واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست - حسین مسعود نیا یکی از مولفه های فرهنگ سیاسی ایرانیان که اکثر پژوهشگران داخلی و خارجی بر آن تأکید کرده اند عدم وجود روحیه همکاری میان آنان و تمایل آنان به کارهای انفرادی است. همین موضوع سبب گردید تا سال ها قبل در زمان جنگ جهانی دوم کنسول بریتانیا در اصفهان در گزارشات خود به لندن ادعا کند که اگر ایرانیان دو نفر باشند حزب تشکیل می دهند اما اگر تعداد آنها به عدد رسید حزب آنان دچار شکاف و انشعاب می گردند. این خصلت با افزایش مظاهر مدرنیته و کم رنگ شدن ویژگی های سنتی جامعه ایران نه تنها از بین نرفت بلکه تداوم یافت تا آنجا که بارها شنیده شده است که مسئولان و مدیران ورزش کشور ادعا کرده اند که ایرانیان در ورزش های انفرادی همانند کشتی موفق تر از ورزش های جمعی همانند فوتبال هستند. لذا سئوالی که مطرح می گردد این است که چه عواملی سبب شکل گیری چنین خصلتی در میان ایرانیان در طول تاریخ گردید و راهکارهای مقابله با این وضعیت چیست؟ در خصوص علت به وجود آمدن این روحیه در میان ایرانیان پژوهشگران اتفاق نظر ندارند. برخی ریشه آن را در شرایط جغرافیایی و اقلیمی ایران جستجو کرده و بر این باورند که کم آبی و پراکندگی جوامع در ایران سبب گردید تا ایرانیان بیشتر بر اتکاء به خود تأکید داشته باشند. عده ای دیگر از پژوهشگران ریشه این عادت ایرانیان را در ساخت قدرت در ایران دانسته اند توضیح اینکه از این منظر تاریخ ایران، بیشتر رفت و آمد قبایل بوده است و از آنجا که فرهنگ سیاسی رایج در میان قبایل براساس گفتمان پاتریمونیالیستی است لذا حکومت هایی که در ایران تشکیل شده است از نظر ساخت قدرت، ماهیت پاتریمونیالیستی یا پدرسالاری داشته و این موضوع سبب گردیده است تا مردم هم به تبع از حاکمان همان ویژگی خود محوری را داشته و هریک از افراد خود را پادشاه کوچک بدانند. بالاخره سومین دلیل را پژوهشگران دیگر حاکم نبودن شایسته سالاری در ارتقاء اجتماعی در ایران دانسته اند، به عبارت دیگر تمرکز قدرت نزد دولت های ایران در طول تاریخ سبب گردید تا به دلیل عدم شایسته سالاری، نوعی فرهنگ تملق و چاپلوسی در جامعه رواج پیدا کند و رابطه افراد با هم به دلیل کمبود منافع و فرصت، براساس اصل بازی با حاصل جمع صفر و نه حاصل جمع مضاعف شکل بگیرد و هر ایرانی نفع خود را در قربانی کردن رقیب بداند. صرف نظر از اینکه کدام دلیل را مبنا قرار دهیم، واقعیت این است که عدم تمایل ایرانیان، حتی نخبگان، به کار جمعی و اولویت دادن به کارهای انفرادی سبب گردید از این ناحیه ملت ایران در طول تاریخ متحمل ضررهای عمده ای گردد که شاید مهمترین آنها تأخیر در توسعه سیاسی و فراهم شدن فرصت برای دولت های بیگانه در مواقع حساس برای بهره برداری از موضوع باشد. لذا به نظر می رسد با توجه به چنین پیشینه ای در قسمت پایانی این سئوال مطرح گردد که چه راهکارهایی برای مقابله با این وضعیت وجود دارد. به نظر می رسد راهکارهای ذیل بتوانند به صورت تدریجی در درمان مولفه فردگرایی ایرانیان موثر باشد. - افزایش روحیه جامعه پذیری در میان ایرانیان از طریق نهادهای آموزشی - کاهش منازعات در میان نخبگان سیاسی و حاکم گردیدن روحیه همکاری در میان آنان - توجه بیشتر رسانه های جمعی، به ویژه رسانه ملی، در ایجاد روحیه همکاری و تعاون و اجتناب از پخش برنامه های اختلاف برانگیز - توجه نهادهای مدنی به ویژه احزاب سیاسی به امر آموزش با محوریت این شعار که رابطه میان احزاب بازی با حاصل جمع مضاعف است نه با حاصل جمع صفر. - تلاش بیشتر نهادهای دینی به ویژه مساجد برای ایجاد روحیه تعاون براساس آموزه های دینی - فرصت سازی برای شکل گیری نهادهای مدنی به عنوان یکی از ابزارهای انجام فعالیت های جمعی - توجه به امر شایسته سالاری در انتصابات و مقابله با فرهنگ چاپلوسی و تملق - فراهم کردن فرصت های برابر در حد امکان برای همه جهت ارتقاء اجتماعی استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]