محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802883076
عليرضا حقيقی: بعضی ها زیاد نمی‌خواهند تیم ملی به جام جهانی برود
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: عليرضا حقيقی: بعضی ها زیاد نمی‌خواهند تیم ملی به جام جهانی برود
علیرضا حقیقی بعد از همه مشکلاتی که با روبین کازان داشت در نهایت از این تیم جدا شد و در چالشی جدید به تیم ماریتیمو پیوست.
به گزارش نامه نيوز به نقل از خبرورزشی، صحبتهای حقیقی را در ادامه بخوانید:
از پروسه جدايي‌ات از كازان و حضورت در ماريتيمو شروع كنيم. خبرهايي رسيد كه چند روز نخوابيدي، پروازهاي مكرر داشتي و به طور كلي عذاب كشيدي تا اين اتفاق بيفتد و به تيم جديدت بروي....
دقيقاً همين‌طور است. من در روبين زياد سختي كشيدم. زماني كه خواستم از اين تيم جدا شوم، با شرايط سختي روبه‌رو بودم. حالا چرا، خدا مي‌داند. همان‌طور كه گفتيد من چندين پرواز در عرض چند روز داشتم. چند روز در انگليس بودم و بعد از آنجا راهي پرتغال شدم. از شانس خوب من روبين اردوي ميان‌فصل خود را در پرتغال برگزار كرد و اين مسئله باعث شد من بتوانم با آنها رودررو در اين كشور مذاكره كنم و بعد به ديدار مسئولان ماريتيمو بروم. همانجا بود كه كارهاي مقدماتي قراردادم را انجام دادم و توانستم به جزيره ماديرا بروم كه ماريتيمو در آنجا حضور دارد. ابتداي فصل قرار بود از روبين جدا شوي. حرف از حضورت در لاليگا و ليگ برتر بود ولي شرايطي كه براي تو گذاشتند باعث شد تا جدايي‌ات به تأخير بيفتد. آيا اين مسئله باعث شد از برنامه‌ات عقب بيفتي؟
نه، من اسم اين را عقب افتادن نمي‌گذارم. شايد به هر يك از آن تيم‌ها مي‌رفتم، اتفاق بدي برايم مي‌افتاد. كسي از آينده‌‌اش خبر ندارد و نمي‌داند چه اتفاقي مي‌افتد. روبين در آن تايم نگذاشت من جدا شوم و متأسفانه انتقالي كه مي‌شد برايم رؤيايي باشد، محقق نشد. آن موقع خيلي ناراحت شدم كه نشد به آن تيم‌ها بروم ولي حتماً خيري در آن بوده. همان زمان همه چيز را به خدا واگذار كردم و حالا به يكي از بهترين تيم‌هاي پرتغال آمده‌ام. درست است كه حتي براي آزادي‌ام در نيم‌فصل اذيت شدم ولي باز خدا را شكر.... الان در ماريتيمو هستم. شرايط سختي براي جدایي‌ات گذاشته بودند؟
طبيعتاً جدايي‌ام از اين تيم به سادگي نبود ولي سخت‌تر از آن پروازهاي متوالي و بي‌خوابي‌هايم بود. مجبور شدم اين شرايط را قبول كنم چون به قول معروف مي‌گويند مسير پيشرفت مثل بالا رفتن از پله است. اين‌طوري نيست كه ۱۰ تا يكي بروي. بالاخره دو پله بالا مي‌روي و توقف مي‌كني و دوباره دو پله بالاتر مي‌روي. من از خيلي چيزها گذشتم تا بتوانم به ماريتيمو بيايم. خدا را شكر، تلاش‌هايم جواب داد و الان در خدمت اين تيم هستم. با ماريتيمو از چه زماني مذاكرات را شروع كردي؟ چه اتفاقي افتاد كه اصلاً به اين تيم رفتي؟
