واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: لزوم اجتهاد در آراي امام، از وبلاگستان
فريد مدرسي در وبلاگ خود نوشت:
ديشب به جمع جواناني دعوت شدم كه در حسينه جماران گردهم آمده بودند و به پرسش و گفتوگو با سيدحسنآقا خميني پرداختند. من هم به سهم خود مطلبي را بيان كردم و از « اجتهاد در آراي امام» سخن گفتم و به بازخواني اين مسئله پرداختم:
«به دنبال آن بودم كه مطلبي كوتاه را به عنوان يك روزنامهنگار براي دوستان خود در اين محفل آمده كنم كه آنچه بيش از همه ذهنم را به خود مشغول كرد، آن بود كه چگونه مي توان آراي علمايي همچون امام را در فضاهاي علمي و آكاداميك و عرصه مطبوعات و رسانههاي عمومي و تخصصي زنده نگاه داشت و از شاكله رسمي به عرصه غيررسمي و عمومي آورد و روح زندگي به آن بخشيد.
لذا لازم ديدم به سراغ متدي بروم كه در گذشته حاج سيد حسن آقا خميني در ميان گفتارهاي خودشان به آن اشارهاي كرده بودند؛ و آن هم «اجتهاد در سيره امام» است. اجتهاد به اين معنا كه آرا و گفتار و سلوك امام را بر مبناي استنتاجي عقلاني بازكاوي كنيم و دو عنصر مورد تاكيد امام يعني «زمان و مكان» را در اين امر به كار گيريم. در اين مسير روش مواجهه امام با آراي اساتيد و علماي بزرگ شيعه ستودني است و به كار ميآيد؛ ايشان از يك سو آراي آنان را براي شاگردانشان تحليل، تعريف و بازنمايي ميكردند و در پايان با نهايت احترام، به انتقاد، رد يا اصلاح آن آرا ميپرداختند. اين روش باعث ميشد تا آراي گذشتگان در تار و پود پوسيده ورقهاي كتاب باقي نماند و بر اساس عصر حاضر متبلور شود؛ اگرچه شايد برخي از اين آرا نقض مي شد.
امروز تنها راه بقاي سيره ايشان در مَدرس و اجتماع، تمسك به روش ايشان در برخورد با نظراتشان است. اگر آن روز ايشان در نجف يا قم از اشكالكردن شاگردانش و حتي شاگرداني كه به مباني ايشان باور نداشتند، استقبال ميكردند، پس چگونه امروز برخي كاسه داغتر از آش ميشوند و در براي اجتهاد در سيره ايشان ميايستند؟!
البته مخالفان اجتهاد به دنبال نصخواني در آرا و سيره امام و اخباريگري هستند كه اين امر آفاتي را به دنبال خواهد داشت و زندهبودن يك مكتب را از بين خواهد برد. اگر براين باور هستيم كه خميني يك مكتب بود؛ همانطور كه در ميان علماي شيعه هم صاحبان مكتب مييابيم، بايد در مكتب اجتهاد صورت گيرد و آرا بازتعريف و نقد و بررسي شود. امروز بيش از روزهاي حيات ايشان و حتي سالهاي كوتاه پس از رحلتشانبه اجتهاد نيازمنديم؛ چرا كه از يك سو شرايط و زمانه، روزگار ديروز نيست و نزديك به دو دهه از درگذشت امام ميگذرد و بايد در به كارگيري آراي ايشان از دو عنصر زمان و مكان سود جست. اگر اين امر شكل نگيرد، جز با با مجموعه نوشتههاي مكتوب روبرو نخواهيم بود و زندهماندن آرا، رو به افول ميرود. از سوي ديگر نسل جديد امروز به دليل اينكه امام را را به طور كامل و جامع به طور مستقيم حس نكرده است و عناصر پيراموني آرايشان را نمي شناسد، لازم است با تمسك به اجتهاد، تمامي ابعاد جوهري سيره ايشان بازتعريف شود.
امروز آناني در برابر اجتهاد در سيره امام ايستادگيميكنند كه خود در زمان حيات امام به روشني درباره مسائل گوناگون به نقد و انتقاد از ايشان ميپرداختند و ابايي از اين مسئله نداشتند. همچنين برخي اجتهاد در برابر آراي امام را نمي پسندند كه امروز از ابزار و روشهايي در سياست سود مي جويند كه كاملا امام از اين روشها تبري جسته اند و آن را طرد كردهاند.
امروز محققان، روزنامهنگاران، فضلا، دانشگاهيان و علما ميتوانند با تمركز بر اجتهاد در سيره امام، هركدام به سهم خود راهي را بگشايند كه شيعه در طول تاريخ آن را برگزيده است و آن، باز بودن باب اجتهاد در سيره و آرا علماست تا در برابر تحريف تاريخ نهضت امام بايستند.»
سه شنبه 14 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]