واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: در رثاي ريحانه النبي/ زهرهاي كه مهر به نورش منور است
در اين غروب دلگير بر كدامين سنگ نانوشته دست نهم و بخواهم به خود وا نرهاندم.
شايد قبري و سنگي نباشد اما زيارت كنندگانش به شمار تمامي انسانهاي پاك ، خالص و دوستداران نيكيها، خوبيها و اهل بيت عصمت و طهارت (ه) است.
نه فقط بقيع ، نه فقط مدينه ، نه فقط شبه جزيره عربستان كه همه جا عطر و نشان او را دارد، بانوي بينشاني كه از سيطره جفاها و ظلمها در غربت غريبانه مدينه سر بر دامن ابرمرد تاريخ نهاد و به جوار حق شتافت.
او عصاره عصمت، آيينه پاكي، كوثر ولايت، رايحه صبح صادق ، ام مهرباني، ترنم صداقت، جاري مرضيه و سرچشمه درخشان فضيلت و تقوا است كه در طول تاريخ انسانيت نواي مادرانه و درخشش رحمت وجود مباركش به عنوان برترين زنان عالم بر بلنداي عرش و تارك تاريخ انسانيت طنين انداز بوده و خواهد بود.
فاطمه فاطمه است بيآنكه براي اثبات بزرگيها و عظمتهاي وجودياش نيازي به عناويني چون دختر نبي الله، همسر علي ولي الله، مادر حسنين و سلسله نوراني امامت باشد.
هر چند داشتن تمامي اين عناوين خود يعني آنكه بايد انساني برجسته با ارزشهاي والاي الهي بود تا بتوان دختر خاتم پيامبران و همسر اسطوره خوبيها ، ارزشها و مادر بزرگيها و نيكي بود.
آري فاطمه فاطمه است اين انسيه حورا، اين گوهر درخشنده عالم وجود ، اين مادر فضيلتها و پاكيها، او كه وجودش سايهاي از رحمت و مغفرت، رافت و لطافت نيكيها بر آدميان است.
فاطمه فاطمه است از آن جهت كه در طول عمر كوتاه اما گرانسنگ خود سندي از حقانيت اسلام و امير المومنين علي (ع) بزرگترين حامي و پيشواي مظلوم دين بود كه دشمنان در لباس اسلام ظلمها و جفاها در حق آن حضرت روا داشتند.
زهراي اطهر (س) با خون خويش مظلوميت علي (ع) يعني اسلام ناب را مهر كرد و جاودانگي بخشيد آنچنان كه بهنگام خواندن خطبه در مسجد نبوي از عظمت و هيبت كلاماش نه فقط ستونهاي مسجد كه عرش الهي به لرزه آمد اما دل اسلام نماهاي دنيا پرست چنان در ظلمت تيرگيهاي شيطاني پنهان شده بود كه لطافت و هيبت سخنان بانوي آسماني در آنان اثري نكرد.
آن حضرت در آن هنگام كه دنياپرستان صداها را در حنجرهها خفه ميكردند حقايق مظلوميت علي و خاندان پيامبر (ص) و حقوق پايمال شده آنان را بعد از رحلت جانگداز محمد مصطفي (ص) در چهره مسلمانان فرياد كرد :"اي بندگان خدا شما پرچمداران امر و نهي و حاملان دين و وحي او هستيد، شما امانتداران خدا بر خويشتن بوده و مامور رسانيدن احكام دين او به ملل ديگريد.
به سوي شما از ميان خودتان پيامبري آمد كه رنج و ناراحتي شما بر او دشوار بود و بر ايمان آوردن شما اصرار ميورزيد و به مومنين دلسوز و مهربان بود.
و هنگامي كه خداي تعالي خانه جاوداني انبيا و جايگاه برگزيدگان را براي پيغمبرش اختيارنمود، كينههاي دروني و نفاق شما ظاهر گشت و جامه دين مندرس و فرسوده شد، گمراهان خاموش به سخن درآمدند و گمنامان فرومايه دعوي نبوغ كردند.
شتر باطل گرايان به صدا درآمد و در صحن خانههايتان جولان نمود، شيطان از كمينگاه خود درحالي كه شما را به سوي خود ميخواند سركشيد و ديد كه چه زود دعوتش را پذيرفتيد.
كجا ميرويد در حالي كه كتاب خدا پيش روي شما است كتابي كه مطالب و امورش هويدا و احكامش درخشان و نشانههايش روشن و نواهياش آشكار و اوامرش واضح است و شما آن را پشت سر خود انداختهايد آيا قصد اعراض از قرآن را داريد و يا به غير قرآن ميخواهيد داوري كنيد؟ و حكم غير قرآن براي ستمكاران چه بد جزايي است!
هر كه جز اسلام دين ديگري اختيار كند از او پذيرفته نشود و در قيامت جزو زيانكاران خواهد بود."
فاطمه صديقه از همان لحظه نخستين حيات كه در مظلوميت تمام ديده به جهان گشود تا دوران خردسالي كه سه سال را همپاي پدر و مادر در شعب ابيطالب در محاصره گذراند تا ازدواج با علي ابن ابي طالب و لحظه شهادت همواره بيداري و هوشياري مسلمانان و پيروي از خط اصيل دين را فرياد كرد.
آنچنان كه قبل از شهادت، مظلوميت اميرالمومنين علي (ع) و حق پايمال شده او كه نشانه زير پا نهادن دين خدا بود را در كنار همه غم و اندوه ناشي از رحلت پدر، بارها بر مردمان كور و كر آن روزگار يادآوري نمود.
و اينبار دشمنان كه اهدافشان را نقش برآب ميديدند از خشم و كينه خود بر خانه محقر و ساده بانوي دو عالم هجوم بردند و او را به زخم كين خود ضربه زدند اما آن حضرت در دفاع از اسلام از پاي ننشت و تا آخرين نفسها هم از اسلام و دليل خلقت حضرت علي ابن ابي طالب حمايت كرد.
و اينك كه روي در نقاب خاك كشيده و ميرود تا به پدر بپيوندند علي (ع) تاب و توان خود را از دست داده گويي جان شيرينش از بدن پر كشيده و ميرود.
علي (ع) ابر مردي كه هيچ چيز در برابرش تاب تحمل ندارد ، تحملش را از دست داده و گويي صبر نتواند كرد امااستوار ميماند تا وصيت نجيبترين و مطهرترين زنان عالم را اجرا كند.
شب هنگام علي با چند صحابه و فرزندان در تيرگي شب در كوچههاي بيقرار مدينه در سكوتي غمبار به آرامي ميبرندش تا دشمنان و ظالمان بر جسد مطهرش نماز نخوانند و قبرش را ندانند.
و چه سخت و دشوار است كه ياس را در خاك دفن كرد و دشوارتر براي علي (ع) كه تنها همسر و همراز و همتراز خود را ميخواهد وانهد و برود.
ابرها ميگريند بر حال علي ميرود در خاك آمال علي
اشك من زين گل شده گلفام تر هستيام را ميبريد آرام تر
اين تن آزرده باشد جان من جان فدايش، او شده قربان من وسعت اشكم به غير از ابر نيست چارهاي غير از نماز صبر نيست مرهمي خرج دل چاكم كنيد همرهان همراه او خاكم كنيد
و اينك اسطوره خلقت ، ابر مرد تاريخ بر بورياي ساده فاطمه (س) به تمنا مينشيند و صبر پيشه ميكند.
آري او ندارد همراز اينك و غريب وار تر از هميشه بايد تنهايياش را در نخلستانهاي مدينه و چاه فرياد كند تا آن هنگام كه سپيده روشن از وراي ابرهاي تيره و تار بر بلنداي قامت رشيدش نشيند و او را همنشين پيامبر (ص) و كوثر ولايت فاطمه (س) نمايد.ك/۴
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]