واضح آرشیو وب فارسی:همدان پیام: گوناگون گونه «خودسر» با نام علمی «رادیکال» تا قبل ترها، با نامی شناخته می شد (که از یادآوری آن، به دلایلی کاملاً فنی! اکراه داریم). بعدها نام این گونه شکل آبرومندی به خود گرفت و بر همین اساس به «گروه فشار» تغییر نام داد. اما این نام هم، چندان آبرومند نبود و همه را به یاد چیزهای دیگری ...مثل آبمیوه گیری می انداخت. به همین خاطر، باز هم نام این گروه آبرومندتر شد و در نتیجه عنوان «خودجوش» را به خود گرفت.(یعنی خود به خود جوش می آوردند و باعث حرص و جوش خوردن سایرین می شدند). ولی کارشناسان بعدها به این نتیجه رسیدند که این نام هم زیادی آبرومند است. بنابراین طبق پیشنهاد فرهنگستان زبان و ادبیات غیر فارسی نام این گونه به گروه «خودسر» تغییر یافت. در منابع آمده است: «خودسر» برگرفته از «سرخود» و از ریشه «سر پُر» گرفته شده است. یعنی کافی ست در اثر یک جرقه کوچک باروتشان مثل توپ سر پُر منفجر شود ... که ناگهان با کلی سر و صدا و دود و آتش، ساچمه های خود را به این ور و آن ور پرتاب می کنند. مهم نیست ساچمه ها به کجا می خورند، مهم دود کردن، سر و صدا راه انداختن و به طور کلی جلب توجه و گرد و خاک به پا کردن است. آنها در دقیقه نود نتیجه ها را تغییر می دهند. اینکه نتیجه دقیقاً به چه سمتی تغییر کند برایشان اهمیت چندانی ندارد. مهم تغییر نتیجه به هر قیمتی است! هنوز کسی تشخیص نداده که این افراد دقیقاً چه می خواهند و یا به دنبال چه نتیجه ای هستند اما کارشناسان در این خصوص گفته اند، عمکردشان بیشتر بستگی به آخرین رویداد سیاسی- اجتماعی دارد؛ به طوری که آنها دو تا سه دقیقه بعد از هر رخدادی به طور کاملاً خودکار، در محل واقعه حاضر می شوند و تحت هر شرایطی و اصطلاحاً «بی کله» به بطن ماجرا شیرجه می زنند و کار خودشان را می کنند و می روند! (به همین دلیل پیش بینی می شود نام بعدی این گروه «خودکار» شود!) شعار گروه های «خودسر» این شعر معروف است: «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» و به استناد همین شعار، آنها ترجیح می دهند حرفشان را روی تشک؛ گوشه رینگ و بالأخص، بالای دیوار سفارتخانه ها بزنند. (آری؛ با پرش هم، سفارتی را می توان گرفت!) آنها معتقدند؛ خیلی از چیزها را نمی توان با حرف اثبات کرد و اگر هم بشود زمان زیادی لازم دارد. پس وقتی می شود با چماقی جهانی را گرفت، چرا لقمه را باید دور سر چرخاند؟ مگر وقت طلا نیست؟ مگر بزرگان ادبیات ما نگفته اند: «برو کار می کن و ... « و آیا باز، همان ها نگفته اند: «برای کار کردن فقط گاو نر می خواهد و بس»!؟ کل یوم «خودسران» مصداق این شعر هستند: نه سر در عقل می بندم و نه دل در عشق می بازم از جمله نظریات شاخص «خودسران» می توان به این جمله تاریخی آنها اشاره کرد: تهدید و تسخیر، بهترین پاسخ است! یک شاعر لوس هم شورش را در می آورد و می گوید: آندم که تو را از سر خود بندازم / تو «خودسر» شدی، در شعر من افتادی! این تحقیق به همه ایرانی های دردمندی اهدا می شود که تمامی دردشان از عواقب اعمال این گروه گمنام و پرداخت هزینه های آنهاست. * منبع: ایسنا
پنجشنبه ، ۱۷دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همدان پیام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]