واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مدخل تاريخ شرق اسلامي
* در حال حاضر بخش بزرگي از آسيا و آفريقا و در گذشته بخش قابل ملاحظهاي از اروپا (اسپانيا، سيسيل، بالكان و جنوب روسيه) جزيي از حوزه اسلام بوده است.
* به ممالك حاشيهاي جهان اسلام، مانند سودان، آفريقاي غربي، هند و مجمعالجزاير آن و چين در حد گسترش اسلام اشاره خواهد شد ولي امپراطوري عثماني (نه ملتهاي منطقه بالكان كه بيشتر عيسوي هستند) مورد مطالعه قرار خواهند گرفت. ص1
* حوزه غربي اسلام به استنثاء اسپانيا، آن هم براي مدتي كوتاه، چندان اهميتي ندارد، غنا و ويژگيهاي اين منطقه، از شرق كمتر است.
مطالعات تاريخي در مورد حوزه غربي اسلام از حوزه شرقي آن، پيشرفتهتر است ـ جز در مورد مصر، آن هم تا حدودي ـ به تازگي آغاز شده است. ص2
* مطالعات مربوط به جهان اسلام نسبتاً عقب مانده است. مسئله زبانهاي شرقي و عادات دانشمندان به مجزا كردن دو گروه باعث ايجاد فاصله بين شرقشناسان و مورخان شده است.
از آنجا كه مطالعات شرقشناسي در واقع متوجه سؤالاتي بوده است كه از ديدگاه غرب اهميت داشته و كنجكاوي شرقي درباره گذشته تاريخي خودش براي مدت طولاني مطرح نبوده، اين فاصله به مراتب بيشتر شده است. ص 4
* مجموعه اسناد به مدارك اصيلي اطلاق ميشود كه در برخورد با امور روزمره زندگي، مانند امور اداري، حقوقي، حسابداري و مكاتبات شخصي پديد آمده باشد. از آنجا كه اين گونه مدارك تقريباً در تمام موارد، حاوي اطلاعات مستقيم و بدون جهتگيري است، پس طبيعي است پايه كار محققان قرار گيرد. متأسفانه، در مورد تاريخ اسلام، بخصوص قرون اوليه، به استثناي مصر، تقريباً هيچ گونه مدركي از اين نوع در دست نيست. ص19
* قسمت بزرگي از اسناد تاريخي (در اروپا). مربوط است به نهادهاي اجتماعي كه از جنبه قانوني برخوردار بوده است، مانند كليسا، خانوادههاي فئودال. شهرها، بازرگاني و غيره.
در اسلام به خاطر انزجاري كه از دادن امتيازات خاص وجود دارد، وضع كاملاً متفاوت است. قانون اسلام نتها يك امت واحد مسلمان را ميشناسد و آن را غيرقابل تقسيم ميداند و نهادهاي متشكل خصوصي را نميپذيرد و بدين لحاظ است كه تنها مجموعههاي اسناد دولتي باقي مانده است صص 24 و 23
بايد از محدود ماندن در يك نوع كتاب، حتي اگر نزديكترين رابطه را نيز با موضوع مورد بحث داشته باشد، دوري جست. منابع را بايد تا آنجا كه امكان دارد تغيير داد. تا از اين راه امكان مقايسه نظرگاههاي مختلف وجود داشته باشد و كمبود يك نوع از متون با استفاده از متون ديگر جبران شود. ص63
* با اينكه مجموعه اسناد در اسلام نادر است، اين كمبود تا حدودي با فراواني نسبي آثار مكتوب و نيز به سبب كثرت كتيبهها جبران ميشود. اين كتبيهها اسناد اصيل و دست اول همزمان با رويدادهاست و در كمتر تمدني اين تعداد نمونه از آن به دست ميآيد.
بديهي است اين نوشتهها به گروههاي متفاوتي تعلق دارد: تعدادي بر روي بناهاي تاريخي و يا سنگهاي قبور و تعدادي بر روي اثاثه و پارچه به عنوان يادبود و نيز به جهات تزئيني(...) و يا به صورت نوشتههاي رسمي بر روي پارچههاي «طراز» كه خاص حكام بوده است، ديده ميشود.
كتيبههاي عربي (كه بيشترين تعداد را در جهان اسلام دارد) از نظر ارزش اطلاعاتي از نوشتههاي مشابه يوناني و لاتيني (بقول وان برشم) حايز اهميت كمتري است. محتواي قريب به اتفاق اين نوشتهها در جهت يك، يا دو فكر غالب در جهان اسلام است: نيروي الهي و اقتدار مطلق سياسي. از يك سو قرآن كريم و ادعيه و جملات پرهيزكارانه و شهادت و اشارات عرفاني و نيايش رفتگان، و از سوي ديگر اسامي سلطان و عناوين او و كارهايش و تمجيد دائمي از او ديده ميشود.ص 69
* آنچه در مورد كتيبهشناسي گفته شد در مورد سكهشناسي نيز صادق است. در اسلام ضرب مسكوكات به صورت خصوصي معمول نيست، و اين امر از امتيازات حكمران است. سكههاي جهان اسلام در مقايسه با سكههاي جهان قديم از ارزش كمتري برخوردار است، زيرا كه تصويرسازي در اسلام مجاز نبوده است؛ در حالي كه همين تصاوير به دانش ما درباره نهادها و آيينهاي جهان قديم بسيار افزوده است. اين سكهها درباره برخي از جنبههاي سياسي و البته تاريخ اقتصادي حاوي اطلاعات است. تفاوتهاي ميان انواع مختلف سكهها و نوشتههاي بر آن، ميتواند گرايشهاي مذهبي سلسلهاي را روش كند. ص 73
* به نظر ميرسد هدف از عنوان كردن افسانه «شرق تغييرناپذير» براي اشاعه تنبلي باشد. هيچ جامعهاي ايستا نيست... اين درست است كه شرق معاصر با همان سرعت غرب تكامل نيافته است، با اين حال شرق امروز، شرق قرن نوزدهم نيست؛ و شرق قرن نوزدهم مانند شرق دوره بزرگ عثماني، يا قرون اوليه تمدن اسلامي نبوده است. ص 82
* از آنجا كه سلسلههاي متعددي به قسمتهاي جهان اسلام حكومت كردهاند و پيچيدگيهاي فراواني به بسياري از دورههاي تاريخ اسلام حاكم بوده است، دانشجويان ناگزير از مراجعه به كتابهايي هستند كه هر تبار هر خاندان سلطنتي را به دست بدهد. ص 127
* جهان اسلام با سيزده [14] قرن سابقه از اقيانوس اطلس تا مغولستان و جاوه گسترش دارد. تاريخ اسلام را ناگزير بايد براساس مناطق و ادوار مختلف مورد مطالعه قرار داد. ص 130
* تاريخ اقتصادي و اجتماعي به خصوص از بخشهايي است كه در مطالعات اسلامي ناديده گرفته شده است. ص 131
* تاريخچه جامعي از خانواده در اسلام در دست نيست، ولي از مقاله لوسرف تحت عنوان: «خانواده در جهان عرب و در جهان اسلام، (1956)، مقدمه جالبي در مورد برخي از مسايل به دست ميآيد (خصوصاً در ارتباط با صدر اسلام).
و تاريخچهاي از بردهداري در جامعه اسلامي در دست نيست، ولي اطلاعات مقدماتي مفيدي از مقاله مهم «عبد» تاليف برونشويك در دايرةالمعارف اسلام طبع دوم به دست ميآيد ص ص 135 و 134
* چون بسياري از آداب و رسوم قبل از اسلام توسط محمد(ص) پذيرفته شده، پس از محو دوران جاهليت، آثار آن در اسلام باقي مانده است. آگاهي از سنتهايي كه توسط پيامبر(ص) رده شده درست به اندازه آگاهي از سنتهاي پذيرفته شده حايز اهميت است. ص 183
* در بيشتر آثار مربوط به تاريخ عمومي عربستان قبل از اسلام، تاريخ عربستان جنوبي تقريباً به طور كامل كنار گذاشته شده است و آنچه بيشتر مورد توجه قرار گرفته محيطي است كه اسلام در آن ظاهر شده است. ص 187
* ظهور اقوام ترك زبان، به عنوان يك حادثه بزرگ، ماندن گسترش اعراب پيش از آن، در تاريخ تحول شرق، نقطه عطف بارزي است. اقوام ترك كه در بدو ورود از استپهاي آسيا قومي بدوي بيش نبودند، بر تمام خاورميانه مسلط شدند و در حوزه سياست جانشين اعراب و ايرانيان گرديدند. در طول حمله مغول، بسياري از عناصر ترك درهم كوبيده شد؛ ولي پس از آن تركان بار ديگر نيرو گرفتند و به تأسيس يك دولت بزرگ پرداختند. اين دولت كه حدود آن از مرزهاي ايران تا مراكش و از كريمه و تا يمن گسترش يافت، چندين قرن دوام يافت، باعث سقوط روم شرقي شد و به قدرتمندترين و استوارترين نهاد سياسي در اسلام مبدل شد.
تأسيس حكومت سلجوقيان به عنوان اولين حلقه از اين سلسله حوادث عجيب، به خصوص جالب توجه است. تركان باعث تغيير تمدن اسلامي شدند. در دولتهايي كه تركان تأسيس كردند، برخي از سنتهاي قديمي را كه از آسياي مركزي به همراه آورده بودند، با سنتهايي كه از اسلاف ايراني آنها به جا مانده بود آميخته و اين سنتها به نوبه خود در شرايط كاملاً جديد دچار دگرگوني و تحول شد.
سلجوقيان بر تاريخ اروپا نيز اثر گذاشتند؛ زيرا اعقاب آنان عليه صليبيها جنگيدند و جنگ را تا مرحله نهايي بيرون راندن آنها ادامه دادند. صص 268 و 267
* پس از امپراطوري رم هيچ امپراتوري چندمليتي به اندازه امپراطوري عثماني دوام نيافت. كليه دول مسيحي اروپا يا از طريق سياست با جنگ، يا تجارت، با عثماني تماس داشتند،حتي سوئد نيز در زمان شارل دوازدهم در حادثهاي با عثماني درگير شد. اهالي نواحي بالكان، آسيا و آفريقاي عرب كه طي چند قرن جزء امپراتوري عثماني بودهاند، نميتوانند تاريخ خود را از تاريخ اين قدرت حاكم جدا كنند. ص 343
* فرهنگ اسلامي تا حدودي از طريق روابط تجاري و گاه از طريق مبلغان مسيحي كه به شرق سفر ميكردند، در اروپا شناخته شده بود، ولي مؤثرترين شناخت از طريق مسلماناني به دست آمد كه در نواحي پس گرفته شده توسط مسيحيان سكونت داشتند و تحت تسلط مسيحيان قرار گرفتند. در اين باب ايتاليا و بيش از همه اسپانيا در دوره نورمانها حايز اهميت است.
تأثير فرهنگ اسلامي بر اروپا يك امر مسلم است، ولي تعريف دقيق مجاري اين تأثير و نوع مشخص آن در دورهها و در مناطق مختلف كار بسيار مشكلي است. در اين زمينه خصوصاً در مورد جنگهاي صليبي،مطالب شتابزده، مبالغهآميز يا اشتباه، فراوان نوشته شده است. صص 425 و 424
* يكي از راههاي شناخت تأثير كلي فرهنگ اسلامي در اروپا، فهرست كردن مشتقات واژههاي شرقي در زبانهاي اروپايي و تعيين دوره و منطقه است كه اين واژهها براي اولين بار به كار رفته است. در اين زمينه اثر لوكوتچ تحت عنوان: فرهنگ ريشهشناسي لغات شرقي متداول در زبانهاي اروپايي يك اثر بنيادي است. ص 427
منبع: مدخل تاريخ شرق اسلامي، ژان سواژه، نوشآفرين انصاري، مركز نشر دانشگاهي، 1366
سه شنبه 14 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]