واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آمريكا در روز چهارم نوامبر چهل و چهارمين رييسجمهور خود را انتخاب كرد. باراك اوباما پيروز شد؛ اما جورج بوش رييسجمهور كنوني آمريكا ( كه هم اكنون از واژهي "اردك لنگ" براي توصيف ناكاميهاي وي استفاده ميشود) هنوز بايد تا ٢٠ ژانويهي سال آينده به وظايف خود در پست رياست جمهوري عمل كند. در اين جا اين سوال پيش ميآيد كه از اين به بعد چه چيزي منتظر آمريكا خواهد بود؟ روزنامهي كامسامولسكايا پراودا در پي پيروزي قاطع باراك اوباما، نامزد رسمي حزب دموكرات در انتخابات نهايي رياست جمهوري آمريكا، به بررسي دوران هشت سالهي رياست جمهوري جورج بوش پسر پرداخته است و در آخر نيز آيندهي اين "ابرقدرت جهان" را پيشبيني كرده است. در اين گزارش ميخوانيم: اصرار بوش و عدم استفاده از مغزهاي متفكر به وضعيتي خطرناك تبديل شد. واضح است كه امروز بوش در تاريخ آمريكا و با توجه به نتايج نظرسنجيهاي افكار عمومي نامحبوبترين رييسجمهور است. او همينك نسبت به ريچارد نيكسون در زمان "رسوايي واترگيت" و جيمي كارتر در زمان بحران ايران و هنگامي كه يگانهاي ويژهي آمريكا نتوانستند آمريكاييهاي به اسارت گرفته شده در ايران را آزاد كنند، نيز از كمترين حمايت برخوردار است. اين روزنامه نكات منفي بوش را چنين برشمرده است: *ليست اشتباهات سياسي بوش قابل توجه است. *رييسجمهور آمريكا با پايين آوردن ماليات نتوانست وضعيت شهروندان اين كشور را بهتر كند. *او با خودداري از محدود كردن هزينههاي داخلي و خارجي، به افزايش مصيبت بار كسري بودجهي كشور كمك كرد و اين امر نقش خود را در بحران مالي كنوني جهان به خوبي ايفا كرد. *او در عراق به اهداف تاكتيكي دست يافت اما منابع عظيمي را براي حفظ اين دستاورد ميبايد بپردازد و شهرت آمريكا در خاورميانه لكه دار شده است. به همين دليل امكان فرستادن نيروهاي بيشتر به افغانستان وجود ندارد. *اقدامات بوش در عرصهي بينالمللي به اين امر منجر شد كه نظرات در مورد آمريكا در تمام جهان بدتر شود. روابط با روسيه نيز كاملا خراب شده است. سطح اين روابط از زمان "جنگ سرد" در بدترين سطح موجود است و اين نتيجهي بيتوجهي شخص بوش به مشكلات مسكو و نفهميدن اين مطلب است كه ديگر كشورها نيز منافعي دارند كه بايد به آنها احترام گذاشت. *شخصيت جورج بوش پسر ظرف سالهاي رياست جمهورياش اين گونه بوده است كه او يك فرد قاطع با ارادهاي قوي براي پيروزي بوده است و نه رهبري روشنفكر؛ اما اصرار وعدم استفاده از مغزهاي متفكر به "محبوبيتي خطرناك" تبديل ميشود و مشكلات مك كين جمهوري خواه در انتخابات نتيجهي آن است كه او بايد از طريق هزار توي پيچ در پيچي كه توسط سلفش از حزب خود ساخته شده است، عبور كند. اين روزنامه در ادامه به بررسي آماري عملكرد بوش پرداخته است: نتايج حكومت بوش از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨ *بودجهي نظامي: ٣٢٣ ميليارد دلار---------- ٦٩٦ ميليارد دلار *بدهي دولت: ٦/٥ تريليون دلار---------- ٥/١٠ تريليون دلار *ميزان حمايت از رييس جمهور: ٦٥ درصد ---------- ٢٨ درصد افزون بر اين، جورج بوش در ميراث خود انبوهي از سخنان خندهدار را باقي گذاشت كه چندين نمونه از آنها در اين جا ميآيد: *جهان طي هشت سال از خود پرسيد: بوش پدر، پسر تربيت كرده است و يا اين كه يك درخت كاشته است؟ *صدام كسي بود كه ميخواست يك بار پدر مرا بكشد. *بايد به برقراري روند دموكراسي در افغانستان، عراق و ديگر كشورهاي آفريقايي كمك كرد. *خدا شما را دوست دارد و من نيز شما را دوست دارم و شما ميتوانيد روي هر دوي ما حساب كنيد! *ما منابع مالي را سه برابر افزايش خواهيم داد - از ٥٠ ميليون دلار به ١٩٥ ميليون دلار! اين روزنامه در پايان اين گزارش دربارهي آيندهي آمريكا چنين پيشبيني كرده است: آمريكا با هزينهي ديگران به حل كردن مشكلات خود ادامه خواهد داد. براي روسيه هم اكنون آن چنان اهميت ندارد كه چه كسي - مك كين يا اوباما - چهل و چهارمين رييسجمهور آمريكاست. ازمك كين انتظار مهرباني ندارد و درمورد اوباما نيز هيچ كس خود را فريب نداده است زيرا دموكراتها به طور سنتي رفتار سختي با روسيه دارند. شواهد بسياري نشان ميدهد كه با وجود جواني و ليبرال بودن اوباما، تيم او از همان اول بر اساس "كمربند امنيتي" در اطراف روسيه ايجاد شده است. هر دوي اين كانديداهاي ورود به كاخ سفيد ابراز علاقه كردهاند كه روسيه به سازمان تجارت جهاني راه نيابد و در كارش در شوراي امنيت سازمان ملل متحد مانع به وجود آيد. همچنين واضح است كه آمريكا بايد به چين نزديك شود و به علاوه اين روند دو طرفه خواهد بود. اين روند از هم اكنون متقابل است زيرا چين به حمايت از اقتصاد آمريكا نيز علاقهمند است. روسيه در طرف مقابل اما آماده و زياد مشتاق نيست كه براي آمريكا همانند "شانهي مالي" باشد. اما طبيعي است كه رقباي حوزهي اقتصادي يعني روسيه - آمريكا و چين بايد براي دو تا سه سال آينده قراردادهاي اقتصادي ببندند و صبر كنند تا بر روي خرابههاي سيستم مالي قديمي، سيستمي جديد بسازند. رييسجمهور جديد آمريكا بايد به اين امر بپردازد. احتمالا او در آيندهي نزديك به سوي پوپوليسم برود. رهبري آمريكا بايد به مردم كشور وعدههاي زيادي بدهد اما نخواهد توانست آنها را انجام دهد. مشكل اين است كه آمريكا عادت كرده است كه مشكلات داخلي خود را با هزينهي ديگران حل كند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]