واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اعضای بدن مرد جوانی که مرگ مغزی شده بود زندگی دوبارهای به چند بیمار نیازمند بخشید و به سالها چشم انتظاری آنها پایان داد.
این مرگ به 4 نفر زندگی بخشیداین مرد 34 ساله که روحالله بیات نام داشت سالها به عنوان راننده در فرمانداری ملارد مشغول به کار بود و وقتی از محل کار به خانه بازمیگشت دچار عارضه مغزی شد.رضا بیات با بیان اینکه برادرش مهربانی و فداکاریهایش را با اهدای اعضای بدنش کامل کرد گفت: روحالله فرزند اول خانواده بود و در روستای کریم آباد تویسرکان زندگی میکرد. از همان کودکی سعی میکرد به دیگران کمک کند و همه اهالی روستا او را دوست داشتند.
سال 84 ازدواج کرد و دوسال بعد برای کار به ملارد آمد. مدتی به عنوان کارگر شهرداری مشغول به کار بود و بعداز آن به عنوان راننده در فرمانداری ملارد کار میکرد. همان سال اولی که به ملارد آمدند خدا امیرحسین را به آنها داد. علاقه زیادی به پسرش داشت و بعد از پایان ساعت کار بلافاصله به خانه بازمیگشت و ساعتها با پسرش بازی میکرد. او در نخستین فرصتی که پیش میآمد به روستا میآمد. میدانست همه از دیدنش خوشحال میشوند.
وی ادامه داد: در این مدت هیچ بیماری خاصی نداشت و همیشه از اینکه خدا به او سلامتی داده تا بتواند زندگی سادهای را اداره کند شکرگزار بود. صبح زود به محل کارش در فرمانداری میرفت. هفته گذشته نیز مثل همیشه به محل کارش رفت و عصر بعد از پایان کار وقتی در حال بازگشت به خانه بود در حیاط فرمانداری بیهوش شد.
همکاران او بلافاصله روحالله را به بیمارستان شهریار منتقل کردند و با تشخیص خونریزی مغزی ساعتی بعد به بیمارستان منتقل شد. وقتی همسرش به ما خبر داد بلافاصله همراه پدرم از تویسرکان به تهران آمدیم. همه شوکه شده بودیم و کسی نمیدانست علت خونریزی مغزی برادرم چه بوده است.
روحالله 8 روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، پزشک معالج او به ما گفت امیدی به بازگشت دوباره برادرم به زندگی وجود ندارد و او مرگ مغزی شده است. باور این موضوع برای ما کمی سخت بود. تا چند روز قبل وضعیت هشیاری برادرم رو به بهبودی بود اما ناگهان سطح هشیاری او کاهش پیدا کرد.
تا به آن لحظه چیزی درباره مرگ مغزی نشنیده بودیم. وقتی پزشک برای ما مرگ مغزی را تشریح کرد و گفت میتوانیم با رضایت به اهدای اعضای بدن برادرم چند بیمار را از مرگ نجات بدهیم پدر و همسر برادرم بلافاصله پذیرفتند. برادرم بسیار مهربان بود و همه اهالی روستا و اقوام او را دوست داشتند. همیشه سعی میکرد به دیگران کمک کند و با اهدای قلب، کبد و کلیههایش به 4 بیمار نیازمند فداکاریهایش را کامل کرد.
کبد و کلیههای او در بیمارستان سینا به سه بیمار پیوند زده شد و قلب او نیز به بیمارستان امام خمینی(ره) منتقل شد.
منبع: روزنامه ایران
زیر مجموعه: خبر دسته: اجتماعی
بازدید: 0
منتشر شده در 1394/11/08
1394/11/08
###12##12###
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]