واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: متن کل خبر : در میان طبقات مختلف بشر اعم از زرد و قرمز و سفید و سیاه حس زناشویی و دریافت نوع مخالف وجود دارد منتهی شدت تحریکات زناشویی بر حسب نژاد و محیط فرق میکند و هر یک از افراد یک نژاد بخصوص جنس مخالف نژاد خود را بیش از سایرین می پذیرد. عمل زناشویی در حیوانات نیز وجود دارد منتهی بصورتهای مختلف انجام می گیرد باید دانست اگر میل زناشویی و لذتی که از آن به حیوان دست میدهد نبود هیچگاه حاضر نمیشد به این عمل دست بزند. هر یک از موجودات زنده بنحوی جنس مخالف را تحریک می نماید انسان با آرامش و ناز و میل زناشویی را در طرف شدید کرده و او را به سوی خود میکشاند. میل زناشویی از طفولیت در نهاد هر موجودی هست و حتی از زمان تولد هم وجود دارد ولی خاموش است و با رشد انسان متدرجا رشد میکند بطوریکه می توان گفت میل زناشویی با رشد طبیعی به یک نسبت پیش میرود. در سنین طفولیت کودک با مالیدن آلت تناسلی خود به دست یا پا سعی میکند آتش شهوتش را که هنوز بانه ای ندارد خاموش کند وقتیکه به حد بلوغ رسید آتش شهوتش بانه می کشد و میلش به جنس مخالف تشدید می گردد و سعی می کند وسیله ای فراهم کند تا رفع این غریزه شود در این موقع است که باید متوجه بود تا انحراف زناشویی پیدا نکند چون عدم توجه در کارهای او باعث می شود که به اعمال خلافی چون جلق و لواط و غیره دست زند و دچار امراض خطرناکی گردد. وظیفه پدر آنست که سعی وافرمبذول دارند تا جوان گمراه نشوند و راه خلاف در پیش نگیرند برای رسیدن به این هدف باید هر چه زودتر وسایل ازدواج جوانان را فراهم کنند و آنها را از دست زدن به اعمال زشت منع کنند و بوسیله کتابهای زناشویی و سودمند آنها را به مضرات انحرافات زناشویی و راه صحیح اطفای شهوت آشنا سازند تا برای انها و نسل آینده خطری در پیش نباشد ژاک مارسیرو در باره ی وظیفه ی اولیا می نویسد : طفل وقتی پا به عرصه وجود گذاشت مسئول وجود خویش نیست دیگر او را به وجود آورده دیگری باید از او مواظبت کند و در راه تعلیم و تبیت او بکوشد و جزئیات مطلب را برای او حلاجی کند تا بچه کنجکاو نگردد و کنجکاوی از راه راست منحرفش ننماید در این صورت اگر بچه بزرگ شد و برای خود عالمی پیدا کرد خود مسئول رفتار خودش است و بستگان و اولیا در قبال او مسئولیتی ندارد اوست که باید فرزندانی لایق به وجود آورده و راه کج و راست را از هم تمیز دهد در این صورت مالک میراث پدر شده است. هنگام شباب و غرور جوانان از هر وسیله ای برای خاموش کردن آتش امیال زناشویی استفاده می کنند از دختر کوچک و پسر خود گرفته تا پیران به همه نظر دارند و چون دوران گردش و تفریح آنهاست از رفتن به کافه و سینما و دیدن مناظر شهوت انگیز گوناگون خودداری نمی کنند اینست که باید آنها را از خواندن رمانهای شهوت انگیز و افسانه های منحرف کننده منع کرد وسعی نمود که مطالب مضر و عکسهای تحریک کننده در دسترس آنها قرار نگیرد ضمنا باید مضرات کارهای زشت را به آنها گوشزد نمود شخصی در دفتر خاطرات خود اینچنین نوشته بود: از بچگی میل زناشویی ام زیاد بود از این نظر بیشتر با دختران تماس می گرفتم و با بازیهای مختلف با آنها سرگرم می شدم در مواقع تنهایی با آلت خود بازی می کردم و از این عمل لذت فراوان می بردم بعدها که به سن بلوغ رسیدم دست به استمنا زدم و چون کسی نبود که راهنمایم باشد راه فساد و تباهی د پیش گرفتم و از استمنا به لواط و از لواط به زنا پرداختم و تا سی سالگی راه خلاف می رفتم در این موقع صورتم پر چین وشکن شده بود و پنجاه ساله می نمودم قوای جسمانی و دماغیم تحلیل رفته بود و چشمانم بی فروغ شده بود و در این موقع احساس کردم که دچار مرض شده ام چون خواستم درمان کنم پولی در دست نبود و محل اقامتم از مرکز دور بود ناچار با مر ض خو گرفتم و رنج و درد را بر خود هموار کردم تا حال که دیگر رمقی ندارم و عنقریب است که عفریت مرگ گریبانم را بگیرد. پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]