تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834966154
انتشار متن كامل «سند مؤلفههاي هويت ملي ايرانيان» براي نخستين بار
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: انتشار متن كامل «سند مؤلفههاي هويت ملي ايرانيان» براي نخستين بار
خبرگزاري فارس: متن كامل «سند مؤلفههاي هويت ملي ايرانيان» كه از سوي شوراي فرهنگ عمومي در اختيار خبرگزاري فارس قرار گرفته است، براي اولين بار منتشر ميشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگي خبرگزاري فارس، منصور واعظي دبير شوراي فرهنگ عمومي كشور صبح امروز در نشست رسانهاي خود از انتشار «سند مؤلفههاي هويت ملي ايرانيان» خبر داد.
در مقدمه اين سند آمده است: هويت تلقي از خود يا خود آگاهي فردي و جمعي است و آنگاه كه در برابر ديگري و ديگران ترسيم ميشود، ماهيت يا وجه تمايز ما از ديگران است و معرف مجموعه عناصر و ويژگيهايي است كه ديگران فاقد و ما واجد آن ميباشدم. در تكوين و شناخت هويت، كه در مسير زمان قوام ميگيرد، تاريخ نقشي كليدي دارد و هويت چونان تكه سنگي كه بر بستر رود ميغلتد، در تاريخ شكل مييابد. در اين سند براي تدوين اجمالي كلانترين مولفههاي هويت ملي در ايران امروز، ويژگيهاي محتوايي و صوري هويت، هر دو مورد توجه قرار گرفته است. اساسا هويت ملي ما رابط بين ظرف و مظروفي است كه هر دو مكمل و معرف يكديگرند. ظرف به مظروف صورت ميدهد و مظروف به ظرف اصالت و دوام و منشايت اثر ميبخشند. هويت، تركيبي از جسم و روج تاريخ ماست كه هر يك بدون ديگري امكان تعين نمييابد. البته هويت ملي در نسبتي وثيق با ملتهاي همجوار و نيز هويتهاي فراملي قوام يافته و اشتراكات فرهنگي ايرانيان با مردم كشورهاي همسايه و نيز كشورهاي جهان اسلام فرصتهاي هويتي مغتنمي براي اعتلا و همگرايي فرهنگي فراهم آورده است. به گونهاي كه انديشه رهبران و متفكران انقلاب اسلامي، به عنوان رستاخيز هويتي تاريخ معاصر ما، مويد چنين نگرشي است. آنان ايراني و اسلامي بودن را از ابعاد جدانشدني كليت وجودي ما دانستهاند. مفهوم ملت در اين نگاه، متفاوت از معنايي كه منبعث از سكولاريسم است، داراي اعتباري تاريخي و جغرافيايي است. رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در همين راستا فرمودهاند: «هويت ملي هم كه ميگوييم، مليت در مقابل دين نيست؛ بلكه هويت ملي هر ملت، مجموعه فرهنگها و باورها و خواستها و آرزوها و رفتارهاي اوست. يك ملت مذهبي، يك ملت موحد، يك ملت مومن و يك ملت معتقد به پاكان درگاه الهي و اهل بيت پيغمبر (ص) است؛ اين جزو فرهنگ و هويتشان است؛ هويت ملي كه ميگوييم، شامل همه اينها هست؛ اينها را حفظ كنيم».
سند مؤلفههاي هويت ملي ايرانيان در ادامه ميافزايد: با اين مفروض عناصر و جوهره هويت ملي ايرانيان عبارتاند از:
1 - روح معنويت، تعبد و توحيد
دينداري بر محور يكتا پرستي، در ايران سابقهاي به درازي تاريخ اين سرزمين دارد. ايرانيان باستان، چه در دوران ديني و چه دوره اساطيري، موحد بودهاند و هيچگاه كثرت و تعداد مبدا آفرينش را نپذيرفتهاند.
