واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فكر كردن به طلاق و جدایی آن هم هنگام رویارویی با اولین مشكلات زناشویی چاره کار نیست.
طلاق و جدایی عده زیادی از زن و شوهرهایی كه تازه زندگی مشتركشان را شروع كردهاند، گمان میكنند تمام زندگی باید ماه عسل باشد و هیچ درگیری و اختلافی قرار نیست به وجود بیاید. بعضی از آنها به محض اینكه اولین اختلافنظر و مشكل در زندگیشان رخ میدهد، همهچیز دلشان را میزند، احساس میكنند كه ادامه زندگی هیچ فایدهای ندارد، از همسر و زندگی مشتركشان ناامید میشوند، به طلاق و جدایی فكر میكنند و در آخر نسنجیده و عجولانه دست به اقدامات جبرانناپذیری میزنند. گاهی هم این طرز فکر در گذشته فرد ریشه دارد که مشکلات را دوچندان میکند. درست مثل کیمیا که بعد از رویارویی با اولین مشکل به فکر طلاق و جدایی افتاد. اما این چاره کار است؟ دكتر بهزاد تریوه، روانشناس و مشاور خانواده در این باره توضیحات و راهكارهای مفیدی را ارائه میدهد كه در ادامه میخوانید.طلاق همیشه بهترین راهحل نیستیكی از مسائلی كه در حل مشكلات و بحرانها در روابط ـ كه زندگی زناشویی را هم تحتالشعاع قرار میدهدـ اهمیت بسیار زیادی دارد، این است كه طرفین هنگام عصبانیت هیچ اقدامی برای حل مشكل نكنند. اینكه زن و شوهرها به محض مواجهه با اولین مشكل در زندگی مشترك به جدایی و طلاق فكر كنند، نهتنها راهكار مناسبی نیست بلكه مشكلات پیشبینی نشده زیادی را هم به بار خواهد آورد. در چنین شرایطی افراد به جای فكر كردن زیاد به مشكل و پافشاری برای حل آن به هر قیمتی مثل طلاق گرفتن، بهتر است مدتی صبر كنند و به خود، طرف مقابل و رابطهشان فرصت دهند تا آتش خشمشان فروكش کند و سپس به مسائل جدی و مهمی از قبیل ادامه دادن رابطه یا ترك كردن، طلاق و جدایی فكر كنند. چه افرادی سریعا به طلاق فكر میكنند؟بسیاری از افراد به علت ویژگیهای شخصیتی و شیوه تربیتیشان ذهن راهكارمدار ندارند و هنگام مواجهه با مشكلات هیچ تلاشی برای حل مشكلشان نمیكنند و سعی در پاك كردن صورت مسأله دارند. ذهن راهكارمدار ذهنی است كه به جای اینكه بدون هیچ بررسی، تلاش و كوششی از كنار مشكلات رد شود واقعبینانه و شجاعانه با مشكل روبهرو شود، جوانب را بررسی و برای حل آن تلاش كند. داشتن یك ذهن راهكارمدار مهارتی است كه افراد از كودكی و در طول زندگی آن را یاد میگیرند. دستهای از افراد بهگونهای تربیت میشوند که از كودكی یاد نمیگیرند با مشكلات بجنگند؛ از این رو در بزرگسالی هنگام مواجهه با مسائل زندگی به جای حل مشكل صورت مسأله را پاك میكنند.اگر فردی از كودكی مهارت داشتن ذهن راهكارمدار را نیاموخته میتواند با مراجعه به روانشناس و با انجام تمرینات مناسب این مهارت را آموزش ببیند. برای حل مشكلات پافشاری كنیدزن و شوهر نباید به این سادگیها از پا بنشینند و باید برای حل مشكلاتشان پافشاری كنند. در ابتدا باید این باور را در خود ایجاد كنید كه اگر راه صحیحی را پیش بگیرید، میتوانید مشكل را از سر راهتان بردارید. سپس این راهکارها را دنبال کنید:1- صادقانه تصمیم به حل مشكل بگیرید.2- همواره شناختتان را نسبت به یكدیگر افزایش دهید.3- با دقت به صحبتهای یكدیگر گوش دهید.4- هنگام گفتوگو هیجاناتتان را كنترل كنید.5- احساساتتان را كامل و صادقانه ابراز كنید.6- به نظرات یكدیگر احترام بگذارید. 7- با كمك همسرتان علت مشكل را ریشهیابی كنید.8- راهكارهای لازم را برای حل مشكل شناسایی كنید.9- امیدتان را از دست ندهید و تلاش کنید.چرا طلاق و جدایی؟