تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836318281
«ضرورت بازگشت به انديشه والاي امام» وصيتنامه سياسي-الهي رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)/٣/
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: «ضرورت بازگشت به انديشه والاي امام» وصيتنامه سياسي-الهي رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)/٣/
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
...دولت و ملت و شوراي دفاع و مجلس شوراي اسلامي، وظيفهي شرعي و ميهني آنان است كه اگر قواي مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملي انجام دهند، يا در احزاب وارد شوند كه بياشكال به تباهي كشيده ميشوند و يا در بازيهاي سياسي وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و شوراي رهبري است كه با قاطعيت از اين امر جلوگيري نمايد تا كشور از آسيب در امان باشد و من به همهي نيروهاي مسلح در اين پايان زندگي خاكي ، وصيت مشفقانه ميكنم كه از اسلام كه يگانه مكتب استقلال و آزاديخواهي است و خداوند متعال همه را با نور هدايت آن به مقام والاي انساني دعوت ميكند چنانچه امروز وفاداريد در وفاداري استقامت كنيد كه شما را و كشور و ملت شما را از ننگ وابستگيها و پيوستگيها به قدرتهايي كه شما را جز براي بردگي خويش نميخواهند و كشور و ملت عزيزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زير بار ننگين ستمپذيري نگه مي دارند نجات ميدهند و زندگي انساني شرافتمندانه را و لو با مشكلات بر زندگاني ننگين بردگي اجانب و لو با رفاه حيواني ترجيح ميدهيد و بدانيد مادام كه در احتياجات صنايع پيشرفته،دست خود را پيش ديگران دراز كنيد و به دريوزگي عمر را بگذارنيد، قدرت ابتكار و پيشرفت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد و به خوبي و عينيت ديديد كه در اين مدت كوتاه پس از تحريم اقتصادي همانها كه از ساختن هر چيز خود را عاجز ميديدند و از راه انداختن كارخانهها آنان را مأيوس مينمودند افكار خود را به كار بستند و بسياري از احتياجات ارتش و كارخانهها را خود رفع نمودند و اين جنگ و تحريم اقتصادي و اخراج كارشناسان خارجي، تحفهاي الهي بود كه ما از آن غافل بوديم. اكنون اگر دولت و ارتش كالاهاي جهانخواران را خود تحريم كنند و به كوشش و سعي در راه ابتكار بيفزايند اميد است كه كشور خودكفا شود و از دريوزگي از دشمن نجات يابد.
و هم در اين جا بايد بيفزايم كه احتياج ما پس از اين همه عقبماندگي مصنوعي به ضعفهاي بزرگ كشورهاي خارجي، حقيقتي است انكار ناپذير، و اين به آن معني نيست كه ما بايد در علوم پيشرفته به يكي از دو قطب وابسته شويم. دولت و ارتش بايد كوشش كنند كه دانشجويان متعهد را در كشورهايي كه صنايع بزرگ پيشرفته را دارند و استعمار و استعمارگر نيستند، بفرستند و از فرستادن به آمريكا و شوروي و كشورهاي ديگر كه در مسير اين دو قطب هستند احتراز كنند، مگر ان شاالله روزي برسد كه اين دو قدرت به اشتباه خود پي برند و در مسير انسانيت و انسان دوستي و احترام به حقوق ديگران واقع شوند، يا ان شاالله مستضعفان جهان و ملتهاي بيدار و مسلمانان متعهد آنان را به جاي خود نشانند.به اميد چنين روزي.
م - راديو تلويزيون و مطبوعات و سينماها و تئاترها از ابزارهاي موثر تباهي و تخدير ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است. در اين صد سال اخير به ويژه نيمهي دوم آن چه نقشههاي بزرگي از اين ابزار چه در تبليغ ضداسلام و ضدروحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق كشيده شد و از آنها براي درست كردن بازار كالاها و خصوصا تجملي و تزييني از هر قماش، از تقليد در ساختمانها و تزيينات و تجملات آنها و تقليد در اجناس نوشيدني و پوشيدني و در فرم آنها استفاده كردند ، به طوري كه افتخاري بزرگ فرنگي مآب بودن در تمام شؤون زندگي از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بويژه خانمهاي مرفه يا نيمه مرفه بود و در آداب معاشرت و كيفيت حرف زدن و به كار بردن لغات غربي در گفتار و نوشتار به صورتي بود كه فهم آن براي بيشتر مردم غيرممكن و براي هم رديفان نيز مشكل مينمود. فيلمهاي تلويزيون از فرآوردههاي غرب يا شرق بود كه طبقه جوان زن و مرد را از مسير عادي زندگي و كار و صنعت و توليد و دانش منحرف و به سوي بيخبري از خويش و شخصيت خود يا بدبيني و بدگماني به همه چيز خود و كشور خود، حتي فرهنگ و ادب و مآثر پرارزش كه بسياري از آن با دست خيانتكار جويان، به كتابخانهها و موزههاي غرب و شرق منتقل گرديد است.
