واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: مروري بر روزهاي تلخ ارتحال امام خميني(ره) در سال 68
گروه خبرنگاران افتخاري / عليرضا محمدپور: امام خميني هدفها و آرمانها و هر آنچه كه مي بايست ابلاغ كند، گفته بود و در عمل نيز تمام هستياش را براي تحقق همان آرمانها به كار گرفته بود. اينك در آستانه نيمه خرداد سال 1368خود را آماده ملاقات عزيزي ميكرد كه تمام عمرش را براي جلب رضاي او صرف كرده بود و قامتش جز در برابر او ،در مقابل هيچ قدرتي خم نشده و چشمانش جز براي او گريه نكرده بود.
سروده هاي عارفانهاش همه حاكي از درد فراق و بيان عطش لحظه وصال محبوب بود و اينك اين لحظه شكوهمند براي او و جانكاه و تحمل ناپذير براي پيروانش فرا ميرسد.
او خود در وصيتنامهاش نوشته است: با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوي جايگاه ابدي سفر مي كنم و به دعاي خير شما احتياج مبرم دارم و از خداي رحمان و رحيم ميخواهم كه عذرم را در كوتاهي خدمت و قصور و تقصير بپذيرد و از ملت اميدوارم كه عذرم را در كوتاهيها و قصور و تقصيرها بپذيرند و با قدرت و تصميم و اراده به پيش بروند.
ساعت 22:20 روز شنبه سيزدهم خرداد ماه سال 1368لحظه وصال بود . قلبي از كار ايستاد كه ميليون ها قلب را به نور خدا و معنويت احياء كرده بود . به وسيله دوربين مخفي اي كه توسط دوستان امام در بيمارستان نصب شده بود روزهاي بيماري و جريان عمل و لحظه لقاي حق ضبط شده است . وقتي كه گوشههايي از حالات معنوي و آرامش امام در اين ايام از تلوزيون پخش شد غوغايي در دلها برافكند كه وصف آن جز با بودن در آن فضا ممكن نيست.
لبها دائما به ذكر خدا در حركت بود. در آخرين شب زندگي و در حالي كه چند عمل جراحي سخت و طولاني در سن 87 سالگي تحمل كرده بود و در حالي كه چندين سرم به دستهاي مباركش وصل بود نافله شب ميخواند و قرآن تلاوت ميكرد.
در ساعات آخر، طمانينه و آرامشي ملكوتي داشت و مرتبا شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر اكرم (ص)را زمزمه ميكرد و باچنين حالتي بود كه روحش به ملكوت اعلي پرواز كرد.
وقتي كه خبر رحلت امام منتشر شد، گويي زلزلهاي عظيم رخ داده است، بغضها تركيد و سرتاسر ايران و همه كانونهايي كه جهان با نام و پيام امام خميني آشنا بودند يكپارچه گريستند و بر سر و سينه ميزدند.
هيچ قلم و بياني قادر نيست ابعاد حادثه را و امواج احساسات غير قابل كنترل مردم رار در آن روزها توصيف كند مردم ايران و مسلمانان انقلابي، حق داشتند اينچنين ضجه كنند و صحنههايي پديد آورند كه در تاريخ نمونهاي بدين حجم و عظمت براي آن سراغ نداريم.
آنان كسي را از دست داده بودند كه عزت پايمال شده شان را باز گردانده بود، دست شاهان ستمگر و دستهاي غارتگران آمريكايي و غربي را از سرزمينشان كوتاه كرده بود، اسلام را احيا كرده بود ، مسلمين را عزت بخشيده بود، جمهوري اسلامي را برپا كرده بود، رودر روي همه قدرتهاي جهنمي و شيطاني دنيا ايستاده بود و ده سال در برابر صدها توطئه براندازي و طرح كودتا و آشوب و فتنه داخلي و خارجي مقاومت كرده بود و 8 سال دفاعي را فرماندهي كرده بود كه در جبهه مقابلش دشمني قرار داشت كه آشكارا از سوي هر دو قدرت بزرگ شرقي و غرب حمايت همه جانبه ميشد.
مردم ، رهبر محبوب و مرجع ديني خود و منادي اسلام راستين را از دست داده بودند. شايد كساني كه قادر به درك و هضم اين مفاهيم نيستند، اگر حالات مردم را در فيلمهاي مراسم توديع و تشييع و خاكسپاري پيكر مطهر امام خميني مشاهده كنند و خبر مرگ دهها تن كه در مقابل سنگيني اين حادثه تاب تحمل نياورده و قلبشان از كار ايستاده بود را بشنوند و پيكرهايي كه يكي پس از ديگري از شدت تاثر بيهوش شده، بر روي دستها در امواج جمعيت به سوي درمانگاهها روانه ميشدند را در فيلمها و عكسها ببينند، در تفسير اين واقعيتها درمانده شوند.
اما آنانكه عشق را ميشناسند و تجربه كردهاند، مشكلي نخواهند داشت. حقيقتا مردم ايران عاشق امام خميني بودند و چه شعار زيبا و گويايي در سالگرد رحلتش انتخاب كرده بودند كه:عشق به خميني عشق به همه خوبيهاست.
روز چهاردهم 1368، مجلس خبرگان رهبري تشكيل شد و پس از قرائت وصيتنامه امام خميني توسط حضرت آيت ا... خامنهاي كه دو ساعت و نيم طول كشيد، بحث و تبادل نظر براي تعيين جانشين امام خميني(ره) و رهبر انقلاب اسلامي آغاز شد و پس از چندين ساعت سرانجام حضرت آيت ا... خامنهاي (رييس جمهور وقت ) كه خود از شاگردان امام خميني –سلام الله عليه – و چهرههاي درخشان انقلاب اسلامي و از ياوران قيام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در فراز و نشيبها در جمع ديگر ياوران انقلاب جانبازي كرده بود، به اتفاق آرا براي اين رسالت خطير برگزيده شد.
سالها بود كه غربيها و عوامل تحت حمايتش در داخل كشور كه از شكست دادن امام مايوس شده بودند وعده زمان مرگ امام را ميدادند.
اما هوشمندي ملت ايران و انتخاب سريع و شايسته خبرگان و حمايت فرزندان و پيروان امام همه اميدهاي ضد انقلاب را برباد دادند و نه تنها رحلت امام پايان راه او نبود بلكه در واقع عصر امام خميني(ره) در پهنهاي وسيعتر از گذشته آغاز شده بود.
مگر انديشه و خوبي و معنويت و حقيقت ميميرد ؟روز و شب پانزدهم خرداد 67 ميليونها نفر از مردم تهران و سوگواراني كه از شهر ها و روستاها آمده بودند ،در محل مصلاي بزرگ تهران اجتماع كردند تا براي آخرين بار با پيكر مطهر مردي كه با قيامش قامت خميده ارزشها و كرامتها را در عصر سياه ستم استوار كرده و در دنيا نهضتي از خدا خواهي و باز گشت به فطرت انساني را آغازكرده بود، وداع كنند. هيچ اثري از تشريفات بي روح مرسوم در مراسم رسمي نبود. همه چيز، بسيجي و مردمي و عاشقانه بود.
پيكر پاك و سبز پوش امام بر بالاي بلندي و در حلقه ميليونها نفر از جمعيت ماتم زده چون نگيني مي درخشيد هر كس به زبان خويش با امامش زمزمه ميكرد و اشك ميريخت. سرتا سر اتوبان و راههاي منتهي به مصلي مملو از جمعيت سياهپوش بود.
پرچمهاي عزا بر در و ديوار شهر آويخته و آواي قرآن از تمام مساجد و مراكز و ادارات و منازل به گوش مي رسد. شب ميرسيد . شب كه فرا رسيد هزاران شمع به ياد مشعلي كه امام افروخته است، در بيابان مصلي و تپههاي اطراف آن روشن شد.
خانوادههاي داغدار گرداگرد شمعها نشسته و چشمانشان بر بلنداي نوراني دوخته شده بود. فرياد يا حسين(ع) بسيجيان كه احساس يتيمي ميكردند و بر سر و سينه ميزدند فضا را عاشورايي كرده بود.
باور اينكه ديگر صداي دلنشين امام خميني(ره) را در حسينيه جماران نخواهد شنيد، طاقتها را برده بود.
مردم شب را در كنار پيكر امام به صبح رساندند. در نخستين ساعات بامداد شانزدهم خرداد ميليونها تن به امامت آيتالله العظمي گلپايگاني (ره)با چشماني اشكبار بر پيكر امام نماز گذاردند. انبوه جمعيت و شكوه حماسه حضور مردم در روز ورود امام خميني به كشور در 12بهمن 1357و تكرار گستردهتر اين حماسه در مراسم تشييع پيكر امام از شگفتيهاي تاريخ است.
خبرگزاريهاي رسمي جهاني جمعيت استقبال كننده را در سال 1357تا 6ميليون نفر وجمعيت حاضر در مراسم تشييع را تا 9ميليون نفر تخمين زدند و اين در حالي بود كه طي دوران 11ساله حكومت امام خميني به واسطه اتحاد كشورها غربي و شرقي در دشمني با انقلاب و تحميل جنگ 8 ساله و صدها توطئه ديگر آنان، مردم ايران سختيها و مشكلات فراواني را تحمل كرده و عزيزان بي شماري را در اين راه از دست داده بودند و طبعا ميبايست به تدريج خسته و دلسرد شده باشند اما هرگز اين چنين نشد.
نسل پرورش يافته در مكتب الهي امام خميني(ره) به اين فرموده امام ايمان كامل داشت كه: در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداكاريها و جان نثاريها و محروميتها مناسب حجم بزرگي مقصود و ارزشمندي و علو رتبه آن است پس از آنكه مراسم تدفين به علت شدت احساسات عزاداران امكان ادامه نيافت، طي اطلاعيههاي مكرر از راديو اعلام شد كه مردم به خانههايشان بازگردند، مراسم به بعد موكول شده و زمان آن بعدا اعلام شد.
براي مسئولان ترديدي نبود كه هر چه زمان بگذرد صدها هزار تن از علاقهمندان ديگر امام كه از شهرهاي دور راهي تهران شدهاند نيز بر جمع تشييع كننده افزوده خواهند شد، ناگزير در بعدازظهر همان روز مراسم تدفين با همان احساسات و به دشواري انجام شد كه گوشههايي از اين مراسم به وسيله خبرنگاران به جهان مخابره شد و بدينسان رحلت امام خميني(ره) نيز همچون حياتش منشأ بيداري و نهضتي دوباره شد و راه و يادش جاودانه گرديد.
چرا كه او حقيقت بود و حقيقت هميشه زنده است و فنا ناپذير.
سه شنبه 14 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 547]