تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837868643
زندگی روی ویلچر، به اندازه نبود همسرم سخت نیست!
واضح آرشیو وب فارسی:فاش نیوز: فاش نیوز - با تاخیری دو ساعته از سوی خانم "مریم فخرمیرابی" به منزل ایشان می رویم. علت تاخیر دردی است که از شب گذشته او را آزار می داده و پیش از رسیدن ما، او را به درمانگاهِ محل زندگی اش کشانده است. با همه ی این ها به گرمی از ما استقبال می کند. زمانی که سینی چای را روی زانوانش می بینم، عرق شرمندگی بر پیشانی ام می نشیند و از بابت مزاحمت ایجاد شده، عذرخواهی می کنم که با لبخند می گوید: این لطف شماست که به ما سر می زنید. چهره آرامی دارد. بسیار کم حرف است و بسیار صبور، گویی در بیان کلمات، حساسیت زیادی دارد. به طوری که جملات را بسیار سنجیده بر زبان جاری می سازد. از میان صحبت هایش می یابم که ارتباط او با خدا به حدی است که گویی همیشه او را حاضر و در کنار خود می بیند. چرا که اعتقاد دارد، او را در هیچ شرایطی تنها نگذاشته است. شنیده ام که وی طی تصادف سختی که در سال 1379 در جاده داشته، همسر جانبازش شهید و خودش نیز دچار ضایعه نخاعی می شود. عشق، سرلوحه زندگی خانم فاطمه فخرمیرابی متولد 1350 است. دختری 19 ساله، با آرزوهایی دخترانه، که به ناگاه در اولین برخورد با شهید دکتر امیر سازگاری، جانباز 70درصد که پاهایش را در عملیات مهران جا گذاشته، آشنا می شود و علی رغم مخالفت های شدید خانواده، آشنایی آنان به ازدواج ختم می گردد. عمرِ کوتاه زندگی مشترک آن ها گرچه به بیش از ده سال نمی رسد و فرزندی هم ندارد؛ اما او در کنار همسرش روزهای شیرینی را سپری کرده و اکنون که به آن روزها فکر می کند، با لبخند آمیخته به حسرت می گوید: گاهی برای خودم هم ناباورانه بود که من با جثه ی کوچکم چطور می توانستم او را با ویلچر جابه جا کنم و این چیزی جز عشق نمی توانست باشد. دوباره به فکر فرو می رود. او پس ازگذشت 15 سال، هنوز نتوانسته با نبود همسرش کنار بیاید و اشک ها و آه های پی درپیِ او دلم را سخت می آزارد. تفکر زندگی با یک جانباز آری – نه؟ وی زندگی در کنار یک جانباز را موهبتی الهی می دانسته و در مواجهه با سختی ها می گوید: زمانی که پای عشق در میان باشد، بسیاری از سختی ها آسان می شود. وی در خصوص سووالم، از اینکه هیچ گاه فکر می کردید با یک جانباز ازدواج کنید، با خنده می گوید: خیر، اما همواره دوست داشتم متفاوت از دیگران زندگی کنم. در صورتی که چیزی از جانباز و مشکلات آن نمی دانستم. خاطرم هست سال 1366 در دبیرستان ما پوستری نصب کرده بودند که بانویی را در کنار یک جانباز نابینا و بدون دست و بر روی ویلچر نشان می داد. این پوستر برای من خیلی جالب، اما غیرقابل باور بود! اما بعدها که خودم را در قالبِ آن زن می دیدم، احساس خوبی داشتم و هیچ گاه از ازدواجم با یک جانباز پشیمان نشدم؛ زیرا به معنای واقعی عاشق همسرم بودم. خصوصیات شهید سازگاری از زبان همسر خانم میرابی درخصوص جانباز شهید امیرسازگاری می گوید: همسرم روحیه ی بسیار بالایی داشت و زمانی که ما ازدواج کردیم، او سال اول دوره دکترا را می گذراند. من در کنار او بودم. زمانی که شب ها او درس می خواند، من هم جزوه ها و کتاب هایش را مطالعه می کردم. هر دو اهل سفر بودیم و بسیار سفر می کردیم. یک خاطره تلخ و یک خاطره شیرین خاطرات تلخ مربوط به زمانی است که او روی تخت بیمارستان بود. من کاری از دستم برنمی آمد که برایش انجام دهم. فقط غصه می خوردم و برایش دعا می کردم. همیشه از خدا درخواست می کردم که دردهایش را برای من بگذارد. خاطره شیرینِ ما بیشتر مربوط به سفرهایم است. صبوری، بهترین درس از همسر صبوریِ این روزهایم را مدیون او هستم. زمانی که فهمیدم دیگر قادر به راه رفتن نیستم، اصلا" برایم مهم نبود. این خود درس بزرگی از همسر جانبازم بود. روز حادثه فاطمه از صحنه ی تصادف چیزی به خاطر نمی آورد، اما می گوید: در مهرماه 1379 در راهِ رفتن به اردستان (زادگاه همسرم) به همراه مادر و مادربزرگِ همسرم بودیم، که تصادف رخ داد. من پشت فرمان بودم که تصادف کردیم. همسرم شهید و مادر و مادربزرگِ همسرم هم فوت کردند. خودم هم دچار ضایعه نخاعی شدم. هیچ گاه به ویلچر نشینی فکر می کردید؟ من همیشه سوالاتی در ذهنم بود، که مواقعی که همسرم درد می کشید و احساس ناراحتی می کرد، همیشه از خدا می خواستم که دردهایش را برای من بگذارد. فکر می کنم خدا دعایم را مستجاب کرد. وضعیت جدید وقتی از ایشان می پرسم، چه مدت زمانی طول کشید، تا با وضعیت جدیدتان کنار بیایید، می گوید: اصلا" طول نکشید. آنچه مرا آزار می داد، نبود همسرم در کنارم بود. این را می دانستم که "پا" در زندگی مهم است، اما نه آن طور که اگر نباشد، نتوان بدون آن زندگی کرد. من هیچ گاه خوشبختی یک زن را در "پای" همسرش نمی بینم. همسرم اگرچه پایی نداشت؛ اما اگر دستانش هم نبود، باز هم با او زندگی می کردم. درسال های زندگی مشترکمان، من هیچوقت "ویلچر" همسرم را ندیدم و یا بحث اینکه من "ایثار" کرده ام که با یک جانباز زندگی می کنم، در میان نبوده است. ما دو انسان بودیم که در کنار هم به خوبی زندگی می کردیم. گلایه از بنیاد شهید با توجه این که ایشان شرایط ویژه ای دارند و تنها زندگی می کنند و مسئولیتِ زندگی بر دوش خودشان است؛ اما متاسفانه از سال 1388 از حمایت های بنیاد خبری نیست. وی در این خصوص می گوید: از همان زمان حق پرستاری من را قطع کردند و گفتند: شما زیاده خواه هستی! من آن زمان نماینده جانبازانِ زن در بنیاد بودم و کارهای آنان را پیگیری می کردم. همان روز هم در بنیاد به دنبال مسائل بانوانِ جانباز، با شرایط خودم بودم که آقای دهقان بنده را دیدند، وقتی موضوع را شنیدند، از همان روز پرونده بنده بسته شد. البته این مصوبه ی خود هیئت وزیران است، کسی که همراه یک جانباز در یک حادثه باشد، جانباز شهید محسوب می شود و فرد آسیب دیده هم جانباز محسوب می شود و باید خدماتِ یک جانباز به او تعلق بگیرد اما متاسفانه بنیاد این مصوبه را قبول ندارد. من خاک پای یک جانباز هم نمی شوم. هیچگاه هم نخواسته ام مرا به عنوان یک جانباز به حساب بیاورند ، اما باید افرادی با شرایط بنده را مورد حمایت قرار دهند. وقتی از مشکلات جسمی اش می پرسم، می گوید: من دکتر نمی روم. تجربیاتی که سال ها در کنار همسر جانبازم آموخته ام را بکار می برم. من حتی یک آزمایش هم نمی توانم بدهم. وقتی مریض هستم، چگونه می توانم خودم را به آزمایشگاه برسانم. در حال حاضر هم دچار زخم بستر هستم، انگشتِ پاهایم زخم هستند و دیشب هم پهلویم را گرم می کردم که دچار سوختگی شدم. آسایشگاه بانوان، ضرورتی اجتناب ناپذیر خانم فخرمیرابی درخصوص ضرورت وجود یک آسایشگاه برای بانوان جانباز عنوان می کند: آسایشگاه لزوما" به این معنا نیست که ما همیشه در آنجا حضور داشته باشیم. بیشترِ خانم های جانباز با خانواده شان زندگی می کنند. در مواقعی که خود جانباز و یا خانواده ها احساس خستگی می کنند، گاها" نیاز است که چند روزی را جایی باشد که بتوانند از محیط زندگی فاصله بگیرند. این خود باعث می شود، تا از بسیاری از استرس ها و تنش ها دور شوند. از طرفی این به خود جانباز هم کمک می کند تا گاهی با افرادی در شرایط خودش دیداری داشته باشد، درد دل کند و از تجربیات هم استفاده کنند. حفظ روحیه با ورزش خانم فاطمه فخرمیرابی در کنار مشکلات جسمی فراوانی که دارد، به ورزش علاقمند است. وی از سال 1384 در رشته تیراندازی با طپانچه کار کرده و دو سال پیاپی در مسابقات لیگ کشوری مقام چهارم را کسب کرده، اما لرزش دستانش مانع از ادامه این رشته شده است. یک سالی هم هست که ورزشِ دارت را شروع کرده و امسال در مسابقاتی که در مشهد برگزار شده، مقام سوم را از آنِ خود ساخته است. ارتباط با دیگر بانوان جانباز از ارتباطش با دیگر بانوان جانباز سوال می کنم، می گوید: ارتباطات داریم، اما به ندرت کنار هم جمع می شویم. متاسفانه بانوان جانباز کمتر حوصله جمع شدن و در کنار هم بودن را دارند. می توان گفت به نوعی خودشان را خیلی باور ندارند. فرق میان یک جانباز مرد با یک جانباز زن یک جانباز مرد با یک جانباز زن کاملا" متفاوت است. برای یک جانباز زن قطعا" مسایل و مشکلات بیشتر است. برای مثال، اگر یک آقای جانبازی با ویلچر زمین بخورد، قطعا مردانِ دیگر به کمک او می آیند؛ ولی برای خود من بارها این اتفاق افتاده و مدتی به همان حالت روی زمین مانده ام و احیانا" خانمی که در حال عبور بوده، به کمکم آمده و مرا کمک کرده است. قدردانی از معاونت بهداشت و درمان خوشبختانه معاونت بهداشت و درمان بنیاد، جناب آقای دکتر عباسپور بسیار صادقانه و صمیمانه در خدمت جانبازان هستند. امیدوارم همیشه سلامت باشند؛ اما یک گلایه که از مسئولان رده بالای بنیاد دارم، این است که فقط به فکر خود جانباز هستند و از مشکلات همسران جانباز غافلند؛ زیرا همسر جانباز هم پا به پای جانباز ذره ذره آب می شود. اگر همسران جانبازان نبودند، مشکلات جانباز باید بر دوش بنیاد سنگینی می کرد. آن ها شرایط سختی را می گذرانند و به نحوی مانند یک جانباز از دردها و ناراحتی های جسمی و روانی بسیاری در رنج هستند. سخن پایانی گاها" مردمی که ما را روی ویلچر می بینند، برای ما دلسوزی می کنند؛ اما خدایی که ما را به مصلحتی روی ویلچر نشانده، به ما چشم و دل دیگری داده که دنیا و افراد را طور دیگری می بینیم. همه چیز برای ما معنای متفاوتی دارد. به نظر من ترحم برای افرادی از نسل جانبازان معنایی ندارد. عقربه های ساعت زمان اذان مغرب را نشان می دهد که گفت و گوی صمیمی مان پایان می یابد. در راه بازگشت با خود می اندیشم، ای کاش فراموش نکنیم که هر از چند گاهی با شاخه گلی از زنان سرزمینمان، که پشت وپناه همسرانشان هستند، یادی کنیم و بر دستانشان بوسه ای بزنیم. گزارش از صنوبرمحمدی
سه شنبه ، ۲۹دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فاش نیوز]
[مشاهده در: www.fashnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]
صفحات پیشنهادی
رویکرد وزارت علوم ورود دانشگاه در عرصه سازندگی است
سرپرست دانشگاه زابل رویکرد وزارت علوم ورود دانشگاه در عرصه سازندگی است شناسهٔ خبر 3023899 - چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۱ ۳۵ استانها > سیستان و بلوچستان زابل-سرپرست دانشگاه زابل گفت رویکرد وزارت علوم تحقیقات و فناوری به سمتی در حال پیشرفت است که دانشگاهها رفته رفته وارد چرخه سااهانت جدید یک مجله فرانسوی به پیامبر اسلام (ص)/عکس هایی که بوی زندگی میدهند/متفاوت ترین سرویس مدرسه در ایران
اهانت جدید یک مجله فرانسوی به پیامبر اسلام ص عکس هایی که بوی زندگی میدهند متفاوت ترین سرویس مدرسه در ایران به گزارش گروه فضاي مجازي باشگاه خبرنگاران جوان اگر امروز موفق به دیدن خبرهای گروه فضای مجازی نشده اید ما پر بازدیدهای امروز سایت را برای شما در قالب یک خبر جمع آوفشنگ نبوده، حسابی هم روی ما باز نشده است/امیدوارم در هند سهمیه بگیرم
ملی پوش تپانچه بانوان ایران می گوید چون فشنگی نبوده و تمرینات لازم هم در بخش خفیف انجام نشده هیچ انتظاری برای کسب سهمیه در این بخش وجود ندارد Source 01سه شنبه ۲۹دی۱۳۹۴مرتجی: تیم ملی هندبال در بازی نخست هماهنگ نبود/ مشکلی در رویارویی با لبنان نداریم
مرتجی تیم ملی هندبال در بازی نخست هماهنگ نبود مشکلی در رویارویی با لبنان نداریم سرمربی تیم منیزیم فردوس گفت تیم ملی هندبال ایران در بازی نخست ناهماهنگ بود اما در بازی مقابل لبنان مشکلی نخواهیم داشت شهرداد مرتجی در خصوص عملکرد تیم ملی هندبال مقابل عربستان در گفتگو با خبرنگار&nمهدوی کیا: رویایم مربیگری در بوندس لیگا است/فوتبال همیشه زندگی ام بود
فوتبال ایران- مربی تیم جوانان هامبورگ گفت اطمینان دارم این بچه های 12 13 ساله تیم ملی آینده ایران هستند مهدی مهدوی کیا در گفت و گوی مفصل با سایت فدراسیون فوتبال آلمان درباره موضوعات مختلف توضیحات جالبی ارائه کرده است پس از فاجعه یورو همیشه به دنبال این بودم بدانم در فوتبال آلمانبالا می رویم تا روحمان را بالا بکشیم / کوهنوردی هنر زنده ماندن در شرایط سخت است
بانوی کوهنورد کردستان می گوید اگر رعایت اصول در کوهنوردی وجود داشته باشد و همه چیز به شکلی اصولی انجام شود مخاطره ای در کار نیست و تفاوتی نمی کند که شما زن یا مرد باشید چون این رشته ی ورزشی نقش بسیار موثری در روحیه ی شخص ورزشکار داردبه گزارش خبرنگار آفتاب دل کوه های سر به فلکهریجانی در گفتوگو با فارس: فشنگ نبوده، حسابی هم روی ما باز نشده است/امیدوارم در هند سهمیه بگیرم
هریجانی در گفتوگو با فارس فشنگ نبوده حسابی هم روی ما باز نشده است امیدوارم در هند سهمیه بگیرمملیپوش تپانچه بانوان ایران میگوید چون فشنگی نبوده و تمرینات لازم هم در بخش خفیف انجام نشده هیچ انتظاری برای کسب سهمیه در این بخش وجود ندارد الهام هریجانی در گفتوگو با خبرنگارنباید فریب لبخند های زهرآلود فرانسوی ها را بخوریم/ ملاقات کاشانک بوی نفوذ می دهد نباید فریب لبخند های زهرآلود
یک کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اینکه نباید فریب لبخند های زهرآلود فرانسوی ها را بخوریم زیرا هنوز جنایت هایشان یادمان هست گفت ملاقات کاشانک بوی نفوذ می دهد زیرا نفوذ همیشه دزدانه نیست به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا سید هادی افقهی کارشناس مسائل سیاسی در گفت و گو با خبربا وجود نفر سوم چگونه یک زندگی عاشقانه با همسرم داشته باشم؟
زندگی عاشقانه شما هم با ورود نفر سوم به یک زندگی سرد و تکراری تبدیل شده است اگر شما هم با اینمشکل درگیر هستید بهتر است با ما همراه شوید و بهترین راه حل ها را بدانید یک زندگی عاشقانه بعد از به دنیا آمدن فرزند به دنیا آمدن فرزند یکی از شیرین ترین و جذاب ترین اتفاقاتی اسسبک زندگی اسلامی در مدارس مازندران ترویج شود
عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر تقویت ارزش های اسلامی در جامعه گفت سبک زندگی اسلامی در مدارس مازندران ترویج شود به گزارش ذاکرنیوز از ساری آیت الله نورالله طبرسی امروز در دیدار با مدیران و کارکنان آموزش پرورش ناحیه یک ساری اظهار داشت آموزش و پرورش از اهمیت زیادی برخوردار بو-
گوناگون
پربازدیدترینها