه کرد بهتر درآمدهای نفتی به منظور فعالیت های عمرانی شکل دادیم و بعد به تدریج به آن مسئولیت های دیگری نیز افزودیم. ستون فقرات این سازمان همواره افراد و چهره های اقتصادی بوده اند و اگر کم و بیش کارشناسان اجتماعی و فرهنگی در آن دعوت می شوند نه از زاویه نگاه بررسی معظلات اجتماعی - فرهنگی بلکه از این منظر است که کارشناس فرهنگی نیز برای بودجه فرهنگی نظر بدهد. اضافه بر این مساله پیچیدگی ماهیت فرهنگ و اختلاف نظرها درباره نفس مداخله دولت ها در امر فرهنگ را نیز باید جدی گرفت. یک دیدگاه معتقد است که دولت نباید هیچ دخالتی در امر فرهنگی داشته باشد و یک دیدگاه هم می گوید هر سازمان و نهادی فعالیتش در فرهنگ تاثیر گذار است و دولت باید آن مداخله را شناسایی و اصلاح کند. به اضافه این موضوع، فی نفسه فعالیت برخی از دستگاه ها فرهنگی است و دولت باید آن را شناسایی و اصلاح کند. اما این مساله همه ماجرا نیست. در نظام مردمسالاری و به تبع مجلس شورای اسلامی نمایندگان مردم به دنبال فعالیت هایی هستند که در کوتاه مدت تاثیر گذار بوده و پاسخش حاصل شود. این باعث شده که مجلس ها نیز در ایران کمتر دنبال فعالیت فرهنگی بوده اند و از دولت ها نخواسته اند که به بحث فرهنگ توجه ویژه بکنند. شکل گیری نهادی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز برای حل این نواقص ساختاری بوده است. یک بخش از این بی توجهی وزن فرهنگ در برنامه های دولت ها است. شما حتما ملاحظه کرده اید که هشتاد درصد برنامه و پیشنویس فعلی برنامه ششم اقتصادی و چند تبصره نیز به امر فرهنگ اختصاص یافته است. در همین بخش وقتی روی موضوعات اقتصادی متمرکز می شویم می بینم تکلیف روشن است یعنی مثلا می دانیم چقدر آب می خواهیم ذخیره کنیم و این ذخیره چقدر سد می خواهد و این سد سازی چقدر سرمایه گذاری می طلبد. اما در بحث فرهنگی سیاست ها کلی هستند و راهکار و جدول بودجه ندارند و اگر اجرا نشوند کسی را نمی شود محاکمه کرد برایش. خیلی از عبارات زیبا مثل اشاعه اخلاق و معنویت در سیاست های کلان فرهنگی در برنامه ها هست اما هیچ برنامه روشنی برای اجرای آن متصور نیستیم. وقتی این اتفاق می افتد آن بخش های محدودی هم که درباره فرهنگ می نویسند تحت سلیقه دولت ها از نظر اجرا کمتر توجه می شود. حجت الاسلام ذوعلم: به باور من ما دچار چالش مبنایی و مزمن در حوزه فرهنگ هستیم که نگاه کلی به این مقوله را در جامعه ما ضعیف کرده است. حتی در بین نخبگان ما هم نگاه فرهنگی به مقولات مختلف جایی ندارد. در کنارش مبنای عمده برنامه های توسعه پنج ساله نیز فعالیت های عمرانی بوده است و نوعی توزیع اعتبارات پنج ساله کشور از حیث عمرانی در این برنامه ها مد نظر است و البته بخشی نیز در گوشه ای از این اعتبارات به بخش فرهنگی توجه دارد. ما حتی در دولت های مدعی فعالیت فرهنگی نیز دیده ایم که در عملکرد برنامه های پنج ساله در این حوزه اتفاق ویژه ای رخ نمی داد و حتی وقتی که در لایحه برنامه نیز عبارات محکمی در زمینه کار فرهنگی وارد می َ شد در عمل دولت ها و دستگاه ها کار ویژه ای در این زمینه انجام نمی دادند. البته میزان موفقیت دولت در اجرای برنامه ها پنج ساله نیز هیچ گاه درست سنجیده نشده است و به همین خاطر ارزیابی درستی از این موضوع وجود ندارد امروز که قرار است برنامه ششم اجرایی و تصویب شود ما هیچ گزارشی از تحلیل عملکرد و اجرای برنامه پنجم نداریم . به نظرم در این شرایط افزوده شدن مساله فرهنگی در قالب چنذین عبارت به این برنامه فایده ای نخواهد داشت چون عملا ابزاری برای سنجش میزان عمل به آن نداریم. با این حال از منظر ایجابی، مهمترین اتفاق سال های اخیر تصویب نقشه مهندسی فرهنگی کشور بود که مفاد آن در تدوین برنامه های کشور چندان مورد توجه قرار نگرفته است. به نظرم باید به استفاده از این نقشه در تدوین برنامه ششم تاکید بیشری شده و بشود. به نظرم در این زمینه بیش از اینکه به تعامل میان مجلس و دولت نیاز داشته باشیم باید به سراغ شورای عالی انقلاب فرهنگی برویم. این شورا وظیفه خطیری دارد و باید احساس وظیفه کند نسبت به اینکه دور از محافظه کاری و رویه های رایج و کم اثر به مطالبه فرهنگی جدی بپردازد و این جایگاه را برای خودش قائل باشد که به نمایندگی از حاکمیت اسلامی و دین مدار و نماینده نخبگان جامعه مطالبات فرهنگی جامعه را در برنامه ها پیگیری کند. رئیس این شورا رئیس جمهور است و اعضا موثری از دولت و روسای سایر دستگاه ها در آن عضویت دارند. این شورا بهترین جایی است که می تواند مطالبات فرهنگی از دولت جدید داشته باشد و ما امید داریم که این اتفاق در شورا و مجلس آینده رخ دهد. * به نظر شما چه الزامی برای تدوین و اجرای ملزومات فرهنگی در برنامه توسعه می توان ایجاد کرد؟ ذوعلم: الزام به دو شکل است. الزام فرهنگی و حقوقی. الزام حقوقی در اختیار مجلس است. وقتی مجلس بخواهد دولت ها را ملزم به اجرای برنامه ای کند اهرم های قدرتمندی دارد. مجلس حتی می تواند رئیس قوه مجریه را استیضاح کند ولی این الزام به هر حال الزام قانونی است. قوی تر از این اهرم الزام فرهنگی است. یعنی مطالبه ای که در فضای نخبگانی و فرهنگی جامعه شکل بگیرد. متاسفانه دستگاه های فرهنگی و رسانه های کشور نیز همه به نوعی تحت مدیریت دولت هستند و منابع مالی دولتی دارند و این باعث نوعی محافظه کاری آسیب زا می شود. اگر رسانه ها به این مساله وارد نشوند می شود انتظار تاثیرگذاری داشت؟ یادمان باشد مطالبات نخبگانی در جامعه ما نوعی مطالبه بلند مدت است و نه از نوع مطالبات کوتاه مدت. متاسفانه نوعی عوام زدگی در جامعه ما منجر به این می شود که مطالبات بلند مدت اقتصادی و عمرانی و کوتاه مدت بر مطالبات نخبگانی ارجحیت پیدا کند. در هیچ کجای دنیا این چنین نیست که میان مطالبات نخبگانی و عمومی توازن برقرار نباشد. این عوام زدگی و عام گرایی مانع از دیدن این نیازها می شود.
دوشنبه ، ۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خط نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]