واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تا زمانيکه مسئوليت کارهايي را که انجام ميدهيد، بر عهده نگيريد و به دنبال دلايلي هستيد که در مقابل اشتباهاتتان بهانه جويي کنيد، با خودتان صادق نيستيد. سنـاريوي زير را در ذهن خود به تصـوير بـکشيد. همسرتان نامه مهـمي را به شما داده تا آن را پست کنيد و تصورکرده که شما نـام را در راه خود به محل کارتان، پسـت خــواهيد کرد؛ اما متاسفانه شما فراموش ميکنيد و در راه بازگشـت بـه خانه يـادتـان ميآيد. "اوه خداي من" اين اوليـن عکس العـملي است که شما نشان ميدهـيد. ميدانيد که اگر همسرتان از اين قضيه اطلاع پيدا کند، واقعاً ناراحت خواهد شد. شما کل کيف و بعد هم ماشين را ميگرديد، اما نامه را پيدا نمي کنيد، حالا چه کار ميکنيد؟ ميخواهيد زمانيکه همسرتان به خانه بازگشت و به شما گفت نامه را پست کرديد يا نه چه جوابي در مقابل به او ميدهيد؟ مي گوييد: "نامه گم شد" و يا "نامه را گم کردم"؟ پاسخ به اين سوال روشن ميکند که آيا شما توانايي قبول مسئوليتهاي کارها را داريد يا خير. ما تازمانيکه نتوانيم مسئوليت کارهايمان را به عهده بگيريم از دوران کودکي به بزرگسالي وارد نخواهيم شد. بايد گفتن "گم شد" را متوقف کرده و "من گم کردم" را جايگزين آن کنيد. تا زمانيکه مسئوليت کارهايي را که انجام ميدهيد، بر عهده نگيريد و به دنبال دلايلي هستيد که در مقابل اشتباهاتتان بهانه جويي کنيد، با خودتان صادق نيستيد. زمانيکه مسئوليت کارهايتان را به عهده ميگيريد و به دنبال بهانههايي ميگيرديد که مسئوليت آنها را به گردن افراد ديگر بيندازيد، بايد بدانيد که با خودتان هم صادق نبوده ايد. به محض اينکه حقيقت را بپذيريد و مسئوليت کاري را که انجام داده ايد بر عهده بگيريد، آنوقت طرز تفکر شما تغيير پيدا ميکند، ميتوانيد بر روي حل مشکل تمرکز کرده، آنرا حل کنيد و از تکرار مجدد آن جلوگيري نماييد. اگر شما جزء افرادي هستيد که هميشه براي کارهايشان بهانه جويي ميکنند، شايد بارهاي اول قبول مسئوليت برايشان دشوار باشد. قبول مسئوليتهاي کارهاي انجام داده در زندگي مشترک نيازمند شجاعت است به ويژه زمانيکه طرف مقابل در اشتباه باشد. حامد، يکي از افرادي است که هيچ کاري را سر موقع انجام نمي دهد و هميشه يک ليست از بهانههاي مختلف جمع ميکند که چرا نمي تواند کارهاي خانه را آنچنان که بايد و شايد انجام دهد. بهانههايي از قبيل هوا خيلي گرم و يا سرد بود، خيلي خسته بودم، ابزار کافي در اختيار نداشتم، وقتم اجازه نمي داد. او هميشه قول ميدهد که کارها يک روز ديگر انجام خواهد داد، اما اين روز طلايي هيچ گاه از راه نخواهد رسيد. کارهايش همسرش بهاره را خسته کرده اند، بطوريکه او از شنيدن بهانههاي واهي حامد منزجر شده است. بالاخره بهاره لب به سخن باز کرد و با او در ميان گذاشت که اين کارها او را عصبي ميکنند و سبب ميشوند که از زندگي مشترک خود راضي نباشد. آنها به جلسات مشاوره خانواده رفتند و حامد به تدريج ياد گرفت که بايد مسئوليت کارهايي را که مربوط به خودش است را به عهده بگيرد. او همچنين ياد گرفت که بايد براي توضيح کارهايي که انجام ميدهد از لغات مناسب تري استفاده کند. او ياد گرفت زمانيکه ميگويد: "وقت کافي براي تعمير شير نداشتم" منظورش اين است که: "برنامهريزي مناسبي براي انجام اين کار در اين روز بخصوص نداشتم." زمانيکه باز هم يک قدم جلوتر ميرويم ميتوانيم صداقت بيشتري را به خرج داده و بگوييم: "واقعاً حوصله ندارم اين کار را انجام دهم به خاطر همين گذاشتم براي يک وقت ديگر." زمانيکه حامد از الگوهاي صحيح اخلاقي اطلاع پيدا کرد، از آن به بعد توانست تا با صداقت کامل با همسر خود ارتباط برقرار کند. حامد به بهاره گفت درحاليکه تمايلي به انجام برخي پاره اي از کارهاي تعميري منزل را ندارد، اما به هر حال تمام تلاش خود را براي انجام کارهاي به تعويق افتاده به کار خواهد گرفت. آنها در اين مورد با هم صحبت کردند و مشکلاتشان را حل نمودند، بعد هم تصميم گرفتند تا فردي را استخدام کنند تا کارهايي که حامد واقعاً قادر به انجامشان نيست را برايشان انجام دهد. بعد هم حامد ياد گرفت تا زمانيکه از عهده انجام کاري بر نيايد هيچ گاه قول انجام آنرا به همسر خود ندهد. در نهايت امر نيز به اين نتيجه رسيد که هيچ چيز جز صداقت نمي تواند در زندگي آنها را به خوشبختي نزديک کند. اين موارد توانست تغييرات شگرفي را در زندگي آنها ايجاد کند. بهاره ديگر احساس نکرد که مانند خانمهايي است که همواره "غر ميزنند" نبود، و حامد هم ديگر با وعده و وعيدهاي دروغين او را اذيت نمي کرد. تنشهاي کمتري در زندگي مشترک آنها ايجاد شده و همين امر به آنها فرصت بيشتري داد تا خوبيهاي يکديگر را بيشتر در ک کنند و از وجودهارموني در زندگي مشترکشان لذت بيشتري بردند. www.negahak.com پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]