تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831383487




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پتروشیمی آمادگی پذیرش خصوصی سازی را نداشت


واضح آرشیو وب فارسی:نکونیوز: بخش نخست گفت و گوی تفصیلی نکونیوز با مهندس شعری مقدم مدیرعامل پیشین شرکت ملی صنایع پتروشیمی، شنبه 24 بهمن منتشر شد. در آن بخش، مهندس شعری مقدم به ارزیابی کارنامه دو دولت سازندگی و اصلاحات در حوزه پتروشیمی پرداخت. بخش دوم این گفت و گو، به ارزیابی عملکرد دولت گذشته در این حوزه، خصوصی سازی و پیامدهای آن در دوره کنونی با توجه به حصول توافق هسته ای اختصاص دارد. توضیح اینکه این آخرین گفت و گوی یک رسانه با مهندس شعری مقدم در دوران مدیریت ایشان بر پتروشیمی است که چند روز قبل از انتخاب مدیرعامل جدید انجام شد. قسمتهابخش نخست گفت و گوی تفصیلی نکونیوز با مهندس شعری مقدم مدیرعامل پیشین شرکت ملی صنایع پتروشیمی، شنبه ۲۴ بهمن منتشر شد. در آن بخش، مهندس شعری مقدم به ارزیابی کارنامه دو دولت سازندگی و اصلاحات در حوزه پتروشیمی پرداخت. بخش دوم این گفت و گو، به ارزیابی عملکرد دولت گذشته در این حوزه، خصوصی سازی و پیامدهای آن در دوره کنونی با توجه به حصول توافق هسته ای اختصاص دارد. توضیح اینکه این آخرین گفت و گوی یک رسانه با مهندس شعری مقدم در دوران مدیریت ایشان بر پتروشیمی است که چند روز قبل از انتخاب مدیرعامل جدید انجام شد. قسمتهای بعدی این گفت و گو نیز طی روزهای آینده منتشر خواهد شد. پس از بررسی دو دولت سازندگی و اصلاحات، به دولت گذشته می رسیم. وضعیت صنعت پتروشیمی در آن دوره چگونه بود؟ در دوره آقای احمدی نژاد به دلیل تشدید تحریم ها سرمایه گذاری های خارجی متوقف شد و لوکوموتیو قطار توسعه صنعت پتروشیمی از کار افتاد و تمام تلاش مدیران وقت هم این بود که مبادا کسی ترمز این قطار را بکشد، تا نتواند لااقل با همان سرعت اولیه ای که داشت، به راه خود ادامه دهد . در نتیجه این مراقبت ها ، بعضی از طرح هایی که از دولت اصلاحات باقی مانده بودند، در دولت های نهم و دهم، به تدریج به بهره برداری می رسیدند و هنوز هم، اگر طرح هایی در دولت یازدهم به بهره برداری می رسند، عموماً یادگار همان دوران اصلاحات هستند. بنابراین من و همه همکارانم موافق خصوصی سازی هستیم ولی روشی که در دولتهای نهم و دهم به کار گرفته شد، روش درستی نبود. اگر بخواهیم وارد این بحث شویم، حرف بسیار زیاد است ولی به هرحال، سخن اصلی این است که این کار به صورت غلطی انجام و نتیجه این شد که صنعت پتروشیمی که روزی در دولت اصلاحات، توانست بیش از 6 میلیارد دلار وام بگیرد و این مجتمع ها را بسازد، اکنون دیگر این توان را ندارد. چون دیگر آن اعتبار ناشی از یکپارچگی اش را از دست داده است در دولتهای نهم و دهم گام مهمی در جهت توسعه صنعت پتروشیمی برداشته نشد زیرا تمام درهای سرمایه گذاری خارجی به رویش بسته شده بود. واقعیت این است که از دست کسی هم کاری برنمی آمد، چون برای توسعه صنعت پتروشیمی دو الزام عمده وجود دارد؛ یکی تکنولوژی و دیگری ارز که