واضح آرشیو وب فارسی:زمان نیوز: استفان کینزر می گوید: «درک ما از ایران به مثابه تهدیدی علیه منافع حیاتی آمریکا به شکل فزاینده ای از واقعیت فاصله دارد. وقایع چند هفته اخیر می تواند به تدریج این تصور را که لازمه میهن پرستی نفرت از ایران است، از میان ببرد.» به نظر می رسد که تحولی که لیبرال ها از آن دم می زدند، سرانجام فرا رسیده است. ایران نه تنها به تعهدات خود طبق توافق پایبند بوده، بلکه تفنگد اران آمریکایی وارد شده به آب های سرزمینی خود در خلیج فارس و 5 آمریکایی بازداشت شده در ایران را نیز آزاد کرده است.بشار اسد برای به زانو درآوردن مخالفان خود در سوریه، مانع از انتقال کمک ها به شهرهای تحت محاصره ارتش شده است. این سیاست به نوعی به معنای حمایت ضمنی حامیان اسد، یعنی حزب الله و ایران از این سیاست است. سوالی که به درستی در اینجا مطرح می شود و لیبرال ها باید به آن پاسخ دهند، این است که آیا ایران تا این اندازه سرسخت است؟ استفان کینزر استاد دانشگاه براون و گزارشگر سابق نیویورک تایمز در مقاله ای که چندی پیش در پولتیکو به چاپ رساند، سعی کرد به بررسی این موضوع بپردازد. به عقیده کینزر، مقابله با ایران یکی از عجیب ترین و خودمخرب ترین سیاست هایی بوده که در عرصه سیاست خارجی آمریکا دنبال شده است. به گفته وی «آمریکا نمی تواند ایران را به مثابه کشوری ببیند که منافع آن در بعضی از زمینه ها با منافع ما در تعارض است و این ربطی به شرارت و محور شرارت بودن ندارد.» این مقاله یکشنبه گذشته، یعنی مقارن با اجرای برجام و آزادی 5 تابعه آمریکایی بازداشت شده در ایران منتشر شد. اوباما صراحتا اعلام کرده است که توافق هسته ای به معنای نگاه خوش بینانه آمریکا به ایران نیست، اما بسیاری از حامیان توافق چنین برداشتی از برجام ندارند. به طور مثال کینزر در مقاله خود نوشته بود: «درک ما از ایران به مثابه تهدیدی علیه منافع حیاتی آمریکا به شکل فزاینده ای از واقعیت فاصله دارد. وقایع چند هفته اخیر می تواند به تدریج این تصور را که لازمه میهن پرستی نفرت از ایران است، از میان ببرد.» این گفته کینزر در مورد میهن پرستی آمریکایی و ارتباط آن با نفرت از ایران دور از واقعیت به نظر می رسد. هیچ کس در آمریکا از ایران و ملت ایران بیزار نیست. لیبرال هایی نظیر دکتر کینزر باید از ملت ایران و نه حاکمان این کشور حمایت کنند. به نظر می رسد که هم اکنون لیبرال ها فرسنگ ها از تعریف سیاست خارجی آمریکا بر اساس منافع این کشور و حول ارزش های آمریکایی فاصله گرفته اند. سیاست خارجی فعلی لیبرال ها مماشات طلبی است که به اسم واقع گرایی و اخلاق مداری عرضه می شود. در مورد ایران نیز لیبرال ها بر این اعتقادند که تاکنون، آمریکا هم به اندازه ایران مقصر بوده است، منافع امنیتی آمریکا ایجاب می کند که با ایران کنار بیاید و بهترین روش برای از میان رفتن سوءظن ها و کاهش نفوذ نیروهای تندرو در ایران، معامله با نیروهای میانه رو این کشور و نشان دادن انعطاف بیشتر مقابل آنها است. اشتباه بودن این سیاست در طی زمان خود را نشان داده شده است. تجربه کارتر و ریگان به خوبی این ادعا را ثابت می کند. برنامه هسته ای ایران نیز درست زمانی آغاز شد که محمد خاتمی، یکی از نیروهای میانه رو، رئیس جمهور ایران بود. به نظر می رسد که تحولی که لیبرال ها از آن دم می زدند، سرانجام فرا رسیده است. ایران نه تنها به تعهدات خود طبق توافق پایبند بوده، بلکه تفنگد اران آمریکایی وارد شده به آب های سرزمینی خود در خلیج فارس و 5 آمریکایی بازداشت شده در ایران را نیز آزاد کرده است. آیا این تحولات را می توان نشان تغییر در نظام ایران تلقی کرد؟ و یا بار دیگر به ایران ثابت شد که می تواند در مقابل رفتار اشتباه خود امتیاز بگیرد؟ هر کشوری که به این باور برسد که هرگز بهای اقدامات مخاطره انگیز خود را پرداخت نخواهد کرد، به اقداماتی به مراتب مخاطره انگیزتر در آینده دست خواهد زد. منبع : وال استریت ژورنال / برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی « جدیدترین اخبار » اینجا کلیک کنید
شنبه ، ۳بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: زمان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]