تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز دژ محكم خداوند رحمان و وسيله راندن شيطان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803878648




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سیر تحول جنگ افزار و راهبرد نظامی از آغاز قرن بیستم تا پایان جنگ جهانی دوم


واضح آرشیو وب فارسی:سراج24: اگر انگلیسی ها در سال ۱۹۴۰ زودتر از تمام قدرتهای درگیر رادارهای ابتدایی زمین پایه را به خدمت نگرفته بودند، به احتمال زیاد نمی توانستند در مقابل تهاجم هوایی سنگین آلمان در آغاز جنگ پایداری کنند. رادار، کمبود تعداد هواپیماهای انگلیسی را در برابر دشمنان آلمانی شان جبران کرد.به گزارش « سراج24 »، جنگ جهانی اول نخستین نبرد بزرگ بین المللی بود که تاثیرات انقلاب صنعتی را بر میدانهای نبرد آشکار کرد. پیش از آن آخرین جنگ وسیع و پر دامنه، جنگ های دوره ناپلئون یعنی تا پیش از 1815 بودند که هنوز در آن زمان انقلاب صنعتی اثر چندانی بر میدانهای جنگ داشت. چنگ جهانی اول نخستین کارزاری بود که در آن وسایل نقلیه موتوری و راه آهن وارد عرصه شده و نقش بسیار مهمی در حم و نقل سریع نیروها و ارسال تدارکات به عهده گرفتند. این تحول که اقتدار بی رقیب حمل و نقل دریایی را به چالش کشید به آلمان اجازه داد چهار سال در دو جبهه شرق و غرب در مقابل قدرتهای سنتی اروپا یعنی انگلستان، فرانسه و روسیه به خوبی مقاومت کند. پیش پرده کوچک جنگ صنعتی شده جدید در جنگ کریمه در آغاز دهه ۱۸۵۰ میلادی به روس ها فهماند که دوران یکه تازی لشکرهای پیاده و سواران پرشمار به پایان رسیده است. روسها که پس از شکست ناپلئون در ۱۸۱۴ برترین قدرت زمینی اروپا بودند، ظرف سه دهه به میزان چشم گیری عقب افتادند. ناکامی در کریمه تاثیر زیادی بر رشد نیروهای سیاسی مخالف و اصلاحات نافرجام الکساندر دوم ایفا کرد. پیشرفت روسها در آسیا و منطقه دریای سیاه متوقف شد و در دو دهه پایانی قرن نوزده آنها ناچار شدند پیمان دفاعی دو جانبه ای با فرانسه منعقد کنند که در آن نسبتا نقش فرو دست داشتند. فرانسه وام و تسهیلات قابل توجهی در اختیار روسیه قرار داد تا خط آهن شرق به غرب خود را تکمیل کرده تا هنگامی که جنگ محتمل با آلمان آغاز شد بتواند به موقع جبهه دومی در برابر آلمانها بگشاید. همین دوراندیشی فرانسویها در نبرد ماران در ۱۹۱۴ پاریس را نجات داد. سلاح انقلابی در جنگ اول مسلسل بود، مسلسل های سنگین پایه دار که دو یا سه خدمه داشتند. این اختراع اواخر قرن نوزده با ورود به میدان، توازنی را که سالهای سال میان توپخانه، نیروی پیاده و سواره نظام اسبی برقرار شده و عرصه تاکتیکهای جنگی را معین کرده بود، به طور کامل برهم زد. توپخانه جایگاه قدرتمند خود را حفظ کرد و از بسیاری جهات جنگ جهانی اول جنگ توپخانه بود، سواره نظام اما پس از قرن ها نقش آفرینی در میدان به سرعت منقرض شد. مسلسل ها به سهولت واحدهای در حال هجوم سواره نظام را قلع و قمع می کردند. با وجود آنکه راه آهن انتقال نیروها از جبهه ای به جبهه ای دیگر را سرعت بخشیده بود و بطور مثال آلمانها ظرف چند روز ارتشهای بزرگی را از جبهه شرق به غرب و یا بلعکس منتقل می کردند، ورود مسلسل تحرکات و عملیات تهاجمی در میدانهای نبرد را بسیار کند و دشوار ساخت. به این ترتیب جنگ جهانی اول به یک جنگ کند و فرسایشی سنگر به سنگر تبدیل شد که در آن کشته ها را به مقیاسی هزار و پیشروی را به مقیاسی متر می سنجیدند! دو اختراع کوچک تر آغاز جنگ یعنی سیم خاردار و گازهای سمی هم در جهت تقویت عملیات دفاعی عمل می کردند. اختراع مسلسل، جنگ جهانی اول را به جنگی بسیار کند، فرسایشی و پر تلفات تبدیل کرد. جنگی که در آن پیشروی را بر حساب متر و تلفات را بر حسب واحد هزار می سنجیدند. تانک، اختراع برجسته انگلیسی از اواسط جنگ به میدان آمد اما نتوانست به بلوغ عملیاتی دست یافته و نقشی تعیین کننده بر عهده گیرد. از لحاظ فنی تانک در آغاز راه بود و تانکهای جنگ اول بسیار سنگین و کند بودند. همین مسئله در مورد هواپیمای جنگی که برای اولین بار در جنگ اول به کار رفت صدق می کرد. هواپیماها مقدورات پروازی و قدرت آتش بسیار ضعیفی داشتند. دوران میان دو جنگ جهانی حساسترین آزمون تاریخی برای راهبردشناس ها (استراتژیست ها) و فرماندهان نظامی قدرتهای بزرگ بود، چرا که پیشرفتهای جنگ، در سراسر تاریخ بشر فراهم کرده بود اما این زمینه هنوز به فعالیت درنیامده بود. وقایع سالهای آینده نشان داد آنها که سمت و سوی این تغییرات و تاکتیکهای نظامی متناسب با آنها را درست تشخیص دادند، برندگان دوران آغازین جنگ جهانی دوم بودند. در سالهای نخست پس از جنگ اول ایده ای برای استفاده از تانک ها وجود نداشت. آنها ماشینهای بسیار گران و پر دردسری به نظر می رسیدند که کارایی مطلوبی هم از خود نشان نداده بودند. در نتیجه تولید آنها بسیار محدود شد. از نظر ستادهای ارتش، انگلستان و فرانسه تانک ها می بایست به شکل پراکنده و برای حمایت از پیاده نظام به کار می رفتند. در این میان دو افسر نظریه پرداز انگلیسی به نام های فولر و لیبدل هارت نظریه جدیدی ارائه دادند. آنها معتقد بودند تانک و ماشینهای زرهی مکانیزه سرنوشت جنگهای آینده را تعیین خواهند کرد. آنها از افکار افسران ارشد انگلستان و فرانسه که بطور کامل تحت تاثیر تجربیات جنگ اول بودند، به شدت انتقاد کردند. به اعتقاد فولر و لیدل هارت جنگ بعدی شباهتی به جنگ اول نخواهد داشت و وسائل زرهی مکانیزه و هواپیماها، تاکتیکهای جنگی را از اساس تغییر خواهند داد. از نظر آنان تانک ها باید به شکل متمرکز و متراکم در نوک پیکان نیروی حمله ور به کار گرفته می شدند تا بتوانند بن بست عملیات تهاجمی دوران جنگ اول را شکسته و به سرعت، خطوط دفاعی ثابت را در هم بشکنند. لیدل هارت و فولر، تانک را پادشاه جنگ آینده می دانستند که باید همه نیروها در خدمات آن بوده و متناسب با عملکرد آن سازمان یابند. بنابراین می بایست پیاده نظام بتواند با سرعت تانک حرکت کند، پس بدین منظور می بایست تعداد زیادی کامیون و نفربر زرهای ساخته می شد و مفهومی تحت عنوان لشکر مکانیزه شکل می گرفت. این نیروها می بایست از طرف تعداد زیادی هواپیمای سریع تهاجمی تاکتیکی که از طریق بیسیم با نیروهای زمینی در ارتباط بودند پشتیبانی می شدند. هواپیماها باید موانع دشوار را از پیش روی واحدهای زرهی حمله ور بر می داشتند. برای چنین جنگی توپخانه ثابت و کند جنگ جهانی اول به کار نمی آمد. لیدل هارت و فولر معتقد بودند برای هر توپ باید یک کامیون وجود داشته باشید که حمل و نقل سریع آن را ممکن کند و البته چه بهتر که توپ هایی ساخته شوند که بر یک خودروی زرهی تعبیه شده باشند تا بتوانند با همان سرعت واحدهای مکانیزه حرکت کنند. همچنین واحدهای نخبه چترباز که ابداعی جدید بودند می بایست کمی پیش از آغاز حمله به قلمروی دشمن پرتاب شده تا بعضی مواضع و تاسیسات حساسی را تخریب کنند. فولر و لیدل هارت به درستی تشخیص دادند که هیچ خط دفاع ثابت و کم تحرکی هر چقدر هم که نیرومند باشد قادر نیست در برابر این جنگ جدید و این نیروی تهاجمی نوین ایستادگی نماید. از نظرات آنها در انگلستان و فرانسه استقبال تشد. فرانسویها دقیقا در جهت عکس ایده های لیدل هارت و فولر تمام نیرو و تمرکز خود را بر ساخت نیرومندترین خط دفاعی ثابت اروپا موسوم به ماژینو معطوف کرده بودند. ایده های آنها در فواصلی دورتر و در کشورهایی مورد استقبال قرار گرفت که خشنودی آنها را فراهم نمی کرد: آلمان نازی و اتحاد شوروی. دو ژنرال نخبه و خلاق آلمانی و روسی به نام های گودریان و توخاچفسکی تصمیم گرفتند ایده های لیدل هارت و فولر را پیاده کنند. توخاچفسکی در میانه راه قربانی تصفیه خونین و وحشتناکث نظامیان شوروی توسط استالین شد که ۳۷ هزار افسر را در بر گرفت. توخاچفسکی تیرباران شد و حتی ایده های نظامی او هم مردود و ضد انقلابی شناخته شد. اتحاد شوروی در سال ۱۹۴۱ بهای وحشتناکی برای چنین حماقتی پرداخت. اما گودریان آلمانی توانست پروژه خود را به پایان برد. او ایده های فولر و لیدل هارت را مو به مو پیاده کرد. زمانی که نخستین واحد مکانیزه را به هیتلر نشان داد، او از خوشحالی فریاد کشید: «این همان چیزی بود که می خواستم» گودریان توانست با بسیج تمام امکانات آلمان تا آغاز جنگ دوم ۱۲ لشکر زرهی - مکانیزه یا به قول آلمانها لشکر پانزر تاسیس کند. این لشکرها بسیار گران بودند و باقیمانده ارتش آلمان می بایست به ترابری اسبی قناعت کنند. اما گودریان که روح ایده های لیندال هارت و فولر را درک کرده بود، از این بابت نگرانی نداشت. او اطمینان داشت با همین دوازده لشکر اروپا را فتح خواهد کرد. حوادث دو سال اول جنگ دوم دقیقا به همان صورت که فولر و لیدل هارت پیش بینی کرده بودند پیش رفت. لهستانی ها، نروژی ها، بلژیکی ها، یونانیها و یوگوسلاوها هر کدام ظرف یک یا دو هفته در مقابل «جنگ برق آسا»ی آلمان نازی از پای در آمدند. نیروی مشترک انگلیسی-فرانسوی هم در مدت کوتاهی در مقابل سرعت، مهابت و انعطاف عملیاتی این جنگ جدید سردرگم شده و درهم شکستند. آلمانها با سرعتی که برای فرانسویان غیرقابل باور بود از دو مسیر خط ماژینو را دور زدند. فرانسوی ها چاره ای جز پذیرش شکست نداشتند. پاریس به اشغال نازیها در آمد. زمانی که در آغاز جنگ جهانی دوم آلمانها جنگ مکانیزه یا برق آسا را به صحنه آوردند، تاریخ نظامی وارد مرحله جدیدی شد. جنگ مکانیزه آلمانها مبتنی بر استفاده از انبوه تانک ها به صورت فشرده در پیشاپیش نیروها با هماهنگی مخابراتی با یگانهای پر تعداد نیروی هوایی تاکتیکی بود. افزون بر این در این شیوه پیاده نظــام و توپخانه هم مکانیزه شده و دیگر وابسته به انرژی انسان یا اسب نبود. ارتش های انگلستان، آمریکا و شوروی هم از راهبرد آلمانها تقلید کردند. اگر چه آنها قادر نبودند این شیوه را به مهارت و زبر دستی آلمانها اجرا کنند، اما برتری اقتصادی و تولید چشمگیرشان سبب پیروزی آن ها گردید. یکبار دیگر ثابت شد که برتری اقتصادی تمام عوامل دیگر را کمرنگ می کند. آمریکا و اتحاد شوروی در سه سال پایانی جنگ بیش از ده برابر آلمان تانک، هواپیما و کشتی تولید می کردند. آلمانها در نیمه دوم جنگ به سبب کمبود منابعی چون نفت، کائوچو، مس و برخی دیگر از کانیهای فلزی دچار مشکل جدی بودند. آلمانها برای تهیه نفت مورد نیاز خود به دو کشور اشغالی رومانی و نروژ متکی بودند. در ماه های آخر جنگ بیشتر هواپیماها و تانکهای آلمان به سبب فقدان سوخت قادر به حرکت نبودند. در طول جنگ جهانی دوم نیز نوآوریهای فنی-نظامی چشمگیری به وقوع پیوست. ترکیب قدرت هوایی و دریایی که در قالب سلاح راهبردی چون ناو هواپیمابر ظاهر شد، نبرد ناوهای عظیم را که مجهز به توپ های سنگین و پر تعداد بودند و تا قبل از جنگ دوم یکی از مهمترین ملاک های قدرت ملی کشورهای پیشرفته به شمار می رفتند، از رده خارج کرد. هواپیماهای برخاسته از ناو هواپیمابر می توانستند به سادگی این نبرد ناوهای عظیم و بسیار گران را غرق کنند. به عنوان یک نمونه افول نیروی دریایی ژاپن زمانی آغاز شد که در نبرد سرنوشت ساز میدوی در میانه جنگ بیشتر ناوهای هواپیمابر و خلبانانش را از دست داد. قدرت هوایی همچنین سبب شد تا ناوگان روآبی موقعیت خود را در مقابل زیردریایی ها حفظ کند. در زمینه نیروی هوایی در آخرین روزهای جنگ هواپیماهای جت آلمانی و انگلیسی به میدان آمدند که متوسط سرعت هوایی را نسبت به هواپیماهای قدیمی ملخ دار به دو برابر افزایش دادند. گرچه میدان برای خودنمایی هواپیماهای جت بعدها در دوران جنگ سرد فراهم آمد. تحول دیگر در زمینه نیروی هوایی، تشکیل نیروی هوایی دوربرد و راهبردی توسط آمریکا و انگلستان بود. بمب افکنهای دوربرد و سنگین آنها از سال 1942 با بمباران مداوم صنایع و شهرهای آلمان نقش مهمی در تعیین سرنوشت جنگ داشتند. آلمانها فاقد نیروی هوایی راهبردی بودند و تمام نیروی خود را بر نیروی هوایی تاکتیکی کوتاه برد متمرکز کردند. البته از تکنولوژی لازم برای ساخت بمب افکنهای دوربرد برخوردار بودند اما به سبب نوع تاکتیک ها و اولویت ها و نیز کمبود منابع از این کار چشم پوشیدند. آلمانها تنها در اوایل جنگ آن هم از پایگاه هایی در فرانسه و هلند امکان بمباران انگلستان را دارا بودند. آنها در سال آخر جنگ برای هدف قرار دادن لندن دو اختراع نظامی تاریخ ساز را به میدان آوردند: موشکهای بالستیک وی ۲ و بمب های پرنده (نسخه ای ابتدایی از موشکهای کروز دهه های آتی). موشکهای آلمان سبب وحشت و هیاهوی بسیار شدند اما تاثیر نظامی آنها کمتر بود. موشکهای بالستیک هنوز از لحاظ دقت و قدرت تخریب در آغاز راه بودند. سرعت کم بمب های پرنده آلمانی هم سبب می شد که انگلستان بتواند تعداد قابل توجهی از آنها را پیش از رسیدن به اهداف منهدم کند. به علاوه در زمینه قدرت هوایی نباید اختراع رادار توسط انگلیسی ها در آغاز جنگ را از قلم بیندازیم که شاید بیش از اکثر مواردی که به آنها اشاره کردیم نوید بخش آینده جنگ در دهه های آینده بود. رادار یعنی دستگاه شناسایی دوربرد الکترونیکی برای نخستین بار این امکان را فراهم کرد تا شناسایی و نبرد با اهداف فراتر از دید چشمی یا اپتیکی انسان صورت پذیرد. اگر انگلیسی ها در سال ۱۹۴۰ زودتر از تمام قدرتهای درگیر رادارهای ابتدایی زمین پایه را به خدمت نگرفته بودند، به احتمال زیاد نمی توانستند در مقابل تهاجم هوایی سنگین آلمان در آغاز جنگ پایداری کنند. رادار، کمبود تعداد هواپیماهای انگلیسی را در برابر دشمنان آلمانی شان جبران کرد. با این حال در طول جنگ جهانی دوم رادار در آغاز راه بود و بجز استثناهایی جزیی و ناقصی، هواپیماها مجهز به رادار نشدند. در واقع همانطور که تانک و هواپیما در جنگ جهانی اول اختراع شدند اما آن جنگ، جنگ تانک و هواپیما نبود، جنگ جهانی دوم نیز جنگ موشک، رادار و موتور


جمعه ، ۱۱دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سراج24]
[مشاهده در: www.seraj24.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن