واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: صنايع دستي ايران؛ آرزوهائي كه داشتيم
21 خردادماه، روز جهاني صنايع دستي است،شايد اين روز بهانهاي باشد براي اينكه نگاهي دوباره داشته باشيم به وضعيت صنايع دستي در كشورمان،كه روزگاري آوازه صنايع دستي آن در سراسر عالم پيچيده بود.
آفتاب: ايران كشوري با قوميت هاي گوناگون است و هر قوم فرهنگي مخصوص به خود دارد كه در توالي سالها به گونه اي خاص شكل گرفته و ماهيت آن قوم را تشخّص بخشيده است.
تعلق افراد به فرهنگ قوم خود، سبب پايداري و تكوين آن در طول تاريخ شده و هر قومي داراي ادبيات، موسيقي، پوشاك و آداب و رسوم خاصي شد. با سفري در سرزمين ايران هر گوشه و كناري نشاني از فرهنگي جذاب و متفاوت دارد؛ لرها، كردها، تركمن ها، بلوچ ها، عرب ها نقشي خاص را در يادها به جاي مي گذارند.
در اين ميان هنر و ابتكار در رفع نياز هاي روزمره در خلق صنايع دستي به ماندگاري اين كالاها انجاميده است. سفال لالجين، قلم زني و خاتم كاري هاي اصفهان، چاقوها و ظرف هاي مسي زنجان، قالي هاي تركمن و . . . هر كدام ريشه در فرهنگ آن ديار دارد و نياز هاي بومي به همراه ابزار و مواد اوليه بومي منجر به خلق كالاي خاص در هر شهر و منطقه شد.
گروهي از كارشناسان سازمان صنايع دستي ايران، صنايع دستي را «مجموعه اي از هنر – صنعت» اطلاق مي كنند كه به طور عمده با استفاده از مواد اوليه ي بومي و انجام قسمتي از مراحل اساسي توليد به كمك دست و ابزار دستي ساخته مي شود كه در هر واحد آن ذوق هنري و خلاقيت فكري صنعتگر سازنده به نحوي تجلي يافته و همين عامل وجه تمايز اصلي اين گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشيني و كارخانه ايست.
صنايع دستي ايران از تنوع بسياري برخودار است و با توجه به مواد اوليه بومي هر شهري و با خلاقيت هنري آفرينندگان بومي، تعدد كالاي دستي در كشور به وضوح نمايان است. ايجاد اشتغال و كسب در آمد، جاذبه گردشگري، حفظ و بقاي آداب و رسوم قومي، كسب در آمد ارزي و غيره مي تواند از پيامد هاي رونق صنايع دستي در كشور باشد.
اما نارسايي ها و موانعي نيز در اين ميان وجود دارد؛ بعد از آشنايي با غرب و ورود كالاي كارخانه هاي غربي به كشور، بازار بسياري از صنايع دستي ِ بومي كشور به خاموشي گراييد و دامنه فعاليت آنها محدود گشت. نياز به كالا و وجود كالاها متنوع تر وجديد تر خارجي، تنزلي را در اين عرصه موجب شد و به دنبال آن بسياري از كساني كه به اين حِرَف مشغول بودند، شغل خود را به دليل نبود تقاضا در بازار كالا از دست دادند. كالاي بومي با رنگ وبويي مخصوص به خود كه مقوّم فرهنگ خاص هر شهر بود دچار ركودي فراگير شد.
ليكن از منظر ديگر بايد به اين نكته اشاره كرد كه با ورود صنعت و تكنولوژي ماشيني، صنايع دستي نيز توانايي همراهي آن را داشته و مي تواند از تكنولوژي در مسير پيشرفت خود سود جويد؛ تكرار و اشباع
” در صورتي كه فرش دستباف ايران با قدمتي چند هزار ساله به عنوان كالايي لوكس و تزئيني شده است.... “
بازار مي تواند براي مشترياني كه دائماً با كالاهاي جديد مواجه مي شوند، كسل كننده باشد و باعث كاهش نياز به مصرف اين گونه كالاها گرديد.
يكنواختي در بازار صنايع دستي معضلي چند بعدي است؛ از طرفي باعث افزايش نرخ بيكاري مي گردد و از سوي ديگر صنايع دستي كه حافظ ميراث هاي كهن قومي است، كم كم در سبد كالاي مصرفي افراد رنگ مي بازد و جاي خود را به ساير توليدات ماشيني ميدهد. به طور مثال امروزه شاهد تقاضاي فراوان براي فرش ماشيني هستيم، در صورتي كه فرش دستباف ايران با قدمتي چند هزار ساله به عنوان كالايي لوكس و تزئيني و بيشتر به صورت تابلو فرش در بازار عرضه شده و فرش ماشيني جايگزيني براي اين كالاي دستي شده است.در اين شرايط خلا ناشي از صنايع بومي، در بازارهاي داخلي و به تبع آن در بازارهاي جهاني، خودنمايي مي كند.
اگر صنايع دستي به نياز مشتريان و سلايق آنها توجهي ويژه و مضاعف نداشته باشد، در آينده اي نه چندان دور بيش از امروز به كالاي لوكس تبديل مي شود و از فهرست كالاي مصرفي خانواده هاي ايراني حدف خواهد شد. توجه به رنگ، نقش و بسته بندي هايي كه براي مخاطبان جذابيت داشته باشد، مي تواند در تداوم خريد كالاي دستي تأثير گذار باشد.
صنايع دستي به عنوان يكي از مهم ترين اركان حفظ هويت و فرهنگ قومي، همواره عهده دار حفظ ميراث كهن در هر كشوري بوده است و در ايران امروز ما خلا ناشي از ضعف و حاشيه نشيني اين صنايع، بايد توسط توليد
” در ايران امروز ما خلا ناشي از ضعف و حاشيه نشيني اين صنايع، بايد توسط توليد كنندگان و كارشناسان سازمان صنايع دستي مورد بررسي قرار گيرد.... “
كنندگان و كارشناسان سازمان صنايع دستي مورد بررسي قرار گيرد. با توجه به اهميت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي اين بخش، لزوم برنامه ريزي هاي دقيق براي رفع چالش ها و مشكلات صنايع دستي ضروري مي نمايد.
حمايت از صنايع دستي و توليد كنندگان آنها نه تنها نرخ بيكاري و مهاجرت به شهر هاي بزرگ راكاهش مي دهد بلكه به توسعه جهانگردي و جذب توريسم و هم چنين حفظ ميراث فرهنگي – قومي ايران كمك مي كند و ديگر اين كه درآمدهايي ارزي ناشي از فروش صنايع دستي مي تواند بخش مهمي از صادرات غير نفتي كشور را به عهده گيرد. صنايعي مانند معرق، سفال ، گليم، سوزن كاري، منبت، حصير بافي، سراميك و . . . تجلي فرهنگي ديرين است كه جاذبه هاي فراواني براي گردشگران دارد و همين طور به تقويت هويت قومي نيز مي انجامد.
توجه به عواملي ماند حضور بازار ياب هاي مجرب و فعال در سطح جهان، ارتباطات گسترده و وسيع با مراكز صنايع دستي در سراسر دنيا، ارتقا كيفيت محصولات، توجه به بسته بندي هاي جذاب با حفظ هويت صنايع دستي ايراني، قيمت مناسب، تبليغات در رسانه هاي داخلي وخارجي و مديريت هاي دقيق و كارآمد مي تواند زمينه را براي رشد توليدات صنايع دستي و صادرات آن فراهم آورد. در ميان موار ذكر شده تبليغات گسترده و ترويج مصرف كالاي دستي در داخل و خارج مرزهاي كشورمهم ترين ابراز براي حفظ و هم چنين قوام صنايع دستي ايران محسوب مي شود.
با تقويت باورهاي فرهنگي مربوط به اشتغال در صنايع دستي، ارائه امتيازات به شاغلين در اين حرف و برپايي مداوم نمايشگاه هاي داخلي و خارجي، مي توان تحول را در اين بخش را شاهد بود.
اما فراموش نميكنيم روزگاري، شايد كمتر از يكدهه پيش، به صنايع دستي كشورمان به عنوان پنجرهاي براي نمايش تصويري دلربا از فرهنگ،تمدن ،توانمندي هاي حرفهاي و علمي ايرانيان دل بسته بوديم، اما آيا وضعيت فعلي «صنايع دستي ايران» چنين چشماندازي را برايمان قابل تصور ميكند؟
دوشنبه 20 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]