آتش بدون دود نادر ابراهيمي خوني در رگهاي سريال‌سازي تلويزيون

واضح آرشیو وب فارسی:مهر: "آتش بدون دود" نادر ابراهيمي خوني در رگهاي سريال‌سازي تلويزيون
"مينو بديعي" - روزنامه نگار پيشكسوت - در يادداشتي كه در وبلاگ خود منتشر كرده، مروري بر سريال "آتش بدون دود" نادر ابراهيمي و تاثيرات آن بر سريال سازي هاي تلويزيون داشته است.

سالها پيش از اين، كتابي از نادر ابراهيمي به نام "تضادهاي دروني" مي خواندم؛ كتابي كه ديدگاه هاي اين نويسنده، كارگردان و هنرمند بزرگ فقيد را در مورد مسائل اجتماعي و سياسي و... داخل كشور مشخص مي كرد.

او در قصه ها و داستان واره هاي كوتاه در اين كتاب از كار يا فعاليتهاي ضدفرهنگي استعمار نو و يا كهنه در ايجاد تضادهاي فرهنگي بين مردم كشور ما سخن گفته بود. در يك قصه كوتاه سربازي اهل آذربايجان از اينكه ساير هم قطارانش او را به دليل اينكه اهل خطه زرخيز آذربايجان بود با كلام نه چندان خوشايندشان آزار مي دادند ناراحت بود.

اين قصه تحليل مي كرد كه چگونه استعمارگر پير و كهنه كار انگليس و پس از آن ساير استعمارگران نوين از تز "تفرقه بينداز و حكومت كن" بهره مي گرفتند و بين تمامي خلقهاي ايران كه همه آنها داراي ويژگي هاي بالاي فرهنگي بودند و هستند، تضاد فكري به راه مي انداختند. در اين كتاب نسبتا كم حجم حرفها و ديدگاه هاي قابل ارزشي مطرح شده بود كه نياز به انجام كار و پژوهشهاي ميداني در رشته هاي مختلف علوم اجتماعي در دانشگاه ها داشت. اين كتاب كم حجم ذهن خوانندگان را به اين سمت و سو مي برد كه استعمارگران نوين از تمام امكانات نظامي سياسي فرهنگي و... خويش براي ايجاد تضاد حتي بين خلقهاي يك كشور نيز بهره مي گيرند.

بعدها در دانشگاه كه كتابهاي مختلف جامعه شناسي را مي خواندم و به موضوع تفاوتهاي فرهنگي و يا پاره فرهنگهاي اقوام مختلف توجه مي كردم به اين نگرش قوي نادر ابراهيمي كه بي گمان بيش از ۴٠ سال يا پيشتر از اين عنوان شده بود بيشتر پي بردم.

با ديدن سريال "آتش بدون دود" كه در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب در كنار سريال "دليران تنگستان" يكي از بهترين سريالهاي تلويزيوني آن دوران بود، به توانايي ها و قابليتهاي بسيار نادر ابراهيمي، من و تمامي تماشاچيان جوان و نوجوان و خردسال آن موقع تلويزيون و ساير گروه هاي سني ديگر در آن زمان پي برديم. سريال آتش بدون دود اين رغبت را در بين گروه هاي مختلف مردم برمي انگيخت كه پاي سريال متفاوتي بنشينند.

داستان قهرماني هاي "گلن اوجا" و عشق او به "سولماز" دختر تركمن آن قدر جاذبه هاي عميقي داشت كه تصور مردم از سريالهاي آبكي تلويزيون آن زمان دگرگون شد و "مراد برقي" به عنوان مبتذل ترين سريال آن دوره از اذهان مردم پاك شد و ... در حقيقت فرهنگ سلحشوري گلن اوجايي جايگزين ابتذال شخصيت پوشالي مراد برقي شد و معناي ديگري از عشق و علاقه زن و مرد و پيوند بين آنان در سطوح مختلف فرهنگي تماشاچيان تلويزيون رونق گرفت.

نادر ابراهيمي بدون ترديد يكي از بزرگترين هنرمندان معاصر است كه تاثيرات بسيار فرهنگي را با انتشار آثارش و ارائه سريال هايش در جامعه برجا گذاشت.

صبر بسيار ببايد پدر پير فلك را / تا دگر مادر گيتي چون تو فرزند بزايد
دوشنبه 20 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]

[مشاهده در: www.mehrnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]