واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
توافق مونیخ و چالش ریاض-آنکارا
اگر چه ورود احتمالی نظامی در سوریه برای ترکیه و عربستان بدون هزینه نیست، اماهر دوی این کشورها نشان داده اند که حداقل های عقلانیت سیاسی را ندارند.
مذاکرات ژنو 3 کام مردم سوریه را شیرین نکرد، اما توافق مونیخ، حداقل بر روی کاغذ نتایجی داشت که باید منتظر ماند و در صحنه عمل، پیامدهای آن را دنبال کرد. این مذاکرات، در سه محور به توافقاتی انجامید که در ژنو 3 حاصل نشده بود؛ ارسال کمک های بشر دوستانه به مردم سوریه از نخستین محورهای این توافقات بود؛ توقف درگیری ها و بازگشت طرفین به میز مذاکرات ژنو 3نیز، از دیگر محورهای مورد توافق در نشست مونیخ بود. آن چه توافقات جامع مونیخ را برجسته می کند، توافق پیرامون برداشت های «جبهه متحد سوریه» و گذر از خواست های جبهه مخالفان است؛ در واقع دی میستورا در این مذاکرات، آن سو از معادلات سوریه را تقویت کرد که پیشتر نیز، کمتر با یکدیگر چالش داشتند. پیش از مذاکرات مونیخ، چالش اصلی گفتگوهای صلح سوریه مخالفان و حامیان یعنی جبهه «ریاض- آنکارا» بود.در مقابل «جبهه متحد سوریه» متشکل از حکومت مرکزی این کشور، روسیه و ایران، در بیشتر مواضع با یکدیگر توافق داشته و صدایی واحد از آن در گفتگو ها به گوش می رسید؛ اما در مقابل، جبهه«ریاض – آنکارا» اگر چه نمی توان آن را نماینده تمام مخالفان دانست، اما حداقل بخش بزرگی از چالش صلح در این کشور محسوب می شود. در جبهه«ریاض- آنکارا» بازیگران، دلگرم به همراهی آمریکا در عرصه میدانی سوریه، منافع خود را تعقیب می کردند؛ اما اخیراً آنکارا و ریاض به دلیل بازی «تصمیم سازی آمریکایی» توسط آمریکا به «چالش بی تصمیمی» فرو رفته اند. رفتار آمریکا، چالش های مذکور وموفقیت های اخیر «جبهه متحد سوریه» در مناطق استراتژیک حلب من جمله «نبل» و « الزهرا» و استیصال تروریست های مخالف دولت مرکزی سوریه، دستیابی به توافق را در مذاکرات مونیخ میسر کرد که پیشتر در ژنو 3 محقق نشده بود. تصمیم سازی آمریکایی
تصمیم گیری در منطق آمریکایی آن، دوستی و دشمنی دائمی نمی شناسد؛ در واقع، تصمیم گیری سیاسی از منظر آمریکا همان چیزی است که منافع این کشور ایجاب می کند. بر این اساس، هرگاه منافع آمریکا با متحدانش همسو است، تصمیمات در این کشور رنگ و بوی همراهی با آن ها دارد، اما اگر منافعی برای آمریکا در بین نباشد، حتی ممکن است اخذ تصمیم به زمانی دیگر موکول شود. تصمیم سازی آمریکایی در برخی موارد، دوستان را نیز به چالش می کشد. اما چرا آمریکا تصمیماتی را اتخاذ می کند که جبهه ریاض- آنکارا را با چالش روبه رو می کند؟ پاسخ به این سؤال در گزارشی که «آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا» با عنوان ارزیابی تهدیدات جهان از سوی «ژنرال وینسنت استوارت» در اختیار کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا قرار داده، نهفته است.در این گزارش تاکید شده است که بعید است «اسد» به زودی سقوط کند، پس نمی توان تصمیم گیری های خود را بر «سیاست تغییر رژیم» با شیوه های سخت در این کشور معطوف کرد؛ در این گزارش همچنین، به عواقب ماجراجویی های زمینی در سوریه و پیامدهای آن اشاره می شود که سیاست مداران آمریکا را ترغیب می کند که اگر هم به دنبال نظامی کردن تحولات سوریه هستند، این زحمت را به متحدان «شتابزده» خود واگذار کنند. ژنرال وینسنت استوارت همچنین به موفقیت های اخیر ارتش و نیروهای مقاومت سوریه اشاره می کند و می افزاید که حمایت روسیه پیامی است از مسکو به واشنگتن تا آن را در «درگیری های میدانی» دست کم نگیرد. محتمل است اگر تحرکات آمریکا در سوریه از حد متعارف خارج شود، جنگ پرهزینه ای میان آمریکا و روسیه اتفاق خواهد افتاد و از دیگر سو، توافق با ایران را بر باد خواهد داد. این گزارش، سیاست «اعلامی» مبارزه با داعش را نیز از نظر دور نمی دارد و اینکه اگر این مهم هدف واشنگتن است، ایران و روسیه در آن موفق عمل کرده اند و نیاز به حضور میدانی آمریکا نیست. این چنین برآوردهایی آمریکا را بر آن می دارد که دیگر به دنبال تغییر رژیم در سوریه به شیوه سخت نباشد و آن را به آینده واگذار کند و ریاض و آنکارا را ترغیب کند تا برایش در زمین سوریه بجنگند.
