حاشیه‌های‌آخرهفته؛آگهی‌برای‌تجربه‌دوباره‌کودکی

واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۰

شرکت «لگو» که یک شرکت دانمارکی تولید اسباب‌بازی است این هفته اعلام کرد که به بیست کارمند جدید برای درست کردن لگو - نوعی اسباب‌بازی که شامل قطعات کوچک رنگارنگ است - نیاز دارد. روزنامه تلگراف،‌ در گزارشی دراین مورد نوشته است که بنا بر یک آگهی استخدام،‌ لگولند(شهربازی اختصاصی شرکت لگو) به کارمندانی نیاز دارد که برای این شهر بازی لگو درست کنند. در آگهی استخدام نوشته شده است که این بهترین فرصت برای کسانی است که می‌خواهند کودکی را دوباره تجربه کنند.

این آگهی اعلام کرده کسانی که استخدام می‌شوند باید بتوانند مجسمه‌هایی لگویی از اندازه مینیاتوری تا سایز یک آدم واقعی بسازند. کسانی که «تجربه درست کردن لگو» دارند،‌ در برقراری ارتباطات توانمندند و در کنار آن آشنایی کلی با کامپیوتر دارند می‌توانند برای این آگهی ثبت نام کنند. همچنین تاکید شده که کسانی که برای این شغل اقدام می‌کنند باید توانایی انتقادپذیری و انتقادکردن داشته باشند.

برف بازی پاندای باغ وحش واشنگتن با این که برف در ایالت‌های شرقی آمریکا زندگی بسیاری از مردم را عملا فلج کرده‌ و در برخی شهرهای این کشور کار را به اعلام موقعیت اضطراری کشانده است، اما امکان ویژه‌ای برای حیوانات باغ وحش ملی در واشنگتن به وجود آورد که چیزهای تازه و هیجان‌انگیزی را تجربه کنند. هفته گذشته در روزی که بیشتر از هفتاد سانتیمتر برف در واشنگتن باریده بود، سایت رسمی باغ وحش ملی آمریکا فیلمی 15 ثانیه‌ای از بازی «تیان‌تیان»، پاندای هجده ساله این باغ وحش، منتشر کرد که در کمتر از یک روز میلیون‌ها بار دیده شد و هزاران بار در توئیتر و فیس بوک به اشتراک گذاشته شد.

در این فیلم «تیان‌تیان» وقتی به محوطه باز قفسش وارد می‌شود از مواجهه با برف هیجان زده می‌شود و شروع به غلت زدن و بازی کردن می‌کند. اما تنها کمی بعد از انتشار این فیلم و عکس، یک مرد جوان با پوشیدن لباس پاندا در حیاط خانه‌اش شروع به غلت زدن در برف کرد و از خودش فیلم و عکس گرفت و آن ها را در شبکه‌های اجتماعی از جمله در اینستاگرام خودش منتشر کرد. این مرد بزرگسال نگفته است که چرا تصمیم گرفته این کار را انجام دهد اما به نظر می رسد او شیوه جالبی برای گرفتن لایک‌های بیشتر و استفاده از توفان محبوبیتی که برای تیان‌تیان ایجاد شده بود، پیدا کرده است.

ابتکار یک مدرسه برای جلوگری از آزار و اذیت دانش آموزان یک مدرسه راهنمایی در ایالت پنسیلوانیا برای آموزش این که آزار دادن دیگران و پرسیدن سوال‌های شخصی از آنها کار خوبی نیست،‌ یک ابتکار جالب به خرج داده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش خود در این مورد نوشته است این مدرسه راهنمایی با ایجاد «کارگاه مهربانی» از دانش آموزان خواسته است تا حلقه‌های کوچکی درست کنند و بعد به نوبت در وسط حلقه بایستند و به سوال‌های شخصی که دیگران از آنها می پرسند پاسخ دهند، ‌این سوال‌ها در مورد مذهب،‌ وضعیت مالی اعضای خانواده، سابقه مصرف مواد مخدر و الکل درخانواده و همچنین گرایش‌های جنسی نوجوانان بوده است. والدین دانش آموزانی که در کارگاه شرکت کرده‌اند عصبانی هستند و مدرسه را مجبور کرده‌اند که این کارگاه آموزشی را نیمه کاره رها کند. با این حال برگزارکننده‌های این کارگاه می‌گویند وقتی بچه‌ها تجربه قرارگرفتن در معرض سوال‌های ناخوشایند را داشته باشند یاد می‌گیرند که این کار آزاردهنده است و نباید از دیگران در مورد موضوعات آزاردهنده سوال کنند.

عشقی،‌سیمای یک آنارشیست حتما خیلی از شما با صحنه ترور «میرزاده عشقی» در سریال «شهریار» گریه کرده‌اید،‌ اگر هنوز آن شخصیت رمانیک و دوست داشتنی را به خاطر دارید الان بهترین وقت است که او را بیشتر بشناسید. کتاب «عشقی،‌ سیمای نجیب یک آنارشیست» نوشته «محمد قائد»،‌ به تازگی با سر و شکل نو دوباره منتشر شده است. محمد قائد روزنامه‌نگار، نویسنده و مترجم باسابقه‌ای است که تلاش کرده در کتابش در مورد میرزاده عشقی با نگاهی به شرایط زمانه زندگی این شاعر جوانمرگ به شرح زندگی سیاسی و ادبی او بپردازد. در قسمتی از پیشگفتار این کتاب آمده است: «برای روشن کردن سیمای عشقی باید تصویری از صحنه سیاسی جامعه ایران در دو دهه اول قرن بیستم به دست داد. اما چیزی که بتوان ان را روایت دایرة‌المعارفی از تاریخ وقایع ایران در قرن بیستم دانست وجود ندارد. چرا که هر یک از نیروهای اجتماعی و سیاسی تصویری همخوان با ایدئولوژی خود به دست می‌دهند. تصویری که ممکن است مغایر یا متفاوت با دیگر روایات باشد. بحث در وجوه و علل این اختلافات نیز خود کاری است مستقل و سترگ که می‌تواند در حد نوشتن یک تاریخ جدید باشد ... چندین خصوصیت شخصی و تاریخی سیمای میرزاده عشقی را از دیگر کسانی که در رده او بودند و به سرنوشتی کم و بیش شبیه او گرفتار آمدند متمایز می کند. نخست اینکه عشقی جوان مُرد. این از سویی، جنبه جوانمرگی و شهادت را در تصویر او پررنگ‌تر می‌کند و از سویی خلوص جوانانه افکار و آثارش را در تضادی شدید با روحیاتی می‌نهد که از آنها به عنوان مصلحت اندیشی، عقل معاش، ضرورت‌های شغلی، دست کشیدن از مقاومت در نتیجه خستگی یا دلزدگی و البته، مرحله تجربه‌اندوزی یاد می شود. عشقی ستیزه گر زیست، بی انعطاف ماند و آشتی ناپذیر مُرد، حالتی که حفظ کردن آن طی سالیان دراز برای همه کس آسان نیست....» ملاقات با توله پلنگی که برای تولد عجله داشت پلنگ ایرانی هم مثل اکثر جانوران دیگر فلات ایران،‌ بچه‌هایش را در بهار به دنیا می آورد اما هفته گذشته یک گروه محیط زیستی که برای سرشماری تعداد پلنگ‌های پارک ملی گلستان دوربین‌گذاری کرده بود،‌ یک توله پلنگ تازه به دنیا آمده را پیدا کردند که تولد بی‌موقع‌اش تعجب همه را برانگیخته است.

کارشناسان می‌گویند با توجه به فصل جفت‌گیری و زادآوری پلنگ ایرانی پیدا کردن یک توله پلنگ نورس در این فصل سال که هوا رو به سردی می‌رود و تعداد طعمه برای غذای حیوانات شکارچی کمتر می‌شود بسیار عجیب است اما ظاهرا این پلنگ جوان برای به دنیا آمدن زیادی عجله داشته است. پلنگ ایرانی از گونه‌های در معرض خطر و حفاظت شده جانوری در ایران است که خطر از بین‌رفتن زیستگاه‌ها و تصادف با خودرو در جاده‌هایی که از وسط محل زندگی‌اش می گذرند او را تهدید می‌کند. کم شدن حیواناتی که طعمه او هستند هم خطر دیگری است که این جانور زیبا باید با آن دست و پنجه نرم کند.

تنبل درختی، بزرگراه را بند آورد در یکی از بعد از ظهرهای هفته گذشته، پلیس اکوادور برای یک مورد عجیب به کمک فراخوانده شد. یک بچه «تنبل درختی» که تا وسط بزرگراه رفته بود،‌ به یک تیر چسبیده و وسط سیلی از ماشین‌ها گیر افتاده بود. افسر پلیسی که برای بررسی موضوع رفته بود،‌ می گوید: « وقتی به محل رسیدم یک خرس کوچک پشمالوی قهوه‌ای دیدم که به شدت ترسیده بود.» تنبل درختی را با احتیاط از وسط بزرگ راه برداشتند و به زیستگاهش برگرداندند. پلیس بعدا در پیامی از شهروندانی که برای نجات «تنبل» گیر افتاده کمک خواسته بودند تشکر کرده و نوشته است: «عزیزان،‌ ما از اهمیتی که به موضوعات می‌دهید متشکریم، تنبل درختی نجات پیدا کرده،‌ توسط دامپزشکان ما معاینه شده و به محل زندگی‌اش برگردانده شده است. ... ما از همه کسانی که به زندگی و سلامتی حیوانات اهمیت می‌دهند تشکر می‌کنیم. ما در آینده هم به چنین مسائلی رسیدگی خواهیم کرد و به همکاری با شهروندان ادامه خواهیم داد.» تصاویر این گزارش که ابتدا در تلویزیون‌های محلی اکوادور پخش شد خیلی زود به رسانه‌های بزرگ جهان راه یافت و بسیاری از روزنامه‌های بین‌المللی گزارش آن را منتشر کردند.