واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رضا سيفاللهي از دانشجويان پيرو خط امام معتقد است اسناد به دست آمده از لانه جاسوسي، توطئه آمريكا براي كودتا در ايران را خنثي كرد. رضا سيفاللهي معاون كنوني هماهنگكننده دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام، دانشجوي ورودي دانشگاه صنعتي شريف تهران (قبل از پيروزي انقلاب اسلامي) در رشته فيزيك است و دكتراي مديريت استراتژيك خود را از دانشگاه عالي دفاع ملي دريافت كرده است.سيفاللهي قبل از انقلاب حضوري فعال در تحركات جريانهاي دانشجويي و حوزوي و به همين دليل از سوي رژيم شاهنشاهي به مجازات زندان محكوم شد. سيفالهي هنوز هم از اقدام دانشجويان در تسخير لانه جاسوسي آمريكا در آن زمان دفاع ميكند و به آرمانهاي و انگيزههاي دانشجويان تسخيركننده سفارت پايبند است. مشروح مصاحبه با رضا سيفاللهي را در ذيل ميخوانيد: آقاي سيفالهي! شما در هماهنگيهاي اوليه دانشجويان براي تسخير لانه جاسوسي حضور داشتيد؟ چگونه بود كه اين فكر به ذهن دانشجويان خطور كرد؟ پيش از آن حادثه، تسخير سفارت مسبوق به سابقه بوده است؟ - سيفاللهي: بله، در همان روزهاي اول انقلاب از طرف گروههاي ماركسيستي و چپ و چريكها يك چنين بحثهايي مطرح شد و حتي عملياتي هم در اين زمينه داشتند، اما چون آنها اين چارچوب و عمق فكري لازم را نداشتند و با انقلاب اسلامي هم تجانسي نداشتند، اين اتفاق اساساً شكل نگرفت، اما دانشجويان پيرو خط امام(ره) قبل از اينكه حركت خود را آغاز كنند، به عمق فكري لازم رسيده بودند و هويت خود را كه همان دانشجويان مسلمان پيرو خط امام بود، شناخته بودند. البته دانشجويان مسلمان پيرو خط امام با حادثه تسخير لانه شكل نگرفت، بلكه قبل از حادثه و در جمع دانشجويان و نمايندگان دانشجويان كه در خصوص اين مسائل صحبت ميكرديم، هويت خود را شناخته بوديم. يعني هويت مسلمان پيرو خط امام متولد قبل از تسخير لانه جاسوسي آمريكا بود. قبل از اينكه به طرح اشغال لانه جاسوسي آمريكا برسيم، شرايط را بررسي كرديم، شرايط در اطراف و اكناف كشور شرايط توطئهآميزي بود. يعني توطئه گروههاي چپ، ملحد، التقاط و منافق و همچنين توطئه در مناطق حساسي چون كردستان، گنبد و خوزستان به شدت دنبال ميشد و تقريبا همه اين توطئهها زير سر آمريكا بود. همچنين توطئههايي در كارخانجات و مدارس براي به تأخير كشاندن توليد وجود داشت؛ يعني توطئه از طرفي فراگير شده بود و از طرف ديگر دولت موقت نيز يا از روي ترس، يا اعتقاد و يا سازش، بدون چارچوب و بدون هدف در مقياس انقلاب، ميرفتند با برژينسكي در الجزاير مينشستند و ملاقات ميكردند. در حالي كه اين قبيل كارها مشكوك بود و معلوم نبود چه هدفي را دنبال ميكند. از طرف ديگر، شاهي كه در جريان انقلاب، آمريكائيها جرأت نكرده بودند او را به آن كشور راه بدهند، شرايط را به گونهاي ديدند كه به آمريكا پناهندگي دادند و كار به جايي رسيده بود كه دوباره بوي كودتا به مشام ميرسيد. يعني بردن شاه به آمريكا ميتوانست آغاز يك سري اقدامات براي براندازي نظام باشد؟ - سيفاللهي: بله، چون همان زماني كه شاه از ايران فرار كرد، طبيعي بود كه آمريكائيها بگويند او دست نشانده و مهره ما بوده و براي ما كار كرده، لذا بايد او را راه بدهيم، اما آنچنان جريان وحشتناكي عليه آنها در ايران حاكم بود كه در آن زمان جرأت نكردند اين كار را بكنند، لذا معلوم ميشود در آن شرايط، آنها به يك حاشيه امني رسيده بودند كه جرأت ميكنند به هر عنواني شاه را به آمريكا راه بدهند. اين راه دادن شاه به آمريكا زنگ خطري بود كه اعتراضي را ميطلبيد. اعتراض هم به دو شكل است، يك وقت كسي اطلاعيه صادر ميكند و محكوم ميكند، اما در اين زمان بايد يك حركت جديتري صورت ميگرفت. طبيعتا در آن شرايط هيچ راهي براي فشار بر آمريكا جز اينكه لانه جاسوسي اين كشور را اشغال كنيم، نداشتيم؛ چرا كه در غير اين صورت اعتراضي بيش از صدور يك اطلاعيه براي محكوم كردن اقدام آمريكائيها نميتوانستيم انجام دهيم، بايد عليه آمريكا اقدام بسيار جدي انجام ميداديم تا پاسخگو باشند كه چرا فرد خائني كه تحت تعقيب اين ملت انقلابي است و بايد به خاطر كارهايي كه كرده و به خاطر زنداني كردن و قتل عام جوانان و مردم اين كشور و همچنين آمدن بر سر كار آنهم با كودتاي آمريكايي، جوابگو باشد را به كشور خود راه دادهاند. لذا شعلههاي اعتراض بدين شكل برافروخته شد و دانشجويان و مردم به ميدان آمدند. البته اين دانشجويان به هيچ وجه ماجراجو نبودند، چرا كه اگر ماجراجو بودند به جرم مداخله و جاسوسي گروگانها را از بين ميبردند اما دانشجويان خيلي رفتار انساني داشتند و كارشان پيام داشت. شعار و خواست عاقلانهاي مطرح كردند و گفتند شاه را برگردانيد و گروگانها را تحويل بگيريد. اعضاي اصلي هماهنگيكننده براي تسخير لانه جاسوسي چه كساني بودند؟ - سيفاللهي: از دانشگاه تهران آقاي بيطرف بود، از دانشگاه شريف بنده و آقاي اصغرزاده، از دانشگاه اميركبير آقاي ميردامادي، از دانشگاه شهيد بهشتي آقاي باطني بعنوان نمايندگان دانشجويان حضور داشتند. : قبل از اشغال لانه با آقاي موسوي خوئينيها چه هماهنگيهايي صورت داديد؟ - سيفاللهي: آقاي خوئينيها از ابتدا در جريان نبود. ايشان بدليل رابطهاي كه با مسئولان كشور و بويژه دفتر حضرت امام(ره) داشتند و ما براي اينكه بگوييم كساني كه ميخواهند اين كار را بكنند شناخته شده و پيرو خط امام هستند، موضوع را با ايشان در ميان گذاشتيم تا بعد از اينكه لانه تسخير شد، هويت تسخيركنندگان براي آنها مبهم نباشد. كاركنان سفارت آمريكا كه به گروگان گرفته شده بودند، با دانشجويان همكاري ميكردند؟ - سيفاللهي: بله، چون ما كه با آنها بدرفتاري نميكرديم. ما در محلهاي خودشان در سفارت، ساختمانهاي خودشان از آنها نگهداري ميكرديم. البته قبل از حمله به طبس، يعني اين ها را با امكانات خودشان نگهداري ميكرديم و با سبك خودشان از آنها پذيرايي ميكرديم. پس از حمله آمريكا كه در طبس شكست خورد گروگانها را به شهرهاي مختلف توزيع و نگهداري كرديم. يكي از مباحثي كه همچنان در خصوص تسخير لانه جاسوسي مطرح ميشود، موضوع اسنادي است كه در اين حادثه به دست آمد. در اين رابطه توضيح ميدهيد كه اسناد چگونه بازسازي شد؟ - سيفاللهي: اسناد ماجراي مهمي دارد و يك فصل مهم و يكي از دستارودهاي بسيار مهم تسخير لانه جاسوسي همين بحث اسناد است. كاركنان سفارت آمريكا در باز شدن دربهاي اصلي سفارت مقاومت ميكردند. بخصوص در رابطه با درب محفظهاي كه اسناد در آنجا بود، مقاومت زيادي شكل گرفت. سيستمهاي امنيتي زيادي در اين سفارتخانه تعبيه شده بود و به طور كلي سيستمهاي سفارتهاي آمريكا در دنيا ايمني بالايي دارد. كاركنان سفارت، چند ساعت وقت را با مقاومت از دانشجويان تلف كردند و در اين فاصله اسناد طبقهبندي شده را جمعآوري كرده بودند و اين اسناد را با يك سيستمي پودر و با يك سيستم ديگر رشته رشته ميكردند. اسنادي كه پودر شده بود، طبيعي است كه قابل بازسازي نبود و به نظر ما و با توجه به صحبتهايي كه با گروگانها انجام شد، اينها اسناد به كلي سري بودند كه هيچ وقت هم بازسازي نشد. : گروگانها نگفتند كه اين اسناد مربوط به چه مسائلي بود؟ - سيفاللهي: بعضي عناوينش را ميگفتند. يادتان هست اين اسناد در چه خصوصي بودند؟ - سيفاللهي: طبيعي است كه درباره مداخلاتشان در ايران و منطقه بود. دانشجويان، اسناد رشته رشته شده را بازسازي كردند؟ اسنادي كه رشته رشته بود، طبقهبندي كمتري در مقايسه با اسناد پودر شده داشتند. اما توانستيم اين اسناد زياد را كه به صورت انبوه درآمده بودند، بازسازي كنيم. از طريق رنگ، حروف و متن و مفهوم و كنار هم چيدن و كنترل كردن آنها ار كنار هم مي چيديم. يعني با يك حوصله زياد و مشقت خاص توانستيم اين كار را بكنيم. بازسازي اسناد زمان بسيار زيادي به خود اختصاص داده بود. بخشي از اسناد كه در طول سال انجام گرفت و بعد از پايان اين موضوع 444 روز، جريان رشتهها و ترجمه و تجدد چاپ آنها تا چند سال ادامه داشت. كميتهاي مخصوص اسناد در لانه شكل گرفته بود؟ - سيفاللهي: بله، اين كميته شامل مترجمين و افرادي بود كه عمدتا هم از دانشجويان بودند. در عين حال در بخش اسناد مجبور شديم افرادي را به تيم تسخيركننده اضافه كنيم كه در جريان حادثه لازم نبود باشند، اما از دانشجويان معتقد به اين كار بودند. كميته اسناد، مسئول خاصي كه نداشت؟ -سيفاللهي: نه همه كارها زير نظر همان شورايي كه گفتم اداره ميشد. برخي اين شائبه را مطرح ميكنند كه اسناد به صورت گزينشي منتشر شد، يعني چون دانشجويان مثلا با اميرانتظام زاويه فكري داشتند، اسناد مربوط به او را منتشر كردند. - سيفاللهي: نه، چون آمريكائيها گزينش شده با افراد ارتباط برقرار ميكردند، وقتي هم كه اسناد بيرون ميآيد، گزينش شده است ديگر! يعني اگر فرد ديگري بود، ما اسناد او را بيرون ميداديم. اما وقتي اميرانتظام و امثال او در ارتباط بودند، مسلما اسناد آنها به دست ميآيد! گفته ميشود همان موقع اسنادي در خصوص خيانت بنيصدر به دست آمد، ولي بعد از اينكه وي به خارج از كشور گريخت، اسنادش منتشر شد. - سيفاللهي: ما همان موقع هم اسناد راجع به بنيصدر را در اختيار مسئولان ذيربط كشور داديم و اينگونه نبود كه بعد از فرار كردنش، اين اسناد را رو كرده باشيم. البته اسناد به يكباره قابل خواندن و ترجمه نبود، بلكه بايد صفحه به صفحه درست ميشد و شرط امانتداري اين بود كه تا كامل نشده آن را منتشر نكنيم. لذا به محض اينكه يك سند كامل ميشد، آن را منتشر ميكرديم و حتي چاپ ميشد. به نظر شما اگر لانه تسخير نميشد، چه اتفاقي مي افتاد؟ - سيفاللهي: ببينيد! آن چارچوب و مدلي كه بر رفتار مسئولان اجرايي كشور حاكم بود، اهميت داشت. آن چارچوبي كه بر مديريت كشور مستولي بود، فايدهاي نداشت و به مقصد نمي رسيد. اعتراض دانشجويان و دلسوزي آنها در خصوص كارهاي دولت موقت نيز هم مشكلي را حل نميكرد. همين دانشجوياني كه اين اقدام را انجام دادند، كساني بودند كه تمام زمينههاي تجربي و عملي همراهي با دولت را در سازندگي روستاها و همراهي با دولت در جريان جهاد سازندگي و رفتن به نقاط فتنه خيز و حادثهسيز انجام داده بودند، اما دولت موقت اعتنايي نميكرد، حال يا نميتوانست و قدرتش را نداشت و يا اينكه اعتقادي به اين كار نداشت. لذا فتنههاي صورت گرفته در كشور و آشوبهاي هدايت شده به نحوي بود كه ميطلبيد براي تداوم راه اصيل انقلاب، چنين اقدامي صورت گيرد كه بحمدالله صورت گرفت و امروز نتايج آْن مشخص است. آيا اين اقدام دانشجويان هزينههايي را هم داشت؟ - سيفاللهي: هر مبارزهاي هزينه و فايدهاي دارد. هزينههايش تحريم و قطع رابطه است كه كردند. آنها تحريم و وادار كردند به فشارهاي جهاني عليه ايران، ولي فايدهاش اين است كه ملت ايران روي پاي خودش ايستاده است. الان 30 سال است كه آنها دم از اين ميزنند كه 2 ماه آينده، 6 ماه آينده، يك سال آينده، 2 سال آينده و ... اين رژيم واژگون ميشود. جنگ تحميلي هم كه شروع شد و آمريكائيها تمام عيار از آن حمايت كردند براي اين بود كه با آن جنگ ايران را از پا دربياورند. با جنگ و حمايتش نشد با حمله طبس نشد، با نقشههاي ديگر نشد و الان يك ثلث قرن هست كه اين انقلاب به اين دليل كه روي خودباوريها تكيه دارد، ايستادگي كرده و اگر غير از اين چارچوب فكري امام بود، اين انقلاب و نظام دوام نميآورد. يعني آن عمق استراتژيك لازم را نداشت كه بتواند دوام بياورد. امام يك هدف روشن را نهادينه كرد و مطابق با آن هدف همه اقشار كشور حركت كردند تا اينكه امروز پس از 30 سال نتيجه آن پايداري را ميبينيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]