من چند پيشنهاد داشتم، حتي از ليگ برتر انگليس. از ليگ دسته اول انگليس هم پيشنهاد داشتم ولي خودم دوست داشتم در ليگ برتر بازي كنم ولي آنجا شرايط خاصي وجود داشت. بازي كردن در ليگ برتر براي هر دروازه‌باني ساده نيست. حضور در ليگ برتر براي من شدني بود ولي شانس كمي براي بازي كردن داشتم. از باشگاه‌هايي پيشنهاد داشتم كه دروازه‌بان‌هاي خوبي در اختيار داشتند، وضعيت‌شان هم در جدول خوب بود. براي مني كه يك نيم‌فصل بازي نكرده بودم، قطعاً سخت بود كه در اين شرايط بتوانم در ليگ برتر بازي كنم. به خاطر همين پس از صحبت‌هايي كه با دوستان و مشاورانم انجام دادم، در نهايت به اين نتيجه رسيدم به تيمي بروم كه شانس بيشتري براي بازي كردن داشته باشم. اين بود كه به ماریتيمو آمدم، جايي كه از آن شناخت قبلي داشتم. ليگ پرتغال را هم به طور كامل مي‌شناختم. پرتغالي‌ها هم از من شناخت داشتند. چندين و چند بار با رئيس باشگاه ماريتيمو جلسه داشتيم و صحبت كرديم و در نهايت با هم به توافق رسيديم. مي‌توانم بگويم ماريتيمو شد سكوي پرتاب من براي رسيدن به تيم‌ها و ليگ‌هاي مورد نظرم. باشگاه مورد نظر؟ دوست داري در كدام باشگاه بازي كني؟
هميشه گفته‌ام هدفم اين است كه بتوانم در تيم‌هاي بزرگ اروپايي بازي كنم ولي رؤياپرداز هم نيستم و مي‌خواهم پله پله بالا بروم. ماريتيمو جزو تيم‌هاي خوب پرتغال است و يكي از قدرت‌هاي اين كشور به حساب مي‌‌آيد. ليگ پرتغال هم ليگي است كه در سال‌هاي گذشته پيشرفت زيادی داشته. شما به نتايج تيم‌هايي چون بنفيكا، پورتو و اسپورتينگ در يورو ليگ و چمپيونز ليگ دقت كنيد. متوجه خواهيد شد كه پرتغال ليگ معتبري دارد. دروازه‌بان بزرگي چون كاسياس به پورتو مي‌‌آيد؛ اين دليل روشني دارد. ماريتيمو جزو ۵ تيم برتر ليگ پرتغال است و دوست دارم به عنوان يك ايراني از اعتبار كشورم دفاع كنم. انرژي زيادي صرف مي‌كنم تا بتوانم دروازه‌بان اول تيم باشم. بعد از آن تمام تلاشم را مي‌كنم تا بتوانم به تيم‌هاي بزرگ‌تر بروم. هدف اولم رسيدن به تركيب ثابت تيم است.
چند روز در لندن بودي. عكس‌هايي از تو و رضا منتشر شد. او به تو چه مي‌گفت؟
رضا مي‌گفت انگليس خوب است؛ بيا و همين جا بازي كن ولي متأسفانه شرايط باب ميل من نبود كه بتوانم قرارداد ببندم. از ليگ دسته اول هم پيشنهاد داشتم ولي هدفم بازي در ليگ برتر بود. خب دوست دارم يك روز اين اتفاق بيفتد و واقعاً در ليگ برتر بازي كنم. كاري نشد ندارد ولي همان‌طور كه گفتم رؤياپردازي نمي‌كنم و همه چيز پله پله... از چارلتون پيشنهاد نداشتي؟
نه، پيشنهادي نبود. تو در پرتغال زندگي كرده‌اي. گويا در اين كشور راحت هستي. اين در انتخابت تأثيرگذار بود؟
ببينید ما فوتباليست‌ها مثل مسافر هستيم. شايد امروز يك‌جا باشيم و روز ديگر، نقطه‌اي ديگر. به ما هر جا بگويند، زندگي مي‌كنيم. به خاطر همين ملاك نبود كه چون در پرتغال زندگي كرده‌ام، به ماريتيمو آمدم. هر جا كار و حرفه‌ام ايجاب كند، به آنجا مي‌روم. تو سال گذشته از براگا هم پيشنهاد داشتي. حتي رسانه‌هاي پرتغالي نوشتند كه با كونسيسائو بازيكن سابق پرتغال كه سرمربي اين تيم بود، صحبت‌هايي داشتي. امسال هم پيشنهادي از سوي اين باشگاه بود؟
امسال براگا مربي‌‌اش را تغيير داد و كونسيسائو رفت. من سال قبل با او صحبت كردم و گفت اگر در براگا بمانم دوست دارم تو در تيمم حضور داشته باشي ولي بركنار شد. حالا او در ويتوريا گيمارش است و من اينجا در ماريتيمو. حضور نلو وينگادا روي نيمكت ماريتيمو هم قطعاً يك پوئن مثبت براي تو به حساب مي‌‌آيد. در پرسپوليس با هم كار كرديد...
