واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
«ارکسترهای دولتی» و چالش بزرگ «بحران مخاطب»
آخرین اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «الکساندر رودین» در حالی برگزار شد که نزدیک به دو سوم صندلیهای تالار وحدت خالی بود؛ اتفاقی که در چند اجرای گذشته این ارکستر و البته ارکستر ملی هم تکرار شده است.
خبرگزاری فارس-گروه موسیقی: آخرین اجرای ارکستر سمفونیک تهران هفته گذشته برگزار شد. در این اجرا برای اولین بار پس از بازگشایی دوباره این ارکستر، یک رهبر مهمان خارجی حضور یافت و «الکساندر رودین» در چارچوب برنامه مهر تا مهر ارکستر سمفونیک، قطعاتی از آهنگسازان موسیقی کلاسیک جهان از جمله موتسارت، هایدن و چایکوفسکی را اجرا کرد. اما نکته تامل برانگیز این اجرا حضور اندک مخاطبان بود؛ نزدیک به دو سوم صندلیهای تالار وحدت در این اجرا خالی بود. اتفاقی که در چند اجرای گذشته ارکستر سمفونیک و البته ارکستر ملی هم تکرار شده بود. با توجه به روند حرکتی ارکسترها، بحران مخاطبی که مشکل اصلی امروز ارکسترهای دولتی هستند، بنابر چند دلیل قابل پیشبینی بود: اول: قیمت بلیتهای ارکستر بلیتهای ارکسترهای دولتی ایران تا پیش از این بین 40 تا 150 هزار تومان قیمتگذاری میشد و بدینترتیب تمام اجراهای ارکسترهای دولتی از دیگر کنسرتهای ایران، گرانتر بود. همین گرانی قیمت بلیت با توجه به شرایط اقتصادی امروز جامعه، یکی از علل اصلی ریزش مخاطب این ارکسترها بودند. علاقهمندان به موسیقی کلاسیک و موسیقی ارکسترال ایرانی که تعدادشان زیاد هم نیست، طبعا توانایی حضور چندباره در این اجراها را نداشتند؛ هرچند که در برنامهریزی صورت گرفته سعی شده تا با چینش برنامههای متنوع و اجرای رپرتوارهای مختلف، اجراهای ارکستر سموفنیک تکراری نباشد. دوم: تبلیغات بحث تبلیغات مجموعه ارکسترها، موضوعی است که علی رهبری مدیر هنری ارکستر سمفونیک ایران و فرهاد فخرالدینی هم نسبت به آن انتقاد کردهاند و از پروسه تبلیغاتی که برای جذب مخاطب ارکسترها صورت میگیرد، گلایه کردهاند. حتی فرهاد فخرالدینی طی مصاحبهای از عدم اطلاع بسیاری از کنسرتهای ارکستر ملی سخن گفته بود: «سوال مهم برای من این است که چرا درباره کنسرتِ ارکستری که ما ماهها است برای آن در حال برنامهریزی هستیم، هیچ اطلاعرسانی نشده است؟! قرار بود روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه ارکستر برای اجرای برنامه روی صحنه برود اما ما دیروز تصمیم گرفتیم کنسرت روز چهارشنبه را لغو کنیم چرا که هیچکس از این کنسرت اطلاع نداشت. از چند نفر از دوستان خبرنگار هم که پرسیدم گفتند اصلا به ما پیامکی داده نشده است و اظهار بیاطلاعی کردند. حتی بچههای خود من از این کنسرت بیخبر بودند و نمیدانستند قرار است ارکستر موسیقی ملی در این تاریخ کنسرت داشته باشد. هنوز پوستری که در شان موسیقی ملی ایران باشد ندیدهام و برای من جای تعجب است که چطور برای ارکستری که ماهها زمان صرف برنامهریزی برای آن شده و در آن هنرمندان مختلفی حضور دارند، اطلاعرسانی صورت نگرفته. در واقع این مهمترین سوال من است.» سوم: حاشیههای ناتمام راهاندازی مجدد ارکسترهای دولتی سمفونیک تهران و ملی ایران، بهترین اقدام معاونت هنری دولت یازدهم تا به امروز بوده است. حضور فرد تواندمندی چون علی رهبری -علی رغم تمام حاشیهها