معنويت و عبادت ركن اصلي حيات فردي و اجتماعي و عبادتگاه و مساجد، كانون انسجام بخش آنان بوده است. در انتقال به دوران اسلامي، با توحيد ناب منبعث از وحي خاتم رسل، اين ظرفيت، تكامل و ظهور بيش از پيش يافت. در زماني كه ايرانيان از تعاليم زرتشت فاصله ميگرفتند و اين امكان بود كه در اثر دينخواهي و روح تعبد و آزادگيشان، به سراغ تعاليم مسيحي (در غرب ايران) و بودائي (در قلمرو شرقي ايران) بروند، نداي توحيدي اسلام را با گوش جان شنيدند و به خدمت حقيقت اسلام درآمدند. اركان فرهنگ ايرانيان همچون علم، عرفان، شعر و مظاهر آنها، خصوصا در معماري و ديگر ميراث فرهنگي و هنري، نماد و نشانه تعالي روح پرستش توحيدي اين ملت در طول تاريخ است. شاعران، هنرمندان، فيلسوفان و ارباب معرفت و اصحاب حوزههيا علمي و فرهنگي، آيينههاي روشن و صافي حقايق اسلامند.
2 - اسلام مبتني بر معارف قرآن و مودت اهل بيت (ع)
با توجه به آنچه گفته شد، اسلام به عنوان دين رسمي كشور، از مقومات هويت ايراني است. ايرانيان، آيين اسلام را چون گوهري گرانمايه از جان و دل پذيرفتند و با آن در آميختند. ايرانيان تعاليم قرآن را اخذ و مجدانه در نشر و تنظيم آن كوشيدند. آنان، فارغ از علائق قومي و نژادي، علاقه و ارادت عميقي نسبت به خاندان وحي پيدا كردند و پيروزي دين حضرت خاتمالانبيا (ص) را پذيرفتند و خصوصا چنگ در حبلالمتين ولايت زدند. ولايت، عشق و محبت به اولياي خداست، آنان كه ستارگان هدايتگر شب گمراهي بشر به سوي خورشيد صبح حقيقت و فطرتند، و اين بخشي از هويت ايرانيان است. ايرانان از همان سده اول گسترش اسلام اين محبت عميق را - پنهان و پيدا - احساس كردند و اين احساس به بهترين وجه در لسان اديبان و شاعران ظاهر شد.
آنان، رستگاري و نجات را در فهم و عمل به سيره پيامبر و خاندان وحي و پيروي صادقانه از آنان ميدانستند و قول و فعل و تقرير معصومان را تفصيل و تفسير قرآن كريم، اين معجزه ماندگار الهي، قلمداد مينمودند.
تجلي اين عشق و ارادات را در ايام سالگرد شهادت يا ولادت ائمه معصوم (ع)، زماني كه ايران، يكپارچه در سوگ و سرو فرزندان پيامبر مينشيند و با اميد و اراده، مهياي رفع و دفع ظلم كه به صور مختلف در تاريخ تكرار ميشود؛ ميتوان مشاهده كرد. حقيقت اسلام كه گوهر مشترك اديان ابراهيمي است، همچنين در قالب ابواب متعددي از اخلاق و آداب و سنتهاي حسنه فردي، خانوادگي و اجتماعي، قلههاي رفيعي از انسانيت و كرامت را به تصوير ميكشاند كه همه ايرانيان فارغ از قوم و آيين، بدانها متصف و متعهدند.
3 - ولايتمداري
ثمره روح ولايت و كشش به سوي پرهيزگان و دوستداران خدا، تشكيل حكومت صالحان و قبول حاكميت پاكان بر جامعه است. مشروعيت نظام اجتماعي نيز موهبتي الهي است؛چرا كه اولويت در ولايت، احقيقت در ولايت را منجر ميشود. اين گرايش، بستر همواري براي عدالتطلبي بيپايان در اين جامعه است. ايرانيان، خود، هيچگاه حاكمان را به دليل زر و زور و تزويرشان نپذيرفتند و حكومت سلطان را با هدف افزايش معيشت و رفاه صرفا دنيوي اختيار نكردند؛ هر چند كه در اكثر موقعيتها، استبداد، اين حق را از آنان ستاند. نشانه اين ولايتمداري آن است كه حتي حاكمان مستبد و نامشروع، رمز بقا و استمرار حكومت خود را تشبث و تظهر به عناوين و نمادهاي ديني و سنتي ميدانستند و رسما از ظاهر دين عدول نميكردند. هر چند در ايران دوره اسلامي، تحقق كامل رهبري و امامت اولياي حقيقي خدا، از سوي ايرانيان معاصر حيات كوتاه معصومان، ممكن نگشت و دست مردم از ائمه كوتاه شد، ليكن در دوران غيبت با واسطه عالمان و فقيهان و جستجوگران علم و عمل اهل بيت، اين امر ميسر بود. لذا پس از انقلاب شكوهمند اسلامي، اين انديشه، خود را در الگوي ممتاز ولايت فقيه بازيافت و اين كشش هويتي ايرانيان را پاسخ داد. اين الگو، خصوصا زماني كه در قامت عالم و عارف كاملي چون امام خميني (رحمهاالله عليه) متجلي شد به شناسنامه انقلاب اسلامي بدل گشت چرا كه «اين انقلاب ينام خميني در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست». لذا انس و نسبت وثيق همه اقوام و گروههاي ايراني به معمار كبير انقلاب اسلامي، شاهد زنده و تجلي گوياي اين مولفه است.
4 - سرزمين ايران
ايران سرزميني است كه محل زندگي اقوام مختلف بوده است، كه اين اقوام در طي تاريخ با مجاهدتها و تحمل رنجها از نام و ياد عظمت ايران پايداري كردهاند. گرچه اطلاق نام ايران به كشوري كه اكنون در آن به سر ميبريم صورت گرفته است؛ اما از ياد نبريم كه نام و خاطره ايران سابقه طولاني دارد و در ذهن، حافظه و خاطره قومي مردم سرزمين ما از ديرباز زنده بود هاست، اين سرزمين، معنايي فرهنگي و انساني و نه جغرافيايي ومرزي است و مفهومي بسيار عميقتر از مفهوم دولت - ملت مدرن را تداعي ميكند. از آنجا كه كشور ما در مقاطع تاريخي مورد يورش و تاخت و تاز قرار گرفته؛ دفاع از سرزمين به مثابه مظهر هويت و عزت ايراني، عامل مهمي در تحكيم و تثبيت وحدت ملي بوده است. بارزترين صورت آن در دفاع هشت ساله ايرانيان از سرزمين خود در برابر متجاوزان بعثي و حاميان آنها متجلي است. اگر به گفتمان مهاجمان به طور اجمال نگاهي افكنيم؛ برخلاف ما كه تجاوزگر را صدام و اربابنش ميدانستيم و هرگز نامي از ملت عراق نميبرديم، آنان دشمن خود را ايراني ميدانستند. بر اين اساس، ما در نگاه دشمن هم هويتي خاص داشتيم كه نه قومي و نه فردي بلكه ملي بود. همان ايراني كه اقوام ما با آن احراز هويت ميكنند و آيينها، رسوم و خرده فرهنگهايي زيبا، عميق، همسو و هم افق را در يك سرزمين فرهنگي متحد ميسازد.
5 - زبان و خط پارسي
زبان به عنوان يك عنصر اصلي تمايز بخش، از مولفههاي هويت ملي است. زبان فارسي دومين زبان اسلام، حامل فرهنگ و معارف اسلامي ايرانيان در طول تاريخ و زمينهسازي امين براي تعاليم مقدس اسلام و تشيع بوده و هست. خدمات متقابل زبان پارسي و عربي دوره اسلامي از اجزاي اين مولفه هويتي ماست چنانكه تا پيش از ورود اسلام كمتر سراغ از زبان فارسي واحد، شفاف و يكپارچهاي داريم و از سوي ديگر اعتلا و گسترش ظرفيت دروني زبان عربي كه بواسطه تدوين و تنظيم اصول و قواعد و دستور زبان عربي ميسر گشت، مشتاقانه توسط ايرانيان فارسي زبان تحقق يافت. زبان پارسي بر خلاف آنچه گاهي گفته ميشود، زبان يك قوم نيست. اين زبان به منطقهاي از مناطق ايران تعلق ندارد بلكه زباني است كه در خراسان آغاز عهد اسلامي قوام يافته و زبان ايران و شرق عالم اسلام شده است. زبان پارسي در مقابل زبان عربي و هيچ زبان ديگري قرا رندارد و تاريخ و فرهنگي كه با اين زبان قوام يافته است به همه ايرانيان و اقوام ايراني تعلق دارد. اين زبان، زبان فردوسي، ابن سينا و سهروردي، صائب تبريزي، سعدي و حافظ شيرازي و مولاناي بلخي و هم چنين شمس تبريز و نظامي گنجوي و خاقاني شرواني، ناصر خسرو قبادياني و غيره است. در دورههاي مختلف مهاجمين فرهنگي به ايران، اين زبان را مورد چشمداشت قرار دادند، هر چند بر ريشههاي متعدد درخت تنومند فارسي گزندي ورده نساختهاند. خانه وجود ما ايرانيان با اين زبان بنا شده است، و از همين روست كه بايد توجه كنيم هر چه اين زبان پوياتر و با نشاطتر باشد، استقلال و نشاط ما بيشتر است و اگر ضعف و فتور به آن راه يابد پيوستگي ملي را سست ميكند كه به اين جهت بايد در پاسداري از زبان و زنده نگاهداشتنش اهتمام كرد. خط فارسي نيز بستر و حافظ امين و رمز كمال زبان فارسي است و ا زهمين جهت همراه هميشگي اين مولفه هويتي ايرانيان است.
6 - تمدن و تاريخ ايران
حافظه تاريخي هر ملت راهنماي آينده اوست. اين حافظه تاريخي در مسير عبور از گذشته تا به حال، فراز و فرودهاي بسياري را تجربه ميكند. بهرهگيري از نقاط قوت گذشته و اصلاح ضعفهاي آن، مسير حال و آينده را روشنتر خواهد ساخت. ملتي كه از گذشته خود پند گيرد، در دنياي كنوني ميتواند به شيوهاي صحيح زندگي كند و به آيندهاي بهتر اميدوار باشد.
تاريخ و تمدن ايران از دوره باستان تا پيش از اسلام (كه خود كتاب مبسوطي از عبرت و شكوه تمدني است) و در دوره اسلامي، آموزگاري آمين براي پذيرش رسالت اين ملت در برقراري حكومت عدل جهاني بوده است. ايران در طول تاريخ مهد شكوفايي و رونق فرهنگي و علمي و طبعا تمدن سازي گرديده است، چه زمان تبادل فرهنگي با هند و يونان و چين و چه آن زمان كه موجد شكوه وصف ناشدني تمدن اسلامي و توليد و تاليف علوم قرآني، فقه، فلسفه، كلام، نجوم، هندسه، رياضيات، طب، شيمي، معماري و صنايع گوناگون و ... در ميان مسلمانان و ساير جهانيان گرديده است.
7 - مهدويت، انتظار و رسالت تاريخي ايرانيان
يكي از ويژگيهاي برجسته و قابل توجه هويت ملي ايرانيان، اعتقاد آنان به ظهور موعود و منجي عالم و انتظار توام با زمينهسازي براي اين ظهور است. آداب عمومي و حكمت تاريخي مردم ما به نحوي، كوشش مصرانه براي بسترسازي ظهور و انتظار فعال در اين عرصه است. الگوي كامل و جامع اين موعود گرايي در فرهنگ ناب شيعي و مهدويت به ايرانيان عرضه و بستر اميد، سازندگي و آينده گرايي آنان شد، قرائن تاريخي و ادله مختلف نشان ميدهد كه براي ملت ايران، وظيفه مهم و خاصي در ارتباط با ظهور، مقدر گرديده است.
اگر وقوع انقلاب اسلامي را در نسبت با رسالت تاريخي ايرانيان در مسير ظهور تعريف نكنيم، از درك حقيقت، ماهيت و چرايي اين رويداد بزرگ غافل ميمانيم. در واقع، در مسير تكامل هويت مردم ايران، كه در ابتدا به عنوان مردماني موحد و در مرحله دوم، به عنوان مردمي مسلمان و از آن پس، به عنوان مسلمان شيعه شناخته شدهاند، انقلاب اسلامي به عنوان مرحله چهارم اين تحول تكاملي، ظهور كرده تا رسالت تاريخي مردم ايران را جهت زمينهسازي براي ظهور حضرت مهدي موعود (عج) و سير در مسير ولايت و انتظار، فعليت و عينيت بخشد. اين ويژگي مهم يكي ا زاركان هويت تاريخي مردم ماست كه رسالت خاصي را براي وارثان اين هويت - يعني همه ايرانيان عدالت جو و آزادي خواه تداعي مينمايد.
در پايان اين سند آمده است: پيداست كه وحدت ملي حصل جمع جبري عناصري كه ذكر شد نيست اين عناصر همه در هم تنيده و وحدت يافته است. ما ايرانيان در سايه اين وحدت پرورش يافتهايم و البته همه به يك اندازه از عناصر آن بهره نداريم؛در حالي كه اقليتهايي هم وجود دارند كه بر دين مزدايي و يهودي و مسيحياند و مسلماناني كه بر مذهب عامه و جماعت ميروند، آنها هم ايرانياند و در وحدت ملي ايران جايگاهي محفوظ و شايسته دارند.
انتهاي پيام/
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]
-
گوناگون
پربازدیدترینها