اكنون وصيت من به مجلس شوراي اسلامي در حال و آينده و رييس جمهور و روساي جمهور ما بعد و به شوراي نگهبان و شوراي قضايي و دولت در هر زمان ، آن است كه نگذارند اين دستگاههاي خبري و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه بدانيم كه آزادي به شكل غربي آن كه موجب تباهي جوانان و دختران و پسران ميشود، از نظر اسلام و عقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنرانيها و كتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومي و مصالح كشور حرام است و بر همه ي ما و همهي مسلمانان جلوگيري از آنها واجب است و از آزاديهاي مخرب بايد جلوگيري شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسير ملت و كشور اسلامي و مخالف با حيثيت جمهوري اسلامي ايران است، به طور قاطع اگر جلوگيري نشود ، همه مسوول ميباشند و مردم جوانان حزباللهي اگر برخورد به يكي از امور مذكور نمودند ، به دستگاه هاي مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهي نمودند، خودشان مكلف به جلوگيري هستند. خداوند تعالي مددكار همه باشد.
ن - نصيحت و وصيت من به گروهها و گروهكها و اشخاصي كه در ضديت با ملت و جمهوري اسلامي و اسلام فعاليت ميكنند، اول به سران آن در خارج و داخل، آن است كه تجربهي طولاني به راهي كه اقدام كرديد و به هر توطئهاي كه دست زديد و بهر كشور و مقامي كه توسل پيدا كرديد، به شماها كه خود را عالم و عاقل ميدانيد بايد آموخته باشند كه مسير يك ملت فداكار را نميشود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازيهاي بي سر و پا و غيرحساب شده منحرف كرد و هرگز هيچ حكومتي و دولتي را نميتوان با اين شيوههاي غيرانساني و غيرمنطقي ساقط نمود. بويژه ملتي مثل ايران را كه از بچههاي خردسالش تا پيرزنها و پيرمردهاي بزرگسالش، در راه هدف و جمهوري اسلامي و قرآن و مذهب جانفشاني و فداكاري ميكنند، شما ها كه ميدانيد (و اگر ندانيد بسيار سادهلوحانه فكر ميكنيد) كه ملت با شما نيست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بكنيد با شما بودند و دوست شما بودند، حركات ناشيانه شما و جناياتي كه با تحريك شما رخ داد، آنان را از شما جدا كرد و جز دشمنتراشي كار ديگري نتوانستيد بكنيد. من وصيت خيرخواهانه در اين آخر عمر به شماها ميكنم كه اولا با اين ملت طاغوت زده رنج كشيده كه پس از دو هزار و پانصد سال ستمشاهي با فدا دادن بهترين فرزندان و جوانانش خود را از زير بار ستم جنايتكاراني همچون رژيم پهلوي و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستيز برخاستهايد، چطور وجدان يك انسان هر چه پليد باشد ، راضي ميشود براي احتمال رسيدن به يك مقام با ميهن خود و ملت خود اين گونه رفتار كند و به كوچك و بزرگ آنها رحم نكند. من به شما نصيحت ميكنم دست از اين كارهاي بيفايده و غيرعاقلانه برداريد و گول خوانخواران را نخوريد و در هر جا كه هستيد اگر بجنايتي دست نزديد به ميهن خود و دامن اسلام برگرديد و توبه كنيد كه خداوند ارحم الراحمين است و جمهوري اسلامي و ملت از شما انشاالله ميگذرند و اگر دست به جنايتي زديد كه حكم خداوند تكليف شما را معين كرده، باز از نيمهي راه برگشته و توبه كنيد و اگر شهامت داريد ، تن به مجازات داده و با اين عمل خود را از عذاب اليم خداوند نجات دهيد و الا در هر جا هستيد ، عمر خود را بيش از اين هدر ندهيد و به كار ديگر مشغول شويد كه صلاح در آن است. و بعد به هزاران داخلي و خارجي آنان وصيت ميكنم كه با چه انگيزه جواني خودرا براي آنان كه اكنون ثابت است كه براي قدرتمندان جهانخوار خدمت ميكنند و از نقشههاي آنها پيروي ميكنند و ندانسته به دام آنها افتادهاند به هدر ميدهيد؟ و با ملت خود در راه چه كسي جفا ميكنند؟ شما بازي خوردگان دست آنها هستيد و اگر در ايران هستيد ، به عيان مشاهده ميكنيد كه تودههاي ميليوني به جمهوري اسلامي وفادار و براي آن فداكارند و به عيان ميبينيد كه حكومت و رژيم فعلي با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند و آنان كه به دروغ، ادعاي خلقي بودن و مجاهد و فدايي براي خلق ميكنند، با خلق خدا ، به دشمني برخاسته و شما پسران و دختران سادهدل را براي مقاصد خود و مقاصد يكي از دو قطب قدرت جهانخوار به بازي گرفته و خود يا در خارج در آغوش يكي از دو قطب جنايتكار به خوش گذراني مشغول و يا در داخل به خانههاي مجلل تيمي با زندگي اشرافي نظير منازل جنايتكاراني بدبخت به جنايت خود ادامه ميدهند و شما جوانان را به كام مرگ ميفرستند.
نصيحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است كه از راه اشتباه برگرديد و با محرومين جامعه كه با جان و دل به جمهوري اسلامي خدمت ميكنند، متحد شويد و براي ايران مستقل و آزاد فعاليت نماييد تا كشور و ملت از شر مخالفين نجات پيدا كند و همه باهم به زندگي شرافتمندانه ادامه دهيد. تا چه وقت و براي چه گوش به فرمان اشخاصي هستيد كه جز به نفع شخصي خود فكر نميكنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستيز هستند و شما را فداي مقاصد شوم و قدرتطلبي خويش مينمايند؟ شما در اين سالهاي پيروزي انقلاب ديديد كه ادعاهاي آنان با رفتارها و عملشان مخالف است و ادعاها فقط براي فريب جوانان صاف دل است و ميدانيد كه شما قدرتي در مقابل سيل خروشان ملت نداريد و كارهايتان جز به ضرر خودتان و تباهي عمرتان نتيجهاي ندارد. من تكليف خود را كه هدايت است ادا كردم و اميد است به اين نصيحت كه پس از مرگ من به شما ميرسد و شائبه ي قدرتطلبي در آن نيست گوش فراهيد و خود را از عذاب اليم الهي نجات دهيد. خداوند منان شما را هدايت فرمايد و صرات مستقيم را به شما بنمايد.
وصيت من به چپ گرايان مثل كمونيستها و چريكهاي فدايي خلق و ديگر گروههاي متمايل به چپ، آن است كه شماها بدون بررسي صحيح از مكتب و مكتب اسلام نزد كساني كه از مكتبها و خصوص اسلام اطلاع صحيح دارند با چه انگيزه خودتان را راضي كرديد به مكتبي كه امروز در دنيا شكست خورده رو آوريد و چه شد كه دل خود را به چند ايسم كه محتواي آنها پيش از تحقيق ،پوچ است ، خوش كردهايد و شما را چه انگيزه وادار كرده كه ميخواهيد كشور خود را به دامن شوروي يا چين بكشيد و با ملت خود باسم توده دوستي به جنگ برخاسته يا به توطئههايي براي نفع اجنبي به ضد كشور خود و تودههاي ستمديده دست زديد؟ شما ميبينيد كه از اول پيدايش كمونيسم ، مدعيان آن ديكتاتورترين و قدرتطلب و انحصارطلبترين حكومتهاي جهان بوده و هستند. چه ملتهايي زير دست و پاي شوروي ، مدعي طرفدار تودهها ، خرد شدند و از هستي ساقط گرديند .ملت روسيه، مسلمانان و غيرمسلمانان تاكنون در زير فشار ديكتاتوري حزب كمونيست دست و پا ميزنند و از هر گونه آزادي محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهاي ديكتاتورهاي جهان به سر ميبرند. استالين، كه يكي از چهرههاي باصطلاح درخشان حزب بود ، ورود و خروجش را و تشريفات آن و اشرافيت او را ديديم، اكنون كه شما فريبخوردگان در عشق آن رژيم جان مي دهيد ، مردم مظلوم شوروي و ديگر اقمار او چون افغانستان از ستمگريهاي آنان جان ميسپارند و آنگاه شما كه مدعي طرفداري از خلق هستيد ، بر اين خلق محروم در هر جا كه دستتان رسيده ، چه جنايتي انجام داديد و با اهالي شريف آمل كه آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفي ميكرديد و عدهي بسياري را به فريب به جنگ مردم و دولت فرستاديد و بكشتن داديد. چه جنايتها كه نكرديد و شما طرفدار خلق محروم ميخواهيد خلق مظلوم و محروم ايران را به دست ديكتاتوري شوروي دهيد و چنين خيانتي را با سرپوش فدايي خلق و طرفدار محرومين در حال اجرا هستيد، منتهي حزب توده و رفقاي آن با توطئه و زير ماسك طرفداري از جمهوري اسلامي و ديگر گروهها و با اسلحه و ترور و انفجار.
من به شما احزاب و گروهها چه آنان كه به چپگرايي معروف - گرچه بعضي شواهد و قرائن دلالت دارد كه اينان كمونيست آمريكايي هستند و چه آنان كه از غرب ارتزاق ميكنند و الهام ميگيرند و چه آنها كه با اسم خودمختاري و طرفداري از كرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم كردستان و ديگر جاها را از هستي ساقط نموده و مانع از خدمتهاي فرهنگي و بهداشتي و اقتصادي و بازسازي دولت جمهوري در آن استانها ميشوند، مثل حزب دموكرات و كموله وصيت ميكنم كه به ملت بپيوندند و تاكنون تجربه كردهاند كه كاري جز بدبخت كردن اهالي آن مناطق نكردهاند و نميتوانند بكنند. پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است كه با دولت ، تشريك مساعي نموده و از ياغيگري و خدمت به بيگانگان و خيانت به ميهن خود دست بردارند و به ساختن كشور بپردازند و مطمئن باشند كه اسلام براي آنان هم از قطب جنايتكار غرب و هم از قطب ديكتاتور شرق بهتر است و آرزوهاي انساني خلق را بهتر انجام ميدهد.
