واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
«عبادی العماری»؛ بلبلی سیاه با رسالتی سفید/ ساختارشکن خرده فرهنگهای غلط
عبادی العماری خواننده مشهور سبک سنتی ریفی، منتقد اجتماعی و مخالف سرسخت سنتها و خرده فرهنگهای غلط قبیلهای مشترک با استان خوزستان بود که ترانههای اجتماعی وی مورد اقبال روشنفکران قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، کارشناسان موسیقی معتقدند که هر فرهنگی، موسیقی خاص خود را میطلبد به این معنی که در هر فرهنگی با جغرافیای خاص، موسیقی مشخصی به وجود میآید، با این اوصاف برای بررسی شکل گیری هر نوع موسیقی از آغاز تا پایان باید ریشههای فرهنگی آن را مورد واکاوی قرار داد.
در این میان موسیقی عربی خوزستان را میتوان به دو بخش «موسیقی ریفی» یا روستایی و «موسیقی مقامی» یا شهری تقسیم کرد، این نوع موسیقی شباهت زیادی به موسیقی جنوب عراق دارد، نقوش حجاری شده نوازندگان عیلامی در شوش از سابقه چند هزار ساله موسیقی در این منطقه از جهان خبر میدهد. *دوران طلایی موسیقی ریف
در اوایل دهه 67 میلادی، هنرمندان و خوانندههای زیادی در جنوب عراق و خوزستان پدید آمدند، این هنرمندان خود را وارث میراث موسیقی بین النهرین میدانستند، از میان آنان میتوان به سعدون جابر، حسین نعمة، فاضل عواد، یس خضر، فؤاد سالم، قحطان العطار، ریاض أحمد و حمید منصور در عراق، علوان الشویع و حسان اگزار در ایران اشاره کرد. این هنرمندان با اشراف کامل به موسیقی ریفی توانسته بودند جایگاهی بالا در موسیقی منطقه برای خود دست و پا کنند و دستاوردهای خود را بهعنوان میراث هنری بین النهرین و خوزستان به ثبت برسانند.
در این میان خوانندههایی نیز بودند که چهره متمایز و متفاوت به شمار میرفتند، خوانندههایی که عصر طلایی موسیقی سبک ریف را رقم زدند، آنان مشکلات و دغدغههای بافت روستایی محروم را با پندهای حکمت آمیز، در قالب موسیقی به مردم عرضه کردند.
یکی از این ستارگان پرفروغ (عبادی العماری) است، عبادی در زمان خود بهعنوان نهضت و حرکتی نو در میان سبک سنتی موسیقی (ریف عربی که مختص عراق و خوزستان است) ظهور کرد.
عبادی در این مسیر با دشواریها و مشکلات زیادی رو به رو شد، او که متولد «مجر» یکی از شهرهای استان «میسان» در عراق است از کودکی استعداد عجیبی در خوانندگی داشت، ترانههای ماندگار او در دوران جوانی، گواهی بر این موهبت و استعداد دارد.
*«عبادی»؛ منتقد اجتماعی
عبادی در حالی به خوانندگی روی آورد که به رسانه و تلویزیون دسترسی نداشت و سبکهای سنتی زمان خود را از رسانه دنبال نمیکرد، او برای آغاز کار خوانندگی، تنها ترانههایی ضبط شده داشت که از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکرد اما این خواننده عراقی، با پشتکار فراوان و صدای دلنشین خود، سرانجام توانست در میان مردم منطقه، از شهرت بسیاری برخوردار شود.
بدین ترتیب بود که ترانههای شعبی و سنتی زیادی را به موسیقی ریف عرضه کرد اما با این وجود، تلویزیون وقت عراق، اعتنایی به او و صدای زیبا و دلنشین وی نمیکرد، برخی کارشناسان حوزه اجتماعی در عراق، دلیل این بیاعتنایی را تنها سیاه بودن پوست عبادی و تبعیض میدانند و برخی دیگر، اجتماعی بودن و مبارزه با خرده فرهنگهای حاکم را دلیل این بیاعتناییها می دانند. این تبعیض و شرایط سخت زندگی عبادی باعث شد که این ستاره موسیقی، مشکلات و چالشهای اجتماعی را بیشتر احساس کند، بیگمان پرداختن به این مسائل اجتماعی و اهتمام به آنها باعث متمایز شدن او از خوانندگان عصر خود شد، مسائلی که حتی رجال دین و قانون آن زمان نیز به آنها توجهی نداشتند.
*ترانه «فصلیة» پایانی بر حقارت زن
از مهمترین این مسائل و چالشهایی که عبادی در قالب موسیقی به مبارزه با آنها پرداخت، میتوان به ترانه «فصلیه» اشاره کرد، «فصلیه» وصف دختری بود که بهعنوان دیه قتل، به اجبار و زور، به خانواده مقتول داده میشد.
دختری که هیچ ارادهای از خود نداشت و با جبر، قربانی اشتباهات قوم و خویش خود و سنتهای غلط حاکم بر زندگی میشد. عبادی در این ترانه ریفی، تصویری غم انگیز از برخورد غیرانسانی شوهر تحمیلی با این دختر را به رخ میکشد، دختر بد اقبالی که در روز ازدواج خود از کمترین احساس شادمانی که هر دختر تازه عروسی دارد، بیبهره بود، برخلاف تازه عروسهایی که به خانه بخت میرفتند با وی بهعنوان تاوان یک جرم برخورد میکردند.
عبادی در این ترانه خود را در جمع مردمی که به این دختر نگاه میکنند، تصور میکند و از مردم میپرسد که این دختر تازه عروس چه کرده که با بیرحمی چنین برخوردی با وی میکنند؟ اما وقتی میفهمد که این دختر «فصلیه» است با ناراحتی فراوان آنجا را ترک میکند، گویا تحمل دیدن این ظلم و این صحنه دردناک را ندارد.
کاری از دست عبادی بر نمیآمد و تنها سنتهای غلط را با خشم و بغضی که گلویش را خفه کرده بود، مورد لعن قرار میداد، سنتهایی که باعث قربانی شدن این دختر و امثال آن شده بود.
در این میان عبادی مظلومیت «فصلیه» را به زیبایی توصیف میکند، دختری زیبا و حورالعین با گونههایی سرتاسر خیس و قلبی شکسته که در مسیر سرنوشتی تحمیلی قدم برداشته است.
این خواننده مشهور ریف، این سنت و خرده فرهنگ غلط را از شئونات مردانگی نمیداند و بدین ترتیب به جایگاه شیخهای قبیله حمله میکند و قهوه که نماد عزت و کرامت عرب است را بر این شیخها حرام میداند.
عبادی العماری در حسن ختام این ترانه با ابراز خستگی از اینگونه سنتها، نظام و ساختار قبیله را دعوت میکند تا از این سنتهای غلط و ظالمانه دست بردارد.
*عبادی و مرثیههای جاویدان
از دیگر ترانههایی که باعث شهرت این هنرمند شد، رثا و بزرگداشت «سید محمد» خواننده معروف ریف آن زمان بود با این ترانه بود که به عبادی لقب (خلد الرثاء: رثاء را جاویدان کرد) را دادند، این رثای حقیقی برخاسته از محبت و شوق بود.
عبادی در هنگام خواندن این ترانه قادر به کنترل احساسات خود نبود، در این ترانه به سادگی میتوان بغضی که صدایش را به لرزه میانداخت را احساس کرد، صدای دلنشین و زیبا همراه با احساسات صادقانه، باعث منقلب شدن و متأثر شدن مخاطبان و شنوندگان میشد.
او برای این رثاء فقط از ساز رباب (ویولن سنتی) بهره برد، ربابی که با دستان «فالح حسن»، رباب نواز مشهور ریفی، صدای عبادی را به مقصد قلبهای شنوندگان همراهی میکرد.
*عبادی و دخترک یتیم
یتیمه (دخترک یتیم) از دیگر دستاوردهای عبادی در ارتباط با چالشهای اجتماعی بود، دختری که حتی در روز عید نیز (زمان شادی مردم) غمگین و ناراحت است، دختری تنها و به دور از احسان مردم، گویا ریشه محبت و انسانیت در دلهای مردم خشکیده شده و کسی دست نوازش و کمک را به این دخترک یتیم دراز نمیکند.
میتوان این دوران سیاه را دوران انحطاط انسانیت و اخلاق نامید، ولی دنیای آن زمان هر قدر هم که تاریک بود باز هم نمیتوانست نور شمع انسانیت عبادی را خاموش کند، ترانههایی که بیشتر شبیه به فریادهایی بلند برای بیداری مردم از خواب جهل بود.
*عشق پاک و عذری
از دیگر ترانههای عبادی که ما را به یاد عشق پاک (حب عفیف) عنتره بن شداد (شاعر و سردار قبیله عبس در زمان قبل از اسلام ) میاندازد؛ ترانه «سامحینی» (مرا ببخش) است.
این ترانه رساترین عذر خواهی از معشوقه در موسیقی عربی است، ترانه ای که جز عبادی کسی قادر به خواندن و اجرای آن به شکل مطلوب نبود، بزرگان زیادی تلاش کردند تا این ترانه را به تقلید از عبادی بخوانند اما قادر به این کار نشدند.
*وداعی آگاهانه با مردم
سال 1989 م عبادی العماری در ترانه ( رایحین امودعینک = با تو وداع میکنیم) با اقدامی غیرمنتظره با هواداران خود خداحافظی کرد، گویا عبادی میدانست که اجلش فرا رسیده است.
سرانجام عبادی العماری، منتقد اجتماعی و مخالف سرسخت سنتها و خرده فرهنگهای غلط در سال 1989 میلادی جان به جان آفرین تسلیم کرد. مردی که مرگ او یک شوک بزرگ بر موسیقی منطقه خوزستان و عراق بود، گفته شده که عبادی زمانی که از دنیا رفت، دوستداران وی در خوزستان تا مدتها از مرگ او بیخبر بودند و بسیاری نیز بیصبرانه منتظر دریافت آلبوم جدید او در قالب کاست بودند، اما در کمال ناباوری به هنگام دریافت آن، خبر مرگ این چهره نامدار موسیقی را نیز دریافت کردند.
در این میان اما بعد از گذشت چند دهه از مرگ عبادی، هنوز هم ترانههای وی به گرمی مورد استقبال قرار میگیرد. صدای بینظیر عبادی و گنجینه لغوی موجود در ترانههای او و پرداختن به مسائل و چالشهای اجتماعی و همچنین همراهی فالح حسن، ویولن نواز معروف، شاهکارهای هنری او را به میراثی اجتماعی تبدیل کرده که هیچگاه از ذهن و یاد دوستداران ادب و فرهنگ ریفی پاک نخواهد شد. -------------------------------- گزارش: عارف شریفی صرخه --------------------------------
94/10/20 - 10:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]