واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: حيدرى در اوج چهار گوشه تشك را بوسيد - ثابت كردم ترسو نيستم
ايران ورزشى- هيچ كس باورش نمى شد بعد از اين همه تمرين و حرف و حديث او به اين راحتى خداحافظى كند. او تلاش زيادى كرد تا بتواند راهى المپيك شود تا بار ديگر يك افتخار براى ايران به ارمغان بياورد اما نشد شايد هم ...عليرضا حيدرى آزادكار تيم ملى كشورمان بعد از اينكه در مسابقه هاى جام على يف در كشتى اول درحالى كه از حريف خود پيش بود مصدوم و از دور رقابت ها كنار رفت بعد از آن هيچ وقت بيكار ننشست بلكه تلاش كرد تا ثابت كند هنوز هم مى تواند براى كشورش افتخارآفرينى كند ولى حرف و حديث ها هنوز ادامه داشت تا اينكه كادر فنى موافقت خود را براى حضور حيدرى در جام بين المللى تختى اعلام كردند.همه منتظر بودند تا دوباره كشتى هاى حيدرى را تماشا كنند. او در دور اول با قرعه استراحت روبه رو شد اما در مسابقه دوم درحالى به مصاف جعفر دليرى كشتى گير كرمانشاهى رفت كه دليرى توانسته بود ابراهيمى را مغلوب خود كند اما حيدرى در يك مسابقه ديدنى با زيرگيرى ها و باراندازهايش حريف كرمانشاهى خود را با نتيجه ۴- صفر مغلوب كرد تا ثابت كند او چيزى از حريفان جوان خود كم ندارد.اما با پايان اين مسابقه در يك اقدام غيرمنتظره حيدرى ۴ گوشه تشك را بوسيد و از دنياى قهرمانى خداحافظى كرد. دارنده ۶ مدال طلاى جهان و المپيك بعد از خداحافظى اش از دنياى قهرمانى كشتى اعلام كرد كه هنوز مى توانست قهرمان باشد اما نمى خواست سربار كشتى باشد.چطور شد در يك اقدام غيرمنتظره از كشتى خداحافظى كردى اول بايد عنوان كنم اگر مى خواستم دوباره كشتى بگيرم به اين دليل بود كه احساس مى كردم كشتى هنوز به من نياز دارد و بايد بگويم اگر يك لحظه زودتر احساس مى كردم تفكرم اشتباه است بلافاصله كشتى گرفتن را كنار مى گذاشتم اما در كرمانشاه به اين نتيجه رسيدم كه بايد از كشتى خداحافظى كنم تا سربار نباشم.يعنى در همان روز و همان لحظه تصميم گرفتى كشتى ديگر به تو نيازى ندارد نه، چند روزى در فكر خداحافظى بودم تا اينكه روز پنجشنبه تصميم ام را عملى كردم چون فضا طورى نبود كه موافق حضور من باشد.فقط به دليل اينكه فضا موافق تو نبود خداحافظى كردى خيلى ها فكر مى كردند مى خواهم ناپلئونى به تيم ملى برسم اما تمرين مى كردم تا بگويم از همه بهترم و اختلاف ام همچنان با سايرين زياد است. ديگر براى من مهم نبود كشتى بگيرم يا نه، اين ميدان باشد براى جوانان، من كه نمى خواستم عرصه را بر آنها تنگ كنم.به دليل فرصت دادن به جوانان كنار رفتى راستش من با شعار جوانگرايى به اين شكل مخالفم.كدام شكل در اين مدت بحث راجع به حضور من خيلى عجيب بود. نمى خواستم چهارتا جوان فكر كنند كه جاى آنها را تنگ كرده ام اما خود جوانان بايستى برترى شان را نشان مى دادند نه اينكه منتظر باشند من كنار بروم. اگر كسى بهتر است بيايد روى تشك نشان بدهد و اين شكل صحيحى نيست كه من كه برترم كنار بروم شايد جوان ترها بهتر نتيجه بگيرند.در جام تختى كشتى گرفتى كه ثابت كنى از جوان ها برتر هستى بله چون نمى دانستم اين همه حرف و حديث براى چه بود. خيلى بحث ها در مورد من بود كه سعى مى كردم جواب كسى را ندهم. در جام تختى هم كشتى گرفتم كه به همه بگويم ترسو نيستم و با كشتى برابر دليرى هم شجاعتم را ثابت كرده ام چون خيلى ها فكر مى كردند من تمام شده ام اما حداقل به خودم ثابت شد كه مى توانم كشتى بگيرم ولى به دليل اينكه رغبتى براى حضورم در كشتى نيست از كار كنار كشيدم.مصدوميت ات كاملا برطرف شده بود تقريبا. چون از نظر فيزيكى مشكلى نداشتم. فقط كتفم كمى آزارم مى داد اما در كشتى كه گرفتم خيلى برايم مهم نبود.با خداحافظى غيرمنتظره اى كه انجام دادى هيچ برنامه ريزى نشده بود نظرت درباره اين مسائل چيست از اين بابت خيلى خوشحالم چون همه حالت ها طبيعى بود و هيچ تشريفاتى نشد. همه آن نگاه ها برايم اين بار معنا پيدا كرده بود. نه اهل ريا بودم و نه اهل فيلم بازى كردن از اين رو همه اتفاقات روز آخر كشتى ام برآمده از دل بود كه بر دل مى نشست. در اين زمينه كسى فرصت نكرد به سود خودش مانور دهد. مردم واقعا محبت داشتند حتى بيرون از سالن و هتل مردم با اشك به من نگاه مى كردند و آن نگاه هاى صادقانه را هرگز فراموش نمى كنم. اين بود خداحافظى رويايى و باشكوه من.قبل از اين خداحافظى خيلى سعى كردى همه را متقاعد كنى كه هنوز هم هستى و مى توانى موفق باشى اما در يك لحظه چرا همه چيز را فراموش كردى تصميم سختى بود. به هرحال يك جا بايد كشتى را قطع مى كردم. با خودم خيلى كلنجار رفتم، ابتدا دلم نمى آمد با آن همه تلاش كارم را تمام كنم. فكر مى كردم با شرايط جسمانى خوبى كه دارم مى توانم در پكن مدال بگيرم هرچند رنگ مدال را نمى دانستم اما براى رفتن روى سكو شك نداشتم اما بعد به اين نتيجه رسيدم كه رفتنم قشنگ تر از ماندنم است. من هميشه سرباز كشتى بوده ام اما بايد رغبتى از سمت مقابل مى ديديم. اين روزها ديگر رسيده بودم به جايى كه در كشتى به چيزى نمى رسم و حتى ممكن بود چيزهايى را از دست بدهم. نظرت درباره منتقدانت چيست آنهايى كه انتقاد مى كردند اگر اعتقاد قلبى شان اين بوده كه به درد كشتى نمى خورم گله اى ندارم اما حرف هاى ضد و نقيض زيادى در مورد من گفته مى شد كه حتى به ذهنم خطور نمى كرد. تهمت هاى غير واقعى به من نسبت دادند. اگر اين افراد كارشان با غرض ورزى بوده اصلا آنها را نمى بخشم و مطمئنا جامعه كشتى هم آنها را نمى بخشد.حالا با خداحافظى ات از دنياى كشتى چه برنامه هايى دارى فعلا مى خواهم كارهاى عقب افتاده ام را دنبال كنم. ابتدا امتحاناتم را پيش رو دارم و پس از آن كارهايى كه بايستى بدون دغدغه پيگيرى كنم.
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]