واضح آرشیو وب فارسی:شهیدنیوز: شهیدخبر(شهیدنیوز): شاعر انقلابی کشور، منصور نظری قطعه مثنوی «آخرین منجی» تقدیم به کلزار العویوی دختر 13 ساله فلسطینی که در نزدیکی حرم حضرت ابراهیم ع در الخلیل هدف تیراندازی نظامیان صهیونیست قرار گرفت و بر اثر شدت خونریزی به شهادت رسیدبسم رب الشهدا و الصدیقین دیده بارانی و دل طوفان زده - جان به لب از داغ یاران آمده بر زمین افتاده پرپر لاله باز – غرقه خون گردیده محراب نماز از رفح، دیرُ البَلَح تا الخلیل - یاس و مریم، لاله و نرگس قتیل فتنه بس قوم یهودا می کند - در فلسطین ظلم غوغا می کند گشته هم پیمانِ فرعونِ حجاز - سامری آهنگ موسی کرده باز شب گرفته وادیِ پیغمبری - ظلم صهیون می کند غوغا گری نیل خون گردیده جاری از رفح – قتلگاه عاشقان دیرالبلح جوی خون جاری میان دشت عشق - در فلسطین لاله زاری گشته عشق کرده در بر آسمان رخت عزا - بوی زهرا کرده عطرآگین فضا در میان کوچه های بی کَسی - در دلِ شهرِ پُر از دلواپسی دست خالی مریمی لبریز درد - آمده با لشکر شب در نبرد بسته بر سر معجری آلاله رنگ - یک تنه با لشکر صهیون به جنگ می کِشد تنها و بی یار و غریب - مریمی بر دوشِ تنهایی صلیب کوچه ها یک بار دیگر غرق آه - کربلای دیگری افتاده راه کوچه مست از بوی سیب سرخ عشق - خون روان از چشم بانوی دمشق غرقه در خون بر زمین افتاده یاس – کرده بر تن چون شقایق ها لباس در میان کوچه خونین تن رها - می زند در خونِ خود او دست وپا در میان کوچه خفته بر زمین – غرقه در خون بی پناهی مه جبین در هجوم لشکر نسناس ها - خورده سیلی باز روی یاس ها در فضای کوچه ها عطری قریب - کرده سرمست اَلخلیل از بوی سیب کوچه بوی یاس نیلی می دهد - بوی روی خورده سیلی می دهد بوی پهلوی شکسته، بوی یاس - بوی اشک و بوی آه و التماس ظلم شب آورده ماهی را قتیل - می دهد بوی مدینه الخلیل سینه مالامال خشم و انتقام - آتشی در سینه بر پا مستدام قوم صهیون گشته مست از قتل عام - غرقه در خون عاشقان لاله فام غرقه در خون پیکر «کلزار» ها – کربلا برپا هزاران بارها شد زمستان فلسطین نوبهار - الخلیل از خون عاشق لاله زار رسته بر دوش یهودا مارها - تشنه بر خونِ مسیحا وارها قامت دین گشته خم از بار درد - ظلم صهیون داغ زهرا تازه کرد باز کوچه، باز سیلی، باز اشک – بسته پینه شانه ای از جور مشک باز میخی پهلویِ یاسی شکست - پشت در ماهی غریب از پا نشست بسته بغضی آتشین راه گلو - باز معجر می کشد از سر عدو باز بسته دست و بازوی علی - می خورد با رو زمین ماهی جلی باز کوچه باز آتش، میخ درب - یاس تنها مانده در میدان حرب باز رویی می خورد سیلی، ولی - دست و بازو بسته در کنجی علی باز قوم کرده گم راه ولا - می نهد تنها ولی در کربلا آه از این قوم گرفتار هوس – آه از این آل سعود خار و خس آه از این قوم پریشان عرب – در خیانت با یهودا لب به لب قومِ دربندِ فریبِ عمر و عاص – قوم گُم ره گشتۀِ حق ناشناس کرده بر سرنیزه ها قران ز ریب – آه از این قوم گرفتار فریب آه از این قوم گرفتار مُلوک - کهنه ضحاکان پست و پوچ و پوک آه از این قوم به خاری کرده خو - این منافق سیرتان یاوه گو با یهودا عهد و پیمان بسته ها – پهلوی زهرا ز کین بشکسته ها با فلسطین این خیانت کرده ها – غرقه در خون غزه را کرده رها سینه می سوزد خدا را انتقام - تا کجا این ظلم صهیون مستدام خسته ایم آری دگر از انتظار - این زمستان را رسد کی پس بهار تا کجا تسخیر ضحاکان به حج - تا ثریا کی رود دیوار کج تا کجا شام و فلسطین در حرج - منجی موعود عجل بر فرج آفتاب عاشقی آور ظهور - زَن شبیخون ظلمت شب را به نور نقش صهیون را نما محوش ز ارض – ریشه کَن کُن از جهان این قوم هرز در تباهی غرقه عالم سربه سر - منجی موعود ما باز آ دگر گشته از ظلم و ستم جان ها به لب - تا کجا تا کی جهان در بند شب یوسف زهرا به کنعان آ تو باز – تا سحر گردد شب یلدای راز خسته ایم آقا دگر از دوری ات – کُشت ما را محنت مستوری ات جان زهرا مادر قامت خمت - با ظهورت چاره کن ما را غمت شیعه می سوزد ز داغت ای ولی - گرد شمع حضرت سید علی فتنه ها گردیده پا از پیش و پس - ترسم آقا بی تو افتیم از نفس پیر ما مویش سفید آمد بیا - غرقه عالم از یزید آمد بیا نیست راهی رفت و آمد را نفس - کُن ظهور ای آخرین منجی تو پس مانده تنها در میانه شیعه باز - درد ما را با ظهورت چاره ساز نیست دیگر طاقت این راه دور - جان زهرا مادرت آقا ظهور به امید ظهور حضرت یار ... سه شنبه 27 بهمن ماه 1394 منصور نظری
چهارشنبه ، ۲۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهیدنیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]