واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: دکتر علی اکبر کریمی سفر رئیس جمهور خلق چین به همراه هیئتی بلندپایه به کشور ایران و دیدار با مقامات کشورمان آن هم در دوران پساتحریم پدیده ای مهم و مغتنم برای توسعه کشور تلقی می شود. هرچند ذوق و شوق کشورهای اروپایی و غربی برای حضور در بازار ایران پس از انعقاد توافق نامه ژنو و لوزان، کم کم این تلقی را در ذهن ها ایجاد کرده بود که ظاهراً بناست تجارت خارجی ایران، با کشورهای بلوک غرب، جای تجارت با بلوک شرق و عمدتاً چینی ها را باز پس گیرد. اما این دیدار به همراه امضای چندین سند همکاری بین رؤسای جمهور دو کشور در حوزه های مختلف و تأکید بر روابط بلندمدت ٢۵ ساله و رساندن حجم مبادلات تجاری از ۵٢ به ۶٠٠میلیارد دلار در ١٠سال آینده، نشان از اعتماد دوباره ایران به کشور مستقل چین است.به نظر می رسد اتخاذ چنین رویکردی درباره کشور چین، ناظر به دو نقطه اشتراک مهم بین ما و چین است. نقطه اول در گرایش و تمایل ایرانی ها به فرهنگ صلح طلب و کهن شرقی است در مقابل فرهنگ مدرن و مهاجم و خشونت طلب غربی که همواره در پی استثمار و استعمار کشورهای شرقی و آسیایی بوده است.از این حیث، کشور مستقل چین که صرفاً به دنبال منافع ملی خویش براساس حقوق متقابل است، به مراتب قابل اعتمادتر از طرف های غربی است. بنابراین شاید ورود ایران به دور تازه ای از روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با چین، از این منظر کاملا با هویت و فرهنگ دو کشور مطابقت و سازگاری داشته باشد. نقطه اشتراک دوم برمی گردد به زیرساخت های توسعه ای و اقتصادی دو کشور که بنابر شاخص های رایج توسعه، هر دو کشور را در ردیف ملت های درحال توسعه و با توسعه انسانی بالا طبقه بندی می کند. چین در گزارش توسعه انسانی٢٠١۵ رتبه ٩٠امین کشور و ایران رتبه ۶٩ امین را به خود اختصاص داده اند. شاخص درآمد ناخالص ملی سرانه چین، سالانه ١٢هزار دلار و این میزان برای کشور ما ١۵هزار دلار است. در شاخص آموزشی نیز ما وضعیت نسبی بهتری نسبت به چین داریم. البته کشور بزرگ چین توانسته با تکیه بر منابع عظیم انسانی و بهره وری های لازم خویش، در سال های اخیر نرخ های رشد حتی ١٠درصدی را در اقتصاد نیز تجربه کند و به دومین اقتصاد بزرگ دنیا بعد از ایالات متحده و بزرگ ترین اقتصاد نوظهور دنیا تبدیل شود و حتی آمریکایی ها را برای رقابت تصاحب جایگاه اولی در دنیا به مبارزه دعوت کند. همه این اشتراکات را اگر در کنار تقابل هر دو کشور با قدرت های استکباری و قطب های اقتصادی دنیا یعنی آمریکا و چند کشور اروپای غربی و انگلستان بگذاریم، می بینیم که منافع مشترک و اهداف مشترک بسیاری برای این همکاری های متقابل وجود دارد. البته نکته ای که همیشه باید مدنظر مسئولان قرار گیرد، توازن در مبادلات تجاری بین دو کشور است؛ به گونه ای که همان طور که ایران به دنبال واردکردن محصولات چینی به سرزمین خویش است، چین نیز به یکی از بازارهای هدف محصولات داخلی ما آن هم نه از نوع محصولات خام همچون نفت و محصولات پتروشیمی با ارزش افزوده پایین مبدل شود. طبق گزارش های مقدماتی گمرک برای هشت ماهه سال جاری، تراز تجاری ما با این کشور بیش از ٢میلیارد دلار به سود چین بوده است. بنابراین باید در برنامه ریزی ها و چشم اندازهای روابط حتماً این امر منظور نظر واقع شود تا منافع حاصل از مبادله و تجارت به صورت متوازن و منصفانه بین دو کشور تقسیم شود و محصول آن تقویت تولیدات ملی دانش بنیان و افزایش بهره وری در صنعت، کشاورزی و خدمات باشد. بنابراین باید هوشیار بود که همکاری های جدید صرفاً به ورود بیشتر اقلام بی کیفیت و ارزان چینی به بازار ایران و ناتوانی تولیدات ملی در برابر آن منجر نشود.
دوشنبه ، ۵بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]