واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه اعتدال: اگر کسی حال انتظار فرج را در گرفتاری هایش و در رأس آن گرفتاری های ناشی از دوری و غیبت امام (ع) - به عنوان امتثال امر الهی نداشته باشد، «منتظر فرج» نامیده می شود؟ مطالبی که در این مقاله بیان شد، در حقیقت مقدّمه ای بود برای بحث انتظار فرج امام عصر (ع) و مراتب آن. در یک تقسیم اولیه می توانیم انتظار فرج امام (ع) را دارای دو رتبه بدانیم: با قصد قربت، و بدون قصد قربت. اگر این انتظار با قصد قربت و به انگیزه ی امتثال امر الهی انجام شود، «عبادت» است و گرنه عبادت نیست. اولین بحثی که در این جا پیش می آید این است که: آیا اصولاً انتظار فرج بدون قصد قربت می توان داشت یا خیر؟ اگر کسی حال انتظار فرج را در گرفتاری هایش - و در رأس آن گرفتاری های ناشی از دوری و غیبت امام (ع) - به عنوان امتثال امر الهی نداشته باشد، آیا «منتظر فرج» نامیده می شود و ادلّه ای که امر به این عمل کرده اند، بدون قصد قربت هم امتثال می شوند یا نه؟ سؤال بعدی این است: آیا چنان کسی مشمول فضائل و پاداش هایی که خدای متعال به منتظران فرج وعده داده است، می شود؟ در پاسخ به این دو مسئله به نظر می رسد - آنچنان که صاحب کتاب شریف مکیال المکارم فرموده اند (1) - اگر کسی در گرفتاری های خود از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نشود و «یأس از رَوح الهی» پیدا نکند، می توان او را «منتظر فرج خداوند» دانست، هر چند که در این عمل خویش قصد قربت و امتثال امر الهی را نداشته باشد. و این پایین ترین درجه ی انتظار فرج را تشکیل می دهد. دلیلی که در کتاب مکیال المکارم مورد استناد قرار گرفته است، حدیث شریف امام صادق (ع) می باشد که وقتی ابوبصیر از ایشان پرسید: (متی الفرج) فرج و گشایش چه موقع است؟ حضرت در پاسخ به او فرمودند: یا أبا بصیر، و أنتَ مِمَّن یُریدُ الدنیا؟ مَن عَرَفَ هذا الأمرَ فقد فُرِّجَ عنه بانتظارِه. (2) ای ابوبصیر، آیا تو هم از کسانی هستی که (فرج و راحتی در) دنیا را می خواهند؟ هر کس معرفت به این امر (امامت و ظهور امام (ع) داشته باشد، به سبب انتظارش برای او گشایش حاصل شده است. فرمایش حضرت به ابوبصیر در حقیقت این بوده است که برای مانند تو شایسته نیست که فرج و گشایشی را برای مقاصد و اهداف دنیوی طلب نمایی و باید همّت و نیّت خود را در این کار جنبه های اخروی و پاداش های معنوی قرار بدهی. ولی در عین حال به طور ضمنی انتظار فرج با هدف گشایش در امور دنیوی را پذیرفته اند و آن را درجه ی پست و دونِ شأن کسانی چون ابوبصیر دانسته اند. با این ترتیب بر چنین کسی عنوان تارک (ترک کننده) انتظار فرج صدق نمی کند، حتی اگر نیّت او از کارش صرفاً رفع گرفتاری های شخصی و دنیوی اش باشد. آری؛ انتظار این فرد را نمی توان «عبادت» خدا دانست. چون عبادت بودن یک عمل فرع بر قصد قربت در انجام آن است و فرض مسئله در موردی است که فاعل چنین قصد و نیّتی نداشته باشد. به همین دلیل چنین شخصی مشمول فضائل و پاداش های اخروی که خداوند برای منتظران ظهور امام (ع) مقرّر فرموده است نمی شود، هر چند که از آثار و فضائل دنیوی «انتظار فرج» تا حدّی بهره مند می گردد. حداقل فایده ای که این انتظار برای او دارد این است که در مشکلات و گرفتاری های خود ناامید نمی شود و از پا در نمی آید و این کمترین فرجی است که بر انتظار فرج مترتّب می شود. امّا این عمل شریف (انتظار فرج) در دنیا و آخرت نتائج و آثار و ثواب های فوق العاده ارزشمندی دارد که رسیدن به آن ها صرفاً با احراز درجات بالاتر آن امکان پذیر می باشد. پس انتظار فرج بدون قصد قربت، انتظار فرج هست ولی عبادت نیست. ولی اگر همین عمل با قصد قربت انجام شود، «عبادت» خداوند خواهد بود و بلکه بزرگترین و بافضیلت ترین عبادات می باشد. پس تا این جا «انتظار فرج» دو رتبه ی کلی پیدا می کند: رتبه ی اول: انتظار بدون قصد قربت، و رتبه ی دوم: انتظار با قصد قربت. در انتظار فرج بدون قصد قربت، انگیزه ی اصلی فرد امتثال امر الهی نیست. او به خاطر رضای خدا و تقرّب به او انتظار نمی کشد، بلکه یا اصلاً نیّت خدایی برایش مطرح نیست و یا اگر هم مطرح باشد، به صورت تَبَعی و طفیلی است. حالت اول مربوط به کسی است که فرج امام زمان (ع) را به خاطر رهایی از گرفتاری ها و سختی های دنیای خودش یا دیگران و رسیدن به خوشی های زمان ظهور، انتظار می کشد و هیچ انگیزه ی الهی و خدایی برایش مطرح نیست. و حالت دوم این است که انگیزه ی اصلی اش همان لذّات خوش دنیوی است و به تَبَع آن قصد امتثال امر خدا را هم می کند. برای چنین فردی، اطاعت امر خداوند و عبادت او مستقلاً مطرح نیست، بنابراین با حالت اول از این جهت هیچ تفاوتی ندارد. ادامه دارد...
یکشنبه ، ۱۳دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه اعتدال]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]