واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چهارمين دور مذاكرات سه جانبه آمريكا، پاكستان و افغانستان دوشنبه دهم مرداد (1 آگوست 2011) در اسلام آباد پايتخت پاكستان برگزار شد. در اين دور از مذاكرات نيز مارك گراسمن نماينده ويژه اوباما در امور افغانستان و پاكستان، حنا رباني وزير خارجه پاكستان و معاونان وزراي خارجه كشورهاي افغانستان و پاكستان حضور داشتند. اما علاوه بر نمايندگاني كه همواره بصورت عادي در اين مذاكرات حضور داشتند، حضور نمايندگان نظامي و اطلاعاتي سه كشور در اين دور از مذاكرات قابل تامل است. * ويژگي هاي شكلي مذاكرات سه جانبه واشنگتن- اسلام آباد – كابل -------------------------------------------------------------------- يكي از ويژگي هاي شكلي اين دور از مذاكرات را بايد در نمايندگان حاضر در جلسه جست. مارك گراسمن در اين دور از مذاكرات با توجه به اين كه حوزه كاري وي در دوران خدمت در وزارت خارجه امريكا محدوده اروپا بود، با تجارب بيشتري وارد مذاكرات شد. زيرا مذاكرات وي با مقامات افغانستان و پاكستان در سطوح مختلف و همچنين سومين تجربه وي در مذاكرات سه جانبه سبب مي شود وي با احاطه كامل بر موضوعات، مذاكره را اداره كند. گراسمن كه چند ماهي است در پست نماينده ويژه اوباما در منطقه آسياي جنوبي فعاليت مي كند نشان داده كه از توانايي قابل توجهي در عرصه ديپلماسي برخوردار است. كثرت ديدارهاي وي در كنار سفرهايي كه بيانگر توجه به نكات ظريف و حاشيه اي در آسياي جنوبي است مي تواند مويد تحرك و پويايي ديپلماتيك گراسمن باشد. وي پس از انتصاب به اين سمت به عربستان سعودي، كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز و همچنين به هند سفر كرد. هر كدام از اين سفرها و كشورها هر چند در خارج از محدوده ماموريتي گراسمن است، اما ارتباط ظريفي با منطقه ماموريت او دارد. براي مثال سفر اخير گراسمن به آسياي مركزي از چند جنبه حائز اهميت است. اول آن كه ارتباط نزديك و پيچيده اي بين نيروهاي نا امن كننده آسياي جنوبي با گروه هاي افراط در آسياي مركزي وجود دارد. دوم آن كه آسياي مركزي يك مقصد تجاري براي كشورهاي آسياي جنوبي است كه با فراهم شدن زمينه همكاري هاي اقتصادي، افغانستان و پاكستان با دريافت حق ترانزيت و همچنين صادرات به آسياي مركزي مي توانند با تامين بخشي از هزينه هاي خود، از استقلال اقتصادي در برابر امريكا برخوردار شوند و در ادامه با اقتصادي شدن فضاي دو كشور از عطش افراط بكاهند. به عبارتي شرايط امنيتي بر آمده از راديكاليسم را به شرايط اقتصادي مبدل سازند. همچنين گراسمن در بحبوحه نزاع واشنگتن و اسلام آباد در ديدار خود با آصف علي زرداري رييس جمهور پاكستان، اعلام كرد كه آمريكا و پاكستان نيازمند درك مشترك از موضوع تروريسم هستند. به عبارتي گراسمن تلاش مي كند تا با الفاظ خود آب سرد بر آتش شعله ور بين اسلام آباد – واشنگتن بريزد. در مقابل گراسمن، خانم حنا رباني حضور دارد كه بتازگي صندلي مقام عالي وزارت خارجه پاكستان را به دست آورده است. ويژگي هاي شخصيتي خانم رباني در اين دور از مذاكرات قابل توجه است. وي موضع خود را از قبل نسبت به نوع بازي در برابر امريكا اعلام كرده است. اظهارات رباني بيانگر تغيير نگرش شخصي وزير خارجه پاكستان و برآمده از اوضاع داخلي اين كشور است. در حقيقت حوادث اخير در روابط دو جانبه امريكا – پاكستان همانند ماجراي قتل دو شهروند پاكستاني توسط ريموند ديويس تبعه امريكايي، حمله هواپيماهاي بدون سرنشين امريكا به مرزهاي پاكستان و در نهايت تجاوز امريكا به خاك پاكستان براي كشتن بن لادن سبب شد خانم رباني اعلام كند كه تابع دستورات واشنگتن نخواهد بود. در حقيقت اين بانوي جوان پاكستاني كه سمت عالي وزارت خارجه را كسب كرده ديپلماسي تحول گرايي را در انطباق با خواست مردم و پارلمان در قبال ايالات متحده اتخاذ كرده است. در كنار شخصيت هاي مطرح در مذاكره يكي ديگر از ويژگي شكلي بارز آن است كه مذاكرات سه جانبه با هدف ثبات در افغانستان تشكيل شد. يعني ادعاي ظاهري مذاكرات آن است كه همكاري سه جانبه مي تواند منتهي به حذف بي ثباتي در منطقه و به خصوص در افغانستان گردد. همچنين برگزاري چهارمين دور از مذاكرات سه جانبه نيز، از اولويت افغانستان براي امريكا حكايت دارد. ** دستور كار و ماهيت مذاكرات سه جانبه -------------------------------------------- در اين دور از مذاكرات، موضوعات متفاوتي در مقايسه با دوره هاي قبل در دستور كار قرار گرفت. به عبارتي خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان و گفت وگو با طالبان موضوعات محوري و منعكس كننده تحولات اخير منطقه است. اما در كنار اين دو موضوع، بحث ديگري كه منابع خبري به آن اشاره كرده اند اختلافات امريكا و پاكستان بر سر سخت گيري هاي اسلام آباد نسبت به ديپلمات هاي امريكايي در زمان ورود به خاك پاكستان است. بر اساس اصول تشريفات و حقوق ديپلماتيك، هر كشور بايد حداقل محدوديت ها را به خاطر حفظ شان، منزلت و احترام به كشور مقابل براي مامورين ديپلماتيك قايل شود. در چند روز اخير سفير امريكا نسبت به سخت گيري هايي كه فرودگاه اسلام آباد در قبال وي اعمال كرده بود، مراتب اعتراض خود را ابراز نمود. همچنين در دو هفته گذشته، پاكستان از ورود برخي مقامات كنسولي امريكا به دليل فقدان مدارك، جلوگيري به عمل آورد. اعتراض گراسمن به اين موضوع سبب شد مقامات اسلام آباد با اين توجيه كه امنيت در اسلام آباد فرار و شكننده است به اعتراضات وي پاسخ دهند. موضوع خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان كه از بيست و پنجم تير (16 جولاي) آغاز شده است، در اين دور از مذاكرات مورد بررسي قرار گرفت. موضع هر سه كشور حاضر در مذاكره نسبت به اين موضوع مثبت بود. مقامات كاخ سفيد اعلام كرده اند كه خروج امريكا از كشورهاي اشغال شده باعث مي شود ايالات متحده يك تريليون دلار ذخيره ( پس انداز) كند. با توجه به اوضاع جاري اقتصاد امريكا و گيرو داري كه بين كنگره، دولت و خزانه داري اين كشور وجود دارد، امريكا موافق خروج نيروهاي خود با هدف كاهش هزينه و كمك به اقتصاد ورشكسته خود است. ناسيوناليسم افغاني نيز در جهت كسب استقلال و بومي سازي امنيت، موافق خروج امريكا از كشور افغانستان است و در حال برنامه ريزي براي فراهم كردن زمينه هاي دور دوم خروج امريكاست . پاكستان نيز با خروج امريكا از افغانستان موافق است زيرا تنها چيزي كه از حضور نيروهاي خارجي در اين كشور نصيب اسلام آباد مي شود كاهش نفوذ منطقه اي و مخدوش شدن پرستيژ پاكستان به دليل فشارهاي امريكا است. موضوع ديگري كه شايد مهمترين بحث باشد گفت وگو با طالبان است. اين موضوع همچنان در هاله اي از ابهام قرار دارد. هرچند گيتس و كرزي مذاكره امريكا با طالبان را علني كرده اند، اما همچنان برخي از تحليل گران بر اين عقيده اند كه اين امر شيوه اي از تبليغ براي امريكا است . به عبارتي امريكايي ها همواره به نفع خود اين گونه تبليغ كرده اند كه با فشار بر طالبان، اين گروه را مجبور به مذاكره كرده اند. اما هر گاه بحث از فشار بر طالبان و ترغيب آنها به مذاكره اعلام شده است اين گروه با افزايش حملات انتحاري به اين ادعا پاسخ داده است. برخي كارشناسان معتقدند كه اين اقدام طالبان و تاييد نشدن مذاكره از سوي اين گروه به معناي نفي ايده امريكا و مقابله با تبليغات اين كشور است . بنابراين قرار دادن موضوع مذاكره با طالبان در دستور كار مذاكرات سه جانبه دو تفسير و معنا دارد. معناي اول آن است كه امريكا و سايرين به دنبال شكل دهي به نوعي از اجماع براي مذاكره هستند لذا به بسيج اراده سه كشور مي پردازند تا از ابزارهايي كه هر كشور در اختيار دارد براي آغاز مذاكرات استفاده كنند. چندي پيش نماينده انگليس در امور افغانستان با وجود اظهارات گيتس و كرزي مبني بر مذاكره امريكا با طالبان اعلام كرده بود كه بهتر است اين گروه به روند صلح بپيوندد زيرا افغانستان تحت تسلط طالبان در نخواهد آمد. اين اظهارات در تناقض با سخنان گيتس و كرزي قرار دارد و از ايده نبود مذاكره بين امريكا و طالبان پشتيباني مي كند. تفسير دوم كه يك گام جلوتر از معناي اول حركت مي كند معتقد است در دستوركار قرار گرفتن مذاكره با طالبان در مذاكرات سه جانبه به معناي شكل دهي به ماهيت و موضوعات اساسي در اين مذاكره است. به عبارتي از مرحله بود يا نبود مذاكره به مرحله چگونگي مذاكره رسيده است. در نهايت حضور نمايندگان سازمان هاي اطلاعاتي از سه كشور در اين دور از مذاكرات نشان مي دهد بحثي كه در گذشته با سفر احمد شجاع پاشا رييس آي اس آي، به امريكا صورت گرفت و در آن توافق شد كه واشنگتن اطلاعات خود را در اختيار پاكستان قرار دهد، در اين دور از مذاكرات پيگيري مي شود. بحث از محل اختفاي ملا محمد عمر سركرده طالبان در افغانستان، نيز بحثي اختلاف برانگيز بين سه كشور است كه با حضور نمايندگاه سازمان هاي اطلاعاتي و همكاري هاي اطلاعاتي مي تواند مرتفع گردد. تحقيق**م.پ**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]