و وصيت من به گروههاي مسلمان كه از روي اشتباه به غرب و احيانا به شرق تمايل نشان ميدهند و از منافقان كه اكنون خيانتشان معلوم شد، گاهي طرفداري مي كردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روي خطا و اشتباه گاهي لعن ميكردند و طعن ميزدند ، آن است كه بر سر اشتباه خود پافشاري نكنند و با شهامت اسلامي به خطاي خود اعتراف و با دولت و مجلس و ملت مظلوم براي رضاي خداوند ، هم صدا و هم مسير شده و اين مستضعفان تاريخ را از شر مستكبران نجات دهيد و كلام مرحوم مدرس ، آن روحاني متعهد پاك سيرت و پاك انديشه را به خاطر بسپريد كه در مجلس افسرده آن روز گفت اكنون كه بايد از بين برويم ، چرا با دست خود از بين برويم. من هم امروز به ياد آن شهيد راه خدا به شما برادران مومن عرض ميكنم اگر ما با دست جنايتكار آمريكا و شوروي از صفحهي روزگار محو شويم و با خون سرخ شرافتمندانه با خداي خويش ملاقات كنيم، بهتر از ان است كه در زير پرچم ارتش سرخ شرق و سياه غرب ، زندگي اشرافي مرفه داشته باشيم و اين سيره و طريقه انبيا عظام و ائمهي مسلمين و بزرگان دين مبين بوده است و ما بايد از آن تبعيت كنيم و بايد به خود بباورانيم كه اگر يك ملت بخواهند بدون وابستگي زندگي كنند ، ميتوانند و قدرتمندان جهان بر يك ملت نميتوانند خلاف ايدهي آنان را تحميل كنند. از افغانستان عبرت بايد گرفت با آن كه دولت غاصب و احزاب چپي با شوروي بوده و هستند، تاكنون نتوانتستهاند تودههاي مردم را سركوب نمايند.
علاوه بر اين اكنون ملتهاي محروم جهان بيدار شدهاند و طولي نخواهد كشيد كه اين بيداريها به قيام و نهضت و انقلاب انجاميده و خود را از تحت سلطهي ستمگران مستكبر نجات خواهند داد و شما مسلمانان پايبند به ارزشهاي اسلامي ميبينيد كه جدايي و انقطاع از شرق و غرب بركات خود را دارد نشان ميدهد و مغزهاي متفكر بومي به كار افتاده و به سوي خودكفايي پيشروي ميكند و آنچه كارشناسان خائن غربي و شرقي براي ملت ما محال جلوه ميدادند، امروز به طور چشمگيري با دست و فكر ملت انجام گرفته و ان شاءالله تعالي در دراز مدت انجام خواهد گرفت و صد افسوس كه اين انقلاب دير تحقق پيدا كرد و لااقل در اول سلطنت جابرانه كثيف محمدرضا تحقق نيافت و اگر شده بود ، ايران غارت زده غير از اين بود.
و وصيت من به نويسندگان و گويندگان و روشنفكران و اشكالتراشان و صاحب عقدگان آن است كه به جاي آن كه وقت خود را در خلاف مسير جمهوري اسلامي صرف كنيد و هر چه توان داريد در بدبيني و بدخواهي و بدگويي از مجلس و دولت و ساير خدمتگذاران به كار بريد و با اين عمل كشور خود را به سوي ابرقدرتها سوق دهيد، با خداي خود يك شب خلوت كنيد و اگر به خداوند عقيده نداريد ، با وجدان خود خلوت كنيد و انگيزه باطني خود را كه بسيار مي شود، خود انسانها از آن بي خبرند، بررسي كنيد، ببينيد آيا با كدام معيار و با چه انصاف ، خون اين جوانان قلم قلم شده را در جبههها و در شهرها ناديده ميگيريد و با ملتي كه ميخواهيد از زير بار ستمگران و غارتگران خارجي و داخلي خارج شود و استقلال و آزادي را با جان خود و فرزندان عزيز خود به دست آورده و با فداكاري ميخواهند آن را حفظ كند، به جنگ اعصاب برخاستهايد و به اختلاف انگيزي و توطئههاي خائنانه دامن ميزنيد و راه را براي مستكبران و ستمگران باز ميكنيد. آيا بهتر نيست كه با فكر و قلم و بيان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمايي براي حفظ ميهن خود نماييد؟ آيا سزاوار نيست كه به اين ملت مظلوم و محروم كمك كنيد و با ياري خود حكومت اسلامي را استقرار دهيد؟ آيا اين مجلس و رييس جمهور و دولت و قوهي قضايي را از آنچه در زمان رژيم سابق بود ، بدتر ميدانيد؟ آيا از ياد بردهايد ستمهايي كه آن رژيم لعنتي بر اين ملت مظلوم بيپناه روا ميداشت؟ آيا نميدانيد كه كشور اسلامي در آن زمان يك پايگاه نظامي براي آمريكا بود و با آن عمل يك مستعمره ميكردند و از مجلس تا دولت و قواي نظامي در قبضه آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با اين ملت و ذخاير آن چه ميكردند؟ آيا اشاعه فحشا در سراسر كشور و مراكز فساد از عشرتكدهها و قمارخانهها و ميخانهها و مغازههاي مشروب فروشي و سينماها و ديگر مراكز كه هر يك براي تباه كردن نسل جوان ، عاملي بزرگ بود ، در خاطرتان محو شده؟ آيا رسانههاي گروهي و مجلات سراسر فسادانگيز و روزنامههاي آن رژيم را به دست فراموشي سپردهايد؟
