محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831344599
قسمت اول مناظره روانبخش و تاجزاده در دانشگاه کاشان
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روز يكشنبه دانشگاه كاشان ميزبان مصطفي تاجزاده عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و حزب مشاركت و قاسم روانبخش دبير سرويس سياسي هفته نامه پرتو سخن و عضو هيأت علمي مؤسسه امام خميني بود. بخش اول مشروح مناظره در ادامه آمده است: مجري: قرار است طبق حروف الفبا اول آقاي تاجزاده 15 دقيقه صحبت كنند و بعد 15 دقيقه آقاي روانبخش و بعد از 10 دقيقه از يكديگر سؤال كنند و بعد به پرسشهاي دانشجويي پاسخ دهند. تاجزاده: چون تازه آمدهام خستهام؛ ابتدا آقاي روانبخش صحبت كند. روانبخش: روز سيزده آبان را تبريك عرض ميكنم. سال روز مبارزه ملي با استكبار جهاني و روز حماسهآفريني دانشجويان پيرو خط امام و فرزندان امام است كه امام بزرگوار آن را «انقلاب دوم» ناميدند و به مناسبت شهادت دانشآموزان عزيز ما در چنين روزي به عنوان روز دانشآموز هم شناخته شده است. از برادران عزيزمان در انجمن اسلامي كه اين نشست را ترتيب دادند و از همه شما دانشجويان عزيزي كه با شور و اشتياق در چنين جلسه باشكوهي شركت فرمودهايد، تشكر ميكنم. همچنين از برادرمان جناب آقاي سيد مصطفي تاجزاده كه پذيرفتند اين مناظره انجام گيرد. با توجه به اينكه ايشان دقايقي ديرتر آمدهاند و خسته هستند، فرمودند كه من براي فتحباب مطالبي را عرض كنم و بعد در خدمت ايشان خواهيم بود. نكتهاي كه لازم است به آن توجه كرد اين است كه شيوه خود مناظره مورد تأمل قرار گيرد. من تصور ميكنم چون مناظره بين بنده و جناب آقاي تاجزاده به عنوان دو نماينده از دو جريان فكري و سياسي است و جلسه پرسش و پاسخ دانشجويي به زمان ديگري موكول شود. من فكر ميكنم اين جلسه، جلسهاي است كه دانشجويان عزيز آمدهاند تا ما با همديگر بحث كنيم و از اين مباحث ما مطالبي را استفاده كنند؛ در مجموع نقطه نظرات هر دو را مورد دقت قرار دهند و آن را كه تشخيص ميدهند حق است، بپذيرد. حالا در پايان اگر فرصتي شد بحث ديگري است. مباحثي كه من مطرح ميكنم با مباحثي كه آقاي دكتر تاجزاده مطرح ميكنند، وقت مفيد جلسه را خواهد گرفت. اجازه دهيد بحث را انجام دهيم و مباحث ما ابتر نماند. نكته دوم اين است كه در چنين جمع دانشجويي و دانشگاهي، پرداختن به يك سلسله مسايل حاشيهاي و سطحي را دور از شأن دانشجويان عزيز و محيط دانشگاه ميبينم. بنابراين جمع علمي و آكادميك اقتضا ميكند به مباحث مبناييتر پرداخته شود؛ مخصوصاً كه مقام معظم رهبري تأكيد فرمودند در دانشگاهها بايد چنين مباحثي مطرح شود. نكته سوم اينكه هم ما و هم شما شنوندگان بحث، بنايمان بر اين باشد كه اگر حقي در جايي گفته شد آن را بپذيريم و بر مجادله و مباحثهاي كه سرانجامي ندارد، اصرار نداشته باشيم. ما براي كشتي گرفتن با آقاي تاجزاده اينجا نيامدهايم كه حالا كسي بگويد آقا اين زمين خورد يا بلند شد. اين بحث ها نيست. بحث هماني است كه قرآن كريم از ما خواسته است: َفبَشِّر عِبَادِ الَّذِينَ يَستَمِعُونَ القَولَ فَيَتَّبِعُونَ احسَنَه. ميفرمايد: بشارت بده به آن بندگان من كه ويژگي مهم آنها اين است كه سخنان را ميشنوند و بهترينش را انتخاب ميكنند. پس آمدهايم كه اينجا بحث شود و بهترين سخنان را هر چه تشخيص داديم بشنويم و انتخاب كنيم. هدف ديگري در اينجا نداريم. نكته چهارم اين است كه تصور ميكنم بحث را بايد از اينجا آغاز كرد كه تعريف اصلاحطلبي و اصولگرايي كدام است. خوب است ابتدا مشتركات همديگر را بدانيم. و بعد ببينيم بر سر چه چيز با يكديگر اختلاف داريم. تا آنها مورد بحث قرار گيرد. آنجا كه مشترك است، با همديگر بحثي نداريم. و چه بسا نقاط مشترك ميتواند پايه و اساس حركت ما باشد؛ يعني وقتي مشخص شد در اين نقطه با هم مشترك هستيم، ميتوانيم آن را مبنا قرار دهيم و به مباحث بعدي بپردازيم. اخيرا جناب آقاي خاتمي – رييسجمهور سابق - نيز در مصاحبهاي گفته اند يكي از مشكلاتي كه ما داشتيم و داريم، اين است كه اصلاحات تعريف نشده است. و آقاي منتجبنيا هم چند روز پيش بر همين نكته تأكيد كردند و بنا دارند كه در اين دوره انشاءا... اصلاحات را به معناي حقيقي كلمه به صورت شفاف تبيين و مباني آن را مشخص كنند! خوب است مباني اصلاحات و اصولگرايي و به عبارت ديگر پايهها و جهانبيني ما روشن شود. درباره مباحث بعدي خيلي راحت ميتوانيم صحبت كنيم. تاجزاده: با عرض سلام خدمت حضار محترم و سپاسگزاري از عزيزاني كه اين برنامه را ترتيب دادهاند و تشكر از جناب روانبخش كه در اين مجلس حاضر شدند و عذرخواهي از اينكه من چند دقيقه تأخير كردم. من مقدمتاً بگويم گفتوگو به هر شكلش خوب است و براي جامعه ما كه جامعه متنوعي هستيم و ديدگاههاي گوناگوني داريم ضروري است. و هيچكدام هم توان حذف هيچ يك از اين ديدگاهها را به طور كامل نداريم. نهايت اين است كه ميتوانيم يك مقدار ديگران را از حقوقشان محروم كنيم؛ ولي افراد در سطح جامعه وجود دارند. بنابراين اجازه دهيد همين جا گله بكنم از فضاي نابرابري كه متأسفانه جناح اصولگرا براي گرايشهاي مختلف از جمله اصلاحطلبان ايجاد كرده و امكان گفتوگو را در سطح ملي از ما گرفتهاند. چقدر خوب بود اين نوع جلسات ميتوانست در صداوسيما برگزار شود و ديدگاههاي مختلف در مورد مهمترين مسايل كشور چه در سياست خارجي چه در مسايل اقتصادي فرهنگي ديني و سياسي بيان بشود و همينطور رسانهها ميتوانستند. در واقع هر حزب قانوني رسانه خاص خودش را داشته باشد و ديدگاههايش را آنجا بيان كند و اين حق را به جامعه ميداديم كه بر اساس اين ديدگاهها، قضاوت كند. اين نابرابري شعار انقلاب و خواست امام و مردم نبوده است. در عصر كنوني هم پاسخگو نيست. ممكن است ابزارهاي قدرت بعضي از ما را كمي مغرور كند كه فكر كنيم ميتوانيم اين نابرابري را ادامه دهيم. از جناب روانبخش كه لطف كردند اينجا تشريف آوردند و در اين مناظره شركت كردند، به عنوان اولين سؤال كه در نوبت خودشان توضيح خواهند داد ميپرسم با كدام معيار ديني و قانوني ايشان حق دارد نامزد نمايندگي مجلس بشود و من حق ندارم؛ چون با افكار آقاي مصباح يا آقاي جنتي يا دوستان از اين قبيل مخالف هستم؟ كدام نكته منفي در پروندهام بوده كه اين حق را ميگيرد و اجازه انتشار روزنامه به من نميدهد؟ هرگونه نقطه ضعف مالي، اخلاقي، سياسي و غيره هست - الان دوستان خوشبختانه به نيمههاي پنهان ما هم دسترسي دارند ؛- در حضور جمع اعلام كنند كه چرا بايد از اين حق محروم شويم. چون سخن را با گراميداشت روز سيزدهم آبان آغاز كردند، ميخواهم يك چيزي را تذكر بدهم. چرا وقتي هم سن و سال شما بوديم، نسل ما يك دست ضد امريكا بود؟! اين سؤال را حتما از خودتان كردهايد. چرا اين اتفاق افتاده بود؟ كاري به اين ندارم كه قضاوت ارزشي بكنيم. يكي بگويد درست است، غلط است. به عنوان يك امر توصيفي ميگوييم. چرا چنين اتفاقي در آن دوره افتاده بود؟ علتش اين بود كه ما در زمان رژيم گذشته روي هر حقمان انگشت ميگذاشتيم، ميديديم رژيم شاه آن را از ما سلب كرده است. ميگفتيم: رژيم شاه به چه پشتوانهاي اين حق را از ما گرفته است؟ ميگفتند: به دليل اينكه متكي به حمايتهاي غرب به طور عام و دولت امريكا به طور خاص است. چرا دولت ملي و قانوني دكتر مصدق ساقط شده است؟ براي اينكه واشنگتن و لندن تصميم گرفتند به كمك دربار اين دولت قانوني و مردمي را ساقط كنند، چون منافعشان ايجاب ميكرده است يك ديكتاتوري سياه را بر ما حاكم كنند. هر چقدر هم آمديم جلوتر، به دهه پنجاه كه رسيد، از آزادي قلم، بيان، تحزب، انتخابات، اتحاديه سنديكا، فعاليتهاي دانشجويي و غيره هيچ خبري نبود. هر كس ميخواست در اين زمينه كاري كند، راهي جز پناه بردن به زيرزمين وجود نداشت. مبارزات مخفي و زيرزميني به دليل اين در جامعه ما شكل گرفت كه در روي زمين امكان اين فعاليتها وجود نداشت. بنابراين طبيعي بود كه در چنين فضايي وقتي صحبت از امريكا بشود، نسل جوان به عنوان نبض بيدار جامعه نسبت به اين روند، حساسيت منفي نشان دهد و اعتراض كند. خوب اگر اين علت العلل بود، امروز در جامعه ما وضعيت جريانهاي سياسي چگونه است؟ چه كسي حق آزادي بيان را سلب ميكند؟ آزادي قلم، آزادي تحزب، تجمع، اتحاديه، سنديكا، ان جي او و غيره را؟ چه كسي در انتخابات حق وتو اعمال ميكند و ديگران را از حقوق خودشان محروم مينمايند و اگر كساني چنين روشهايي را اعمال كنند آيا آماج انتقادهاي نسل جوان نخواهند شد؟ از بدو پيروزي انقلاب - البته قبلش همين طور بود - هر دولتي هم كه در ايران سر كار آمده به حق وتوي امريكا انتقاد كرده و گفته است اين حق، حق انساني و عادلانه نيست. خوب اگر كساني همين حق وتو را در داخل اعمال كنند، آيا اخلاقاً مجاز هستند به امريكا اعتراض كنند كه چرا تو داري حق وتو را عليه ما اعمال ميكني؟ حق وتو يعني چه؟ يعني چند قدرت و كشور بزرگ در دنيا هستند و آنچه مصلحت ميدانند كه دنيا بر اساس آن بايد سير كند، بر اساس آن در شوراي امنيت سازمان ملل راي ميدهند و بر اساس منافع خودشان ميتوانند از حق وتو استفاده كنند، براي اينكه منتقدين خودشان را در فشار قرار دهند. فاتحان جنگ جهاني دوم، بر اساس قدرت برتر اين حق را گرفتهاند. اگر اين حق غير اخلاقي و غير انساني است، جناب آقاي روانبخش اين جا توضيح دهند آيا در داخل كشور هم اگر كساني اين حق را اعمال كنند، كاري غير عادلانه و غير انساني انجام دادهاند يا نداده اند. يا حق وتو براي امريكا بد است براي ما وقتي قدرت داريم خوب است؟! مجري: آقاي دكتر تاجزاده! عذرخواهي ميكنيم. بعد از اينكه صحبت شما در مورد اصلاحطلبي و صحبت آقاي روانبخش در مورد اصولگرايي انجام شد، عرض كردم ده دقيقه حضرتعالي به انتقاداتتان از اصولگرايان بپردازيد، ده دقيقه هم ايشان و سپس به سمتي ميرويم كه شما سؤالي را مطرح ميكنيد و ايشان جواب ميدهند و برعكس. الان چون وقت شما رو به اتمام است ميخواهم در مورد اصلاحطلبي، مشخصهها و تعريفي كه آقاي روانبخش فرمودند اشاره بفرماييد. تاجزاده: من انتقاداتم به اصولگرايان را خواهم گفت؛ يعني آنجا من بحث مبنا را خواهم گفت. اينجا چون ايشان سيزده آبان را مقدمتاً گفتند، گفتم كاري بكنيم كه انشاءاله ما آماج آن انتقادها قرار نگيريم. چون آن روشها بود كه افكار عمومي را جذب كرد. اما در مورد اصلاحطلبي. از نظر ما اصلاحطلبي، دكترين امنيت ملي ايران است كه هم ميتواند وحدت داخلي را تأمين كند و هم ميتواند جامعه را در برابر تهديدهاي بيگانه مصون نگهدارد. جهت كلي و راهبرد كليمان اين است كه هيچ نياز و اولويتي براي ما مهمتر از توسعه همهجانبه كشور - توسعه اقتصادي، علمي و فني- وجود ندارد. همين توسعه ميتواند رفاه شهروندي را تأمين كند. از آن طرف هم معتقديم كه اصلاحطلبي پايه اصلياش در دفاع از حقوق شهروندي نهادينه شده و براساس اين از جمهوري اسلامي ايران - نه وضعيت كنوني كه به هيچوجه قابل دفاع از نظر ما نيست - از آن چيزي كه امام در پاريس به مردم وعده داد، از آن چيزي كه در قانون اساسي ذكر شد و از آن چيزي كه در سالهاي اوليه انقلاب در جامعه رواج داشت دفاع ميكنيم. فكر ميكنيم جمهوري اسلامي درختي است كه آفتزده شده است. همان تعبيري كه مرحوم استاد مطهري در مورد روحانيت شيعه ميگفت. ميفرمود مانند درختي است كه اصلش خوب و فرعش بد است. آفتي كه هم به جمهوري اسلامي زده شده، استبدادورزي و محروم كردن مردم از حقوق خودشان است. به همين جهت يكي از مهمترين وجوه اصلاحطلبي را مقابله با اين آفات و دفاع از حقوق ملت - چه فردي چه جمعي و چه ملي آن - ميدانيم. فكر ميكنيم آنچه جامعه ما نياز دارد، عدالت همهجانبه است، نه فقط عدالت توزيعي. يعني عدالت اجتماعي، سياسي، قضايي، آموزشي، جنسيتي و حتي قومي. فكر ميكنيم همه شهروندان ميتوانند از يك زندگي شرافتمند بهرهمند باشند و كشور سوق پيدا كند به سمت اينكه نسبت به همسايگان خودش و در سطح منطقه داراي وضعيتي نباشد كه باعث شرمندگي شهروندان ايران زمين شود. از نظر ما انقلاب اسلامي، با اسلحه و زور پيروز نشد كه در تداوم خودش لازم باشد بر اسلحه يا با زور يا شعاري كه بعضي از دوستان در اصولگرايان مطرح ميكنند - نصر بالرعب- استوار باشد. يعني همان ماكياوليست كه ميگويد حاكم براي ماندن خودش بايد به گونهاي عمل كند كه مردم از او بترسند و اگر بخواهد به سمت اين برود كه رضايتشان را جلب كند، كلاهش پس معركه است. فكر ميكنيم مردم ايران وقتي انقلاب كردند، اين قدر بالغ شده بودند كه بتوانند بر سرنوشت خودشان حاكم شوند و فكر ميكنيم سخنراني تاريخي امام در بهشت زهرا بيان جاودانه همين حق است كه هر ملتي حق دارد آن گونه كه ميخواهد بر سرنوشت خودش حاكم باشد ولو بر خلاف رضايت يا نگرش پدران و مادرانشان. از اين زاويه فكر ميكنيم كه گذشت زمان، اين بلوغ را عليالقاعده بيشتر كرده است. بنابراين حكومت امروز بايد بيش از ديروز به شهروندان خودش اعتماد كند. و اجازه دهد آنها آنگونه كه ميخواهند نمايندگان خودشان را انتخاب و ديدگاه خودشان را در كشور دنبال كنند. روانبخش: من بنا نداشتم به مباحث حاشيهاي بپردازم. فقط دو سه نكته عرض ميكنم و بعد به مباحث اصلي ميپردازم. پيشنهادي كه جناب آقاي تاجزاده براي مناظره در صداوسيما داشتند، ما هم مدتها است دنبال آن هستيم. اتفاقاً از كساني كه سالهاي سال دنبال اين قضيه بوده، حضرت آيت الله مصباح است كه جهت مناظره با آقاي دكتر سروش اعلام آمادگي كردند؛ ولي متأسفانه اين مناظره برگزار نشد. البته آقاي سروش خودش هم اعلام آمادگي نكرد. چون دانشجويان دانشگاههاي اصفهان خيلي دنبال كردند. اگر شما بتوانيد زمينه آن را فراهم كنيد صداوسيما اين مناظره را در سطح عالي انشاءالله برگزار خواهد كرد. ولي در حد ما و آقاي تاجزاده هم ما آمادگي داريم. اگر جناب آقاي ضرغامي آماده باشد اين كار را انجام دهد، كار بسيار مطلوبي است. اتفاقاً ما بارها به آنها گفتهايم وقتي شما اين كار را انجام نميدهيد، خيلي از مسايل براي مردم روشن نميشود. اگر در صدا و سيما مناظرههايي باشد و ديدگاهها بهطور دقيق و ريز بيان شود، براي مردم بسيار مفيد است و حقايق بيش از اين روشن خواهد شد. در مجامع عمومي نيز ما هميشه آماده بوديم. در سال گذشته، جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد از بنده و آقاي خاتمي رييسجمهور سابق تقاضا كردند كه در دانشگاه فردوسي مناظره كنيم. ما پذيرفتيم حتي به مشهد هم رفتيم ولي ايشان نيامدند و مناظره برگزار نشد. موارد متعددي هم بوده كه به مناظره دعوت شدهايم ولي وقتي رفتيم تنهايي بحث كرديم! نكته بعدي در باب مناظره مكتوب است كه خوب، در عرصه رسانههاي ديگر مثل مطبوعات ميشود مناظره مكتوب داشت متأسفانه روزنامههاي مدعي اصلاحطلبي آمادگي اين را هم ندارند. من در دوره هشتساله اصلاحات كتابي نوشتم تحت عنوان «جامعه چندصدايي و مقالات چاپ نشده». حتما ملاحظه بفرماييد. اينها مقالاتي بوده كه بنده در پاسخ به مقالات آن نشريات نوشتهام. يكي دو تا از آن مقاله مربوط به نشريه «عصر ما» ارگان سازمان مجاهدين انقلاب است كه جناب آقاي تاجزاده عضو شوراي مركزي آن هستند. پيگيريهاي مكرري كرديم ولي گفتند ما چاپ نميكنيم. آن مقاله در آنجا هست. مقالاتي است در باره روزنامه «بيان» مقالهاي آقاي محتشمي پور عليه آيتالله مصباح مقالهاي و به معظمله نسبت خارجيگري داد. به اين مقاله پاسخ داده شده؛ ولي هر چه پيگيري كرديم گفتند چاپ نميكنيم! به مناسبت صدمين شماره «بيان» مجدد آن مقاله آقاي محتشميپور را به عنوان بهترين مقاله اين صد شماره چاپ كردند. براي دومينبار مقاله ارسال و پيگيري شد كه آقا چاپ كنيد، گفتند چاپ نميكنيم! هر كار دلتان ميخواهد بكنيد! آن مقاله در پرتو چاپ شده. به نظرم آن مقاله در كتاب جامعه چندصدايي هم هست. الان هم آمادگي داريم آقاي دكتر تاجزاده بياييد اگر مناظره حضوري در دانشگاهها معونه و وقت ميبرد، مناظرات مكتوب كه خوب است. بحمدالله مطبوعاتي كه در اختيار جريان اصلاحطلبي است، در مقايسه با جريان اصولگرايي قابل مقايسه نيستند. در دولت نهم هم اين مطبوعات حفظ شدند و بلكه بر تعداد آنها هم در اين دوره افزوده شده است. بياييد يك ستوني باز كنيم و مناظره مكتوب داشته باشيم. بنده به سهم خودم در هفتهنامه پرتو براي مناظره مكتوب اعلام آمادگي ميكنم. مناظرههاي علني و حضوري در جمع دانشجويان در جمع حوزويان و هر كجا كه مثل اين انجمن اسلامي باعث و باني آن شوند، ما هم آمادگي داريم. اما راجع به بحث وتو و اينكه قانون اساسي الان درست است يا نه. من فكر ميكنم بايد به بحث اساسي و ريشهاي پرداخت و از آن نبايد فاصله بگيريم. خوشم آمد اينجا جناب آقاي تاجزاده از امام و قانون اساسي گفتند و فرمودند از قانون اساسي دفاع ميكنيم، از امام و آنچه امام فرمودند در اول انقلاب در آن 10 سال دفاع ميكنيم. خوب اين نكته مشترك ماست. بسيار جالب است ببينيم امام را كه واقعاً قبول داريم و اتفاقاً سازمان مجاهدين انقلاب، خودشان را جزو آن جريان خط امام هم ميدانند و در انتخابات نيز تحت عنوان خط امام شركت ميكنند، اين نشان ميدهد كه بالاخره امام را هم انشاءالله قبول دارند. بنابراين من فكر كنم قبل از اينكه به اين مباحث بپردازيم، آن كار اساسي را بايد اينجا مشخص كنيم. مطالبي که شما راجع به اصلاحطلبي فرموديد يک سري از ويژگيهايي است که در اصلاحطلبي وجود دارد مثلاً ميگوييد ما اينها را ميخواهيم، پايه اصليتان بر حقوق شهروندي است، از آنچه که امام گفته و قانون اساسي دفاع ميکنيد، عدالت همه جانبه باشد، مردم ايران بر سرنوشت خودشان مسلط باشند و مسايلي از اين قبيل. البته هشت سال دولت و مجلس در اختيار سازمان مجاهدين و حزت مشارکت بود و مردم بايد قضاوت کنند که تا چه اندازه قوه مقننه و قوه مجريهاي که کاملاً در دست اين جريان فکري بوده، توانستهاند به اين آرمانها دست پيدا کنند و چه قدر تلاش کردهاند. البته خود کساني که از سردمداران اين جريان هستند و در کشور باقي ماندهاند، همواره تأکيد دارند که ما اشتباه کرديم و درست برخورد نکرديم، بعضيها افراطي بودند، تندروي کردند و مسايلي از اين قبيل، که در کتاب عملکرد مجلس ششم آمده است. يا مثلاً بحث قانونگرايي و غيره. خوب اينها عملکردي است که هشت سال در جلوي چشم مردم هست. کسي نيست که تازه بخواهد بيايد و بگويد اگر ما بياييم چنين و چنان خواهيم کرد. اگر بيايند، هماني که قبلا بوده هست. ديگر کار جديدي که اتفاق نميافتد. اگر قانون اساسي را قبول داريم، پل زدن بر قانون اساسي چرا؟ اگر قانون اساسي و امام را قبول داريم، پل زدن بر امام و به موزه سپردن افکار و انديشههاي امام چرا؟ اگر امام را قبول داريم، انديشههاي ناب حضرت امام به عنوان مانيفست در صحيفهنور موجود است. بياييم دانه دانه اين موارد را بحث کنيم و ببينيم که عملکرد جبهه اصلاحات، چقدر با انديشههاي امام مطابقت داشته و دارد. خوشبختانه عملکرد روشن است. عملکرد دولت اصولگرا هم در اين سه چهار سال در معرض ديد مردم هست. هر دو مکتوب و روشن هست. در روزنامهها و رسانهها، همهجا هر دو را مردم ديدهاند. من بحثم را از اينجا شروع ميکنم. اول سخن گفتم بايد دقيقا بدانيم دو نفرمان چه چيز را قبول داريم و چه چيز را قبول نداريم. من اگر بدانم شما قانون اساسي را قبول داري، از اول تا آخرش يکجور حرف ميزنم. من باید بدانم امام و انديشههاي امام را صد در صد قبول داري يا بعضيهايش را؟ قرآن را قابل استناد ميدانيد يا نه؟ حق حاکميت خدا چقدر است؟ اين بايد مشخص شود. اينها اگر مشترکاتمان روشن شود، خيلي بهتر ميتوانيم بحث کنيم، تا اينکه همينطور شروع کنيم يک که بله آقا ما روي حقوق شهروندي و عدالت همهجانبه تأکيد ميکنيم. اين را همه ميدانند؛ اما ببينيم پايهها و مباني فکري اصلاحطلبي چيست؟ پايهها و مباني اصولگرايي چيست؟ من در اين چند دقيقه مباني فکريمان را به سرعت عرض ميکنم که ما چه ميگوييم و چه مقدار از اينها را آقاي تاجزاده قبول دارند. آن مقداري را که قبول دارند، نقطه مشترک ماست. آنجايي را که قبول ندارند بفرمايند من اينجا را قبول ندارم. ما حرفي هم نداريم. آنچه هست شفاف ميگوييم در هفتهنامه پرتو هم ما هميشه متهم به شفاف نوشتن هستيم. ميگويند اينها ادبياتشان خيلي شفاف و تند است. حرف ما همين است. حالا هر کس ميپسندد نميپسندد. حقايق را کتمان نميکنيم. آنچه هست بيان ميکنيم. ببينيد. در واقع مهمترين مباني اصولگرايي، اعتقاد به خدا، پيامبر، ائمه و حاکميت همهجانبه خدا و پيامبر و ائمه و کسي است که از جانب امام معصوم منصوب شده است. در جهانبيني توحيدي که مبناي اعتقادي اصولگرايي است، ما معتقديم که طبق دستور قرآن مجيد، خداي تبارک و تعالي خالق کل اين آسمان و زمين و از جمله ما انسانها است و «لله ملک السموات و الارض» و انسان در ديدگاه توحيدی و جهانبيني توحيدي مملوک خداست، ملک و بنده خداست؛ حتي خداوند در قرآن براي بالاترين انسان که حضرت محمد صلي الله عليه و آله است، تعبير عبد به کار ميبرد. وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا در نماز هر روز ميخوانيم «اشهد ان محمداً عبده و رسوله». جايگاه انسان عبوديت و بندگي خداست. خدا در قرآن ميفرمايد «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون». اصلاً ما جن و انس را خلق کرديم براي عبادت و بندگي خدا. عبادت فقط نمازخواندن نیست؛ عبوديت یعنی اطاعت خدا. هدف کسي که ما را خلق کرده اين است. اين نکته اول. نکته دوم اگر پذيرفتيم او خالق و مالک ماست. «الحمد لله رب العالمين».هر روز در نماز ميخوانيم. ربوبيت و تدبير اين عالم به دست اوست. کس ديگر نيست. همان کسي که خالق است رب هم هست. ربوبيت دو شاخه دارد: ربوبيت تکويني و تشريعي. تکويني يعني هر گونه تصرف در اين عالم مال خداست يا کسي که از جانب خدا اين اختيار را داشته باشد، مثلاً خدا در قرآن درباره حضرت عيسي عليهالسلام ميفرمايد: و اذ تبرء الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي. من به تو قدرت دادم که شفا دادن کور را و زنده کردن مردگان را انجام دهي. در ربوبيت تشريعي هم همين بحث است. ما بنده و ملک خدا هستيم؛ همانگونه که خدا ميتواند ما را بميراند، زنده کند، مريض کند و.... همه اينها دست اوست. فقط او ميتواند به ما امر و نهي کند و غير خدا هيچکس حق ندارد؛ چون مالکيت ندارد. اگر کسي ميخواهد به ما امر و نهي کند، بايد از طرف خدا مأذون باشد. او چه کسي است؟ پيامبر صليالله عليه و آله وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ. اگر پيامبر اطاعت ميشود، به اين علت است که خدا گفته «اطيعوالله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم». مصاديق بارز و متعین اولي الامر ائمه عليهمالسلام هستند. و در زمان بعد از پيامبر خدا، ائمه از اميرالمؤمنين تا امروز مقام آقا امام زمان که در غيبت به سر ميبرند واجبالاطاعه هستند. در زمان غيبت امام زمان عليهالسلام هم در اين زمان، ولي فقيه جانشين بحق امام زمان عليهالسلام است. خودشان فرمودند در زمان غيبت بايد به کساني مراجعه کنيد که متخصص دين باشند؛ تدبير و تقوا و ورع داشته باشند، سياستمدار و آشنا به مسايل روز باشند. چنين شخصيتي را که نزديکترين شخص به امام زمان و تاليتلو ايشان است، بايد مشخص کنيم. ساختارش هم مشخص شده است که خبرگان بنشينند اين کار را انجام دهند. اين جهانبيني توحيدي است و فکر مبناي اصولگرايي هم همين است. جايگاه مردم هم نسبت به خدا و پيامبر و ائمه، اطاعت و بندگي خداست؛ مردم ميتوانند زمينه را براي حاکميت امام زمان و حاکميت وليفقيه فراهم کنند که اين درجه بسيار بالايي است. معنايش اين نيست که مردم حتما ميتوانند در برابر خدا قانونگذار باشند. مردم قانوگذار نيستند ولي ميتوانند زمينه اجراي احکام الهي را فراهم کنند؛ مانند انقلاب اسلامي که فراهم شد. تاجزاده: در مورد مناظره که اعلام کردند، بنده همينجا اعلام ميکنم جناب آقاي مصباح يا هر بزرگوار ديگري از جناح اصولگرا چه در صداوسيما چه در دانشگاهها چه در رسانه ها تشريف بياورند بنده آماده هستم و فکر ميکنم اين مناظرات به نفع است. البته تأکيد ميکنم اين بخشي از حقيقت است. آقاي روانبخش ترجيح دادند از کنار قضيه رد شوند. جناب آقاي روانبخش! ما يک حزب قانوني هستيم، روزنامه نداريم. باز ميگوييد روزنامههاي اصلاحطلب اين طوري کار ميکنند، آنطوري کار ميکنند. حزب مشارکت، حزبي قانوني است دارد کار ميکند. دولت اصولگرا غيرقانوني به او روزنامه نميدهد. اين را با شعار آقاي خاتمي مقايسه کنيد که شعارش اين بود: زنده باد مخالف من. بله 8 سال را مردم ديدهاند و کاملاً يادشان هست. شما هرگز در دوره ما نه از انتشار روزنامه محروم شديد، نه مراسمتان را به هم زدند، نه رد صلاحيت شديد؛ از هيچيک از حقوقتان که محروم نشديد هيچ، اتفاقاً آن موقع تيراژتان بيشتر از الان بود. براي اينکه اميد و نشاط بود. مردم هم توجه ميکردند ببينند ديدگاه دو جناح چيست؛ همچنان که ديدگاهتان ديگران را هم مقايسه ميکردند. امروز هم سهسال است داريم ميبينيم از همين دانشگاهها که معلوم است چه اتفاق دارد در آنها ميافتد. يواش يواش تهران که متأسفانه گيت گذاشتهاند در سبزوار دوربينمدار بسته گذاشتهاند اخيرا هم که آقاي رهبر اعلام کرد که بايد فرم واحد بپوشند دانشگاه يعني رسما اعلام کردند که دانشگاه شده است پادگان ديگر. الان مناظره براي ما راحتتر است؛ براي اينکه قبلش وقتي در دوره اصلاحات بود، ما را با کشورها مقايسه ميکردند که در فلان جا حقوق بشر رعايت ميشود؛ در اينجا با وجودي که اصلاحطلبان هستند رعايت نميشود. اين دوره سه ساله در واقع به نظر من يک امکان منطقي ايجاد کرده است که ما در چه جامعهاي داريم زندگي ميکنيم و مقياسها براي مقايسههاي ما چگونه بايد باشد. از لحاظ اداره کشور که من بحثي نميکنم؛ چون خود اصولگرا ميگويند کشتي اين مملکت بدون قطبنما رهاست...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]
-
گوناگون
پربازدیدترینها