چالش بی تصمیمی آنکارا-ریاض
آل سعود، سرانجام تحولات سوریه را «سقوط اسد» می داند؛ از دیگر سو، حاکمان جدید این کشور همانگونه که وزیر خارجه سوریه گفته است«عقلانی»نیستند. این کشور «سیاست کش سان(Stretch Policy)» خود را دنبال می کند؛ هنوز جنگ یمن به نتیجه نرسیده است، خود را به سوریه سرازیر می کند و هر کجا بحران است سرک می کشد. اما آن چه سیاست مداران بی تجربه این کشور را سرگشته می کند و به چالش بی تصمیمی می کشاند، بن بست تصمیم سازی آمریکایی است؛ دیگر آمریکا تغییر سیاسی زود هنگام در سوریه را مد نظر ندارد؛ همچنین، همصدا با ریاض نبوده و وقتی آل سعود میل به حضور نظامی در سوریه از خود نشان می دهد، فقط به صورت لفظی حمایت می کند. عربستان که سرگشته است، حتی در یک اقدام بی سابقه، علیه آمریکا در سایت خبری العربیه تیتر می زند. آمریکا به صورت لفظی از اقدامات عربستان حمایت می کند تا هم این کشور را ترغیب کرده باشد که در سوریه حضور نظامی پیدا کند و هم خودش از رویارویی تمام و کمال در سوریه حفظ شده باشد. هیچ تحلیل گری نیست که در شرایط کنونی نداند عربستان نمی تواند به صورت همزمان در دو جبهه بجنگد و همچنین، با بحران مالی که این کشور را به دنبال تغییر درآمدهای نفتی اش دنبال می کند، تنها گزینه فرارویش«لاف بزرگ نظامی» است. امروز حاکمان سعودی با«بن بست تصمیم سازی» برای بازی درست مواجه هستند. نکته اینجاست که ورود نظامی عربستان به سوریه، به معنای رویارویی آن با قدرت هایی است که پیشتر عربستان نشان داده نمی تواند با آن ها طرف شود.
آنکارا، حتی بیشتر از ریاض با چالش روبه روست؛ به گونه ای که اخیراً ترکیه سفیر آمریکا را احضار کرده و اردوغان سرگشته آمریکا را مورد خطاب قرار می دهد که موضع خود را مشخص کند. «بحران کردها» و حمایت آمریکا از آنان و تاکید بر حضور مخالفان کرد در مذاکرات سوریه، آنکارا را به چالش می کشاند؛ چالش بی تصمیمی آنکارا و سرگشتگی آن این کشور را تا جایی به پیش می برد که به دلیل فقدان راه حل جایگزین، شاید شتابزده عمل کند و به نفع آمریکا به سوریه وارد شود. اگر چه ورود احتمالی نظامی در سوریه برای ترکیه و عربستان بدون هزینه نیست، اماهر دوی این کشورها نشان داده اند که حداقل های عقلانیت سیاسی را ندارند و در شرایط لازم «تصمیمات استراتژیک»،«هم افزا» و «آینده نگرانه ای» نگرفته اند. با این وجود، به نظر نمی رسد که این بازیگران، بدون پشتیبان در صحنه سوریه ورود کنند و باید شانس خودرا در مذاکرات بیازمایند؛ این همان جایی است که ایران و روسیه و دولت مرکزی با تحولات اخیرمیدانی در آن دست برتر را دارد. از این رو آینده سوریه نه در صحنه نبرد ، بلکه در ترکیب مقاومت برروی زمین ومذاکره ای نهفته است که تاکنون«جبهه متحد سوریه»، حرف آخر را در آن زده است.
نویسنده: غلامرضاکحلکی
پایگاه رصد انتهای متن.
http://fna.ir/B2GD47
94/11/25 - 04:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]