واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: اتحاديه مديترانه ، رقيب يا متحد اروپا - ۲و پاياني
فرانسه در نظر دارد مساله آلودگي مديترانه را به عنوان يك اولويت اروپايي در جريان رياست آتياش بر اتحاديه اروپا به ميان كشيده و طرفهاي عضو اين اتحاديه را قانع كند كه منفعتي قارهاي در پروژه اتحاديه مديترانه دنبال ميشود.
درمورد اين اتحاديه حرفهاي ديگري هم زده شده است . از جمله اين كه در تابستان سال ۲۰۰۶)يك سال پيش از طرح اتحاديه مديترانه در سخنان انتخاباتي ساركوزي) و در جريان درگيريهاي اسراييل با حزب الله در ميان دانشگاهيان فرانسه بحثي در گرفت مبني بر اين كه كه شايد بتوان اسراييل و برخي كشورهاي عربي را به مشاركتي منطقهاي فرا خواند.
هدف اين بود كه در فضايي بينالمللي و بر سر موضوعات مورد اجماع بتوان اسراييل و اعراب را بر سر يك ميز همكاري نشانيد و ميان آنها بتدريج زمينههاي مشاركت اقتصادي و همكاري منطقهاي را فراهم آورد.
عدهاي هم بر اين عقيدهاند كه هانري گنو طراح اين پروژه و دست راست ساركوزي در اليزه ميخواسته تا بازويي غير اروپايي در اختيار رييس جمهوري فرانسه قرار دهد تا او بتواند اهداف مورد نظر خود را خارج از چارچوب تصميمگيري هاي كميسيون و پارلمان اروپا عملي سازد.
هدف ديگر از اين طرح به نظر كارشناسان نوعي تلاش ساركوزي براي جلوگيري از ورود تركيه به اتحاديه اروپاست . گنو كه از مخالفت ساركوزي با ورود تركيه به اتحاديه اروپا آگاه است با پيشنهاد اتحاديه مديترانه؟ مدلي جايگزين براي ورود تركيه مطرح ساخت تا ساركوزي از قدرت مانور كافي براي ابراز مخالفتاش در برابر تركيه بينصيب نباشد.
به تعبيري او خواهد توانست تركيه را نيز در اين بازي شريك كرده و آن را از اصرار بر عضويت در اتحاديه اروپا باز دارد.
از سوي ديگر ساركوزي فرصت پيدا ميكند تا با دعوت جدي از اسراييل طرح نزديك شدن اين كشور به اعراب منطقه را به اجرا بگذارد و بنابراين اسراييل به عنوان عضو و شريك كشورهاي عربي حوزه مديترانه در برابر مخالفتهاي خاورميانهاي خواهد ايستاد.
نزديكي ساركوزي به مصر و ديدارهاي گرم او با مبارك اين تصور قوي را ايجاد كرده است كه قاهره به عنوان رييس يا در قامت مهتر كشورهاي عربي خاورميانه بتواند رياست اتحاديه نوپاي مديترانه را براي اولين بار كسب كند.
مصر خود از اين رويداد پيشاپيش خرسند است و بيميل نيست تا با به دست گرفتن اتحاديه قدرتمند ارومديترانه، بر ابزارهاي عربي خود براي اداره اختلافات منطقهاي بيفزايد.
ساركوزي خود ابراز اميدواري كرده است كه اين اتحاديه دو رييس داشته باشد: يك رييس از شمال و يك رييس از جنوب. او مصر را به عنوان اولين رييس از جنوب و فرانسه را به عنوان اولين رييس از شمال پيشنهاد كرده و تونس را نيز به عنوان مقر اين اتحاديه در نظر گرفته است.
آنتوان باسبوس مدير سازمان ديده بان كشورهاي عربي در پاريس معتقد است كه اين استقبال كشورهاي عربي نه به خاطر نوسازي سياسي، دادن آزاديهاي بيشتر به مردم و احزاب سياسي و ايجاد امكانات بيشتر براي مردم و جوانان است كه رهبران عربي چشم به افزايش قدرت در قبيله سياسي خود و مجهز شدن به امكانات نوتر براي تحكيم قدرت سياسي فاسد خود بر اين كشورها دارند.
يكي ديگر از فرضيههايي كه در ارتباط با طرح مديترانهاي ساركوزي تصور ميشود اين است كه او به عدول از سنت ديپلماسي فرانسه متهم شده است.
در زمان دوگل و فرزندان سياسي او سياست خارجي فرانسه نوعي تمايل آشكار به داشتن رابطه با كشورهاي عربي و جهان سومي را به نمايش ميگذاشت و اين مساله براي مانورهاي ديپلماتيك فرانسه سودمند بود.
