تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835034326




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

انتقاد شهید کاظمی از مجلس


واضح آرشیو وب فارسی:فاش نیوز: سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی در سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان متولد شد. با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت. دوران جوانی خود را با حضور در جبهه های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوزان بعثی در سِـمت هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت. کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی شود. مقام معظم رهبری ۳ مدال فتح بر سینه او نصب کردند. سردار کاظمی همچنین در سال ‪ ۱۳۷۲‬با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست مقام معظم رهبری دریافت کرد. در سال ‪ ۱۳۷۹‬حکم فرماندهی نیروی هوایی سپاه را از رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و نیروی هوایی را از نظر سازمان ، ساختار و سازماندهی و سازمان موشکی ارتقا داد. وی پس از ‪ ۵‬سال خدمت ارزنده در نیروی هوایی سپاه، در سال ‪ ۱۳۸۴‬حکم فرماندهی نیروی زمینی سپاه را از مقام معظم کل قوا دریافت کرد و طی سه ماه فعالیت شبانه روزی، بیش از ‪ ۱۰۰‬سفر به تمامی یگان های نیروی زمینی داشت و وضعیت یگان های نیروی زمینی را از نزدیک بررسی می کرد. آخرین مکالمه از شهدای عرفه در جت فالکون مربوط به شهید محسن اسدی است که می گوید: «بسم الله الرحمن الرحیم ، ساعت نُه و سی و پنج دقیقه است حدود یکساعت و سی دقیقه است روی آسمونیم ، موتور نداریم و با سلام و صلوات انشاالله میریم می شینیم ارومیه و انشاالله که به خیر بگذره ، اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله. یا علی ابن ابی طالب ، یا علی ابن ابی طالب ، یا حسین...» خاطرات بسیاری را دوستان، همرزمان و یاران شهید کاظمی از او نقل کرده اند. خاطراتی از حماسه های جنگ تحمیلی تا رشادت هایش در مسئولیت های مختلف سپاه. چند خاطره به نقل از همرزمان شهید در ادامه می آید: *هیچ ترسی از دشمن بعثی نداشت کاظم عرب ها، آزاده و همرزم شهید احمد کاظمی می گوید: مرحله دوم عملیات بیت المقدس بود. ما در مرحله اول عملیات، جاده اهواز- خرمشهر را رد کرده و رسیده بودیم پشت جاده. دیدم پشت جاده، قسمت پایین، بچه های ما در سنگر هستند. آن طرف جاده یعنی قسمت غرب، عراقی ها بودند. خود سردار کاظمی روی جاده آسفالت جلوی عراقی ها ایستاده و فریاد می زد: «کجا هستند این عراقی های آرپی جی زن؟» با توجه به اینکه برای تانک هایی که در خود دشت بود هیچ پناهگاهی وجود نداشت ولی به بچه ها سپرده بود شکارشان کند و خودش هم روی جاده ایستاده بود. همین طور خاطرم هست قبل از عملیات فتح المبین بود که بچه ها و شهید کاظمی برای شناسایی رفته بودند و من هم همراهشان رفتم. موقع برگشت یک ساعتی را ما گم شده بودیم و در این زمان در میان عراقی ها و مرز دشمن بودیم اما متوجه نشده بودیم. این را فقط شهید کاظمی فهمیده بود. یکبار هم اعلام نکرد به ما که نزدیک دشمنیم و یک لحظه هم خوفی به دلش راه نداد یا ناراحت بشود و به ما چیزی را ابراز کند. موقعی که جاده اصلی مان را پیدا کردیم و برگشتیم تازه گفت که ما این حدود را در میان عراقی ها بودیم. *انتقاد شهید کاظمی به یک نماینده مجلس: در مجلس چه می کنید؟ کاظم عرب ها، آزاده و همرزم شهید احمد کاظمی روایت می کند: کردستان که بودیم یکبار سردار کاظمی زخمی شده بود و در بیمارستان شهید مصطفی خمینی بستری بود. ما رفتیم برای عیادت ایشان. آن زمان شهید محمد منتظری، نماینده نجف آباد بود وقتی رسیدیم بیمارستان، ایشان را با ویلچر آوردند پایین و همان موقع شهید محمد منتظری هم رسید. شهید کاظمی تا چشمش به او افتاد بلافاصله گفت: «دارید در مجلس چکار می کنید؟ می دانید شما دارید با کارهایتان به این کومله ها کمک می کنید؟ همین که به بعضی جاها بودجه می دهید از طریقی به دست این ها می رسد و می روند و بچه های ما را شناسایی می کنند و شب که می شود بچه های ما را همین ها به شهادت می رسانند.» وقتی این جملات را به شهید محمد منتظری می گفت برای من تکان دهنده بود. شهید کاظمی ضمن اینکه در کردستان می جنگید، این مسائل را هم کاملا زیر نظر می گرفت. *مسئولین بی لیاقت را به آپاراتی لشکر می فرستاد/بازدیدهایش اغلب سرزده و بدون اطلاع و زمان مشخصی بود یکی دیگر از همرزمان شهید می گوید: با همان نگاه و برخورد اول، افراد کارآمد را از مدعیان تشخیص می داد. به کسانی که کارآیی نداشتند، مسئولیتی کوچک هم نمی داد، چه برسد به مسئولیت های حساس. گاه می شد یک مسئول را به خاطر بی لیاقتی به «آپاراتی لشکر» می فرستاد تا در آن جا پنچری بگیرد. در زمان جنگ هم چه بسیار بودند کسانی را که به خاطر بی لیاقتی و عدم اطاعت از فرمانده، به «بلوک زنی مهندسی» فرستاده بود. مسئولیت های مهم از نظر او مسئولیت هایی بود که با بیت المال سر و کار داشت. به شدت با تخلف های فرماندهان و مسئولان برخورد می کرد. به هیچ وجه اجازه نمی داد از بیت المالی که در اختیارش بود، کوچک ترین سوءاستفاده ای شود. تشویق هایش هم روی دو اصل بود؛ اول حفظ بیت المال و نگهداری؛ دوم انجام درست وظایف محوله. آن هم بیش تر برای نیروهای جزء بود و سخت گیری ها و تنبیه ها برای مسئولان. از تمام ریز مسائل هم اطلاع داشت و هم وارد می شد. چون خود در جنگ و در صحنه عملیات ها از نزدیک حضور داشت، به همه جزئیات امور اشراف داشت و زحماتی که کشیده می شد را به خوبی شناسایی می کرد و به آن ارج می نهاد. هیچ نیازی به گزارش مکتوب نداشت؛ با یک بازدید به همه جوانب کار پی می برد. بازدیدهایش اغلب سرزده و بدون اطلاع و زمان مشخصی بود؛ طوری که همه حضورش را حس می کردند و هر لحظه آماده رسیدنش بودند. حتی سرباز راننده اش، تنهایی هم که بود، جرأت تخلف نداشت و همه دستورالعمل های او را رعایت می کرد؛ زیرا احتمال می داد که حاجی مطلع شود. *مرخصی چند ساعته به اندازه حمام و یک آلاسکا فاصله عملیات «فتح المبین» تا «بیت المقدس» کم تر از یک ماه بود و نیروها خسته شده بودند. از حاج احمد خواستیم نیروها پیش از آماده سازی و سازماندهی مجدد برای انجام عملیات، به مرخصی بروند. اصرار کم کم نتیجه داد و حاجی راضی شد تا نیروها به مرخصی بروند؛ به شرطی که او هم همراه آنان باشد. همه گردان سوار اتوبوس شدند و حاجی هم همراه شان بود. تا این که به منطقه گلف در نزدیکی اهواز رسیدیم. حاجی ابتدا نیروها را به حمام فرستاد و سپس برای هر نفر یک آلاسکا خرید و گفت: مرخصی تمام شد! برمی گردیم منطقه. این فرصت چند ساعته تمام مرخصی گردان بود، در فاصله سه ماه و دو عملیات بزرگ.


یکشنبه ، ۲۰دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فاش نیوز]
[مشاهده در: www.fashnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن