واضح آرشیو وب فارسی:پارس فوتبال: سال ها گذشته، اما رویاهای مجا هنوز بوی الرحمان می دهند. پسر جنوب که روزی روزگاری در فوتبال ایران بروبیایی داشت، سال هاست اسیر شبح سمجی شده که شهر به شهر و خیابان به خیابان رهایش نمی کند. مجاهد که با حکم روزگار به تمام خواب هایش کبریت کشید، حالا در ۳۵سالگی، تنها زمانی آرام می گیرد که سر بر شانه بانویش بگذارد و یک دل سیر اشک بریزد. از آن ایام تلخ بادا باد تا این روزهای نسیان راه زیادی نیست.به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام و به نقل از همشهری ورزشی; اتفاقات پیرامون سوشا مکانی ما را دوباره به یاد مجاهد خذیراوی انداخت تا سراغ ستاره خاموشی را بگیریم که به انزوای دیرینه اش عادت کرده است. نیستی مجاهد! من کی بودم اصلا. مجاهد سال هاست که از یادها رفته. در این سرزمین قهرمان زنده را عشق است. هنوز به قول خودت محرم رازهایت، همان نخل های مغموم اند؟ سنگ صبور پیدا کردی حتما ما را خبر کن عامو. آدم با سنگ درد دل کند اما به انسان های آفتاب پرست متوسل نشود. ماجرای سوشا را شنیدی؟ کم وبیش. توی این فوتبال بی سروته هر اتفاقی ممکن است بیفتد. زمان ما که اینستا و تلگرام نبود، هزارویک جور مصیبت نازل می شد، حالا که با این اینترنت و این کانال ها سنگ روی سنگ بند نیست. فکر نمی کنی بازیکنی مثل سوشا مکانی که توی چشم است و در تیم ملی و پرسپولیس عضویت دارد، باید بیشتر مواظب خودش باشد؟ صددرصد. آنها که بخیل اند و چشم دیدن یک جوان را ندارند، ممکن است برای به دام انداختنش تله بگذارند. من البته از اصل ماجرای سوشا بی اطلاعم و درست نمی دانم مقصر واقعی چه کسی است. فقط گاهی قیمت یک گاف کوچک آنقدر دردسرساز می شود که باید همه عمرت را با آن تاخت بزنی. من مگر چه کار کردم؟ در آن جشن لعنتی آدم های دیگری نبودند؟ پس چرا کمر به نابودی مجای آبودانی و ساده بستند. من اگر بعد از داربی به آن میهمانی نحس نمی رفتم الان توی اروپا بازی می کردم و میلیون ها یورو توی حسابم بود. پس قبول داری اولین اشتباه یک استار می تواند منتج به افول ابدی اش شود؟! دقیقا. اینکه سوشا چه خبطی کرده به خودش مربوط است. بالاخره هر آدمی که اشتباه کند باید تاوانش را پس بدهد، اما درد اینجاست که جامعه هم با تیپا آدم را بدجور می زند. این طور موقع ها رفقای گرمابه و گلستان آب می شوند و می روند داخل زمین. دنیاست دیگر. ولی علی پروین گفته برای رهایی سوشا از مخمصه، آستین ها را بالا می زند! گلی به جمال آقای پروین که این قدر معرفت نشان می دهد. پروین از اول هم آدم مشتی و بامرامی بود. خدا کند هر چی که هست ختم به خیر شود. حیف است جوان مردم یک شبه به آرزوهایش چوب حراج بزنند. راستی پس از این همه سال چقدر خودت را مقصر می دانی انصافا؟ من اشتباه کردم اما ضرباتی که دیگران زدند چند برابر اشتباهم بود. جوان شهرستانی را داخل یک خوابگاه رها کردند و نان و ماست جلویش گذاشتند. هیچ کس نیامد بگوید خرت به چند مجا. عین خیالشان نبود، وقتی داشتم ویران می شدم. بی مرام ها از پشت به من خنجر زدند تا به آرزوهایم نرسم. اگر زمان به عقب برمی گشت تو از کدام مسیر خودت را به آرمان شهرت می رساندی؟ حیف که زمان عقب گرد ندارد وگرنه اگر داشتند پایم را هم قلم می کردند به تهران نمی آمدم. من همین جا در جنوب هم می توانستم پیشرفت کنم. بعد هم چشم و گوشم را باز می کردم تا گول آدم های هزار رنگ را نخورم. من که به خاطر استقلال از پیشنهادهای درست و حسابی گذشتم آخرش به کجا رسیدم؟ کاش حرف های بلاژویچ را گوش می کردم. او می گفت تو اگر قدر خودت را بدانی و خام نشوی تا بارسا هم می روی. تلف شده ها در فوتبال ما کم نیستند. از مجتبی تا نیکی و شیث و مجاهد و خیلی های دیگر. لابد باید سوشا را هم به این جمع اضافه کنیم. خدا نکند. جوان مردم اگر کاری هم کرده نباید از زمین و آسمان بمباران شود. فردا که قالب تهی کند و بلایی سرش بیاید چه کسی پاسخگوست. آدمی که گاف داده جورش را هم می کشد. دیگر دلیلی ندارد بعضی ها سوژه بسازند و جهنم درست کنند. دل مجاهد برای فوتبال تنگ نشده؟ می خواهم سربه تن فوتبال نباشد. همین فوتبال آرزوهای مرا دود کرد و فرستاد هوا. همین فوتبال پدرم را کشت. اگر زن و بچه دورم را نمی گرفتند تا الان هفت کفن پوسانده بودم. بعضی ها را اگر جان به جانشان کنند، بازهم نامردی از سر و رویشان می بارد.
پنجشنبه ، ۱۷دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پارس فوتبال]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]