تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805149709
مجلس خبرگان ولایی و اهمیت ولایت فقیه در دوران معاصر
واضح آرشیو وب فارسی:شاهین نا: رهبری به وسیله خبرگان منتخب مردم برگزیده می شود پس از جانب مردم بر این منصب انتخاب می شود در نتیجه، رهبری منتخب مردم باید دوره ای انتخاب شود و موظف باشد، هر از چند گاهی در برابر مجلس جوابگو باشد.به گزارش شاهین نا ؛ به نقل از صاحب نیوز ، موضوع ولایت فقیه و اهمیت مجلس خبرگان رهبری بویژه در این دوره از انتخابات پررنگتر و خطیرتر از سایر دوره ها قابل بررسی است آن هم درست در زمانی که طیفی از یک جریان سیاسی و فکری خاص بعد از سال ها دوباره به سپهر سیاسی کشورمان رسوخ کرده و خیلی آرام و نرم سعی در چینش عناوین و به دست گرفتن مناصب حساس با شکستن عرف های معمول و توجیهاتی بی منطق و مغفول دارد. شکست قبح بسیاری از اصطلاحات و عرفیات در این سپهر سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی بخشی از پروژه رسوخ و نفوذ این طیف فکری است که این بار و به واسطه خاطره گویی ها، سخنرانی ها و منش رفتاری یکی دو نفر از لیدرهای این گروه نمایان شده و مجلس خبرگان رهبری یکی از این اهداف استراتژیک برای این گروه است. هدفی که از ماه ها پیش هم برای آن برنامه ریزی گسترده رسانه ای و فکری شده بود و با نزدیک تر شدن به زمان برگزاری انتخابات جنبه های متععد و زوایای دیگری از آن نمایان تر شد. از همین رو در این مجال به اختصار این دو موضوع مهم یعنی جایگاه خبرگان رهبری و اهمیت ولایت فقیه را بررسی خواهیم کرد. • امام خمینی احیاگر نظریه ولایت فقیه امام خمینی(ره) احیاگر نظریه ولایت فقیه بود. این نظریه مشهور را در ایران احیاء کرد و تا قبل از زمان امام خمینی بحثی از خبرگان رهبری مطرح نبود؛ اما به دستور ایشان، مجلس خبرگان شکل گرفت و در بحث تدوین قانون اساسی و نظارت بر ولی فقیه اهمیت یافت. ازاین رو، بررسی نقش مجلس خبرگان در نظریه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی که بر پایه ولایت فقیه شکل گرفت و مجلس خبرگان از ارکان نظام جمهوری اسلامی به حساب می آید، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بحث ولایت فقیه و کیفیت تعیین مصداق آن به دلیل جدیدالورود بودن آن در مباحث حقوقی در سطح بین المللی چالش های فراوانی را از حیث حقوقی و سیاسی مطرح کرده است و از طرف دیگر رکن اصلی نظام حکومت اسلامی در دوران غیبت، ولایت فقیه است و برای حفظ آن از نظر فکری باید تمام چالش ها و اشکال هایی که وارد می شود، برطرف گردد. ولایت در اصطلاح کلام، فقه و حقوق به مفهوم سرپرستی، زعامت و تصدی امور است به همین جهت وقتی در علم کلام از ولایت یا ولی امر بودن پیامبر یا امام، نسبت به امت بحث می شود و یا در فقه انواع ولایت ها ذکر می گردد همگی با این مفهوم ملاحظه می شوند. مجلس خبرگان رهبری، مجلسی متشکل از فقیه های واجد شرایط است که براساس اصل ۱۰۷ قانون اساسی مسئولیت تعیین و نظارت بر ولی فقیه را دارند. *خبرگان در کلام امام خمینی(ره) مجلسی که برای ادامه نظام جمهوری اسلامی و شرعیّت بخشیدن به آن، نقش اساسی را دارد. مجلسی که علاقه مندان به اسلام و جمهوری اسلامی، دل بدان بسته ومخالفان و دشمنان آن، چشم به آن دوخته اند. آنان، دل بسته اند که منتخبین آن ها که از علمای متعهد و آگاه به مصالح و مفاسدانه با رأی مبارک خود،شایسته ترین و آگاهترین و متعهدترین فقیه یا فقها را برای این مقام ـ که صیانت نظام جمهوری اسلامی و هدایت آن به طور شایسته و موافق با شریعت مطهره، بستگی به آن دارد ـ با اعتقاد به حضور خداوند متعال و نظارت اجلّ و اعلی بر آرا و اعمال و احوال آنان، تعیین نمایند و رضای او را بر رضای خود ودیگران مقدم دارند. و اینان چشم طمع دوخته اند که شاید به وسیله ایادی خود بتوانند لغزشی ـ خدای نخواسته ـ ایجاد کنند که در آتیه ای ولو دراز مدت، نظام اسلامی را به انحراف کشانند. ما می دانیم که ابرقدرت ها و حکومت های وابسته به آنان، با اسلام شاهنشاهی و ملکی مخالف نیستند، بلکه بی شک آن را تأیید نیز می کنند. اسلامی که به وسیله ایادی ابلیسی خود و جهال به صورت عالم، عرضه شود، که علمای اسلام و مسلمانان نباید در امور سیاسی و اجتماعی مسلمین دخالت کنند و نباید در امور مسلمانان اهتمام نمایند و حکم واضح عقل موافق با قرآن رانادیده گرفته و حدیث «مجاری الأمور بید العلماء بالله» را ضعیف و سخن شریف «و أما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها إلی رواه أحادیثنا» و دیگر احادیث از این قبیل را، بی معنا یا به تأویل کشانند. ۱۰۰ درصد مورد تأیید آنان است. چه بهتر که دست علمای متعهد و مسلمانان بیدار را، این درباریان روحانی نما و بازی خوردگانِ غافل از سیاست بازی شیاطین، ببندند و راه را برای چپاول و سلطه قدرت ها باز کنند. آنان، از اسلامی که مؤید آن هاست چه باک دارند؟ از اسلام علی بن ابی طالب می ترسند. اگر آن شهید دلباخته اسلام و اسلام شناس حقیقی، مثل اینان فکر می کرد و به گوشه عزلت، به عبادت خدا مشغول می شد و راهی جز بین مسجد و منزل نمی پیمود، نه جنگ صفین و نهروان پیش می آمد و نه جنگ جمل و نه مسلمانان فوج فوج به قتل می رسیدند و شهید می شدند و اگر سیدالشهداء مثل اینان فکر می کرد و در کنار قبر جدش به ذکر و دعا می پرداخت، فاجعه بزرگ کربلا پیش نمی آمد و دوستان ارجمند خداوند، قطعه قطعه نمی شدند و آل الله به اسارت نمی رفتند و از آن ها بالاتر، اگر رسول اکرم مانند اینان فکر می کرد و به نصیحت و بیان احکام عبادت می پرداخت، آن همه رنج و مصیبت نمی دید و آن همه مسلمانان به شهادت نمی رسیدند و در علمای معاصر، اگر مرحوم آیت الله عظیم الشأن، آقامیرزامحمدتقی شیرازی، با آن مقام بزرگ در علم و ورع و تقوی، همانند اینان فکر می کرد، در عراق جنگ بین مسلمانان و انگلیس های متجاوز غاصب، پیش نمی آمد و آن همه مسلمانان شهید نمی شدند و استقلال عراق تأمین نمی شد، حکومت هایی که در عصر حاضر، با دل و جان و اسم اسلام در خدمت ابرقدرت ها بویژه آمریکا هستند و عامل تأمین منافع آنان در جهان می باشند و آخوندهای درباری از خدا بی خبر که مؤید آنان و مخالف با رژیم اسلامی هستند و کوشش در هدم اسلام پرخاشگر بر ستمگران، به سیره رسول الله و علم کردن اسلام شاهنشاهی و ملوکی هستند که مسلمانان متعهد را به جرم شکایت از ظلم آمریکا و اسرائیل، می خواهند از فریضه حج محروم کنند، باید مورد تأیید شوروی و آمریکا و اسرائیل باشند. و اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در رأس همه مسئولیت هاست و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنج کشیده و شهید داده و داغ دیده، گرو آن است. تاریخ و نسل های آینده درباره شما قضاوت خواهند کرد واولیای بزرگ خدا ناظر آرا و اعمال شما می باشند «و الله من ورائهم محیط و رقیب». کوچکترین سهل انگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته تبعیت از هواهای نفسانی