درِِ هر دو مورد بر روی صنعت پتروشیمی بسته شده بود. چالش مهم دیگر در این دوره، اجرای خصوصی سازی است که تیشه به ریشه یکپارچگی صنعت پتروشیمی زد. خیلی وقت ها این صحبت های بنده به معنی مخالفت با خصوصی سازی تعبیر می شود. ولی اینطور نیست. من و همه همکارانم موافق خصوصی سازی هستیم ولی روشی که در دولتهای نهم و دهم به کار گرفته شد، روش درستی نبود. اگر بخواهیم وارد این بحث شویم، حرف بسیار زیاد است ولی به هرحال، سخن اصلی این است که این کار به صورت غلطی انجام و نتیجه این شد که صنعت پتروشیمی که روزی در دولت اصلاحات، توانست بیش از ۶ میلیارد دلار وام بگیرد و این مجتمع ها را بسازد، اکنون دیگر این توان را ندارد. چون دیگر آن اعتبار ناشی از یکپارچگی اش را از دست داده است، لذا در شرایط موجود ما باید دیگران را تشویق به سرمایه گذاری کنیم که این هم کاری است بس دشوار زیرا تجربه اش را نداریم. بالاخره دوره دولت دهم هم سپری شد و به دوره دولت یازدهم رسیدیم. به دولت تدبیر و امید که واقعاً با انجام مدبرانه و موفقیت آمیز مذاکرات هسته ای ، درهای امید را به روی ما و همگان گشود . با برداشته شدن تحریم ها، بلافاصله، شرکت های معتبر و صاحب نام خارجی های که تاکنون از ورود به ایران اکراه داشتند، برای ملاقات با ما و ورود به پروژه های پتروشیمی صف کشیدند. به هرحال، الآن وضعیت، بسیار امیدوارکننده است و شرکت های خارجی بسیار علاقمند به سرمایه گذاری در پروژه های ما هستند، ولی متأسفانه فضای کسب وکار در ایران هنوز چندان مساعد نیست. آقای مهندس فکر نمی کنید این دو سال و نیم و یا به تعبیر من، این ۴ سال را، چون تصور نمی کنم یک سال آینده هم اتفاق خاصی بیفتد،از دست داده ایم؟ خیر جون به هرحال، برای انداختن یک سنگ به قعر یک چاه بیش از چند ثانیه وقت لازم نیست ولی برای بیرون آوردنش مدتها وقت و انرژی باید صرف کرد. ما این مدت را لازم داشتیم تا سنگ را از جاه بیرون آوریم . تخریب را به سرعت می توان انجام داد ولی برای بازسازی آن زمان زیادی لازم است. با این وجود من خیلی امیدوارم که سال آینده قطار توسعه دوباره سرعت بگیرد. به هرحال، این قابل پیش بینی بود که این مذاکرات، مذاکراتی نبود که در ۲، ۳ ماه به نتیجه برسد. بالاخره به نظرم باز هم فرهیختگی تیم مذاکره کننده بود که توانست طی دو سال و نیم، این مذاکرات را جمع کند. ما از ابتدای دولت آقای روحانی می دانستیم که حداقل دو سال و نیم طول می کشد تا بتوانیم قضیه را جمع کنیم و شاید حتی ۳ یا ۴ سال. در این دوسال و نیم تا ۳ سال، واقعاً به راهکار دیگری به جز منتظربودن برای این که خارجی ها بیایند، نمی توانستیم فکر کنیم؟ واقعیت این است که ما تلاش زیادی کردیم و با خیلی از سرمایه گذاران صحبت کردیم ولی مؤثر نبود. زیرا بخش خصوصی کشور محدودیت هایی داشت و هنوز هم دارد، خارجی ها هم طبیعی است که با محدودیت های تحریم ها مواجه بودند. ضمناً همانطور که قبلاً هم گفته ام اگر بخواهیم در صنعت پتروشیمی تحول ایجاد کنیم، احتیاج به سرمایه و تکنولوژی داریم. خوب، هر دو این ها در دوران بخش خصوصی هر وقت همه چیز آماده بود، هزینه می کند. چرا وقتی می تواند پولش را در بانک بگذارد و 24 درصد سود بگیرد، صرف خاک بازی در زمین کند؟! واقعیت این است که در این مدت از مشاورین و متخصصین هم استفاده کردیم ولی راهی پیدا نکردیم از هر کسی می توانستیم استفاده کردیم ولی به نتیجه مطلوبی نرسیدیم. در زمین شور هر جه بکاریم خشک می شود مگر آنکه فکری به حال زمین بکنیم که به اعتقاد من "برجام" راهی برای شیرین کردن این زمین بوده است تشدید تحریم ها محدود شده بودند و طرح هایی هم که حتی در دوران اصلاحات به بخش خصوصی واگذار شده بودند، همه متوقف شده بودند ، چون ارز می خواستند. منابعی هم که برای تامین ارز داشتیم، یکی صندوق توسعه ملی بود و دیگری هم چین! تازه این ها هم محدودیت های خاص خود را داشتند؛ چین می گوید که سقف امکانات من پر شده است و نمی توانم فاینانس ها را عملی کنم. و همین را هم که داده، بسیار محدود بوده و شرایط هم شرایط دشواری است. به نظر من، وام چین در شرایط پسا تحریم دیگر وام جذابی نیست، چون هم گران است و هم محدودیت دارد از جمله این که باید حتماً ۵۰ درصد از چین خریداری شود. می ماند صندوق توسعه ملی، که هم موجودی اندکی دارد و هم اختصاص به طرح هائی دارد که بسیار ضروری باشند. مثلاً الآن در جمع حدود ۷ میلیارد دلار از محل صندوق توسعه ملی و چین به صنایع پتروشیمی تخصیص داده شده، ولی در واقع ارز بیشتری وجود ندارد که تخصیص یابد. وقتی هم به بخش خصوصی می گوییم چرا حرکتی نمی کنید؟ می گویند رویه ها در بخش خصوصی با بخش دولتی فرق دارد بخش خصوصی هر وقت تکلیف ارزش معلوم شد شروع به فعالیت می کند. در حالیکه مجریان طرح های دولتی تا پولی به دست می آورند، صرف خرید زمین می کنند، یا صرف تسطیح و تحکیم و دیوار کشیدن دور آن، یا ساخت سوله و ساختمانهای موقت دوران پروژه یا ساختمان های دائمی دوران بهره برداری. ولی بخش خصوصی حاضر نیست اینگونه هزینه کند، بخش خصوصی هر وقت همه چیز آماده بود، هزینه می کند. چرا وقتی می تواند پولش را در بانک بگذارد و ۲۴ درصد سود بگیرد، صرف خاک بازی در زمین کند؟!! واقعیت این است که در این مدت از مشاورین و متخصصین هم استفاده کردیم ولی راهی پیدا نکردیم از هر کسی می توانستیم استفاده کردیم ولی به نتیجه مطلوبی نرسیدیم. در زمین شور هر جه بکاریم خشک می شود مگر آنکه فکری به حال زمین بکنیم که به اعتقاد من "برجام" راهی برای شیرین کردن این زمین بوده است. ولی من می خواهم مقایسه ای کنم؛ ابتدای دولت آقای خاتمی اگر یادتان باشد، تمام سفارتخانه های اروپایی از ایران رفته بودند و تنش واقعاً جدی بود. کل NPC هم قد و قواره اش خیلی بزرگ تر از هلدینگ خلیج فارس کنونی نبود؛ چیزی در اختیار نداشتند، همین بندر امام و دو، سه چیز کوچک دیگر داشتند. خوب، آقای نعمت زاده آمد آنجا نشست و شما کمک کردید، حرکتی انجام شد. سال اول حضور ایشان هم، هیچ اتفاقی نیافتاد. تاریخ را که نگاه کنید، این نکته را درمی یابید؛ ایشان ابتداء تکمیل برخی از طرح های نیمه تمام را ادامه دادند، حتی ابعاد بعضی از طرح ها را همانطور که قبلاً هم عرض نمودم کوچک کردند ولی سال بعد با آماده شدن فضای بین المللی، توسعه را شروع کردند. حال سراغ خود NPC برویم که تا به حال مانند یک تصدی گر بوده و اکنون می خواهد وارد حال و هوای دیگری شود. جایگاه شرکت ملی صنایع پتروشیمی را به عنوان یک شرکت دولتی، در فضای کسب و کار آینده صنعت پتروشیمی چگونه می بینید و چه تعریفی از آن دارید؟ در دو جمله منظور خود را بیان نمایید. جایگاهی که دولت برای پتروشیمی تعریف کرده، عبارت است از: سیاست گذاری، برنامه ریزی، هدایت و نظارت. و این جایگاه ما است ولی حالا که می خواهیم این وظایف را انجام دهیم، با موانع قانونی بسیاری مواجه هستیم. از جمله، یکی از این وظایف، اقدامات نظارتی است. در حال حاضر، نظارت آیا شرایط صنعت و سرمایه گذار در ایران مشابه آمریکا یا آلمان و هلند است؟! اصلاً اشتباهی که شده همین است. همه فکر کردند که اینجا آمریکا یا آلمان است! یعنی اگر به ناگهان واحدها را خصوصی کنند، یک نهادهایی هستند که این آمادگی ها را برای امور نظارتی دارند. در این کشورها همه نهادهای نظارتی تعلیم دیده و آماده و مجرب هستند. آیا در آلمان، اگر یک سرمایه گذار بخواهد یک واحد صنعتی احداث کند باید 30 درصد از سرمایه را خودش بیاورد؟ خیر، با 5 درصد هم می تواند شروع کند نیاز کل صنعت نفت است، یعنی بر عملکرد واحدهایی که واگذار شده اند، نظارت شود. چه نوع نظارتی مد نظرتان است؟ نظارت از نوع رگولاتوری. مثلاً این که مجتمع ها محیط زیست را آلوده نمی کنند و ایمنی را رعایت می کنند.... شما باید نگاه کنید یا سازمان محیط زیست؟ دقیقاً مشکل همین جاست. زمانیکه تمام این صنایع متعلق به پتروشیمی بوده است، شرکت ملی صنایع پتروشیمی خود، تمام این کارها را انجام می داده است. ممیزی ایمنی، حفظ محیط زیست و حفظ سلامت کارکنان و ...، همه را خود نظارت می کرده است. کارشناس داشته و خودش امر و نهی می کرده است. حالا چه کسی باید کار ممیزی و نظارت را انجام دهد؟ اگر بخواهیم به موضوع محیط زیست ورود کنیم، می بینیم قانون، سازمان دیگری را متولی این کار قرار داده است؛ سازمان حفاظت محیط زیست را، می خواهیم به ایمنی ورود کنیم، می بینیم متولی دیگری به نام وزارت کار دارد، می خواهیم به امر حفظ سلامت کارکنان ورود کنیم می بینیم متولی دیگری به نام وزارت بهداشت دارد، جالب آن که هیچ کدام هم آمادگی انجام این وظایف را ندارند، چون کارشناسانی که با این صنعت آشنایی داشته باشند را ندارند. آنها آمادگی این کار را ندارند در صورتی که کارشناسان ما با صرف هزینه های زیاد برای این کار تعلیم دیده و کاملاً آماده هستند. حال، چگونه این کار را انجام دهیم؟ این پرسشی است که ما خود نیز به دنبال پاسخ آن هستیم تا ببینیم در این شرایط، چه می توان کرد. تصور می کنم که نیاز به مجوزهای قانونی دارد. ما الآن به دنبال آن هستیم تا با وزارت کار، سازمان محیط زیست و وزارت بهداشت، نشستی داشته باشیم و آنها را مجاب کنیم که به عنوان بازوی آنها، در این زمینه ها با آنان همکاری داشته باشیم. منظورمان این است که به ما اعتماد کرده، این بخش را به ما واگذارند تا ما کار نظارت را انجام دهیم. مثلاً در حال حاضر، یک درصد عوارض برای صنایع آلوده کننده وضع شده است، بعد هم اعلام کردند که همه مجتمع ها آلوده کننده هستند! خوب، چه سازمانی غیر از شرکت ملی صنایع پتروشیمی قدرت تشخیص این را دارد که بداند کدام مجتمع آلوده کننده است و کدام نیست؟! اکنون در صدد هستیم که این کار بر عهده کارشناسان شرکت ملی صنایع پتروشیمی گذارده شود. اصلاً در دنیا چنین موردی داریم؟ یا بهتر است بپرسم چنین مواردی داریم؟ مثلاً آمریکا، آلمان، هلند ... کشورهایی که پتروشیمی های بسیار توسعه یافته ای دارند، هیچ کدام شرکتی به نام شرکت ملی صنایع پتروشیمی در دل خود دارند؟ من از شما سوال می کنم. آیا شرایط صنعت و سرمایه گذار در ایران مشابه آمریکا یا آلمان و هلند است؟! اصلاً اشتباهی که شده همین است. همه فکر کردند که اینجا آمریکا یا آلمان است! یعنی اگر به ناگهان واحدها را خصوصی کنند، یک نهادهایی هستند که این آمادگی ها را برای امور نظارتی دارند. در این کشورها همه نهادهای نظارتی تعلیم دیده و آماده و مجرب هستند. آیا در آلمان، اگر یک سرمایه گذار بخواهد یک واحد صنعتی احداث کند باید ۳۰ درصد از سرمایه را خودش بیاورد؟ خیر، با ۵ درصد هم می تواند شروع کند. اگر بخواهد وام بگیرد، به او وام با بهره ۲۸ درصد و ۳۰ درصدی می دهند یا با بهره کم ۲ تا ۳ درصدی؟ وقتی می خواهد LC باز کند، از او ۱۳۰ درصد وثیقه مطالبه می کنند یا متناسب با اعتبار او یا با اخذ درصد کمی کارمزد، برایش LC باز می کنند؟ آیا تولیدکننده آلمانی با تورم ۲۵ درصدی مواجه است؟ از نظر من، این اشتباه بزرگی است که تصور کنیم که ایران، آلمان است! چون در آلمان سازمانی مشابه شرکت ملی من معتقدم که باید پتروشیمی این وسط میان داری کند و اشکالاتی را که در اثر خصوصی سازی به وجود آمده است در کوتاه مدت رفع و در دراز مدت آن را به سازمانهائی که آمادگی یافته اند بسپارد. بعضاً پیش آمده است که برخی از مجتمع های پتروشیمی با هم بر سر خوراک اختلاف پیدا می کنند. زیرا یکی خوراک دیگری را تأمین می کند، و آن که باید خوراک را تأمین کند، منصفانه عمل نمی کند. بنابراین نیاز به داوری یا میانجیگری دارند و این کاری است که ما فعلاً به طور غیررسمی انجام می دهیم صنایع پتروشیمی ندارد، پس ما هم در اینجا چنین شرکتی لازم نداریم. در علم مدیریت می گویند اگر شما می خواهید تغییری ایجاد کنید، باید مدل جدید را پیاده کرده و آن را به تدریج تقویت و مدل قدیمی را به تدریج، تضعیف کنید. ما این کار را نکردیم! ما به یکباره مدل قدیم را کنار گذارده ایم و وارد مدل جدید شده ایم! خب، معلوم است که به ناگهان با یک شوک و عکس العمل شدید مواجه می شویم. ما اصلاً آمادگی پذیرش سیستم جدید را نداشته ایم. البته من معتقدم که باید پتروشیمی این وسط میان داری کند و اشکالاتی را که در اثر خصوصی سازی به وجود آمده است در کوتاه مدت رفع و در دراز مدت آن را به سازمانهائی که آمادگی یافته اند بسپارد. بعضاً پیش آمده است که برخی از مجتمع های پتروشیمی با هم بر سر خوراک اختلاف پیدا می کنند. زیرا یکی خوراک دیگری را تأمین می کند، و آن که باید خوراک را تأمین کند، منصفانه عمل نمی کند. بنابراین نیاز به داوری یا میانجیگری دارند و این کاری است که ما فعلاً به طور غیررسمی انجام می دهیم و شرکت ها هم که حالا به بلوغ بیشتری رسیده اند، مرتب از ما می خواهند که خود را کنار نکشیم و معتقدند که هنوز به وجود ما نیاز دارند. برای این که می بینند که ما داریم بیطرفانه و عالمانه به آنها کمک می کنیم. ببینید، در کشور ما این شرکت ها حتی به دستگاه های دولتی، آنطور که باید و شاید، دسترسی ندارند و نمی توانند حرف شان را بزنند. البته اکنون الحمدالله یک انجمن صنفی- کارفرمایی تشکیل داده اند که یک مقدار قدرت دارد و می تواند حرف آنها را به گوش مسئولین برساند. ولی اینها هنوز در بازار با یکدیگر، رقابت ناسالم می کنند، و به جای این که با هم متحد شوند روی دست یکدیگر بلند می شوند. این ها اثرات نامطلوب واگذاری این مجتمع هاست و به نظر من، در این مقطع، وجود شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای رفع این موارد در کوتاه مدت لازم و ضروری است. دو دیدگاه در اینجا وجود دارد. یکی این که نهاد هایی که باید این کار را انجام دهند و نمی توانند این کار را انجام دهند، تقویت کنیم، مثلاً سازمان محیط زیست بلد نیست، چرا پتروشیمی این کار را انجام دهد؟! به جای آن، محیط زیست یا وزارت بهداشت را تقویت کنیم. یعنی شورای رقابتی تشکیل شود که اطمینان حاصل کند در بازار انحصار ایجاد نمی شود، کسی در بازار دامپینگ نمی کند و خارج از رقابت آزاد، کاری انجام نمی دهد. خوب اگر اینها کارکردهای خود را انجام دهند، بهتر است آنها تقویت شوند. چرا مجدداً یک سازمان یا نهاد عاریه ای را ایجاد کنیم که هر موقع خواستیم به آن دست بزنیم، همه بگویند به آن دست نزنید که بدتر می شود. بنابراین چرا آن را تقویت نکنیم؟ پیشنهادی را هم که قبلاً عرض نمودم نوعی کمک به نهاد های مسئول آنهم بطور موقت است تا به دانش و مهارت لازم برای انجام وظایف محوله دست یابند. واقعیت این است که در یک بازه زمانی، باید در این میان هم به بخش خصوصی و هم به نهادهای دولتی کمک کرد که بتوانند موفق باشند. غیر از امور نظارتی به نظر من، کار اشتباه دیگری که شده، نحوه واگذاری واحدهایی است که جنبه زیرساخت را دارند مثل پتروشیمی دماوند. اینگونه واحد ها را باید دولت تکمیل کرده و به بهره برداری برساند و سپس واگذار نماید. در کمتر کشوری است که زیر ساخت ها را به بخش خصوصی واگذار کنند. همین مسائل است که حالا باعث شده که به این نتیجه برسیم که نیاز است ما پا به میدان بگذاریم. ولی حرف شما هم درست است. امکان دارد در بلندمدت اصلاً وجود شرکتی به نام شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای انجام امور نظارتی لازم نباشد. گفت و گو : احسان نجابت


شنبه ، ۱اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نکونیوز]
[مشاهده در: www.neconews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن