واضح آرشیو وب فارسی:زمان نیوز: محمد ایرانی، مدیرکل خاورمیانه وزارت خارجه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی نوشت: یکی از ابهامات مساله سوریه این است که چطور ارتش و گروه های مسلح مخالف، سلاح خود را بر زمین بگذارند و فکری برای تروریست های مجهز داعش و النصره کنند.بحران سوریه مراحل بسیار حساسی و دقیقی را سپری می کند. مدتی است که در کنار افزایش تحرکات میدانی صحنه داخلی (ناشی از حضور نظامی روسیه)، روند سیاسی این بحران نیز به گونه ای چشمگیر دنبال می شود. اهتمام طرف های بین المللی و منطقه ای و وزن کشی و قدرت نمایی طرف های سیاسی حاضر در این بحران، به منظور نقش آفرینی در تعیین فرجامی برای آینده سوریه، خلال شش ماه گذشته، بی سابقه بوده است. آنچه در وین ۱ و ۲ و قبل از آن در ژنو 1 و 2 گذشت، چارچوبی از تصمیمات پراکنده، پیرامون موضوعاتی متفاوت بود که به تدریج حلقه فرایند سیاسی را کامل کرد. قطعنامه 2254 که برای اولین بار پیرامون فرایند سیاسی در سوریه با اجماع سایر اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت به تصویب رسید، در واقع نقشه راهی را ارایه داد که حاصل نشست های اشاره شده در ژنو و وین را تجمیع و وارد فاز تعهدات بین المللی کرد. این قطعنامه با توافق آمریکایی- روسی نهایی و مصوب شد. سفر جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده، دو روز قبل از آن به مسکو و مذاکره طولانی مدت با پوتین و همتای خود، نشان داد که هر دو طرف نه تنها بر حل و فصل بحران از طریق سیاسی توافق کرده اند، بلکه در بندهای جزیی تر این فرایند نیز توافق حاصل شده است. از نگاه این دو، لازم بود که توافقات ژنو و وین به تضمین بین المللی تبدیل شود و اجرای آن نیز رسما برعهده سازمان ملل گذاشته شود. به هر حال آنچه در وین 1 و ۲ تحت عنوان راهکاری سیاسی حل بحران سوریه، شامل آغاز گفت وگوهای نمایندگان دولت موجود و گروه های معارض، تشکیل دولت فراگیر ملی، تدوین قانون اساسی جدید و انتخابات آزاد تحت نظارت سازمان ملل متحد، خلال 18 ماه از ابتدا تا انتها، طی قطعنامه مذکور قانونمند شده، طرف های بین المللی از جمله سایر بازیگران مطرح در سوریه، دولت موجود و گروه های مخالف را ملزم به اجرای آن کرده است. قرار است همزمان از آغاز پروسه گفت وگو، آتش بس بین ارتش و گروه ها به اجرا گذاشته شود. البته این امر بدان معنا نیست که همه امور بر وفق مراد پیش می رود. جدال همچنان باقی است. در حال حاضر بحث جدی طرف های بین المللی، آماده سازی فضایی برای مذاکرات مستقیم حکومت سوریه و مخالفان است تا در گفت وگویی رو در رو اختلافات خود را به بحث بگذارند. قرار است در پایان این مذاکرات (حداکثر خلال 6 ماه)، یک دولتی فراگیر و توافقی شکل گیرد که مسئولیت دوره انتقالی را برعهده داشته، قانون اساسی جدیدی را تدوین کند و روند را به سمت برگزاری انتخاباتی آزاد و مستقیم تحت نظارت سازمان ملل سوق دهد. در این بین تعیین گروه های معارض واقعی برای گفت وگو با حکومت و تمییز آنها از تروریست ها و گروه های تکفیری یک ضرورت قطعی است، در عین حال بسیار حساس و دشوار است و می تواند به یک معضلی تبدیل شود که حل آن نیاز به زمان زیادی داشته باشد. در این مرحله، طرف های منطقه ای مخالف حکومت آقای بشار اسد، تلاش خواهند داشت گروه های مورد حمایت خود را به هر شکل ممکن در مذاکرات و در آینده قدرت سیاسی دخالت دهند. نکته دیگر، نواقص و ابهامات موجود در بندهای قطعنامه است. یکی از ابهامات عدم ارایه راهکار روشنی برای برخورد با تروریست های داعش و النصره است. چه کسی یا چه طرفی باید با آنها بجنگند و آنها را مجبور به اخراج کند؟ آیا ارتش سوریه این وظیفه را بر عهده خواهد داشت؟ یا ارتش و گروه های مخالف مسلح در کنار یکدیگر علیه تروریست ها خواهند جنگید؟ یا قرار است نیروی خارجی وارد شود؟ نکته دوم، موضوع آتش بس است. در قطعنامه مذکور راهکار اجرایی برای آتش بس پیش بینی نشده است، بلکه صرفا تاکید بر اجرای همزمان آن با آغاز روند گفت وگوها دارد. یکی از ابهامات این است که چطور ارتش و گروه های مسلح مخالف، سلاح خود را بر زمین بگذارند. فکری برای تروریست های مجهز داعش و النصره که بیشترین حضور کمی و کیفی را در خاک سوریه دارند، نشده است. دولت سوریه در این رابطه ضمانت می خواهد. از این رو به نظر می رسد، پیش از اجرای هر اقدام سیاسی باید چگونگی برخورد با تروریست ها مدنظر قرار گیرد. در غیر این صورت آتش بس بهترین فرصت برای گسترش تروریست ها و کسب پیروزهای بیشتر آنها خواهد بود. واقعیت این است که تصویب جدول اجرای فرایند سیاسی تنها یک گام محسوب می شود. اجرای آن نیاز به اراده جدی همه طرف ها دارد. در غیر این صورت این قطعنامه صرفا مصوباتی روی کاغذ خواهد بود. به نظر می رسد تلاش برای پیشبرد طرح با تعجیل و شتاب، بدون توجه به واقعیت های موجود، و بدون توجه به رفع موانع اولیه امکان پذیر نخواهد بود. گوشه ای از واقعیت ها این است که اولا برای اجرای آتش بس، مرز بین تروریست ها و گروه های واقعی اپوزیسیون باید مشخص شود. ثانیا، اصرار بر اجرای آتش بس، بدون در نظر گرفتن راهکاری برای سرکوب جدی تروریست ها، معنایی ندارد. ثالثا، کشورهای همسایه سوریه به ویژه ترکیه، متعهد شوند، مرزهای خود را هم برای مقابله با جریانات تروریستی و هم برای حمایت از اجرای آتش بس، ببندند. در غیر این صورت افق پیش رو همچنان مبهم، خاکستری و غیرقابل پیش بینی خواهد بود. برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی « جدیدترین اخبار » اینجا کلیک کنید
شنبه ، ۱۲دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: زمان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]