واضح آرشیو وب فارسی:مشهد نیوز: با ناراحتی پرسیدم؛ چرا از بلندگوها باز شدن گیت و سوار شدن مسافران پرواز کابل را اعلام نکردید؟ اما مأمور مربوطه در کمال تعجب من پاسخ داد: من ده بار در سالن داد کشیدم! مانده بودم بخندم یا گریه کنم! پرسیدم مگر اینجا گاراژ مینی بوس های بین شهری است که شما داد کشیدی؟محمدحسین جعفریان نوشت: شنبه، 14 آذرماه گذشته با پرواز شماره 560 ساعت هفت و نیم صبح عازم کابل بودم. یکی دو ساعت قبل از پرواز به بخش پروازهای خارجی فرودگاه مشهد، خودم را رساندم و کارت پرواز گرفتم و پس از طی مراحل خروجی و همه تشریفات مربوطه، در آخرین سالن و آخرین مرحله منتظر اعلام سوار شدن بودم. ساعت از هفت و نیم گذشت و خبری از اعلام نبود. رفتم و علت را پرسیدم، گفتند اندکی تأخیر دارد. از شدت بیکاری به صندلی های ماساژ فرودگاه پناه بردم و چند هزار تومانی دادم تا کمی وقت بگذرانم. دردسرتان ندهم. ناگهان از دور تابلوی کابل را روی یکی از خروجی ها دیدم. حیران از اینکه چرا هیچ اعلامی صورت نگرفته به خروجی مربوطه مراجعه کردم و اما در کمال حیرت من گفتند؛ پرواز در آستانه پریدن است و شما جا مانده ای! با ناراحتی پرسیدم؛ چرا از بلندگوها باز شدن گیت و سوار شدن مسافران پرواز کابل را اعلام نکردید؟ اما مأمور مربوطه در کمال تعجب من پاسخ داد: من ده بار در سالن داد کشیدم! مانده بودم بخندم یا گریه کنم! پرسیدم مگر اینجا گاراژ مینی بوس های بین شهری است که شما داد کشیدی؟ که البته کیفیت همان داد کشیدن هم خدا می داند چگونه بوده، چرا که من تمام مدت گوش به زنگ بودم و عرض کردم از شدت بیکاری و برای گذران وقت به صندلی ماساژ روبه روی خروجی ها پناه برده بود. بگذریم. در این مرحله مأمور محترم مربوطه در برابر اعتراض به اعلام نکردن لزوم سوار شدن مسافران و یا حتی اعلام نکردن نام من که مسافر جامانده بودم و کارت پرواز گرفته بودم، هر بار حرفی می زد تا اعلام نکردن را توجیه کند. از جمله وقتی بنده عرض کردم، حتی در پروازهای ساده داخلی اگر کارت پرواز گرفته باشی و برای سوار شدن مراجعه نکرده باشی، نامت را اعلام می کنند، ایشان فرمودند: سالن پروازهای خارجی با داخلی فرق دارد. اینجا اعلام نمی کنند. باور کردنی نیست، اما خدا شاهد است عین همین جمله را فرمودند! من جانبازم، عصازنان رفتم، هنگام خروج برادران سپاه علت را پرسیدند و من هم قصه را گفتم و البته چون به اجبار و به سبب کاری مهم باید آن روز به کابل می رسیدم، گفتم زنگ زده ام آژانس تا مرا به مرز برسانند و شاید بموقع به هرات برسم و از آنجا هوایی به کابل بروم. در گیت سپاه اما علت اصلی این اهمال معلوم شد. دوستان سپاه گفتند مسؤولان این پرواز به ما اعلام کرده اند «فوشو» (جامانده) ندارند. پس چطور شما جا مانده ای؟ آنجا فهمیدم این پرواز کلاً 37 مسافر داشته و خدا می داند بر اثر چه اشتباهی موقع سوار شدن لیست 37 نفر این ها تکمیل شده و لذا نه نیازی به اعلام دیده اند و نه دنبال مسافر جا مانده گشته اند! جالب است آن ها که خودشان فهمیدند چه خبطی کرده اند، کارت پرواز را به اسم کنترل دوباره گرفتند و دیگر حتی با توسل من به دعوا پس ندادند. حتی مدیر پایانه دستور داد، اما کارت را ندادند. حتی اصل بلیت مرا هم نمی دادند، که این یکی را به دستور و پیگیری مدیر پایانه بالاخره دادند. عجیب تر آن بود که بعد بر خلاف اظهارات اولیه، مدعی شدند هم پرواز و هم اسم را بارها اعلام کرده اند! البته و متأسفانه اعلام ها ضبط نمی شود که بشود این را اثبات کرد، اما عقل سلیم می گوید وقتی این ها اعلام کرده اند جامانده نداریم، یعنی چی که نام مرا به عنوان جامانده اعلام کنند؟ این تعارض خنده دار را چه می کنند؟ باری از من که گذشت و چون عجله داشتم رفتم و پیگیر شکایتم نیز نشدم. مدیر صادق پایانه وقتی اصرار را برای پس گرفتن کارت پرواز برای شکایت دید، گفت: نباید کارت را می دادید آقای جعفریان! احتمالاً تا حالا معدومش کرده اند... این وضع یک فرودگاه بین المللی در یک کشور اسلامی نیست. آقای مدیر؛ بخدا زشت است! منبع: قدس آنلاین
شنبه ، ۵دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مشهد نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]