و اكنون كه از آن بازارهاي فساد اثري نيست، براي آن كه در چند دادگاه يا چند جوان كه شايد اكثر از گروههاي منحرف نفوذ كرده و براي بدنام نمودن اسلام و جمهوري اسلامي كارهاي انحرافي انجام ميدهند و كشتن عدهاي كه مفسد في الارض هستند و قيام بر ضد اسلام و جمهوري اسلامي ميكنند، شما را به فرياد درآورده ، با كساني كه با صراحت اسلام را محكوم ميكنند و بر ضد آن قيام مسلحانه يا قيام با قلم و زبان كه اسفناكتر از قيام مسلحانه است، نمودهاند، پيوند ميكنيد و دست برادري ميدهيد و آنان را كه خداوند، مهدورالدم فرموده، نور چشم ميخوانيد و در كنار بازي گراني كه فاجعه ١٤ اسفند را برپا كردند و جوانان بيگناه را با ضرب و شتم كوبيدند، نشسته و تماشاگر معركه ميشويد، يك عمل اسلامي و اخلاقي است و عمل دولت و قوهي قضاييه كه معاندين و منحرفين و ملحدين را به جزاي اعمال خويش ميرسانند، شما را به فرياد درآورده و داد مظلوميت ميزنيد. من براي شما برادران كه از سوابقان تا حدي مطلع و علاقمند به بعضي از شما هستم، متاسفاف هستم نه براي آنان كه اشراري بودند در لباس خيرخواهي و گرگهايي در پوشش چوپان و بازيگراني بودند كه همه را به باد بازي و مسخره گرفته و در صدد تباه كردن كشور و ملت و خدمتگزاري به يكي از دو قطب چپاولگر بودند.
آنان كه با دست پليد خود، جوانان و مردان ارزشمند و علماي مربي جامعه را شهيد نمودند و به كودكان مظلوم مسلمانان رحم نكردند ، خود را در جامعه رسوا و در پيشگاه خداوند قهار، مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند كه شيطان نفس اماره بر آنان حكومت ميكند لكن شما برادارن مومن با دولت و مجلس كه كوشش دارد خدمت به محرومين و مظلومين و برادران سر و پا برهنه و از همهي مواهب زندگي محروم نمايد، چرا كمك نميكنيد و شكايت داريد؟ آيا مقدار خدمت دولت و بنيادهاي جمهوري را با اين گرفتاريها و نابسامانيها كه لازمه هر انقلاب است و جنگ تحميلي با آن همه خسارت و ميليونها آوارهي خارجي و داخلي و كارشكينهاي بيرون از حد را در اين مدت كوتاه، مقايسه با كارهاي عمراني رژيم سابق نمودهايد، آيا نميدانيد كه كارهاي عمراني آن زمان اختصاص داشت تقريبا به شهرها ، آن هم به محلات مرفه و فقرا و مردمان محروم ازآن امور بهره ناچيز داشته يا نداشتند و دولت فعلي و بنيادهاي اسلامي براي اين طايفه محروم با جان و دل خدمت ميكنند. شما مومنان هم پشتيبان دولت باشيد تا كارها زود انجام گيرد و در محضر پروردگار كه خواه ناخواه خواهيد رفت ، با نشان خدمتگزاري به بندگان او برويد.
س- يكي از اموري كه لازم به توصيه و تذكر است آن است كه اسلام نه با سرمايهداري ظالمانه و بيحساب و محروم كننده تودههاي تحت ستم و مظلوم، موافق است، بلكه آن را به طور جدي در كتاب و سنت محكوم ميكند و مخالف عدالت اجتماعي ميداند. اگرچه بعضي كج فهمان بياطلاع از رژيم حكومت اسلامي و از مسائل سياسي حاكم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوري وانمود كردهاند و بازهم دست بر نداشتهاند كه اسلام طرفدار بيمرز و حد سرمايهداري و مالكيت است و با اين شيوه كه با فهم كج خويش از اسلام برداشت نمودهاند، چهرهي نوراني اسلام را پوشانيده و راه را براي مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده كه به اسلام بتازند و آن را رژيمي چون سرمايهداري غرب مثل رژيم آمريكا و انگلستان و ديگر چپاولگران غرب به حساب آورند و با اتكا به قول و فعل اين نادانان يا غرضمندانه و يا ابلهانه، بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعي با اسلام به معارضه برخاستهاند و نه رژيمي مانند رژيم كمونيسم و ماركسيسم لنينيسم است كه با مالكيت فردي مخالف و قائل به اشتراك ميباشند با اختلاف زيادي كه دورههاي قديم تاكنون حتي اشتراك در زن و و همجنس بازي بوده و يك ديكتاتوري استبداد كوبنده در برداشته، بلكه اسلام يك رژيم معتدل با شناخت مالكيت و احترام به آن به نحو محدود در پيدا شدن مالكيت و مصرف كه اگر به حق به آن عمل شود، چرخهاي اقتصاد سالم به راه ميافتد و عدالت اجتماعي كه لازمه يك رژيم سالم است ، تحقق مييابد.
در اينجا نيز يك دسته با كج فهميها و بياطلاعي از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دستهي اول قرار گرفته ، گاهي با تمسك به بعضي آيات يا جملات نهجالبلاغه، اسلام را موافق با مكتبهاي انحرافي ماركس و امثال آن معرفي نمودهاند و توجه بسيار آيات و فقرات نهجالبلاغه ننموده و سرخود، به فهم قاصر خود، بپاخاسته و مذهب اشتراكي را تعقيب ميكنند و از كفر و ديكتاتوري اختناق كوبنده كه ارزشهاي انساني را ناديده گرفته و يك حزب اقليت با تودههاي انساني مثل حيوانات عمل ميكنند، حمايت ميكنند.
وصيت من به مجلس و شوراي نگهبان و دولت و رئيس جمهور و شوراي قضايي آن است كه در مقابل احكام خداوند متعال خاضع بوده و تحت تاثير تبليغات بيمحتواي قطب ظالم چپاولگر سرمايهداري و قطب ملحد اشتراكي و كمونيستي واقع نشويد و به مالكيت و سرمايههاي مشروع با حدود اسلامي احترام گذاريد و به ملت اطمينان دهيد تا سرمايهها و فعاليتهاي سازنده به كار افتند و دولت و كشور را به خودكفايي و صنايع سبك و سنگين برسانند و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصيت ميكنم كه ثروتهاي عادلانه خود را به كار اندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانهها برخيزيد كه اين خود عبادتي ارزشمند است و به همه در كوشش براي رفاه طبقات محروم وصيت ميكنم كه خير دنيا و آخرت شماها رسيدگي به حال محرومان جامعه است كه در طول تاريخ ستمشاهي و خانخاني در رنج و زحمت بودهاند و چه نيكو است كه طبقات تمكندار به طور داوطلب براي زاغه و چپرنشينان مسكن و رفاه تهيه كنند و مطمئن باشند كه خير دنيا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است كه يكي بيخانمان و يكي داراي آپارتمانها باشد.
ع- وصيت اينجانب به آن طايفه از روحانيون و روحاني نماها كه با انگيزههاي مختلف با جمهوري اسلامي و نهادهاي آن مخالفت ميكنند و وقت خود را وقف براندازي آن مينمايند و با مخالفان توطئهگر و بازيگران سياسي كمك و گاهي بطوري كه نقل ميشود با پولهاي گزافي كه از سرمايهداران بيخبر از خدا دريافت براي اين مقصد ميكنند، كمكهاي كلان مينمايند، آن است كه شماها طرفي از اين غلط كاريها تاكنون نبسته و بعد از اين هم گمان ندارم ببنديد. بهتر آن است كه اگر براي دنيا به اين عمل دست زدهايد و خداوند نخواهد گذاشت كه شما به مقصد شوم خود برسيد، تا در توبه باز است از پيشگاه خداوند عذر بخواهيد و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شويد و از جمهوري اسلامي كه با فداكاريهاي ملت بدست آمده، حمايت كنيد كه خير دنيا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم كه موفق به توبه شويد و اما به آن دسته كه از روي بعضي اشتباهات يا بعضي خطاها چه عمدي و چه غيرعمدي كه از اشخاص مختلف يا گروهها صادر شده و مخالف با احكام اسلام بوده است، با اصل جمهوري اسلامي و حكومت آن مخالفت شديد ميكنند و براي خدا در براندازي آن فعاليت مينمايند و با تصور خودشان اين جمهوري از رژيم سلطنتي بدتر يا مثل آن است، با نيت صادق در خلوت تفكر كنند و از روي انصاف مقايسه نمايند با حكومت و رژيم سايق و باز توجه نمايند كه در انقلابهاي دنيا هرج و مرجها و غلط رويها و فرصتطلبيها غيرقابل اجتناب است و شما اگر توجه نمائيد و گرفتاريهاي اين جمهوري را در نظر بگيريد از قبيل توطئهها و تبليغات دروغين و حمله مسلحانهي خارج مرز و داخل و نفوذ غيرقابل اجتناب گروههايي از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهاي دولتي به قصد ناراضي كردن ملت از اسلام و حكومت اسلامي و تازهكار بودن اكثر يا بسياري از متصديان امور و پخش شايعات دروغين از كساني كه از استفادههاي كلان غير مشروع بازمانده يا استفاده آنان كم شده و كمبود چشمگير قضات شرع و گرفتاريهاي اقتصادي كمرشكن و اشكالات عظيم در تصفيه و تهذيب متصديان چند ميليوني و كمبود مردمان صالح كاردان و متخصص و دهها گرفتار ديگر كه تا انسان وارد گود نباشد از آنها بيخبر است و از طرفي اشخاص غرضمند سلطنتطلب سرمايهدار هنگفت كه با رباخواري و سودجويي و با اخراج ارز و گران فروشي به حد سرسامآور و قاچاق و ا حتكار،مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاكت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد ميكشند، نزد شما آقايان به شكايت و فريب كاري آمده و گاهي هم براي باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن، به عنوان سهم ، مبلغي ميدهند و اشك تمساح مي ريزند و شما را عصباني كرده، به مخالفت بر ميانگيزانند، كه بسياري از آنان با استفادههاي نامشروع خون مردم را ميمكند و اقتصاد