واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
خاطره علی انصاریان از بازی با بایرن مونیخ
مدافع پیشین پرسپولیس هنوز به خوبی خاطرات بازی با بایرن مونیخ را به یاد دارد.
کاپ: علی انصاریان 10 سال قبل و در روز 23 دی 1384 تنها گل پرسپولیس را مقابل بایرن مونیخ به ثمر رساند. به همین بهانه پای صحبت او نشستیم تا ببینیم از آن مسابقه و از آن روزها چه خاطراتی دارد.
* 23 دی 84 شما را یاد اتفاق خاصی نمی اندازد؟
یاد مسابقه با بایرن مونیخ می افتم و گلی که وارد دروازه این تیم کردم.
* چقدر خوب به یادتان مانده است.
به هرحال بعضی از مسابقات هستند که هرگز ازیاد آدم نمی روند. یاد می آید زمانی که بایرن به ایران آمد 22 ستاره در تیم خود داشت که حتی نسبت به تیم کنونی گواردیولا هم بهتر بودند. همه آنها ستاره های بزرگ تیم های ملی کشورهای مختلف بودند که ما بازی آنها را پیش از این تلویزیون دیده بودیم. هنوز هم تنها پیراهنی که از دوران بازی خودم به یادگار نگه داشتم، پیراهن پرسپولیس در بازی با بایرن است که در آن موفق به گلزنی شدم.
* از روز مسابقه بگویید.
تمام تصاویر آن مسابقه در ذهنم هست و تنها فیلمی هم که از دوران بازی خود دارم مربوط به همین مسابقه است. یادم می آید که برف آمده بود، با این حال استقبال خوبی از مسابقه شده بود و حتی تنها دفعه ای بود که خانم هایی از سفارت آلمان را در استادیوم می دیدیم. ضمن آنکه چند نفر از هنرپیشه های زن مثل شقایق فراهانی در استادیوم حضور داشتند و بازی را از نزدیک می دیدند.
* زمانی که می خواستید با بایرن مسابقه بدهید پرسپولیس در چه شرایطی بود؟
آن روزها اوج بی پولی پرسپولیس بود و دعواهای مالی. در آن شرایط برای بایرنی ها هواپیمای اختصاصی گرفته شد تا از دوبی به تهران بیایند و پس از مسابقه بلافاصله با آن هواپیما تهران را ترک کنند که فکر می کنم 500هزار دلار هزینه این مسابقه شد. البته هنوز که هنوز است چنین مسابقه ای تکرار نشده است.
* در دقیقه 26 صاحب پنالتی شدید و شما پشت ضربه ایستادید. از اینکه در برابر اولیورکان ایستاده بودید نگرانی نداشتید؟
یادم می آید وقتی اولیورکان را در تلویزیون می دیدیم فکر می کردیم کوتاه قد است در حالی که وقتی از نزدیک او را دیدیم، متوجه شدیم که یک سروگردن از عابدزاده بلندتر است و به خاطر هیکل درشت او بود که احساس می کردیم کوتاه قد است. در آن لحظه با خودم گفتم: یا امام حسین! توپ را کجا بزنم. چون واقعا حس می کردم که دیگر جایی در دروازه وجود ندارد که بتوان توپ را به آن سمت زد. البته شانس بزرگی که من در زندگی ام داشتم این بود که تمرین پنالتی را با بهترین دروازه بان ایران آغاز کرده بودم. چنین شد که در صدم ثانیه ای موفق شدم جهت توپ را تغییر داده و توپ را در خلاف جهت حرکت کان وارد دروازه کنم.
* گفتید که پنالتی زدن را با عابدزاده شروع کردید. از آن روزها چه خاطره ای دارید؟
یادم می آید اولین بار که می خواستم به عابدزاده پنالتی بزنم، به شدت استرس داشتم و به همین خاطر با تمام قدرت به توپ ضربه زدم. اینقدر محکم شوت زدم که فکر می کنم توپ از ورزشگاه کارگران بیرون رفت! البته پس از آن که به عابدزاده گل زدم دیگر اعتماد به نفسم بالا رفت و مطمئن شدم که می توان به هر دروازه بانی گل بزنم.
* یک بار هم در استادیوم آزادی به محمد الدعایه گلزنی کردید، آن هم دو بار پیاپی.
یادم می آید که در آن روز باید الهلال را شکست می دادیم و اگر مساوی هم می کردیم حذف می شدیم. الهلال ابتدا یک گل زد اما کریمی بازی را به تساوی کشاند و پس از آن صاحب پنالتی شدیم و من پشت ضربه پنالتی ایستادم. آن هم مقابل دروازه بانی که 4 روز قبل از آن اعلام شد بهترین دروازه بان قرن بیستم اسیا شده است. الدعایه هم مثل اینکه در بدنش استخوان نداشت، بس که بدنش انعطاف پذیر بود من او را می دیدم به خاطر دستان درازش یاد کارآگاه گجت و بارباپاپا می افتادم. اما همان اعتماد به نفسی که داشتم باعث شد او را فریب دهم و وقتی داور دستور تکرار ضربه را داد، دوباره موفق به گلزنی شوم.
* در بازی با بایرن یک شوت سرضرب زدید که به تیر دروازه خورد.
من زیاد جلو می آمدم و بیشتر گل هایی را هم که به ثمر رسانده بودم مربوط به زمانی بود که از خط دفاع به نزدیکی دروازه حریف می آمدم. آن توپ هم با استپ سینه جلوی پایم انداختم و سرضرب شوت کردم که توپ به تیر دروازه خورد.
* آن مسابقه را 2بریک باختید. یادتان می آید آخر بازی لباس کدام یک از بایرنی ها را گرفتید؟
آخر مسابقه داشتم با علی کریمی صحبت می کردم که مارتین دمیکلیس دفاع آرژانتینی آنها لباسش را به علی داد و گفت این را به کسی بده که به ما گل زده است و من هنوز این پیراهن را دارم.
* در آن روزها به تیم ملی هم مجددا دعوت شده بودید، اما اندکی بعد از پرسپولیس کنار گذاشته شدید.
متاسفانه اختلافاتی که انصاری فر و پروین داشتند به ضرر ما تمام شد. دقیقا در همان دوران برانکو در اردوی تیم ملی در کیش زیاد به من میدان داده بود. اما وقتی که انصاری فر، آری هان را به عنوان مربی پرسپولیس انتخاب کرد، گفته شد که من هم جزو باند علی پروین هستم و وقتی از پرسپولیس کنار گذاشته شدم، فدراسیون هم به دلیل همین مشکل انضباطی دیگر ما را به تیم ملی دعوت نکرد.
* حالا واقعا در باند پروین بودید؟
من هنوز هم به پروین ارادت دارم و او در حق من پدری کرده است. اما در ایران رسم این است که هرکسی مدیر مجموعه ای می شود سعی می کند آدم هایی با تفکرات خود را بیاورد و همین باعث شده ما هم همراه با پروین از تیم کنار گذاشته شویم. یادم می آید در همان سال و در بازی پرسپولیس و فولاد که اوج فشارهای روانی روی تیم و پروین بود، وقتی پنالتی ام را تبدیل به گل کردم به سمت نیمکت رفتم و از پروین خواستم بلند شود او هم بلند شد و پیشانیش را بوسیدم. مطمئنم در تمام این سال ها تنها کسی بودم که علی پروین را از روی نیمکت بلند کردم.
* پس ازگذشت 10 سال نسبت به آن روزها چه حسی دارید؟
به هرحال گاهی اوقات که به مصاحبه های آن روزم فکر می کنم حس می کنم که آدم باید خیلی کله خر باشد که چنین حرف هایی بزند. من در آن موقع 26 سال داشتم و به قول معروف کله ام بوی قورمه سبزی می داد. هرچند که باید بگویم آدم هایی را که در آن روزها در فوتبال بودند دوست داشتم. فقط اینکه فکر می کنم خیلی مفت پرسپولیس را از دست دادم و از اینکه اینگونه من را از پرسپولیس کنار گذاشتند هنوز هم ناراحت هستم.
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]