واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ماشين بازي در بازار عكاظ مدرن!
قبل از اينكه اسلام بر دنياي جهالت عرب و قبايل آن حاكم شود، سنتهايي بود كه عرب با آن شناخته ميشد.
نویسنده : مصطفي مولوي*

سنتهايي مثل تجمع در بازار عكاظ كه در منطقهاي از مكه واقع شده بود. تجمعي كه با شور و هيجان خاصي برگزار ميشد و هر سال يك ماه را به آن اختصاص ميدادند. حرف اصلي اين گردهمايي فقط يك چيز بود، خودنمايي و فخر فروشي به يكديگر. شعرا شعر ميخواندند و بزرگان هر قبيله هر يك به نوعي به يكديگر اظهار بزرگي ميكردند. اين نوع رفتار امروز نيز به شيوههاي مدرن و به شكلهاي گوناگون خود را نشان ميدهد. گردهمايي براي فخرفروشي اگر رونق عكاظ قديم به حضور بزرگان قبايل و ايراد اشعار و رجزخوانيها بود، امروز افرادي كه شايد فقط دو يا سه دهه از زندگي آنها گذشته است اين نوع بازار را در دنياي جديد با ماشينهاي گرانقيمت گرم ميكنند و با چرخ زدنها و حركات نمايشي در پيچ و خم خيابانها تب تند مباهات به دارايي خود را نشان ميدهند. كافي است در پايان هفته و روزهاي تعطيل به مراكز اين بازارها كه مناطق شمالي شهرها را به خود اختصاص دادهاند سري بزني تا گرماي پر هيجان اين گردهمايي عظيم فخرفروشي را به چشم ببيني. افرادي خيابانهاي بالاي شهر را براي بازي كودكانه خود انتخاب و به شهربازي بزرگي تبديل كردهاند و در واقع ماشين بازي ميكنند؛ تفريحي كه از آن تحت عنوان «دور دور كردن» ياد ميكنند. سوختن جواني در تنور فخرفروشي كساني كه غم پول ندارند، شادي پولداريشان را با دور دور كردن در خيابانهاي شهر نشان ميدهند و جوانيشان را كودكانه با ماشين بازي سپري ميكنند. جوانياي كه بايد سرشار از تلاش و برنامه براي آينده باشد، در تندي اين تنور فخرفروشي ميسوزد. دور دور كردنهايي كه بيشتر براي اظهار وجود صورت ميگيرد امروزه بسيار ديده ميشود و حتي افرادي هم كه اين كار را انجام ميدهند در اظهارات خود ديده شدن را عامل مهمي براي اين كار برميشمرند. روزي كه تمام تمدنش در آداب بيابانگردي و صحرانشيني خلاصه ميشد، شعر و رجز جلوهگاه خودنمايي افراد بود و حتي در عرصه بزرگپنداري خود به رقم اموات قبيله هم استناد ميكردند. چيزي كه قرآن در آيات ابتدايي سوره تكاثر از آن ياد ميكند و آن فخرفروشيها را به عنوان عاملي براي دوري از خداوند بيان ميكند. فخرفروشى از بىمقدارى است امروز كه تمدن و علم حرف اول را ميزند و در تمام عرصهها حرفي براي گفتن دارد، برخي هويت خود را با ماشينهاي خود نشان ميدهند و دور دور كردنها را به عنوان راهي براي خودنمايي و ثبت هويت پولدارمنشانه برگزيدهاند و اينگونه كمبودهاي دروني خود را به شيوهاي مدرن بزرگ نشان ميدهند و به كمظرفيتي و كوتهفكري خود مباهات ميكنند. اين كلام شيرين و پرمحتواي اميرالمؤمنين علي (ع) است كه ميفرمايند: «فخرفروشى از بى مقدارى است». چرخزني در خيابانها تا نيمههاي شب در بازار فخرفروشي مدرن هر كسي براي ثبت هويت خود ميكوشد و با فشار بر پدال گاز مركب گرانقيمت خود بر ديگري سبقت ميگيرد. هويتي كه احساس ارزشمندياش با برند و سال توليد ماشين سنجيده ميشود. اين مشكلي است كه بسياري با آن درگير هستند و براي حل مسئله خود تا نيمههاي شب هم به چرخزني در خيابانها ادامه ميدهند. آخر بايد ديگران آنها را ببينند و تفريح دوران جوانيشان را تحسين كنند. وقتي كمبودهايي از جنس نبود توجه داشته و چيزي براي ارائه خود ندارند و سرشار از هيجان و انرژي هستند، در اين هويت خودساخته، تفريحي را انتخاب ميكنند كه پول در آن حرف اول را بزند و از اين جهت هم نگاهها روي ماشينبازي آنها خيره شود و هم هيجان خود را در اين بازي ابراز كنند و احساس ارزشمندي را كه با نمايش ماشين بهدست ميآورند، به عنوان راهي براي پر كردن چالههاي دروني خود برگزيدهاند. نمايش تمول با اتومبيلهاي گرانقيمت جدا از همه اين مطالب بايد اين را هم گفت ماهي نيست كه خبري از واردات جديدترين مدلهاي خودرو در رسانههاي مختلف به گوش نرسد. واردات اتومبيلهاي لوكس دنيا در كشور تأثير بسزايي در گرمي بازار عكاظ مدرن داشته است. ماشينهايي كه افراد فقط تصوير و اسمي از آنها به خاطر داشتند، امروز در دسترس است و اين خود عاملي براي تندي تب فخرفروشي و خودنمايي است كه از ظهور نظام طبقاتي در كشور خبر ميدهد و اين تبديل شدن خيابانها به نمايشگاههاي اتومبيل، بيشك آسيبهاي اجتماعي خاص خود را به همراه ميآورد. جوان، سرشار از هيجان و انرژي است و بر اساس نظامات ذهني كه دارد راهكارهاي مختلف براي تخليه هيجان خود انتخاب ميكند. وقتي در نظام ارزشهاي او پولداري و به رخ كشيدن توانگري يك ارزش محسوب ميشود، بهترين راهي هم كه براي افزايش ارزشمندي خود به ذهنش ميرسد و با آن ميتواند هيجان خود را ابراز كند، نمايش ثروتمندي خود با چرخ زدن با اتومبيلهاي گرانقيمت است. تب تند دوران جواني بايد مهار شود كشوري كه در بيكاري رقم قابل توجهي دارد و از آن طرف ازدواج به رؤياي دست نيافتني تبديل شده، دور دور زدن جوانهايش هرچند خلاف رشديافتگي و تمدن است اما امري عادي شده است. دوران جواني تب تندي دارد كه در صورت مهار نشدن ممكن است خود را در عرصههاي مختلفي نشان دهد. همين تبديل شدن خيابانهاي شمال شهر به شهربازي ماشين سواري، خود جلوهاي از مهار نشدن هيجانات دوران جواني و نبود طرح و برنامه درست براي هدايت نظامات ذهني جوانان است. كشور بايد براي توان و هيجان جوان برنامهريزي كند. براي هويت سازي و رسيدن به سبك درست از زندگي طرح برنامه بريزد. براي هدايت نظامات ذهني حرف بزند و طرح درست كند. بهار ماندن كشور به دريافتن جواناني است كه در برهه بهار زندگي خود هستند. * كارشناس فرهنگي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]