واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۸
بهاره رهنما طی یادداشتی با عنوان «رهبری که با داغ فرزند، رهبری کرد»، از اقدام رهبر ارکستر سمفونیک تهران تقدیر کرده است. به گزارش ایسنا، رهنما در روزنامه شرق نوشت: «هنوز هم گاهی قصههایی واقعی میشنویم که شبیه قصه هستند و قهرمان دارند؛ قصههایی واقعی که امکان رخدادنشان از حد انسان امروزی و زمانه امروز خارج است. قصههایی از این دست به گمان من قصههای نقطهدار هستند؛ قصههایی که گاهی در مقابل عظمت و بزرگی قهرمانانشان کلمات عاجز از وصفند و نقطهها به کار میآیند و قضاوت را به خود شما وامیگذارند... . همه ما دوروبرمان آدمهایی داریم که همیشه با یک بغل غم و حرف کهنه و اغلب تکراری و فرساینده به دیدارمان میآیند، بماند که همدلی و گوش شنوا که این روزها سخت کمیاب هستند از معیارهای یک دوستی خوب و خالصند، اما میشناسم آدمها، مادرها، بازیگرها و معلمهایی را که با بار عظیم غمها و مشکلاتشان، هرروز نقاب لبخند به صورت میزنند، چون میدانند اطرافیانشان به آنها تکیه دارند و شکستن و کمتحملیشان فقط مال خودشان نیست بلکه روحیه جمعی را تحتالشعاع قرار میدهد؛ پس خودشان را باروحیه و لبخند و گرم نشان میدهند تا شعاع آفتاب وجودشان آنچه را که باید گرم کند، همچنان گرم کند... . و اما قصه نقطهدار عجیبم داستان مردی است که رهبر ارکستر بزرگی است. در یکی از برنامههای آخرش که ماهها تمرین کرده و اعضای زیادی را گردهم آورده، مصیبتبارترین اتفاق عمرش رقم میخورد؛ عزیزترینِ عمرش، پسرش، را از دست میدهد. از بچگی شنیده بودم پشت یک مرد را نه عشق، نه ورشکستگی و نه فقر نمیشکند اما ازدستدادن فرزند کمرش را میشکند. قهرمان قصه من اما با پشت شکسته بدون اینکه بگذارد کسی از این مصیبت خبردار شود، روی صحنه میرود و دستهایش را بالا میزند و با تمام وجودش نتها و سازها و نوازندههایش را رهبری میکند. من نبودم و نمیدانم که آیا اشکها را مهار کرد یا اشکها مجال داد؟ یا در سینه ماند و همه دردهایش را به حرکت دستهایش در فضا منتقل کرد و همهچیز شد نت و صدا و موسیقی و ... . از روزی که شنیدهام این قصه را، نمیدانم چطور و چگونه یک پدر، یک انسان از پس چنین اتفاقی برمیآید؟ و آنقدر وسعت قلب دارد که بهخاطر مسئولیتش، بهخاطر هنر و بهخاطر آدمهایی که به او وابستهاند چنین تصمیمی میگیرد؟ فقط تصور میکنم که در تمام طول اجرا تصویرهای کودکی پسرش را پشت چشمهایش مرور میکند و صدای قدمهای او را لابهلای نتهای موسیقی میشنود و ... . زندگی گاهی عجیبتر از حد تصور ما جلو میرود و مرتب غافلگیرمان میکند! نمیدانم چقدر روزهای نقطهدار و عجیب در پیشروی هرکدام از ماست؟ چه اتفاقات و چه تصمیمهایی در پیشروی ماست که وجوه دیگری از انسانبودنمان را برای خودمان رو میکند و غافلگیرمان میسازد؟ اما میدانم برخی قصهها و برخی قهرمانها وجود و حضورشان همه ما را قویتر میکند و محکمتر و قصه این موزیسین بزرگ از همانها بود... . نقلش کنیم.» به گزارش ایسنا، خرداد امسال مدیر روابط عمومی بنیاد فرهنگی هنری رودکی اعلام کرد که با وجود درگذشت فرزند «علی رهبری» - مدیر هنری و رهبر ارکستر سمفونیک تهران - خللی در اجراهای آخر این هفته ارکستر ایجاد نخواهد شد. حسن عمیدی گفته بود: متاسفانه جمعه هفته قبل و به محض ورود آقای علی رهبری به ایران برای از سرگیری تمرینات ارکستر سمفونیک تهران برای کنسرت روزهای 27 و 28 خرداد، فرزند 38 ساله ایشان به دلیل بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت. آقای رهبری به هیچ عنوان به ما اطلاع نداده بود که چنین اتفاقی افتاده است و اصرار داشت که با توجه به فضایی که برای ارکسترها وجود دارد این موضوع اطلاعرسانی نشود. با توجه به اصرار آقای رهبری که تاکید زیادی روی اجرای کنسرت ارکستر سمفونیک تهران طی برنامهریزی از قبل تعیین شده دارد، این کنسرتها طبق برنامه قبلی اجرا میشود و علی رهبری هم خود به عنوان رهبر ارکستر در اجرای برنامه حضور خواهد داشت. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]