واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جای خوشوقتی است که جشنواره فیلم فجر با فیلمی مستند،آغاز شده است.این خوشوقتی دو دلیل اصلی دارد.نخست،به خاطر شأن و اولویت فرهنگی ماست،که با گسست فرهنگی مردم،نیاز به ساخت مستندهای فرهنگی و تاریخی حس می شود و دوم،اینکه،نازل ترین مستندها نیز،به هرحال،در برابر بسیاری از فیلم هایی که الابختگی و فقط به خاطر عشق مدیوم سینما،فارغ از دغدغه محتوا،ساخته می شوند،جایگاه اعتباری و ارزشی بهتری دارند.اما دلیل آخر نیکو بودن اختصاص اکران نخستین فیلم جشنواره فجر به فیلمی درباره خیابان مذاهب،یا سی تیر است،که درایت برنامه ریزان جشنواره امسال را نشان می دهد.امید است که در شرایط بهبود مسایل سیاسی و اقتصادی،این آغاز بهار فیلم ایران،با شکوفه های مدیریت های مسوولان در همه سطوح اجرایی همراه شود. می توان گفت،سازنده «اهالی خیابان یک طرفه»،فرزند بزرگان ایران است که از دیرباز،دیدگاهی انسانی داشته اند و توانسته اند،به همه هموطنان ایرانی به چشم یکسان و برابر نگاه کنند. مهدی باقری در «اهالی خیابان یک طرفه» تنوع دینی و زندگی جاری در گذشته خیابان سی تیر را از طریق هشت شخصیت متفاوت به تصویر کشیده است. خیابان سی تیر یا قوام السلطنه سابق جمعیتی متشکل از ارامنه، کلیمیان، زرتشتیان و مسلمان ها داشته و مهم ترین انشعاب از خیابان نادری است. این مستند درباره زندگی و حضور هشت نفر از اهالی خیابان قوام السلطنه سابق و سی تیر کنونی در این خیابان است. این هشت نفر شامل لوون هفتوان بازیگر ارمنی تئاتر و سینما در این خیابان در یک کتاب فروشی کار می کرده است، یک مترجم (فرهاد خردمند)، یک شیرینی فروش (ماریتا هاشم زاده)، یک کاشی کار (سعید خاک نگار)، یک نوازنده پیانو (آرا داویدیان) و یک ساکن قدیمی محل (شاهن بازیل)، آقای عکاس (واهه طرپانچیان) و خانم معمار (ترانه یلدا) هستند. مستند «اهالی خیابان یکطرفه» در مدت زمان ??دقیقه و با فیلمبرداری رضا تیموری،توانسته است از دریچه چشم و ذهن افراد مذکور،مخاطب را به شناختن دوباره تهران(ایران)از طریق تنها یک خیابان بکشاند.دغدغه این مستند پیشتر توسط برخی از ساکنان مذاهب گوناگون این خیابان،از شورای شهر تهران،انجام شده بود و سالها پیش از این توسط منوچهر دین پرست، در کوششی بصری با نام” خیابانی برای گفتگوی ادیان” جامعه رسانه را به این مهم،معطوف داشته است. اما مستند مذکور،با درک ادغام داستان های خانوادگی با رخدادهای خیابان قوام السلطنه،بافتی عام و خاص پسندی را ایجاد کرده است و درک موسیقایی کارگردان و مشاوران وی از گریزهایی که به آثار ملودیک ایران و جهان،به فراخور مذاهب گوناگون این خیابان زده است،بسیار روند فیلم را مطبوع و دوست داشتنی کرده است. فیلم مستند ارزشمند جناب باقری را باید به خاطر یادگار انفجار سی تیر، وجود خانه قوام السلطنه؛ به عنوان چهره ای چند وجهی که هم محبوب و هم منفوراست!، وجود خاکستر و باقیمانده یاد ایرج میرزا، ساختمان های مقدس مذاهب گوناگون،محل استقرار پناهندگان لهستانی؛ که یادبود میهمان نوازی ایرانی هاست، مدرسه فیروز بهرام؛یادگارهای نیاکان زرتشتی، مساجد ارزشمند و خاطرات تعزیه های آن،ساختمان قدیم کتابخانه ملی و موزه ایران باستان، و مدرسه کوشش یا سپهر، باید دید. شاید فردی تهرانی،اگر منصف باشد،بادیدن این فیلم،به تهرانی بودن خود شک کند و تاسف اینکه،نتوانسته است،از تاریخ معاصر و میدان مشق و محل اعدام میرزا رضای کرمانی و بستری شدن مدرس،در مریضخانه دولتی (سینا)،را هنگام خروج از سینما،با خود به همراه ببرد،اما مخاطب اصلی فیلم،شاید،کسانی هستند که اجازه می دهند،سندی ملی،مبنی بر وحدت ایرانیان،کم کم با آلزایمر حاصل از سودجویی تخریب شوند.مقصد اهالی خیابان یک طرفه،کجاست؟!
دوشنبه ، ۱۲بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]