بله، وقتي نلو در پرسپوليس بود، تجربه خوبي از كار با اين مربي داشتم. همديگر را خيلي خوب مي‌شناختيم. قبل از سه بازي آخر مقدماتي جام جهاني هم او كنار تيم ملي ايران بود و به كروش كمك كرد. از همان زمان به خوبي آقاي وينگادا را مي‌شناختم. او يك جنتلمن واقعي است. از لحاظ كاري هم جزو مربيان خوب و حرفهاي است. كاري ندارم در ايران درباره او چه مي‌گويند. متأسفانه در ايران بعضي وقت‌ها وقتي منفعتي نباشد، مي‌گويند فلاني بد است. نلو هم جزو كساني بود كه شايد براي بعضي‌ها منفعت نداشت ولي در پرتغال چيزهايي كه درباره نلو مي‌گويند با ايران كاملاً متفاوت است. او در اين كشور جزو آدم‌هاي بسيار معروف و مشهور است. در اينجا همه به نلو احترام ويژه‌اي مي‌گذارند. حداقل در اين چند روز من چنين چيزي را با چشم‌هاي خودم ديدم. رسانه‌ها بسيار محترمانه درباره نلو مي‌نويسند و به جرأت مي‌توان گفت جزو ۵ مربي بزرگ پرتغال است. روزي كه فهميدم نلو هم مي‌خواهد، بيايد بسيار خوشحال شدم. نلو وينگادا هنوز با ناراحتي از تجربه كارش در ايران حرف مي‌زند. در اين مدت صحبتي با هم داشتيد؟
همان‌طور كه گفتم متأسفانه اگر بازيكن، مربي يا هر فرد ديگري براي بعضي‌ها منفعت نداشته باشد، مي‌شود آدم بد ولي در مقابل اگر منفعت داشته باشيد، بهترين آدم دنيا به حساب مي‌آیيد. در آن صورت همه كار مي‌كنند كه شما بيایيد و كار را به دست بگيريد. من با نلو درباره ايران حرف نزدم ولي كمي درباره خاطره حضور در پرسپوليس و تيم حرف زديم ولي من به اينجا نيامده‌ام تا خاطره تعريف كنم بلكه آمده‌ام تلاش كنم. انرژي زيادي دارم و مي‌خواهم پيشرفت كنم. همان‌طور كه گفتي به ماريتيمو رفتي تا شانس بيشتري براي بازي كردن داشته باشي. شرايط از اين نظر مساعد است؟
من به ماريتيمو آمدم تا بازي كنم. قطعاً اين برايم يك اصل مهم است. چون در كازان شانس زيادي براي بازي نداشتم جدا شدم. ولي در اروپا واقعاً شرايط فرق دارد. خيلي متفاوت از ايران و ليگ برتر خودمان. به شما همان اول كار نمي‌گويند خوش آمدي و بفرما درون دروازه. اينجا بايد تلاش كني. هيچ بازيكني در تركيب ثابت جا ندارد، حتي ستاره‌ها. اگر يك جوان بهتر از همه كار كند، اوست كه بازي مي‌كند. من هم بايد بجنگم تا به تركيب ثابت تيم برسم. تازه اول راه هستم. بايد با بازيكنان هماهنگ‌تر شوم. اين را هم فراموش نكنيد كه من وسط فصل به تيم اضافه شده‌ام و از اول فصل در كنار تيم نبودم. بايد بيشتر تلاش كنم، بيشتر بجنگم و بتوانم به چيزي كه مي‌خواهم برسم. ولي قطعاً اينجا شانس بازي‌ام بيشتر از روبين كازان است. من تازه از روز شنبه بازيكن ماريتيمو شدم و بدون استرس تمريناتم را از ديروز شروع كردم. واقعاً باورم شد كه بازيكن اين تيم هستم. شرايط دروازه‌بان‌هاي ماريتيمو به چه شكل است؟
روز يك‌شنبه همراه با من، ماريتيمو با يك دروازه‌بان جديد دیگر هم قرارداد امضا كرد. او جاي دروازه‌بان سوم تيم جذب شد. دروازه‌بان سوم ما برزيلي است و مي‌خواهد برود. يك دروازه‌بان فرانسوي هم در تيم حضور دارد كه دو سال است در ماريتيمو است. البته او در يك مقطع دو ساله ديگر هم در تيم بود. عملكرد خوبي هم داشته. قطعاً من رقابت سختي خواهم داشت. مي‌خواهم به هدفي كه دنبالش هستم، برسم. انگار تو در اروپا به دنبال تحقق يك رؤيا هستي. به هر حال اولين دروازه‌بان فوتبال ايران هستي كه به اروپا رفتي و حالا هم...
براي من کار نشدني وجود ندارد. در اروپا روزهاي خيلي سختي را تجربه كرده‌ام. زجر زيادي كشيدم. خيلي از حرف‌ها را كلي گفتم و وارد جزئيات نشدم. حضور در فوتبال اروپا مخصوصاً براي يك دروازه‌بان فوق‌‌العاده سخت است. شايد اگر هركس ديگري جاي من بود، مي‌گفت مهرم حلال و جانم آزاد. نخواستيم! چون گاهي با مشكلاتي روبه‌رو مي‌شويد كه واقعاً حل آن دشوار است ولي من در اين سال‌ها هميشه پشتكار داشتم و تلاش كردم. دوستان و مشاوراني در كنارم بودند كه در اين شرايط سخت كمكم كردند و بايد از تك‌تك آنها همين جا تشكر كنم. همين‌طور از خانواده عزيزم كه در اين مدت همه‌جوره حامي من بودند. هواداران هم كه در اين هفته‌ها با پيگيري‌هاي خود به من انگيزه دادند. وقتي اين حمايت را پشت خودم مي‌بينم، مي‌گويم هيچ كاري نشدني نيست. الان هم تازه يك گام كوچك برداشته‌ام و گام‌هاي بزرگتري در پيش دارم. ماريتيمو الان دوازدهم جدول است. چه برنامه‌اي براي آينده داريد؟
ماريتيمو هميشه جزو تيم‌هاي بالاي جدول است. چهارم، پنجم يا نهايتاً ششم. ليگ پرتغال هم شبيه ليگ اسپانياست. در آنجا تيم‌هايي مثل بارسا، رئال و اتلتيكو هميشه جزو تيم‌هاي اول تا سوم هستند. در پرتغال هم پورتو، اسپورتينگ و بنفيكا معمولاً در سه رده اول جدول حضور دارند. ماريتيمو هم در بين رده‌هاي چهارم تا ششم. امسال كمي شرايط براي تيم فرق كرد چون باشگاه براي خودش استاديوم تازه‌اي مي‌سازد و هنوز صددر‌صد كامل نشده، نياز به پول داشت. به خاطر همين چند بازيكن خوبش را فروخت تا درآمدزايي كند. همين امسال در نيم‌فصل ۴ بازيكن تيم فروخته شدند. طبيعتاً وقتي شما بازيكنان باكيفيت خود را از دست مي‌دهيد، روي نتايج‌‌تان هم تأثيرگذار خواهد بود. الان در رده خوبي قرار نداريم ولي قطعاً مي‌جنگيم كه بتوانيم به رده‌هاي بالاي جدول برسيم. اتفاقاً من با وينگادا و رئيس باشگاه كه حرف زدم، گفتند هدفگذاري كرده‌ايم كه سال بعد در يورو ليگ حضور داشته باشيم. در حال حاضر فقط يك بازي آقاي وينگادا روي نيمكت نشست كه يك بر صفر به پورتو باختيم. بازي خوبي انجام داديم. قطعاً از بازي بعدی مي‌خواهيم نتايج خوبي به دست بياوريم. عليرضا بحث ما درباره پرتغال تمام شد و مي‌خواهيم درباره تيم ملي با تو حرف بزنيم. تيم ملي زمين ندارد، لباس ندارد، بازي دوستانه ندارد و كلاً همه چيز مبهم به نظر مي‌رسد. شهريور سال آينده هم كه مرحله نهايي انتخابی جام جهاني شروع مي‌شود. با اين شرايط چقدر به آينده اميدوار هستي؟
من اين‌طور احساس مي‌كنم كه بعضي از مسئولان دوست ندارند تيم ملي ايران نتيجه بگيرد. چيزهايي كه شما گفتيد، بارها و بارها از زبان ما خارج شده است. در مصاحبه‌هاي متعددي تمام اعضای تيم گفته‌اند كه ما مشكل داريم، از بازيكنان بگيريد تا اعضاي كادر فني. در تلويزيون، روزنامه، راديو و سايت‌ها در اين باره به اندازه كافي صحبت كرده‌ايم. اگر ما به تيم ملي زمين و لباس بدهيم، كار خاصي نكرده‌ايم. اينها عادي‌ترين امكاناتي است كه بايد در اختيار تيم ملي يك كشور باشد. اگر يك روز مديري بيايد و بگويد من لباس و زمين آورده‌ام، كار بزرگي نكرده است. مگر ما مي‌توانيم لخت به زمين برويم و بازي كنيم؟ اينها عادي‌ترين امكانات است. آيا ما مي‌توانيم در زمين خاكي تمرين كنيم؟ پس لباس و زمين كه امكانات ويژه‌اي نيست. حالا اگر اين شرايط مهيا نشده ديگر مسئولان مي‌مانند و ۷۰، ۸۰ ميليون ايراني كه بايد بعداً به آنها جوابگو باشند. ما به عنوان سرباز هر وقت دستور دادند در خدمت تيم ملي هستيم و سرمان را به خاطر كشورمان مي‌دهيم ولي مردم بايد بدانند كه كار سخت است. همين ماريتيمو سه استاديوم دارد. ما در يك جزيره هستيم. حالا نه استاديوم ۱۰۰ هزار نفري ولي استاديوم اختصاصي دارند. ما معمولاً در يكي از اين استاديوم‌ها تمرين مي‌كنيم. اينها چيزهايي نيست كه اگر ما در ايران داشته باشيم بايد بگویيم امكانات داريم. ايران و ايراني لياقت بهترين‌ها را دارند. اگر يك زمين درست و حسابي داشته باشيم، به نفع فوتبال ملي ماست. مگر مردم ايران چه دلخوشي‌هايي دارند؟ اگر تيم ملي به جام جهاني برود جامعه شاد مي‌شود. همه مردم از كروش و تيم ملي صعود به جام جهاني را مي‌خواهند ولي اگر شرايطش نباشد، نمي‌توانيم صعود كنيم. الان زمين تمرين ما خراب است. مچ پا در آن زمين مي‌پيچد. مگر ما بعد از بازي با گوام وقت نداشتيم؟ يك حساب و كتاب بكنيد. از آخرين بازي تا اولين اردو كه در فروردين است ما نزديك به ۴ ماه زمان داشتيم. در اين مدت مي‌توانستيم ۴، ۵ زمين خوب آماده كنيم. بعيد مي‌دانم از نظر مالي هم مشكلي داشته باشيم. تا جايي كه مي‌دانيم پول فيفا را داده‌اند. اميدواريم مسئولان به فكر باشند. آقاي كفاشيان در اين مدت تلاش كرده و اميدوارم از اين به بعد هم شاهد اتفاقات خوب باشيم. سؤال آخر هم درباره بحثي است كه اخيراً به وجود آمد. گفته شد به بازيكنان تيم ملي القا شده كه از كارلوس كی روش تعريف كنند.
در ايران متأسفانه بعضي‌ها حرف مفت زياد مي‌زنند. اين هم از جمله همان حرف‌هاست. من به شخصه وقت ندارم جواب اين حرف‌ها را بدهم و ترجيح مي‌دهم سرم در كار خودم باشد. ولي بايد از كارلوس كی روش و دن گاسپار تشكر كنم كه در تمام روزهاي سخت پشت من و همه بازيكنان بودند و حمايت كردند. به اين حرفهاي بي‌پايه و اساس اصلاً توجه نكنيد چون همين حرف‌هاست كه باعث شده فوتبال ما در چند سال گذشته عقب بيفتد. خدا را شكر با تلاش تيم ملي ما در صدر آسيا هستيم. اميدوارم من و بقيه بچه‌ها بتوانيم جواب اين حمايت‌هاي كی روش و كادر فني‌‌اش را در زمين فوتبال با عملكرد خوبمان بدهيم.
۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
-
ورزش
پربازدیدترینها