که ممکن است این عمل شریف الهی رابه انحراف کشاند، بزرگترین فاجعه تاریخ را به وجود خواهد آورد. اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته، اسلام برای قرن ها به طاق نسیان سپرده می شود و به جای آن، اسلام شاهنشاهی و ملوکی جایگزین آن خواهد شد. شما برگزیدگان مستضعفان می دانید که با کوتاه شدن دست ابر قدرت های چپاولگر از کشور اسلامی شما، آنان و وابستگان به آن ها، ماهیت اسلام و قدرت الهی آن را لمس نمودند و چون افعی زخم خورده در کمین نشسته اند که از هر راهی بتوانند خود یا به وسیله پیروان از خدا بی خبر خود، این نظام الهی را از مسیر خود منحرف نمایند و بالاترین انحراف که منجر به انحراف تمام ارکان ها می شود انحراف رهبری است که امروز شما نقش اول آن را دارید. شما دیدید و شنیدید که با اصل پنجم قانون اساسی چه مخالفت ها شد و چه جار و جنجال ها به پا کردند و بحمدالله تعالی موفق نشدند مأموریت خود را انجام دهند واخیراً باهمین تعیین خبرگان نیز مخالفت کردند و سمپاشی نمودند و بحمدالله باشکست مواجه شدند. و امروز هم شما نباید از کید ساحران و وسوسه خناسان غافل باشید، راه خود را با قدرت الهی و تعهد به اسلام بزرگ و قوت ایمانی و روحی ادامه دهید و به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید! و در این صورت خداوند متعال پشت و پناه شما است. همین چند کلام از امام عزیز بویژه آنجا که می فرمایند: کوچکترین سهل انگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و هواهای نفسانی در این باب فاجعه بار خواهد بود حکایت از همین روزهای معاصری است که تلاش همه جانبه برخی برای نفوذ به روشنی نمایان است و غفلت از اینها خطرناک و به تعبیر امام راجل فاجه بار. *خبرگان در کلام رهبری این مجلس محترم که مجمع گروهی از علمای بزرگ و مجتهدین و برجستگان در آگاهی و تعهد اسلامی و انقلابی است، حساس ترین وظایف را، در نظام جمهوری اسلامی بر عهده دارد و ضامن بقا و استمرار نظام اسلامی در خطیرترین لحظات است و طبیعی است که محل امید ملت و همه دوستداران انقلاب و نیز مورد بغض و طمع دشمنان و بدخواهان باشد. این معنی، باید موجب شود که منتخبان محترم ملت و قبولکنندگان این امانت عظیم، در نهایت هوشیاری و آمادگی و با اعتماد به وعده های الهی، در این سنگر مقدس به وظیفه مهم خود پرداخته و کید دشمنان و وسوسه خناسان را باطل سازند. *دیدگاه آیت الله مرتضی مطهری درباره تعیین ولی فقیه «کلمه جمهوری، شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی محتوای آن را … جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که شکل آن، انتخاب رئیس حکومت از سوی عامه است برای مدت موقت، و محتوای آن اسلامی است.» «ولایت فقیه به این معنی نیست که فقیه خود را رأس دولت قرار بگیرد و عملاً حکومت کند. نقش فقیه در یک کشور اسلامی یعنی کشوری که در آن مردم اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته و به آن ملتزم و متعهد هستند. نقش یک ایدئولوگ است، نه نقش یک حاکم، اساساً فقیه را خود مردم انتخاب می کنند. وظیفه ایدئولوگ این است که بر اجرا درست و صحیح استراتژی نظارت داشته باشد.» «مهر اسلامیت را اکثریت قاطع ملت ایران بر نوع نظام آینده مملکت زده اند، هیچ کس اسلامی بودن جمهوری را به مردم تحمیل نمی کند. این تقاضای خود مردم است…». «اساساً فقیه را خود مردم انتخاب می کنند. حق شرعی امام از وابستگی قاطع مردم به مقام صلاحیتداری است که می تواند قابلیت اشخاص را از جهت انجام وظیفه اسلامی تشخیص دهد. حق شرعی و وظایف شرعی یعنی مهر ایدئولوژی مردم و حق عرفی همان حق حاکمیت ملی مردم است. واژه دمکراتیک در پیشنهاد جمهوری دمکراتیک اسلامی حذف شد تا هیچ تردیدی در مورد دمکراتیک بودن حکومت اسلامی باقی نماند.» *دیدگاه آیت الله جعفر سبحانی در تعیین ولی فقیه آیت الله شیخ جعفر سبحانی در کتاب «حکومت در زمان حضور امام منصوب از جانب خداوند، حکومت الهی محض است. اما در زمان عدم امکان دسترسی به ایشان ترکیبی از حاکمیت الهی و سیادت مردمی می باشد. الهی است از این جهت که تشریع الاصاله حق خدای سبحان است و بر امت اسلامی لازم است تمامی شرایط و ضوابط اسلامی را حرف به حرف اجرا نماید و از سوی دیگر مردمی است از این جهت که انتخاب حاکم اعلی و سایر کارگزاران عالی حکومت موکول به مردم و مشروط به رضایت ایشان است. مراد از ولایت فقیه را در دو امر می توان خلاصه کرد: اول؛ اگر فقیه اقدام به تشکیل حکومت کرد بر مردم واجب است از وی اطاعت نمایند. دوم؛ اگر مردم اقدام به تشکیل حکومتی با ضوابط اسلامی نمودند بر فقیه عادل واجب است که مراقب سلوک و تصرفات حکومت باشد و در صورت انحراف تصحیح مسیران اقدام کند.» *دیدگاه آیت الله صالحی نجف آبادی در تعیین ولی فقیه: آیت الله نعمت الله صالحی نجف آبادی در کتاب «ولایت فقیه، حکومت صالحان»، در تبیین این نظریه، ضمن توجه به فرق جوهری میان ولایت فقیه به معنان انشایی (ولایت انتخابی فقیه) با ولایت فقیه به معنای خبری (ولایت انتصابی فقیهان) آورده است: «ولایت فقیه به مفهوم خبری به معنای این است که فقهای عادل از جانب شارع بر مردم ولایت و حاکمیت دارند چه مردم بخواهند و چه نخواهند، و مردم اساساً حق انتخاب رهبر سیاسی را ندارند؛ ولی ولایت فقیه به مفهوم انشایی به معنا این است که باید مردم از بین فقیهان بصیر لایق ترین فرد را انتخاب کنند و دلالت و حاکمیت را به وی بدهند.» «فقیهان عادلی که انتخاب نشده اند ولایت بالفعل ندارند، اگرچه صلاحیت ولایت داشته باشند تنها فقیه منتخب مردم حق تصرف در کارهای عمومی را دارد. ولایت محصول قرارداد طرفینی است که بین مردم و ولی فقیه بسته می شود و ایجاب آن از طرف مردم و قبولش از طرف ولایت فقیه است. ولی فقیه درمقابل مردم متعهد است طبق موازین اسلام عمل کند و در صورت تخلف، مردم او را توسط خبرگان از ولایت عزل می کنند. فقیه منتخب تنها بر کسانی ولایت دارد که او را انتخاب کرده اند.»[۵۶] در پایان این بند، خاطرنشان می سازد کارکرد تعیینی خبرگان، اختصاص به زمانِ نبودِ رهبر ندارد، بلکه همچنانکه از آیین نامه مصوب خبرگان بر می آید این وظیفه جنبه استمرار داشته و همواره باید افراد واجدشرایط را که در مظان رهبری قرار دارند، مورد نظر قرار داده و در صورتی که شرایط یکی از آن ها نسبت به رهبر موجود، رجحان داشت، او را به عنوان رهبر برگزیده و معرفی نمایند. علی القاعده رهبر موجود نیز نمی تواند از این تصمیم خبرگان پیروی ننماید. البته متذکر می شویم این موضوع به منزله «عزل» رهبر نیست بلکه می توان این کار را به عنوان «جابجایی رهبر» مطرح ساخت. بدیهی است بار منفی که در «عزل» وجود دارد در «جابجایی» وجود ندارد. *وظایف خبرگان در این میان چیست؟ برای تبیین وظایف خبرگان باید به مثال زیر توجه کرد. بدیهی است که هر شخص مقلد باید در فروع دین از یک مجتهد واجد شرایط، پیروی کند. یکی از راه های تشخیص چنین مجتهدی این است که انسان به دو فرد عادل رجوع کرده، با مشورت آنها، مجتهد مورد نظر را انتخاب کرده. پر واضح است که انسان مجتهد در خارج وجود دارد؛ چه این که آن شخص به او رجوع و از او تقلید کند یا از او تقلید نکند. مقلد با تشخیص خود هیچ گاه به مجتهد، سمت و منصبی را عطا نمی کند؛ به عبارت دیگر، مقلد، مجتهد را انتخاب نمی کند؛ بلکه تشخیص داده و گوهر وجودی او را کشف می کند؛ چون در مفهوم انتخاب این نکته نهفته است که به منتخب، منصب وکالت اعطا می شود؛ و حال آن که هیچ مجتهدی از مقلد خود منصبی دریافت نمی کند. «کار مجلس خبرگان نیز این گونه است، که فقط شخص واجد شرایط رهبری، را که او نیز مشروعیت خود را از جانب خداوند کسب کرده، تشخیص می دهند. خبرگان رهبری همان نقشی را ایفا می کنند که آن دو شخص عادل در تشخیص مرجع تقلید ایفا می کنند». توضیح مطلب این که شخص مجتهد واجد شرایط رهبری، مشروعیت خود را که امری انتصابی است، از جانب خداوند اخذ کرده و در خارج وجود دارد؛ اعم از این که مردم به او رجوع کنند یا از او روی برگردانند و همان گونه که اشاره شد، اگر مردم به او روی آوردند و با او بیعت کنند و جنبه مقبولیتی حکومت تثبیت شد، حکومت تشکیل می شود وگرنه حکومتی تشکیل نمی شود. «مردم از طریق خبرگان رهبری، مجتهد واجد شرایط را کشف کرده، به او روی می آورند؛ نه این که او را انتخاب کنند؛ زیرا در این صورت، لازم است که هرگاه انتخاب خود را از روی آن شخص بردارند آن شخص واجد صفت رهبری نباشد؛ حال آن که در فرهنگ اسلامی، رهبریت و حاکمیت یک مقام انتصابی است و تا ابد از جانب خداوند متعال به شخص اعطا شود. اگر چنین مقامی (رهبریت و حکومت) به شخصی اعطا شد؛ چه به وسیله نیابت خاص یا نیابت عام، مشروعیت لازم را برای حکومت می یابد و رهبری برای او ثابت می شود؛ چه مردم به او روی بیاورند یا از او روی گردان شوند، پس انتخاب (تشخیص) مردم هیچ مشروعیتی را برای رهبری، ثابت یا ساقط نمی کند؛ مردم فقط از طریق خبرگان رهبری شخص واجد شرایط رهبری را که از جانب خداوند مشروعیت لازم را اخذ کرده تشخیص داده، و کشف می کنند و پس از آن، به حکم اسلام، از چنین شخصی پیروی می کنند؛ بنابراین باید چنین انگاشته شود که چون رهبری به وسیله خبرگان منتخب مردم برگزیده می شود پس از جانب مردم بر این منصب انتخاب می شود در نتیجه، رهبری منتخب مردم باید دوره ای انتخاب شود و موظف باشد، هر از چند گاهی در برابر مجلس جوابگو باشد و پس از چندی هم از مقام خود عزل شود. این مقام، ولایت فقیه نیست؛ بلکه وکالت فقیه است که شخص وکیل (ولی فقیه) باید تابع موکل خود باشد؛ بدین گونه که موکل هر چند صباحی او را نصب و پس از آن عزل کند». ولایت فقیه؛ اساس انقلاب اسلامی بواقع ولایت فقیه اساس انقلاب و نظام است و یکی از مباحث مربوط به ولایت فقیه تشخیص ولی فقیه است. دیگری بحث نظارت بر ولی فقیه و سایر امور مربوط به آن که براساس قانون اساسی برعهده مجلس خبرگان گذاشته است و حضرت امام اولین کسی بودند که این نظریه مشهور را در ایران احیاء کردند و تا قبل از امام بحثی از خبرگان مطرح نبود و به دستور حضرت امام مجلس خبرگان شکل گرفت که این امور را می توان در پیام های حضرت امام به مناسبت افتتاحیه دوره های مختلف مجلس خبرگان مورد دقت قرار داد و مجلس خبرگان برحسب اصل یکصد و هفتم قانون اساسی تشکیل یافت. از آنچه گذشت معلوم شد، «ولایت فقیه» به معنای حکومت دانا به احکام شرع و صاحب نظر و مقصود از «فقیه» در این بحث یعنی مجتهد جامع الشرائط نه هرکس که فقه خوانده باشد. فقیه جامع الشرائط باید سه ویژگی اجتهاد مطلق، عدالت مطلق و قدرت مدیریت و رهبری داشته باشد. برای اجرای قوانین به حکومت اسلامی و در رأس آن به ولایت نیاز داریم که صاحبان ولایت، فقها هستند و آنها منصوب به نصب عام هستند که انتصاب بالقوه به واسطه انتخاب مردم به فعلیت می رسد و تکمیل مشروعیت دینی می باشد. برای تعیین شخص ولی فقیه نیاز به مجلس خبرگان است که براساس اصل ۱۰۷ قانون اساسی تشکیل شده است که نقش آن مجلس، طریقیت است نه آنکه برای پیدایش رهبری موضوعیت داشته باشد؛ از آن جهت که رهبر شخص واجد شرایطی است که مردم او را نمی شناسند و نقش خبرگان آنست که وی را به مردم معرفی کنند. و نیز به این نکته دست یافتیم، در باب ولایت فقیه دو نظریه بسیار مهم وجود دارد؛ اول، انتصاب و دوم، انتخاب که بیشتر علماء و بزرگان از زمان شیخ صدوق و متأخرین تاکنون بر نظریه انتصاب اتفاق نظر دارند که منشأ این نظریه آیات و روایات است ازجمله روایت امام حسین علیه السلام و توقیع شریف امام زمان را می توان بیان کرد و دیگری نظریه انتخاب است که عده کمی از بزرگان آن را قبول دارند و دلایلی هم ارائه کرده اند که یکی از دلایلشان این حدیث نبوی «الناس مسلطون علی اموالهم» است که به واسطه مفهوم اولویت سلطه بر جان و نفوس را ثابت کرده اند و دیگر دلیلشان آیه «هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الأَرْضِ» که خلافت و وراثت انسان در روی زمین را بیان می کند. سپس به این جمع بندی رسیدیم که طبق نظریه انتصاب ولایت حق الله است و ولایت فقیه ادامه دهنده ولایت انبیاء می باشد و طبق نظریه انتخاب، ولایت حق الناس است و مردم در ضمن عقد بیعت ولایت و رهبری جامعه را به فقیه جامع الشرایط تفویض می کنند و این عقد لازم است و مردم می توانند ضمن عقد، شرایطی نیز ذکر کنند. در پایان به این نتیجه می رسیم، که مجلس خبرگان دارای نقش و کارکردهایی است: اولاً، تشخیص و تعیین مصداق رهبری و کشف صالح ترین فرد برای رهبری است و از آن جهت که رهبر شخص واجد شرایطی است که مردم او را نمی شناسند، خبرگان وظیفه دارند رهبر را به مردم معرفی کنند. در ثانی، نظارت بر اعمال و رفتار ولی فقیه برای احراز بقاء اوصاف و شرایط رهبری که از سه طریق نظارت حداقلی، حد وسط و منطقی و حداکثری انجام می گیرد و نظارت حد وسط و منطقی مورد تأیید است. سومین کارکرد آن، تصمیم گیری در مواقع حساس از آن جهت که ولایت فقیه ضامن بقاء و استمرار نظام اسلامی و انقلاب است. تعیین رهبری پس از مرگ ولی فقیه اهمیت بسیار دارد که وظیفه خبرگان رهبری است. در نهایت برگزاری جلسات متعدد و بررسی موضوعات مهم کشوری و منطقه ای و آگاهی و اطلاعاز امور از دیگر نقش های مجلس خبرگان رهبری است. *نمایشی برای جلب رای عموم به هر شکل ممکن بعد از تطویل این نوشتار ثقیل و اندکی سنگین کافی است در همین ایام نگاهی به رسانه ها و روزنامه های زنجیره ای بیندازید و خوش رقصی آنها برای همان عکس اولی های متعدد منتشر شده به همراه تیترها و نوشته هایشان را بخوانید تا به عمق تلاششان برای به دست گرفتن قدرت و مسند امور به هر شکل ممکن پی ببرید. هر چند از یک دیدی شاید این تلاش تبلیغاتی چندان بد نباشد اما گوش دادن به رسانه های آن ور آبی و برخی حمایتهای انها.
پنجشنبه ، ۱بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شاهین نا]
[مشاهده در: www.shahinna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
گوناگون
پربازدیدترینها