كشور را به شكست ميكشند. اينجانب نصيحت متواضعانهي برادرانه ميكنم كه آقايان محترم تحت تاثير اينگونه شايعهسازيها قرار نگيرند و براي خدا و حفظ اسلام اين جمهوري را تقويت نمايند و بايد بدانند كه اگر اين جمهوري اسلامي شكست بخورد و به جاي آن يك رژيم اسلامي دلخواه بقيهالله روحي فداه يا مطيع امر شما آقايان تحقق نخواهد پيدا كرد. بلكه يك رژيم دلخواه يكي از دو قطب قدرت به حكومت ميرسد و محرومان جهان كه با اسلام و حكومت اسلامي روي آورده و دل باختهاند، مايوس ميشوند و اسلام براي هميشه منزوي خواهد شد و شماها روزي از كردار خود پشيمان ميشويد كه كار گذشته و ديگر پشيماني سودي ندارد و شما آقايان اگر توقع داريد كه در يك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالي متحول شود، يك اشتباه است و در تمام طول تاريخ بشر چنين معجزهاي روي نداده است و نخواهد داد و آن روزي كه ان شاالله تعالي مصلح كل ظهور نمايد، گمان نكنيد كه يك معجزه شود و يك روزه عالم اصلاح شود. بلكه با كوششها و فداكاريها، ستمكاران سركوب و منزوي ميشوند و اگر نظر بعضي عاميهاي منحرف آن است كه براي ظهور آن بزرگوار بايد كوشش در تحقق كفر و ظلم كرد تا عالم را ظلم فرا گيرد و مقدمات ظهور فراهم شود. فانالله و انااليه راجعون.
ف- وصيت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان اين است كه شماها نبايد بنشينيد و منتظر آن باشيد كه حكام و دستاندركاران كشورتان يا قدرتهاي خارجي بيايند و براي شما استقلال و آزادي را تحفه بياورند. ما و شماها لااقل در اين صد سال اخير كه به تدريج پاي قدرتهاي بزرگ جهان خوار به همه كشورهاي اسلامي و ساير كشورهاي كوچك باز شده است، مشاهده كرديم يا تاريخهاي صحيح براي ما بازگو كردند كه هيچ يك از دول حاكم بر اين كشورها در فكر آزادي و استقلال و رفاه ملتهاي خود نبوده و نيستند. بلكه اكثريت قريب به اتفاق آنان يا خود به ستمگري و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه كردهاند براي منافع شخصي يا گروهي نموده يا براي رفاه قشر مرفه و بالانشين بوده و طبقات مظلوم كوخ و كپرنشين از همه مواهب زندگي حتي مثل آب و نان و قوت لايموت محروم بوده و آن بدبختان را براي منافع قشر مرفه و عياش به كار گرفتهاند و يا آنكه دست نشاندگان قدرتهاي بزرگ بودهاند كه براي وابسته كردن كشورها و ملتها هر چه توان داشتهاند، به كار گرفته و با حيلههاي مختلف كشورها را بازاري براي شرق و غرب درست كرده و منافع آنان را تامين نمودهاند و ملتها را عقب مانده و مصرفي بار آوردند و اكنون نيز با اين نقشه در حركتند و شما اي مستضعفان جهان و اي كشورهاي اسلامي و مسلمانان جهان بپا خيزيد و حق را با چنگ و دندان بگيريد و از هياهوي تبليغاتي ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسيد و حكام جنايتكار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزيز تسليم ميكنند، از كشور خود برانيد و خود و طبقات خدمتگذار متعهد، زمام امور را به دست گيريد و همه در زير پرچم پرافتخار اسلام ، مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخيزيد و به سوي يك دولت اسلامي با جمهوريهاي آزاد و مستقل به پيش رويد كه با تحقق آن ، همهي مستكبران جهان را به جاي خود خواهيد نشاند و همهي مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهيد رساند. به اميد آن روز كه خداوند تعالي وعده فرموده است.
ص - يك مرتبهي ديگر در خاتمه اين وصيتنامه به ملت شريف ايران وصيت ميكنم كه در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداكاريها و جان نثاريها و محروميتها مناسب حجم بزرگي مقصود و ارزشمندي و علو رتبهي آن است. آنچه كه شما ملت شريف و مجاهد براي آن به پا خاستيد و دنبال ميكنيد و براي آن جان و مال نثار كرده و ميكنيد، والاترين و بالاترين و ارزشمندترين مقصدي است و مقصودي است كه از صدر عالم در ازل و از پس اين جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مكتب الوهيت به معني وسيع آن و ايدهي توحيد با ابعاد رفيع آن است كه اساس خلقت و غايت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غيب و شهوداست؛ و آن در مكتب محمدي صليالله عليه و آله و سلم به تمام معني و درجات و ابعاد متجلي شده و كوشش تمام انبيا عظام عليهم سلامالله و اولياء معظم سلامالله عليهم براي تحقق آن بوده و راهيابي به كمال مطلق و جلال و جمال بينهايت جز با آن ميسر نگردد، آن است كه خاكيان را بر ملكوتيان و برتر از آنان شرافت داده و آنچه براي خاكيان از سير در آن حاصل ميشود، براي هيچ موجودي در سراسر خلقت در سر و علن حاصل نشود.
