واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: امریکا با پیروزی انقلاب اسلامی چه چیزی را از دست داد؟
پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 نه تنها به حاكميت يك نظام پوسيده و وابسته به قدرتهاي خارجي پايان داد بلكه نظامي مردمسالار آفريد كه از يك سو مبتني بر افكار عالي فرهنگي - تاريخي ملت ايران يعني نقش كليدي دين در سياست ميباشد و از ديگر سو بنا بر وظيفه ديني خود مبارزه با قدرتهاي سلطهگر جهاني و دولتهاي وابسته به آن و در حقيقت برهمزدن بازي سلطه جهاني از طريق افشاگري و آگاه كردن ملتها و نيز تلاشهاي علمي و پيشرفتهاي فناوري را در مركز توجه خود قرار داده است
نویسنده : مهدی پورصفا
پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 نه تنها به حاكميت يك نظام پوسيده و وابسته به قدرتهاي خارجي پايان داد بلكه نظامي مردمسالار آفريد كه از يك سو مبتني بر افكار عالي فرهنگي - تاريخي ملت ايران يعني نقش كليدي دين در سياست ميباشد و از ديگر سو بنا بر وظيفه ديني خود مبارزه با قدرتهاي سلطهگر جهاني و دولتهاي وابسته به آن و در حقيقت برهمزدن بازي سلطه جهاني از طريق افشاگري و آگاه كردن ملتها و نيز تلاشهاي علمي و پيشرفتهاي فناوري را در مركز توجه خود قرار داده است. اين نوشته بر آن است تا با نگاهي به تحولات و رويدادهاي 37 سال گذشته و مقايسه وضعيت نظام جهاني در زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران و آنچه امروزه در اينباره ميبينيم، راهي براي شناخت احتمالات منطقي آينده نظام جهاني بگشايد.
كابوس ايران براي امريكا
موقعيت و اهميت راهبردي ايران در مقاطع مختلف تاريخي باعث طمع كشورها و قدرتهاي بزرگ منطقهاي و جهاني براي نفوذ يا سلطه بر اين كشور بوده است؛ زماني به دليل قرار گرفتن در مسير جاده ابريشم كه راه ارتباطي اروپا با مركز و شرق آسيا بود و زماني به علت قرار داشتن بر سر راه اروپا به شبهقارههند كه مدتها مورد منازعه دولتهاي انگليس، روسيه و فرانسه بود و در دوره پيش از انقلاب اسلامي، به سبب وجود ذخاير عظيم انرژي در منطقه خليجفارس و در خود كشور و قرار گرفتن آن در سراسر سواحل شمالي خليجفارس و تنگه هرمز و نهايتاً همسايگي با اتحاد شوروي كه در زمان جنگ سرد براي صدور ايدئولوژي و انقلاب ماركسيستي تلاش ميكرد.
پس از جنگ جهاني دوم، امريكا با توجه به قدرت نظامي و اقتصادي خود به عنوان قدرت برتر، جانشين اروپاييها در بسياري از مناطق جهان از جمله خاورميانه و ايران شد. موقعيت راهبردي و منابع غني طبيعي ايران، امريكاييها را به سوي خود جذب كرد و اين كشور جايگاه ويژهاي را در خط مشيها و دكترينهاي امنيتي امريكايي پيدا نمود.
با اين حال پيروزي انقلاب اسلامي عملاً ايران را از مدار غرب خارج كرد و همين مسئله سبب موضعگيري سخت امريكا عليه ايران شد.
موضع امريكا عليه ايران انقلابي به گونهاي كه كمتر كشور يا موضوعي تا كنون در اين حد و اندازه مورد هجوم اين كشورها قرار گرفته بازگوكننده همين امر است. در اين راستا آنان از هر وسيله و امكاني استفاده ميكنند و آشكارا از كمكهاي اقتصادي به گروههاي ضدانقلاب سخن ميگويند يا خود مستقيماً به راهاندازي رسانهها و وسايل تبليغاتي از قبيل تلويزيونهاي ماهوارهاي و سايتهاي اينترنتي ميپردازند. در اين رابطه همنوا شدن اين رسانهها با يكديگر كه در كشورهاي مختلف و بهوسيله مراكز ظاهراً متفاوت اداره ميشوند و تمركز همزمان آنها روي موضوعات و سوژههاي تبليغاتي واحد و همكاري در واژگونه نشان دادن واقعيتها و بزرگنمايي و كوچكنماييهاي هدفدار آنها دليلي بر احساس ترس و ضعف و زبوني غرب و غالب شدن تصويري نامطلوب از آينده خود در اذهان دولتمردان غربي است. هرچند دولتها و ملتهاي ديگري نيز در جهان با سلطهگري و يكجانبهگراييهاي امريكا و ساير كشورهاي غربي مخالفت ميكنند، اما ايران انقلابي به عنوان استوارترين معارض اين دولتها ظهور نموده و غرب از اينكه بتواند با دادن امتياز و معامله با ايران كنار بيايد؛ امري كه در رابطه با دولتهاي ديگر در سالهاي گذشته بارها ديده شده نااميد گرديده است.
امريكا از چه چيز ايران ميترسد
در پاسخ به اين سؤال كه آنان واقعاً از چه در هراسند، حداقل سه دسته از دلايل به ترتيب زماني و پيدايش و با تأكيد بر تداوم نقشآفريني همه اين عوامل به ويژه عامل دوم قابل بيان هستند.
اول آنكه نتايج ناشي از از دست دادن يك كشور راهبردي ايران در يك منطقه بسيار راهبردي نفتخيز يعني خاورميانه و خليجفارس كه ميتوان آن را هارتلند يا قلب جهان معاصر ناميد از جمله از دست دادن رژيم محمد رضاشاه، فروپاشي پيمانهاي منطقهاي سنتو و سيتو و ايجاد خلأ قدرت براي غرب در منطقه و در نتيجه فراهم شدن زمينه رشد حركتهاي استقلالخواهي، اسلامگرا و ضدغربي، تهديدات جدي امنيتي براي رژيمصهيونيستي و... كه بخشي از نتايج تاكنون اتفاق افتاده و بخشي مهمتر ميتواند در آينده به وقوع بپيوندد، به دليل همين اهميت و موقعيت راهبردي، ايران در جنگ جهاني دوم نقش بسيار مهمي در پيروزي متفقين بازي كرد و پس از پايان جنگ نيز غرب با دراختيار داشتن ايران تا حدود زيادي خيالش از حركتهاي ضدغربي آسوده بود.
دوم آنكه ماهيت، ايدئولوژي و بازتاب انقلاب اسلامي برخلاف ايدئولوژيهاي تكبعدي در ساير انقلابهاي معاصر مانند تأكيد بر ليبراليسم در انقلاب فرانسه، سوسياليسم در انقلاب روسيه، ناسيوناليسم در انقلاب الجزاير وغيره ايدئولوژي انقلاب اسلامي به دليل ديني بودن، از ابعاد گوناگون تأكيد برخداپرستي و ايمان، استقلال، برابري، آزادي و توسعه همهجانبه فرهنگي، سياسي، اقتصادي، علمي و فناوري برخوردار ميباشد. اين امر كه بيانگر ارائه يك راه جديد در اداره كشورها و روابط خارجي آنهاست، توانسته است در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي طرفداران بيشماري از تودههاي مردم تا نخبگان حتي نخبگان سياسي و در رأس قدرت در سراسر جهان بيابد. اين امر چالشهاي جدي در نقاط مختلف جهان براي غرب ايجاد نموده و به مرور زمان برشدت آن افزوده شده است. بدين ترتيب ماهيت، ايدئولوژي و رهبري انقلاب اسلامي توانسته است در نقاط مختلف جهان به ويژه جهان اسلام حركتهاي اصولگرايي اسلامي پديد آورده يا حركتهاي منفعل قبلي را فعال سازد. در اين ميان پيدايش برخي از اين حركتها براي غرب و وابستگانش خردكننده بوده است، مانند ظهور حركتهاي اسلامي در فلسطين، لبنان، تركيه و شمال آفريقا كه سبب وارد آمدن خسارات فراواني براي غرب شده است.
ايران و دستيابي به فناوريهاي پيشرفته
ايران در حال دستيابي به فناوری موشکهای بالستیک و همچنین حوزههای برتر تکنولوژی است. غرب خوب ميداند كه خود اوست كه منبع اصلي سلاحهاي هستهاي و تهديد جهاني است و سلاحهاي يك كشور نميتواند تهديدي براي اين همه دولتهاي تا دندان مسلح باشد و اين سلاحها تنها به منظور بازدارندگي و نابودي مهاجمان به كشور استفاده خواهد شد. دليل تعقيب ايرانهراسي توسط غرب علاوه بر دو مورد بيان شده بالا را بايد در جاي ديگري نيز يافت: حقيقت اين است كه اگر از ميان ويژگيهاي غرب توسعه علمي و فناوري را جدا كنيم از غرب چيز با ارزشي باقي نخواهد ماند. سيطره غرب بر جهان تا حد بالايي از طريق پيشرفت علمي ايجاد شده است. غرب رفاه خود را مديون فروش كالاها و اقلام صنعتي به ديگران است.
آينده در برابر غرب رنگ باخته است
از دست دادن ايران و نتايج ناشي از اين امر، بازتاب جهاني انقلاب اسلامي و پيشرفتهاي علمي و فناوري در ايران، غربيان را نسبت به آينده خود مردد و مشكوك ساخته و با گرفتن اعتماد به نفس از آنان زنگهاي خطر را برايشان به صدا درآورده است.
آنان با فريب و نيرنگ از خطر پيشرفتهاي تسليحاتي ايران براي امنيت جهاني سخن ميگويند و تلاش دارند با ترساندن ديگران آنها را در مقابل ايران اسلامي قرار داده و با اعمال فشارهاي گسترده كشور ما را بر سر ميز مذاكره به كوتاه آمدن در زمينههاي مختلف وادار كنند. مخالفتهاي آنان با برنامه صلحآميز هستهاي ايران نيز در همين راستا قابل بررسي است اما تحولات 31 سال گذشته نشان داده است اين تلاشها محكوم به شكست است. انقلاب اسلامي توانسته است نقاب از چهره مزور غرب بردارد، كارنامه غرب از جمله استعمار و سلطه بر جهان سوم را در جهان افشا كند و روابط مبتني بر استقلال و عدالت بينالمللي را به عنوان جايگزين اين روابط ظالمانه معرفي نمايد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]