تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس براى كسب رضايت خدا و آگاهى در دين قرآن بياموزد، ثوابى مانند همه آنچه كه به ف...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805702636




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا انگیزه بالا برای ورود سرمایه به فعالیت های اقتصادی وجود ندارد


واضح آرشیو وب فارسی:عصر بانک: برای پاسخ گویی به این سوال که چرا انگیزه بالایی برای ورود سرمایه به فعالیت های اقتصادی به ویژه در بخش تولید وجود ندارد، با دکتر فرشاد فاطمی استادیار اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف گفت وگو کرده ایم.عصر بانک ؛رتبه ایران در رده بندی جهانی فضای کسب وکار 12 پله بهبود یافته تا در میان 180 کشور، رتبه 118 برای ایران به دست آید، اما آن طور که اعلام شده این تغییر جایگاه بر اساس اصلاح گزارش های قبلی در مورد وضعیت کسب وکار در ایران رقم خورده نه بر مبنای بهبود محیط کسب وکار در کشور. فضای کسب وکار در ایران با موانعی روبه روست که از آن به عنوان عواملی بر ضد جذب سرمایه داخلی و خارجی یاد می شود. برای پاسخ گویی به این سوال که چرا انگیزه بالایی برای ورود سرمایه به فعالیت های اقتصادی به ویژه در بخش تولید وجود ندارد، با دکتر فرشاد فاطمی استادیار اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف گفت وگو کرده ایم. این اقتصاددان از شرایط نابرابر بازیگران اقتصادی در بخش های مختلف اقتصاد به عنوان عاملی یاد کرد که ریسک سرمایه گذاری را برای سرمایه گذار افزایش می دهد. فاطمی مهم ترین عوامل برای حضور سرمایه گذاران را برشمرد. او همچنین بر ضرورت تفاهم داخلی بر سر اصول پیشرفت تاکید کرد. متن این گفت وگو را می خوانید.  بهبود فضای کسب وکار به اصلی ترین خواسته فعالان اقتصادی تبدیل شده است. چه موانعی سد راه سرمایه گذاری در ایران است؟ چرا احساس مثبتی از سوی اقتصادگردانان برای سرمایه گذاری در ایران وجود ندارد؟ در این مورد باید چند موضوع را در کنار هم بررسی کرد. وقتی سرمایه گذار به سرمایه گذاری می اندیشد، برای بازگشت سرمایه، گزینه های مختلفی را در نظر می گیرد و برایش مهم است که این عوامل مهم فراهم باشد. بازگشت سرمایه به هر حال با ریسک همراه است اما سرمایه گذار به نسبت گزینه های پیش رو و درجه ریسک پذیری، تصمیم به انتخاب گزینه می گیرد. اگر سرمایه گذاران سراغ بعضی از گزینه ها نمی روند به این دلیل است که گزینه هایی دارند که بازگشت سرمایه بهتر یا ریسک کمتری برای آن متصور هستند. هدف اصلی برای توسعه فضای کسب وکار، کاهش این ریسک هاست. یعنی در نظر داریم ریسک هایی را که سرمایه گذار در مقابل آن قرار می گیرد کم کنیم. عملا باید این کار انجام شود اما متاسفانه فضای کسب وکار ما در این زمینه به خوبی توسعه پیدا نکرده است. انواع ریسک ها وجود دارد. سوالات مهمی در این زمینه بدون پاسخ روشن باقی مانده است از جمله اینکه، گرفتن مجوز برای سرمایه گذار چقدر طول می کشد؟ مجوزی که سرمایه گذار از یک موسسه یا نهاد دولتی می گیرد تا چه مدتی پایدار است؟ آیا حوزه ای که برای کسب وکار انتخاب می کند در حالی که همه عوامل مربوط به آن در اختیارش قرار ندارد، می تواند باعث موفقیت شود یا خیر؟ برای اصلاح رویه های موجود و رفع موانع قانونی در اولین قدم باید زمینه هایی را که نمی خواهیم در آنها سرمایه گذاری انجام شود مشخص کنیم و پس از آن به طور همه جانبه از سرمایه گذاری در سایر زمینه ها به طور یکسان حمایت کنیم. دومین مانع مهم، شرایط غیررقابتی موجود در یک صنعت است که سرمایه گذاری را در آن بخش برای سرمایه گذار، غیرتوجیه پذیر می کند. ممکن است سرمایه گذار در صنایعی درگیر شود که احساس کند بازیگران آن صنعت از شرایط غیررقابتی بهره مند می شوند. اگر این موضوع باعث شود که سرمایه گذار حس کند عدم وجود شرایط رقابتی منجر به این شود که به اندازه کافی نتواند از بازگشت سرمایه اش مطمئن باشد، از این سرمایه گذاری دلسرد می شود. به نظر من این دو مسئله، مسائلی بسیار اساسی است؛ اول: کاهش ریسک های سرمایه گذاری در زمینه هایی که قانونا مجاز است؛ دوم: افزایش و توسعه فضای رقابت در زمینه هایی که سرمایه گذار می تواند سرمایه گذاری کند. رقابت بهترین شاخصه ای است که می تواند ما را مطمئن کند منابع اقتصاد در جاهایی که برای اقتصاد بهینه است، سرمایه گذاری می شود. برای بهبود فضای کسب وکار، توسعه رقابت باید یکی از اهداف اصلی سیاست گذار باشد.  الان در چه شرایطی قرار داریم که رقابت در فضای کسب وکار احساس نمی شود؟ قاعدتا، بخشی از آن به خاطر حضور دولت و بخش های شبه دولتی در اقتصاد است. بخش دیگر این است که در اصل ما به اندازه کافی قواعدی نداریم که جلوی انحصار در بازارها را بگیرد. قواعدی که توسعه دهنده رقابت باشند نداریم؛ بعضا در قوانین نوشته شده اما در زمان اجرا به خوبی اجرا نمی شوند. نکته آخر عدم قطعیت هایی است که سرمایه گذار با آن روبه روست. به عنوان مثال، سرمایه گذاری که درگیر سرمایه گذاری در پتروشیمی است، همیشه نحوه تعیین نرخ خوراک پتروشیمی برای او با یک عدم قطعیت همراه است. وجود این موارد، ممکن است سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری هایی که خیلی طولانی مدت نیست، علاقه مند کند یا بخش هایی انتخاب می شود که کمترین میزان دخالت دولت در آنها اتفاق می افتد. یکی از دلایلی که سرمایه گذاری زیاد در بخش مسکن و ساختمان داشتیم، این است که دخالت دولت در این بخش کمترین حد است. در این بخش، دولت کمترین دخالت را در قیمت گذاری و سایر پارامترهای موثر دارد. سرمایه گذار احساس می کند در این زمینه می تواند بهره بیشتری داشته باشد. اثر منفی این موضوع که تنها بخش ساختمان چنین مشخصه ای را دارد نیز باعث ایجاد حباب در این بخش شد. حبابی که حالا از بین رفتن یا خالی شدن بخشی از آن، مسکن و ساختمان ما را دچار رکود کرده است. یعنی نابرابری در سطح دخالت دولت در بخش های مختلف، باعث این مشکلات شده است؟ درست است. موضوع دیگر نیز این است که بعضا مکانیسم های دخالت برای دولت تعریف شده که ابعاد آن برای افراد نامشخص است. به عنوان مثال می توان برمبنای قواعد موجود، تاجر برنجی را که ۳ تن برنج ذخیره کرده تا در طول زمان به فروش برساند متهم به احتکار کرد و سرمایه گذاری در آن زمینه را برای او ناامن کرد.  پس این مسئله در طول زمان، به سلیقه مدیر وابسته است. مدیر دولتی براساس سلیقه و اختیاراتی که دارد ممکن است نسبت به سرمایه گذار هر رفتاری خواست داشته باشد؟ دقیقا. می تواند قواعد بازی را تغییر دهد. و این موضوع برای سرمایه گذار و فعال اقتصادی ناخوشایند است. + در حوزه حقوقی و قضایی هم این موضوع صادق است؟ بله، موضوع امنیت قضایی هم با همین مسئله مواجه است.  با وجود موانعی که به آن اشاره کردید، چگونه می توان به موفقیت در جذب سرمایه گذاری خارجی رسید؟ در این زمینه که کمبودها بسیار است؛ حتی ترجمه های خوب انگلیسی از بسیاری از قوانین و مقررات ما وجود ندارد. یعنی اگر بخواهیم در این فضا به سمت صحبت کردن درباره سرمایه گذاری خارجی برویم در اولین قدم باید شرایط موجود را برای طرف خارجی تشریح کنیم، او باید بتواند از طریق متون مناسب از قوانینی که درمورد بیمه، بانک داری و سایر حوزه های مرتبط با سرمایه گذاری است، مطلع شود اما با این کمبودها هزینه ورود سرمایه، برای سرمایه های داخلی و سرمایه های خارجی بسیار بالاست.  در چنین شرایطی در دوران پساتحریم چگونه می توانیم به اهداف تعیین شده برای رشد اقتصادی برسیم؟ اقتصاد ما در سال های ۹۱ و ۹۲، رکودهای بدی را تجربه کرده است. نرخ رشد منفی 2.5 درصد و منفی 6.8 درصد در این سال ها موجب شده است تا اقتصاد ما به طور خالص 8 تا 9 درصد کوچک شود. در سال ۹۳ اتفاق هایی در جهت احیای نرخ رشد اقتصادی رخ داد اما آن هم در حد نیم تا یک درصد بود. درست است که برای نیمه نخست سال 94 نرخ رشد یک درصدی اعلام شده است اما به نظر نمی رسد که نرخ رشد بالایی در این سال داشته باشیم. با این حساب در 4 سال گذشته شرایط اقتصادی خوبی نداشته ایم. نکته مهم در مورد سرمایه گذاری این است که وقتی در اقتصاد تولید صورت نمی گیرد، یعنی به اندازه کافی ثروت ایجاد نمی شود. وقتی ثروت ایجاد نشود، منابع اقتصاد برای سرمایه گذاری محدود می شود. رکود طی 3-4 سال گذشته باعث شده منابع لازم در اقتصاد ما برای سرمایه گذاری فراهم نشود، بنابراین سرمایه گذاری در همه بخش ها افت می کند. این را در کنار این موضوع در نظر بگیرید که ممکن است سرمایه گذار احساس عدم امنیت نیز بکند که در این صورت شرایط برای سرمایه گذاری بدتر می شود. در عین حال، الان با توجه به اینکه 3-4 سال است سرمایه گذاری انجام نشده، ثروتی که در اقتصاد ایجاد شده، به اندازه کافی بزرگ نیست. در این برآورد باید رشد جمعیت را هم در نظر گرفت یعنی کوچک شدن اقتصاد ما به اندازه 8 درصد در این مدت به همراه رشد 3 تا 4 درصدی جمعیت نشان می دهد که نسبت به سال های قبل، به میزان 10 تا 12 درصد درآمد سرانه کاهش یافته است. 10 تا 12 درصد در اقتصاد عدد بسیار بزرگی است. بهترین حالت پیش رو در این شرایط این است که اگر بتوانیم سالانه نرخ رشد خوب 3 تا 4 درصدی داشته باشیم، در سال 97 یا 98 می توانیم به آنچه سال 90 در اقتصاد داشتیم برسیم. یعنی بعد از 6-7 سال به نقطه ابتدایی سال ۹۰ برمی گردیم.  برای رسیدن به این میزان رشد، نیاز به سرمایه گذاری داریم. با آن شرایطی که شما از وضعیت عدم تولید ثروت و ضعیف شدن ظرفیت سرمایه گذاری ترسیم کردید، چگونه می توان به هدف رشد سالانه 3 تا 4 درصد رسید؟ یکی از راه حل ها این است که ما دو کار را هم زمان انجام دهیم. فضای سرمایه گذاری را برای آمدن سرمایه گذاران داخلی و خارجی مساعد کنیم و اجازه دهیم سرمایه گذاری خارجی در کشور رخ دهد تا منبعی از سرمایه دنیا به کشور بیاید. متاسفانه در زمانی قرار داریم که دنیا نیز از نظر اقتصادی وضعیت خیلی خوبی ندارد. اما به نظر من می توانیم همچنان امید داشته باشیم که اگر فضا را فراهم کنیم، سرمایه گذاری خارجی به سمت کشور بیاید. دقت کنیم که سرمایه گذاری خارجی به این معناست که ما منابع دنیا را به استخدام خود درمی آوریم که این اتفاق بدی نیست. چطور است که ما از فرار مغزها می ترسیم؟ فرار مغزها به این معنی است که دنیا منابع و نیروی کار ما را به استخدام خود درمی آورد. اگر سرمایه گذار خارجی به کشور بیاید، یعنی منابع دنیا را در کشورمان به کار می گیریم که اصلا بد نیست. هرچه بیشتر این اتفاق صورت گیرد، هم به رشد اقتصاد ما کمک می کند و هم می تواند نشان دهد که دنیا روی ما به عنوان شریک تجاری بلندمدت حساب می کند. عملا خودش بازخورد مثبتی ایجاد می کند و تقویت این فرآیند باعث می شود تا دنیا، ایران را جای امنی برای سرمایه گذاری بداند. تمام این مسائل بسته به این است که قواعد بازی مان را شفاف و روشن کنیم و دخالت های مقطعی را در فضای کسب وکار به طور مرتب کمتر و کمتر کنیم. با توجه به کوچک شدن اقتصاد ما  در سال های اخیر برای جبران عقب ماندگی باید نسبت به سال های قبل از تحریم هم شرایط بهتری را برای جذب سرمایه فراهم کنیم؟ ما باید در سطح نخبگان، فارغ از جناح های سیاسی، به تفاهم برسیم که می خواهیم با دنیا چطور رفتار کنیم. این امر برای ما یک الزام است. مشخص کنیم که با کدام کشورهای دنیا می خواهیم کار کنیم، یا با چه کشورهایی به دلیل ریسک بالا یا ایجاد ریسک سیاسی فعلا قصد همکاری نداریم. وقتی مرزها را مشخص کردیم باید پای آن بایستیم. اگر در سطح نخبگان به این تفاهم برسیم، در سطح جامعه اتفاق های پیش بینی نشده رخ نمی دهد. رخ دادن چنین اتفاق هایی در سطح جامعه، به خاطر این است که در سطح بالا به تفاهم نرسیده ایم.  قبل از اینکه مذاکرات هسته ای به سرانجام برسد، آقای دکتر نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور می گفتند که برای ما مذاکرات داخلی سخت تر از مذاکرات خارجی است یعنی باید در داخل بر سر مسائل به زبان مشترک برسیم تا بتوانیم در مسیر توسعه حرکت کنیم. شما هم معتقدید که تفاهم داخلی دشوار است؟ واقعیت این است که باید فضای سیاسی کشور را طوری طراحی کرد که همه اقشار جامعه از معادله ای که بیرون می آید، احساس برد کنند. اگر وارد مرحله ای شویم که منافع اقتصادی به همراه دارد و این منافع فقط به یک گروه برسد، گروه دیگر با آن مخالفت خواهد کرد. به نسبت اینکه آن گروه قدرت بیشتری داشته باشد، مخالفت جدی تری هم می شود. اگر برای کشور دلسوزی می کنیم، بسیار مهم است که به این موضوع توجه کنیم؛ باید بتوانیم همه اقشار جامعه را سوار قطار توسعه مملکت کنیم. +در مورد گروه های اقتصادی نظیر دولتی، شبه دولتی و خصوصی هم می شود چنین کاری کرد؟ ما باید تفاهم کنیم که فضای رقابت در اقتصاد توسعه پیدا کند و همه بفهمند عدم وجود رقابت در بلندمدت برای همه بد خواهد بود. شبه دولتی ها و نهادهای سرمایه گذار بزرگ دولتی باید قبول کنند که فضای رقابتی برای همه بهتر است. قبول کنند که در صنایعی خاص، سهم بازارشان نمی تواند از حدی بیشتر شود. واقعیت این است که اگر این دلسوزی به وجود آید، به تفاهم رسیدن در مورد منافع ملی کشور نباید چندان دشوار باشد. اگر بتوانیم ۷۰-۸۰ درصد نخبگان را سوار این قظار کنیم، 20-30 درصد دیگر تلاش خواهند کرد که با بقیه همسو شوند. منظورم از نخبگان، نخبگانی از همه طیف های سیاسی، افکار اقتصادی و... است. باید اشتراکات را در یک سری اصول پایه ای زیاد کنیم وگرنه این فرصت طلایی را از دست می دهیم.  در این فرآیند، دولت چقدر می تواند نقش داشته باشد؟ دولت می تواند نقش بازی کند، اما به نظر من کل حاکمیت باید با هم وارد شوند. در این راه به قوه قضاییه، قوه مقننه و دولت احتیاج است. حتی با نیروهای سیاسی خارج از دولت هم باید به تفاهم برسیم. خصوصیت دموکراسی این است که هر چهار سال انتخابات داریم. اگر هر چهار سال بخواهیم کل مسیر را عوض کنیم، هزینه های بسیار زیادی برای کشور خواهد داشت؛ این تجربه را در گذشته داشته ایم. باید در خطوط کلی به تفاهم برسیم و قبول کنیم این خطوط کلی، مسیر توسعه و پیشرفت کشور در ۱۰-۲۰ سال آینده است. ممکن است تیم های مختلف اداره دولت، در جزئیات اختلاف نظرهایی داشته باشند اما در کلیات نباید این گونه باشد. دو مورد خیلی اساسی وجود دارد که باید مورد توجه همه دولت ها باشد: بهبود فضای کسب و کار و توسعه رقابت. محمد عدلی /خبرآنلاین


جمعه ، ۴دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر بانک]
[مشاهده در: www.asrebank.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن