واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
عربسرخي: اصلاح طلبان می خواهند مانع تخریب دولت شوند
روز نو : اصلاحطلبان به هر طريق و بنا به هر دليل توانستند به وحدت بينظیری در انتخابات اسفندماه تا اين مرحله دست يابند. ليست واحد ائتلاف اصلاحطلبان در تهران و در شهرهايي كه امكان ارائه ليست وجود داشته اعلام شده است. ستادهاي انتخاباتي از چند روز آينده فعاليت انتخاباتي خود را به صورت رسمي شروع ميكنند. بسياري از فعالان سياسي اصلاحطلب كه در بستن ليستهاي انتخاباتي مشاركت داشتند هرچند نقدهايي به ليستها دارند ولي معتقدند كه بايد به ليست واحد تهران و ليست ساير حوزههاي انتخابيه راي داد. فيض ا... عرب سرخي به مسائل مختلف پیرامون انتخابات پیش رو پرداخته که در ادامه ميخوانيد:
تا چه حد انتخابات پیش رو را رقابتی میدانید؟
اينكه شرايط انتخابات شرايط رقابتي است يا خير در واقع با توجه به تاييد صلاحيتهاي صورت گرفته به خوبي واضح و آشكار است كه تا حدوي رقابت در برخي از حوزهها وجود ندارد و در اين زمينه نياز به توضیح نيست. ولي اصلاحطلبان معتقدند با وجود اين شرايط بايد در صحنه انتخابات باقي ماند و حضور گسترده و فعال داشت. ما در اين شرايط قصد داريم در صحنه انتخابات حضور داشته باشیم، زيرا باور ما اين است كه اصلاحطلبان از پشتوانه اجتماعی گسترده در جامعه برخوردار هستند و در پي تحقق يك برنامه حداكثري نيستند. لذا اين جناح سياسي اعتقادي به روشهاي غيراصلاحطلبانه ندارند. آنها برنامه و انتظارات خود را از طريق صندوق راي تعقيب ميكنند. حال با وجود مشكلات ميزان تاثيرگذاري كاهش پيدا ميكند. اما نكته قابل ذكر اين است كه ردصلاحيتها دليلي براي عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات نيست. اگر بخواهيم نتيجهگيري كنيم كه در اين انتخابات ما به دنبال انجام چه كارهايي هستيم، بايد بگوييم ما پذيرفتهايم در عرصه انتخاباتي حاضر شويم، زيرا در اين رقابت قصد داريم جلوي برنامه تخريبي جناح مقابل را بگيريم.
اصلاحطلبان در اين شرايط چگونه ميتوانند در مجلس آينده موثر باشند؟
در واقع صحبت از تاثيرگذاري بر حوزههاي مختلف امري نسبي است. بنابراين تاثيرگذاري صد يا صفر وجود ندارد. اين تاثيرگذاري ميتواند از حضور موثر و تصويب كليه برنامههاي اصلاحطلبانه در پارلمان باشد تا حضوري كه بتوان به وسيله آن جلوی برنامههاي تخريبي رقيب را گرفت. در واقع در اين رابطه از يك طرف برنامه و طرح حداقلي و از سوي ديگر برنامه حداكثري وجود دارد.
استراتژي شركت فعالانه در حوزههايي كه امكان رقابت هرچند اندك و همچنين عدم شركت در حوزههايي كه فقط تك نامزد اصولگرا در آن وجود دارد چيست؟
اين امكان وجود دارد كه در يك حوزه يك نامزد تندرو و معتدل اصولگرا وجود داشته باشد. لذا در اين شرايط با حمايت از نامزد اصولگراي معتدل، امكان و اجازه موفقيت و حضور فرد تندرو در مجلس فراهم نخواهد شد. اين امر به عنوان يكي از سياستهاي اتخاذ شده توسط شوراي سياستگذاري تصويب شده و به حوزههاي رايگيري به نيروي اصلاحطلب ابلاغ شده است. اين مساله از مواردي است كه در باب آن بسیار بحث شده و قرار بر آن است كه تحت هيچ شرايطی اجازه حضور نامزد تندرو در مجلس آتي داده نشود و با حمايت از يك اصولگراي ميانهرو مجال از تندروها گرفته شود.
اصلاحطلبان بارها روي مدلهاي مختلف دموكراسي نظر دادهاند و دیدگاههای خود را در این مورد ارائه کردهاند. الگوي دموكراسي مد نظر اصلاحطلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیشك دموكراسي براساس فرهنگ جوامع معنا ميشود. دموكراسي تنها داراي يك معنا نيست كه بتوان آن را واجد الگویی واحد دانست چرا كه برای مثال دموكراسي فرانسوي و آمريكايي با يكديگر متفاوت است. در یک جامعه دیندار دموكراسي بر اساس مولفههای دین تعریف شده و جایگاه آن تعیین میشود.
اصلاحطلبان در گذشته آنگونه كه بايد و شايد به احزاب اعتقادي نداشته و بعضا دچار تكروي ميشدند؟
باور نسبت به حزب به دلايل مختلف از جمله هزينه بالا و سابقه تاريخي در جامعه ايران باور ضعيفي است و جایگاه تعریف شده منسجمی ندارد. با وجود اين در ميان اصلاحطلبان نسبت به ميانگين جامعه باور به كار حزبي بيشتر از ساير طيفهای سياسي در سطح جامعه است. اما بايد توجه داشت اگر بنا به فعالیت حزبی و تقويت آن نباشد حزب پا نميگيرد و نمیتواند در جامعه نقش خود را ایفا کند. اگر قانون انتخابات، قانون متكي به فعاليت احزاب نباشد احزاب قدرتمندي شكل نميگيرد. باید به این نکته توجه کرد که جريان شكلگيري احزاب را نميتوان در يك بستر نامساعد انتظار داشته باشيم و باید بستر مناسب آن را ایجاد کرد. زماني كه حزب براساس قانون هيچ نقش روشني ندارد طبيعي است كه اين راه در جهت فعاليت در قالب احزاب حركت نكند. باید رفتار با احزاب به گونهای باشد که ميل به فعاليت حزبي كاهش پيدا نكند.
باید چه رویکردی را برگزید تا مردم برای حضور گسترده انگیزه بیشتر داشته و چون همیشه نقش تعیینکنندهای داشته باشند؟
رقابت امور نسبي است. قطعا آنچه در جريان است با ميزان انتظارات و خواستها تطبيق ندارد. اما نگرش اين است كه حتي با وجود محدود بودن فرصتها بايد حضور مدنی خود را از طريق صندوق راي اعلام كرد. در حقيقت صندوق و راي دادن تنها راه مشاركت است كه حضور و مشاركت حداكثري در راستاي باور نيروهاي اصلاحطلب قرار دارد.
منظور آقاي هاشمي از اينكه فضاي انتخابات پيش رو از فضاي انتخابات 92 بهتر است چيست؟
در واقع فضاي انتخاباتي سال 92 و محدوديتهاي ايجاد شده براي برخي و ردصلاحيت آقاي هاشمي به عنوان شخصيتي كه در دهههای 60 و 70 رئيس مجمع تشخيص مصحلت نظام بودند فضاي سال92 را سنگينتر از شرايط كنوني كرده بود. به هر حال با همت نيروهاي معتدل و اصلاحطلب در بين گزينههاي موجود انتخابي انجام گرفت كه برنامههاي جناح مقابل را بر هم زند. آقاي هاشمي معتقد است شرایط و فضاي كنوني روشنتر از سال 92است، زيرا تجربه سال 92 را با خود همراه داريم و میکوشیم به خوبی از این تجربه برای دستیابی به فرصت بهتر در جهت توسعه برنامههای دولت در راستای منافع ملی بهره ببریم.
در بهترين حالت در مجلس ششم، مجلسي با اكثريت اصلاحطلبان، فرجام خوبي نداشت، از اين رهگذر ميتوان اميد به اصلاحطلبي داشت؟
انتظار از مجلس آن است كه قوانين و عملكرد نظارتي موثري داشته باشد. حال ممكن است مجلس هيچگونه عملكرد چشمگيري در اين حوزهها نداشته باشد اما ميتواند موانع براي پيشرفت ساير اركان نظام از جمله قوه مجريه ايجاد نكند. بنابراين اگر مجلس حداكثري با بهترين عملكرد يا مجلسي داشته باشيم كه كمترين موانع براي اقدامات دولت ايجاد كند مفيد است.
اصلاحطلبان در حال تلاش براي دستيابي قدرت بيشتر در بدنه دولت هستند؟
تلاش اصلاحطلبان در جهت فاصله گرفتن از حوزههاي اجرايي قرار دارد. مگر مواردي كه تقاضا و پيشنهاد از سوي دولت مطرح شود. در حقيقت اصلاحطلبان ميخواهند زمينه براي جوسازي و برنامه تخريبي عليه دولت را از بين ببرند. ولي عموما اصلاحطلبانی كه براي مناصب كليدي دولت معرفي شدند با واكنش و مخالفت مجلس مواجه شدهاند.
تفكرات اقتصادي نوليبرال دولت را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
وقتی ديدگاه اقتصادي موجود در بين صاحبنظران را در جامعه تعقيب ميكنيم و واقعيتهاي ساختار سياسي، اقتصادي را ارزيابي ميكنيم درمییابیم واقعيتهاي امروز آن است كه با اقتصاد مختلط در جهت اجرا مواجه هستيم. به اين معنا كه بخش خصوصي و دولت با منابعي که در اختيار دارند در آن دخيل هستند. بنابراين ميتون آنچه در حوزه اقتصاد در جريان است را به عنوان اقتصاد نوليبرالي در نظر گرفت. نكته ديگر اينكه در باب آنچه به عنوان خصوصيسازي مورد توجه قرار گرقته شاهد بخش خصوصي مناسب و كارآمد نبوديم. در حقيقت جابهجاییهایی انجام شده است كه شايد تعبير اقتصاد تداخلي براي آن مناسبتر است. در حقيقت اقتصاد از بخش دولتي نوعا به بخش عمومي و غيرخصوصي منتقل شده است.
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]