شما اي ملت مجاهد در زير پرچمي ميرويد كه در سراسر جهان مادي و معنوي در اهتزاز است. بيابيد آن را يا نبابيد. شما راهي را ميرويد كه تنها راه تمام انبيا عليهم سلامالله و يكتا راه سعادت مطلق است. در اين انگيزه است كه همهي اولياء شهادت را در راه آن به آغوش ميكشند و مرگ سرخ را احلي من العسل ميدانند و جوانان شما در جبههها جرعهاي از آن را نوشيده و به وجود آوردهاند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما بايد به حق بگوييم يا اليتنا كنا معكم فنفوز فوزا عظيما. گورا باد بر آنان آن نسيم دلآرا و آن جلوهي شور انگيز و بايد بدانيم كه ظرفي از اين جلوه در كشتزارهاي سوزان و در كارخانههاي توانفرسا و در كارگاهها و در مراكز صنعت و اختراع و ابداع و در ملت به طور اكثريت در بازارها و خيابانها و روستاها و همه كساني كه متصدي اين امور براي اسلام و جمهوري اسلامي و پيشرفت و خودكفايي كشور به خدمتي اشتغال دارند جلوهگر است و تا اين روح تعاون و تعهد در جامعه بر قرار است كشور عزيز از آسيب دهر انشاءالله تعالي مصون است و بحمدالله تعالي حوزههاي علميه و دانشگاهها و جوانان عزيز مراكز علم و تربيت از اين نفحه الهي غيبي برخوردارند و اين مراكز در بست دراختيار آنان است و به اميد خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه.
و وصيت من به همه آن است كه با ياد خداي متعال به سوي خودشناسي و خودكفايي و استقلال با همه ابعادش به پيش و بيترديد دست خدا با شما است اگر شما در خدمت او باشيد و براي ترقي و تعالي كشور اسلامي بر روح مقاومت و صلابت در راه حق ميبينم و اميد آن درام كه به فضل خداوند متعال اين معاني انساني به اعقاب ملت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد.
با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوي جايگاه ابدي سفر ميكنم و به دعاي خير شما احتياج مبرم دارم و از خداي رحمن و رحيم ميخواهم كه عذرم را در كوتاهي خدمت و قصور و تقصير بپذيرد و از ملت اميدوارم كه عذرم را در كوتا هي ها و قصور و تقصيرها بپذيرند و با قدرت و تصميم اراده به پيش روند و بدانند كه با رفتن يك خدمتگزار، در سد آهنين ملت خللي حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند و الله نگهدار اين ملت و مظلومان جهان است.
والسلام عليكم و علي عبادالله الصالحين و رحمتالله و بركاته
٢٦ بهمن ١٣٦١/١ جماديالاو ل١٤٠٣
روحالله الموسوي الخميني
بسمه تعالي
اين وصيتنامه را پس از مرگ من احمد خميني براي مردم بخواند و در صورت عذر، رئيس محترم جمهور يا رئيس محترم شوراي اسلامي يا رئيس محترم ديوان عالي كشور،اين زحمت را بپذيرند و در صورت عذر، يكي از فقها، محترم نگهبان زحمت را قبول نمايد.
روحالله الموسوي الخميني
بسمه تعالي
در زير اين وصيتنامه ٢٩ صفحهاي و مقدمه چند مطلب را تذكر ميدهم:
١- اكنون كه من حاضرم، بعض نسبتهاي بيواقعيت به من داده ميشود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض ميكنم آنچه به من نسبت داده شده يا ميشود مورد تصديق نيست ، مگر آنكه صداي من يا خط و امضاي من باشد يا تصديق كارشناسان يا در سيماي جمهوري اسلامي چيزي گفته باشم.
٢- اشخاصي در حال حيات من ادعا نمودهاند كه اعلاميههاي اينجانب را مينوشتهاند. اين مطلب را شديدا تكذيب ميكنم تاكنون هيچ اعلاميهاي را غير شخص خودم ، كسي تهيه نكرده است.
٣- از قرار مذكور بعضيها ادعا كردهاند كه رفتن من به پاريس به وسيلهي آنان بوده. اين دروغ است. من پس از برگرداندنم از كويت با مشورت احمد، پاريس را انتخاب نمودم ، زيرا در كشورهاي اسلامي احتمال راه ندادن بود. آنان تحت نفوذ شاه بودند ، ولي پاريس اين احتمال نبود.
٤- من در طول مدت نهضت و انقلاب بواسطه سالوسي و اسلام نمائي بعضي افراد ذكري از آنان كرده و تمجيدي نمودهام كه بعد فهميدم ازدغل بازي آنان اغفال شدهام. آن تجميدها در حالي بود كه خود را به جمهوري اسلامي متعهد و وفادار مينماياندند و نبايد از آن مسائل سو استفاده شود و ميزان در هر كس حال فعلي او است.
انتهاي پيام
سه شنبه 14 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 339]
-
گوناگون
پربازدیدترینها