تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 17 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809877402




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نفوذ در حکومت امام علی چه نقشی داشت


واضح آرشیو وب فارسی:بلاغ: معاویه می کوشید تا با نفوذ در داخل حکومت امام و حمله نظامی به برخی مناطق دور از کوفه، در محاسبات مردم و مسئولان تغییر ایجاد کند، تا جامعه بگوید معاویه ابرقدرت است و ایستادگی مقابل او به صلاح مردم نیست.به گزارش بلاغ ، سپاه امام علی در صفین، تنها به قدر دو ضربت با پیروزی فاصله داشت اما مکر معاویه به کمک نفوذی ها کارگر افتاد و شمشیرکشیدن منافقان سپاه بر روی امام، همه چیز را واژگونه کرد. مذاکرات محرمانه صفین که نتیجه اش خلافت معاویه بود! فتحی ناباورانه برای شامیان به ارمغان آورد. اما کار تمام نبود. منافقان دل داده به وعده اقتصادی و رفاهی معاویه، وظیفه ای داشتند و آن ایجاد اختلاف و چنددستگی در حکومت امام بود. اشعث کندی، لیدر این اختلاف سازی بود. اسناد خدمت این نفوذی، به استکبار معاویه را می توان در تاریخ یافت. در کنار این چند قطبی سازی داخلی، محرک خارجی هم نیاز بود. معاویه می کوشید تا با نفوذ در داخل حکومت امام و حمله نظامی به برخی مناطق دور از کوفه، در محاسبات مردم و مسئولان تغییر ایجاد کند، تا جامعه بگوید معاویه ابرقدرت است و ایستادگی مقابل او به صلاح مردم نیست. معاویه در یکی از دسیسه های تجاوز، سفیان بن عوف غامدی را فرا می خواند و مأموریت او را برایش تشریح می کند: ای سفیان! برایت سپاهی چابک، مجهز و عظیم آماده می کنم. از کنار فرات حرکت می کنی تا به استان انبار عراق برسی. وقتی در مسیر به شهر «هیت» رسیدی، هرکه و هرچه را دیدی غارت کن. در شهر «مدائن» و «انبار» هم، چنین کن. به کوفه نزدیک نشو. همین که انبار را غارت کنی، گویی به کوفه حمله برده ای. این غارت ها مردم را می ترساند. بدان غارت اموال، از کشتن دردناک تر است؛ پس هرچه آبادی در راه دیدی غارت کن. دشمنان ما را بکش اما از دوستانمان تقدیر کن و از مردم بخواه به ما ملحق شوند. بعد از این دستور، معاویه برای مردم سخنرانی می کند: ای مردم بپاخیزید و برای جنگ، «سفیان» را همراهی کنید. بدانید که خدا پاداش بزرگی به شما خواهد داد. سفیان می گوید : در کمتر از 3 روز، 6 هزار نفر آماده شدند و سپاه حرکت کرد. خبر آمدن ما به مردم «هیت» رسید. هیچ کس در شهر نبود. شهر بعدی هم از ترس، خالی شده بود. در شهر انبار، تنها 30 مرد با سالارشان مقابل ما ایستادند که به خدا سوگند بسیار خوب جنگیدند و ما را عقب نشاندند. اما در نهایت آنان را کشتیم و همه آنچه در شهر بود را غارت کردیم و پیروز نزد معاویه برگشتیم. حمله ما مردم را سخت ترسانده بود. 2. مردی از «انبار» خبر حمله نظامی سپاه معاویه را به امیرمؤمنان علی علیه السلام می رساند. امام به منبر می رود و می فرماید: برادر بکری شما در انبار کشته شده. او مردی بود که از جنگ و واقعه نمی ترسید و آخرت را بر دنیا ترجیح می داد. اکنون برخیزید و غارت گران را تعقیب کنید تا با شکست آن ها، برای همیشه از عراق بیرون بروند. در این هنگام امام سکوت فرمود به امید آن که کسی پاسخ بدهد یا سخنی بگوید. اما همه خاموش بودند. امام که سکوت جمعیت را دید، از منبر فرود آمد و شخصا پیاده به سمت «نخیله» (محل اجتماع سپاهیان) حرکت کرد... گروهی از بزرگان، رهبر را احاطه کردند و گفتند: امیرالمؤمنین! برگرد. ما این کار را انجام می دهیم و شما را کفایت می کنیم. امام فرمود: نه مرا می توانید کفایت کنید و نه خودتان را...! آن ها اصرار کردند. امام اندوهگین و آزرده بازگشت. سپاه کوفه به تعقیب مهاجمان شام رفت اما دیر رسید. بعد از آمدن سپاه، امام دوباره مردم را برای نبرد فراخواند. مردم جمع شدند اما کمتر از 300 نفر! امام فرمود: اگر هزار نفر بودند، درباره شان نظری داشتم. مدتی بعد گروهی برای عذرخواهی آمدند. امام فرمودند عذرخواهان آمدند اما تکذیب کننده ها، تخلف کردند و نیامدند. امیرمؤمنان علیه السلام در اندوه رفتارها باز مردم را جمع کردند و خطبه خواندند: ای مردم به خدا قسم تعداد شما از تعداد مردمی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را یاری کردند بیشتر است. انصار مدینه که تعهد کردند از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دفاع کنند تنها دو قبیله نوخاسته و کم جمعیت بودند ولی در مقابل حملات دلیران عرب ایستادند و مقاومت کردند تا آن که همه اعراب تسلیم آن ها شدند. جمعیت امروز شما از انصار آن روز بیشتر است (یعنی تنها باید بر حق پایدار و مقاوم بمانید تا پیروز شوید) ناگهان از میان مردم، کسی با چهره ای تیره برخاست و گفت: یاعلی! تو محمد نیستی و ما هم انصار نیستیم! امام فرمود : مادرتان به عزایتان بنشیند که جز اندوه بر من نمی افزایید. مگر من گفتم شما انصارید و من پیامبرم؟ مثالی زدم به امید آن که عمل کنید. مردی دیگر برخاست و گفت: امروز ما نیازمند اصحاب نهروان هستیم (کنایه و تأسف از کشتن خوارج) کسی گفت: اگر امروز مالک اشتر بود، هرکس تکلیفش را می دانست! و حرف و هیاهو بالا گرفت. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: مادرتان بر شما بگرید. حق من بر شما واجب تر از حق اشتر است. مگر اشتر بر شما غیر از حق مسلمانی، حق دیگری هم داشت؟ (که من حق ولایت و امامت بر شما دارم) بذر تردید نفوذی ها کمک کرد و تهاجم روانی استکبار شام را به هدف رساند. محاسبات مردم و برخی مسئولان تغییر کرده بود. سپاه مقاومت کوفه، تسلیم تئوری سازش شد و هرگز برای نبرد جدید با معاویه بسیج نگردید. مدتی بعد، امام در مسجد کوفه به شهادت رسید.(1) چهل روز بعد، اشعث کندی، نفوذی وفادار غرب، مرد.(2) ---------------------------------------------------------------------------------------- (1) جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید. ترجمه استاد مهدوی دامغانی، ج1، صص 184-189. با تلخیص وتصرف و بازنویسی . (2) بغیه الطلب فی تاریخ حلب4/1895 . محمد مهدی زارع


شنبه ، ۳بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بلاغ]
[مشاهده در: www.bloghnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن