واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
مقصران فساد فوتبال در آفسايد
بالاخره انتظار به سر آمد و گزارش فساد در فوتبال كشور از سوي كميسيون اصل نود مجلس منتشر و براي رسيدگي به دستگاه قضائي ارسال شد.
روزنامه شهروند: بالاخره انتظار به سر آمد و گزارش فساد در فوتبال كشور از سوي كميسيون اصل نود مجلس منتشر و براي رسيدگي به دستگاه قضائي ارسال شد. فارغ از ضعفها و نارساييهاي شكلي گزارش تحقيق و تفحص، كه رسيدگي را براي دادگاهها درباره اين اتهامات سخت ميكند، اين پرسش پيش ميآيد كه در ايران چه خبر است و مسئوليت اين اشکالات متوجه چه كساني است؟ پرسشي كه پاسخ دادن به آن از مبارزه با اصل فساد مهمتر است. گزارش تصوير بسيار سياهي را از فساد در فوتبال كشور ارايه ميكند. جالب اينكه اهالي فوتبال نيز چندان در پي رد اين ادعا نيستند، فقط ميگويند كه فساد در فوتبال كمتر از جاهاي ديگر است. فارغ از اينكه فساد در فوتبال كمتر از جاهاي ديگر باشد يا نباشد، اين استدلال، به معنای طبيعي و حتي منطقي جلوه دادن فساد است، بهويژه اگر از سوي كساني بيان شود كه عضو جامعه فوتبالي هستند. زيرا اگر همه جاهاي ديگر هم فساد باشد، يك عضو جامعه فوتبال نميتواند با اين ادعا خود و مجموعه فوتبال را تبرئه كند. هرچند شنيدن اين استدلال از يك ناظر بيرون از فوتبال چندان غيرمنتظره نيست، زيرا نميتوان يك بخش جامعه را از ساير بخشها منتزع كرد و به صورت گلخانهاي آن بخش را پاك و سالم نگهداشت در حالي كه ساير بخشهاي جامعه آلوده به فساد باشد.
گزارش بهگونهاي است كه خواننده را به اين مرحله ميرساند كه در فوتبال ايران هرگونه قصور و تقصير و فسادي كه مرتبط با آن باشد، قابل تصور است. كافي است كه سياهه مذكور در گزارش را با يكديگر مرور كنيم تا متوجه شويم كه فوتبال برخي از كشورهاي آمريكاي لاتين كه مشهور به فساد هستند، در برابر فوتبال ايران، پاك محسوب ميشود. ظاهرا فقط به قتل و آدمكشي نرسیدهایم كه با اين حساب در آينده نهچندان دور شاهد آن نيز خواهيم بود. در گزارش آمده است:
١- تبانی
٢- رشاء و ارتشاء
٣- دوپینگ
٤- شرطبندی غیرمجاز
٥- جعل و استفاده از سند مجعول
٦- تصدیق نامههای خلاف واقع
٧- فرار مالیاتی
٨- مصرف الکل و روابط نامشروع
٩- مصرف مواد مخدر
١٠- رواج خرافهگرایی ازجمله سحر و جادو
١١- تحصیل مال از طریق نامشروع
١٢- نقض آشکار قوانین و مقررات
١٣- قراردادهای غیرواقعی
چرا فوتبال ايران دچار اين وضع شده است؟ دلايلي كه در گزارش آمده است، ناقص بوده و قطعا برخي از دلايل كلان ماجرا ديده نشده یا تاکید مناسبی بر آنها نشده است. لذا در اينجا به ذكر چند مورد مهم پرداخته ميشود.
١- افرادي كه درگير اين ورزش هستند، عموما از طبقه اجتماعي خاصي هستند، هرچند استثنا در آنها هست ولي به نسبت اغلب آنان فاقد تحصيلات و آموزش معادل متوسط جامعه هستند. همين مسأله زمینهساز شكلگيري نوع خاصي از فرهنگ پايين و ناهنجار در اين مجموعه شده است. اين مسأله در جوامع ديگر حتي در اروپا هم تا حدي هست، ولي شدت آن در ايران بسيار بيشتر است و به نظر ميرسد كه در سالهاي اخير تشديد نيز شده است و شايد يكي از علل كاهش تماشاگران فوتبال، غلبه اين مجموعه بيفرهنگ بر فضاي ورزشگاههاي كشور است. آنان نه فقط بر ورزشگاه كه در مديريت تيمها نيز نقش موثري دارند.
٢- علت مهم ديگر، دولتي بودن تيمهاست. تيمهايي كه از طريق رانت شكل ميگيرند و هيچ ضابطه دقيق حرفهاي بر عملكرد آنان حاكم نيست. درواقع وقتي كه تيمها دولتي باشند، با اصول حرفهاي فوتبال تطابق و هماهنگي كامل نخواهند داشت. مثل صنعت دولتي است كه بهرهوري آن كم است و جز اتلاف منابع و توزيع رانت نتيجه ديگري دربرندارد.
٣- يك علت مهم، ضعف نهادهاي نظارتي اعم از نهادهاي رسمي و غيررسمي در جامعه است. واقعيت اين است كه بسياري از مشكلات و موارد فسادي كه در گزارش آمده محصول امروز و ديروز نيست، از مدتهاي مديدي رخ داده و چندان هم پنهان نبوده است. بنابراين اگر تاكنون از سوي هيچ نهاد نظارتي مورد بازخواست قرار نگرفته، اين نهادهای نظارتی مسئولیت دارند. وقتي كه كسي مرتكب خلاف و جرمي شود و اين جرم نيز مشهود باشد و در عين حال هيچ كس با او برخورد نكند، مسئوليت اصلي اين تخلف يا تكرار آن به عهده نهادي است كه كوششي براي برخورد با متخلف نكرده است. وقتي كه گزارش مدعي است كه اساسنامه فدراسيون به كلي غيرمعتبر است و اين موضوعي است كه کمابیش در آن زمان هم مطرح بود ولي در عين حال انتخابات فدراسیون برگزار ميشود و يك نفر به رياست ميرسد و هيچ كسي هم از او سوالي نميكند، به معناي آن است كه يك جاي نهاد نظارتي ايراد دارد و تا وقتي كه نهادهاي نظارتي كارآمد نشوند، كماكان بايد شاهد ادامه اين وضع نه فقط در فوتبال كه در ساير جاها نيز باشيم.
٤- علت ديگر عدم تناسب زيرساختهاي گوناگون فوتبال با مسأله حرفهاي شدن و ورود پولهاي كلان به اين ورزش است. موضوعي كه همراه با فقدان شفافيت منشأ فساد و تباهي ميشود. ناهماهنگي ميان نهادهاي توسعهيافته و زيرساختهاي بومي در كشور، منجر به همان وضعي ميشود كه تاكنون شده است و در ادامه نيز همينطور خواهد ماند، اگر بدتر نشود. با محاكمه اين یا آن فرد در فوتبال مشكلي حل نميشود، هرچند اين محاكمهها لازم است ولي كافي نيست، بايد به اصلاح موارد فوق پرداخت. این قاعده برای کل پدیده فساد در ایران صادق است و نه فقط فوتبال.
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]