علاوه بر این، آستانه تحمل بعضی افراد هنگام رویارویی با مشكل و اختلافنظر بسیار پایین است؛ بنابراین هنگامی كه به مشكلی برمیخورند، سریعا ناامید میشوند و گمان میكنند مشكلات پیشآمده حلنشدنی است و بهتر است همهچیز یكباره تمام شود و جدایی را مناسبترین و بهترین راه میپندارند. از طرفی این افراد باور دارند همه مشكلات و ناراحتیها تقصیر طرف مقابلشان است و هنگامی كه مشكلی در رابطهشان ایجاد میشود گمان میكنند با ترك كردن طرف مقابل و جدایی تمام مشكلاتشان برطرف میشود؛ از این رو سریعا به جدایی و طلاق فكر میكنند. در صورتی كه دو نفری كه با هم ازدواج كردهاند باید این باور را داشته باشند كه هر دو نفر به سهم خود در ایجاد مشكل پیشآمده سهیم هستند. یكی از بدترین تفكرات و باورها در زندگی زناشویی این است كه یكی از زوجین هنگام رویارویی با مشكل اینگونه بیندیشد كه «من از این زندگی خستهام»، «او این مشكلات را ایجاد میكند» و «من در این رابطه حالم خوب نیست». اگر فرد باور داشته باشد كه مشكل از یك طرف نیست بلكه مشكل در ارتباط شكل گرفته و هر دوی آنها هستند كه این ارتباط را شكل دادهاند، بنابراین خود را در ایجاد مشكل سهیم میداند و نسبت به حل آن هم احساس مسوولیت میكند.
پیامدهای منفی تهدید به جدایی1. ایجاد ذهنیت منفیافرادی كه هنگام رویارویی با مشكلات بدون هیچ تلاشی به جدایی فكر میكنند با این عملكرد نوعی بیثباتی را در ارتباطشان ایجاد میكنند. در این مواقع طرف مقابل گمان میكند كه هر قدر هم انگیزه داشته باشد و هر قدر هم برای بهتر كردن رابطه تلاش كند و امید به بهبود اوضاع داشته باشد، گویی بیفایده است چون طرف مقابلش هیچ تلاشی برای این كار نمیكند و جدایی و طلاق را تنها راهحل میداند. این حالت یك ذهنیت منفی در او ایجاد میكند و نسبت به رابطه و طرف مقابل دچار و بیاعتمادی میشود. 2. ایجاد حس بیاعتمادیرابطه زناشویی یكی از مستحكمترین روابط است و طولانیمدتترین قراردادی است كه بین دو نفر بسته میشود؛ بنابراین اگر دو نفر در این رابطه احساس ضمانت و مسوولیت ملموس و شفافی را به یکدیگر ندهند، طبیعی است كه رابطهشان با مشكل مواجه شود. وقتی در یك ارتباط یكی از طرفین سر هر مشكلی حرف از جدایی و طلاق به میان میآورد، نوعی حس بیاعتمادی را در طرف مقابلش ایجاد میكند. طبیعی است كه طرف مقابل چنین فردی از این رفتار این برداشت را كند كه شاید آنقدر كه باید برای او جذاب نیست و به همین دلیل تمایلی به ادامه ارتباط با او ندارد. همینطور ممكن است فكر كند شاید او قصد دارد ارتباط جدیدی را با شخص دیگری شروع كند و به همین دلیل به جای حل مشكل فکر جدایی دارد.نوشدارو بعد از مرگ سهرابهمیشه میگویند پیشگیری بهتر از درمان است. بسیاری از دخترها و پسرهایی كه با هم ازدواج میكنند، هنگام رویارویی با اولین مشكلات زناشویی و تلاش برای حل آن تازه به این نتیجه میرسند كه برای ازدواج با یكدیگر مناسب نبودهاند؛ بنابراین مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید و قبل از ازدواج برای اینكه مطمئن شوید فردی را كه انتخاب كردهاید برای ازدواج با شما مناسب است با روانشناسان و مشاوران پیش از ازدواج مشورت کنید و طی جلسات مشاوره پیش از ازدواج مهارتهای لازم را برای شروع یك زندگی مشترك موفق فرابگیرید.زندگی ایده الاخبارمرتبط :آشنایی با یک مثلث عشقی!اشتباهات زن ها در مقابل مردان!آیا من در ازدواج موفق خواهم بود؟
شنبه 10 بهمن 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]