عصر ساركوزي به عصر پايان دوگليسم تعبير شد به اين معني كه او تصميم ندارد نه راه چپها را ادامه دهد (كه مدعي است گرايش چپ امروز نتيجه انحرافي است كه جنبش ماه مه ۶۸در آن ايجاد كرده) و نه راه راست دوگل و احزاب سياسي سنتي را ادامه خواهد داد.
از اين رو طرح اتحاديه مديترانهاي با هدف گرد آوردن كشورهاي عربي و ايجاد يك تعامل اقتصادي با آنها ميتوانست بهترين راه براي مقابله با اين نوع انتقادها قلمداد شود.
از سوي ديگر چنانكه تجربه نشان داده ساركوزي تعامل و رابطه نزديك تري با آمريكا و اسراييل دارد. اين دو در راس هرم برخورد با دنياي اسلام و هدايت تنشهاي موجود در آن، به شمار ميروند.
از اين رو طبيعي است كه اين تصور، هر چند به ظاهر بد بينانه، نيز بر نيت آقاي ساركوزي بار شود كه او ماموريتي را در ساماندهي چالشهاي غرب با جهان اسلام آغاز كرده و بر عهده گرفته است كه راه آن از مسير همكاريهاي مديترانهاي ميگذرد، مسيري كه به جز ايران و برخي بازيگران منطقه خليج فارس، بيشترين و مهمترين بازيگران چالشهاي خاورميانه را ميتوان در آن ديد.
شايد از همين روست كه استقبال آمريكا از تشكيل اين اتحاديه چندان رغبتي در اعضاي اتحاديه اروپا بر نيانگيخت و پايتختهاي اروپايي اين موضع گيري را با شك و ترديد و نوعي خط دهي از آن سوي آبهاي آتلانتيك در امور اين سوي آن يعني اروپا و مديترانه تلقي كردند.
حتي اين مساله نتوانسته اروپاييها را به اقدام ساركوزي در اعزام عقل منفصل خود در اين ماجرا يعني آقاي گنو نيز خوشبين سازد. آقاي گنو در چندين نوبت به پايتختهاي اروپايي سفر كرد تا بتواند بدبينيها را زدوده و اعتماد رهبران اروپايي را جلب كند.
خانم مركل كه روابطي ميان مايه را امروز با ساركوزي تجربه ميكند؟ در آخرين مواضع خود با تاكيد بر رقابت اين اتحاديه نوپا با اتحاديه اروپا خواستار بازبيني طرح ساركوزي شده است.
مركل سخت ايستاده است تا جايي كه گاه زمزمههاي غير رسمي حكايت از اين دارد كه آلمان نيز بيميل نيست تا اتحاديه كهنه اتريش - مجارستان را نيز بازسازي كرده و در برابر اتحاديه مديترانهاي ساركوزي بايستد.
ساير اعضاي اتحاديه اروپا با بدبيني منتظرند ببينند تا ساركوزي با اين اتحاديه در زمان رياستاش بر اتحاديه اروپا چه خواهد كرد تا بتوانند مواضع مناسب تري بگيرند.
با وجود اين كه رسانههاي فرانسه بويژه پس از شكستهاي پي در پي ساركوزي در انتخابات داخلي اين كشور از او به عنوان موجودي تضعيف شده ياد ميكنند؟ ولي برخي كارشناسان ديگر كه طرح او را خوانده و باز بيني كرده اند؟ از اين طرح به عنوان طرح مارشال جديد كه ميتواند سرنوشت كشورهاي حوزه مديترانه را دگرگون كند؟ ياد كرده اند.
به جز كشورهاي عربي پيش گفته، رژيم اسراييل و نيز دو كشور اسپانيا و ايتاليا كه چالشهاي آن گفته شد، كشورهاي يونان، تركيه، قبرس، ليبي و لبنان نيز خود را در كناره مديترانه ميبينند. ليبي از خود اين طرح استقبال كرده؟ ولي از اين كه قرار است در كنار اسراييلي بنشيند كه بطور فعال به نشست سيزدهم ژوييه به پاريس دعوت شده؟ اظهار ناراحتي كرده است .
برخي از كارشناسان نزديك به فرانسه و مستقر در بروكسل (اتحاديه اروپا) نيز با شنيدن همين مخالف خواني هاست كه زمزمه ميكنند گرچه به جز اسراييل نميتوان كشوري دمكراتيك در حوزه جنوبي مديترانه يافت، با اين وجود بهتر است به جاي تونس، مغرب به عنوان دبيرخانه انتخاب شود كه براي عرض اندام مناسب تر است .
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]