و مسایلی که شخص ایشان طی این مدت برای ارکسترها ایجاد کرده- فرصتی مغتنم است. اما متاسفانه سو مدیریتهایی که در زمینه اداره این دو ارکستر صورت گرفته موجب شده تا بخش اعظمی از تلاشهای علی رهبری بینتیجه بماند و حتی این هنرمند را مجبور کند که برای بقای ارکستر دست به دامن شورای شهر تهران شود. عدم استفاده از خرد جمعی و مدیریتهای سلیقهای در اداره این ارکسترها، باعث شده تا حاشیهها بر متن بچربد. کسانی که اخبار موسیقی را دنبال میکنند، خوب میدانند که تقریبا هفتهای نیست که این ارکسترها مسئلهای نداشته باشند. یک روز تعویق چندباره و چندماهه دستمزد نوازندگان بر صدر اخبار رسانهها مینشیند و روزی دیگر جدایی نزدیک به 50 نوزانده از مجموعه این ارکستر. یک روز اعلام میشود که فلان ارکستر راهافتاده و روزی دیگر اعلام میشود که آن ارکستر منحل شد (به همین راحتی!). شاید بتوان عدم ثبات ارکسترها و برنامهریزیهای مالی را یکی از علل اصلی ریزش مخاطب ارکسترها عنوان کرد. چهارم: دستمزد نوازندگان موضوع دستمزد نوازندگان ارکسترها یکی از چالشهای اصلی است که علی رهبری و مجموعه ارکسترها، از ابتدای راهاندازی مجدد ارکستر سمفونیک با آن دستوپنجه نرم کردهاند. مباحث مالی یکی از دلایل اصلی جدایی چندین و چند نوزانده از مجموعه ارکسترها بوده است. هنوز هم مشخص نیست که رقم قراردادها نوزاندهها به چه میزان است؛ آیا بالاخره قراردادی با نوازندگان بسته شده یا خیر؟ یا اگر بسته شده، حقوقها به موقع پرداخت شده است یا نه؟ اما به گواه اجرای کم رمق هفته گذشته ارکستر سمفونیک، تعویق دستمزد نوزاندهها و دیگر مسائل مالی که سایه سنگینی بر فعالیتهای ارکسترها انداخته است، حتی بر روی کیفیت اجرای نوزاندگان هم تاثیر گذاشته است. پنجم: برنامه فرسایشی ارکسترها با ارایه برنامه «مهر تا مهر» علی رهبری و روند فشرده برنامهریزی ارکسترها، اجرایی شدن همه برنامهها محل سوال بود. البته تا به امروز تقریبا همه این برنامهها اجرا شده است. اما به نظر میرسد نوع برنامهریزی انجام شده، که بشدت هم در فضای موسیقی کشور ما تازه و جا نیفتاده است، روند حرکتی ارکستر سمفونیک را با فرسایش مواجه کرده است و نشاط اولیه ارکستر را که به وضوح در کنسرتها قابل مشاهده بود، رفته رفته کمرنگ شده است. ششم: خلا اجراهای ویژه بیتردید بسیاری از طرفداران موسیقی کلاسیک غربی و ارکسترال ایرانی، را دانشجویان و محصلان موسیقی تشکیلی میدهند. پر واضح است که با توجه به قیمت بلیتها و استطاعت مالی دانشجویان و محصلان، این قشر از جامعه موسیقی که اتفاقا شاید مهمترین آن هم باشند، سهمی از تماشای اجراهای ارکستر سمفونیک و ملی ندارند. مجموعه ارکسترها به راحتی میتواند امکانی ویژه را برای دانشجویان موسیقی فراهم کند تا حداقل هر فصل یک اجرای ویژه دانشجویان و هنرجویان موسیقی روی صحنه رود تا مخاطبان واقعی هم بتوانند از اجراهای خلوت ارکسترها هم استفاده کنند. به هر صورت بنیاد رودکی و مجموعه ادارهکننده ارکسترها باید فکر جدی به حال «بحران مخاطب» ارکسترهای دولتی بکنند. وگرنه این ارکسترها حتی در صورت در اختیار داشتن همه امکانات نیز، بدون مخاطب و در مواجهه با صندلیهای خالی، کاری از پیش نخواهند برد. انتهای پیام/
http://fna.ir/GGGBF6
94/10/06 - 00:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]